"صراط" - پس از مشاهده بیانیهی مشترک میرحسین موسوی و مهدی کروبی و دعوت مردم از سوی آنان برای تجمع در روز 25 بهمن ماه برای حمایت از مردم مصر و تونس، انسان ناخودآگاه به یاد یک نوع خاص از بیماری روانی به نام توهم (hallucination) مي افتد. زیرا در تعریف توهم آمده است، توهم (hallucination) درک اشتباه یکی از حواس پنجگانه است که در فقدان یک محرک خارجی مربوط به آن حس به وجود میآید و توسط شخص درک میشود. برای اینکه یک ادراک توهم محسوب شود، دو معیار لازم است: اول اینکه به صورت یک ادراک واقعی حس میشود و نه به صورت یک تصور (imagery)و دوم اینکه به نظر میرسد که از دنیای خارج شخص نشأت میگیرد. در صورتیکه یک تجربه ادراکی فقط یکی از دو معیار لازم را داشته باشد، آنگاه توهم کاذب (pseudo hallucination) نامیده خواهد شد.
به گزارش صراط نيوز ، این موضوع هنگامی بیشتر ذهن را به خود مشغول مي کند که به تاریخ برگزاری این تجمع یعنی 25 بهمن توجه شود، اینگونه تداعی مي شود که به احتمال زیاد موسوی و کروبی به زعم خود احساس کردهاند عدد 25 برای آنان خوشیُمن است و به اصطلاح آمد دارد.
شاید آنها نزد خود اینگونه تصور کردهاند 25 خرداد ماه 88 چند صدهزار نفر در حمایت از فتنهگران در خیابانها تجمع کردند، حال اگر در روز 25 بهمنماه سال 89 نیز از مردم برای برگزاری تجمع دعوت کنند، شانس با آنان یار بوده و تعداد زیادی از مردم به دعوت آنها پاسخ مثبت داده و در تجمع شرکت خواهند کرد تا آنان بهرهبرداری سیاسی لازم را از این مراسم ببرند.
اگر چنین باشد، باید گفت این موضوع توهم کودکانه و زیبایی است، اما مشکل اینجاست که این دو (موسوی و کروبی) در سنین کودکی نیستند، شاید به دلیل تألمات روحی و روانی ناشی از شکست در انتخابات دهمین دورهی ریاست جمهوری به بیماری توهم مبتلا شده و دچار توهم کودکانه شدهاند، لکن در عرف اجتماعی موسوی و کروبی در سنوات کهنسالی به سر میبرند، ظهور اینگونه توهمات از کودکان زیباست، اما بروز و ظهور چنین توهماتی از مردان کهنسالی که مدعای به دوش کشیدن سالها تجربه مدیریت اجرایی در یک نظام سیاسی را داشتهاند، نه تنها زیبا، بلکه عقلانی هم نیست.
اگر تعدادی از مردم در روز 25 خرداد ماه 88 به خیابانها آمده و از موسوی به عنوان یکی از نامزدهای انتخابات دهمین دورهی ریاست جمهوری حمایت کردند، به این دلیل بود که اولاً نامبرده را در خط امام(ره) و انقلاب اسلامی و معتقد و ملتزم به قوانین نظام ج.ا.ا تصور میکردند. ثانیاً فریب دروغ بزرگی تحت عنوان "تقلب در انتخابات" را که توسط همفکران موسوی و فتنهگران در سطح جامعه منتشر شده بود، خورده بودند و گرنه مردم ایران، همچنان که در طول تاریخ سیاسی صدسال اخیر خود نشان دادهاند، مردمی حق طلب، موحد، مسلمان، با بصیرت و ولایتمدار هستند. هرگز نظام برآمده از احکام و شرایع دین اسلام را به مشتی اجنبی پرست و روشنفکرنما نخواهند داد.
توهم 25 کروبی و میرحسین موسوی و همراه آنان (سید محمد خاتمی)، مبنی بر خوشیُمن بودن عدد 25 برای آنها، تصوری پوچ و توخالی است، این موضوع را مردم با بصیرت ایران اسلامی در راهپیمایی 9 دی و 22 بهمن سال 88 نشان دادند، ولی فتنهگران از این مسئله عبرت نگرفتند، لذا ملت غیور ایران در 22 بهمن سال 89 با بلند نمودن فریاد انزجار از فتنه و فتنهگران، و سر دادن شعار "مرگ بر منافق فتنه گر" بار دیگر به سردمداران فتنه و خواص بیبصیرت نشان دادند که تمام تصورات آنها پوچ و کودکانه است.
به گزارش صراط نيوز ، این موضوع هنگامی بیشتر ذهن را به خود مشغول مي کند که به تاریخ برگزاری این تجمع یعنی 25 بهمن توجه شود، اینگونه تداعی مي شود که به احتمال زیاد موسوی و کروبی به زعم خود احساس کردهاند عدد 25 برای آنان خوشیُمن است و به اصطلاح آمد دارد.
شاید آنها نزد خود اینگونه تصور کردهاند 25 خرداد ماه 88 چند صدهزار نفر در حمایت از فتنهگران در خیابانها تجمع کردند، حال اگر در روز 25 بهمنماه سال 89 نیز از مردم برای برگزاری تجمع دعوت کنند، شانس با آنان یار بوده و تعداد زیادی از مردم به دعوت آنها پاسخ مثبت داده و در تجمع شرکت خواهند کرد تا آنان بهرهبرداری سیاسی لازم را از این مراسم ببرند.
اگر چنین باشد، باید گفت این موضوع توهم کودکانه و زیبایی است، اما مشکل اینجاست که این دو (موسوی و کروبی) در سنین کودکی نیستند، شاید به دلیل تألمات روحی و روانی ناشی از شکست در انتخابات دهمین دورهی ریاست جمهوری به بیماری توهم مبتلا شده و دچار توهم کودکانه شدهاند، لکن در عرف اجتماعی موسوی و کروبی در سنوات کهنسالی به سر میبرند، ظهور اینگونه توهمات از کودکان زیباست، اما بروز و ظهور چنین توهماتی از مردان کهنسالی که مدعای به دوش کشیدن سالها تجربه مدیریت اجرایی در یک نظام سیاسی را داشتهاند، نه تنها زیبا، بلکه عقلانی هم نیست.
اگر تعدادی از مردم در روز 25 خرداد ماه 88 به خیابانها آمده و از موسوی به عنوان یکی از نامزدهای انتخابات دهمین دورهی ریاست جمهوری حمایت کردند، به این دلیل بود که اولاً نامبرده را در خط امام(ره) و انقلاب اسلامی و معتقد و ملتزم به قوانین نظام ج.ا.ا تصور میکردند. ثانیاً فریب دروغ بزرگی تحت عنوان "تقلب در انتخابات" را که توسط همفکران موسوی و فتنهگران در سطح جامعه منتشر شده بود، خورده بودند و گرنه مردم ایران، همچنان که در طول تاریخ سیاسی صدسال اخیر خود نشان دادهاند، مردمی حق طلب، موحد، مسلمان، با بصیرت و ولایتمدار هستند. هرگز نظام برآمده از احکام و شرایع دین اسلام را به مشتی اجنبی پرست و روشنفکرنما نخواهند داد.
توهم 25 کروبی و میرحسین موسوی و همراه آنان (سید محمد خاتمی)، مبنی بر خوشیُمن بودن عدد 25 برای آنها، تصوری پوچ و توخالی است، این موضوع را مردم با بصیرت ایران اسلامی در راهپیمایی 9 دی و 22 بهمن سال 88 نشان دادند، ولی فتنهگران از این مسئله عبرت نگرفتند، لذا ملت غیور ایران در 22 بهمن سال 89 با بلند نمودن فریاد انزجار از فتنه و فتنهگران، و سر دادن شعار "مرگ بر منافق فتنه گر" بار دیگر به سردمداران فتنه و خواص بیبصیرت نشان دادند که تمام تصورات آنها پوچ و کودکانه است.
از نوشته هات کیف میکنم.امیوارم که همیشه بر قرار باشی
مرگ بر كروبي
مرگ بر خاتمي
مرگ بر منافق
و اما نکته بسیار ظریف در انتخاب 25 بهمن بعنوان روز حمایت از مردم مصر و تونس ، این است که این روز کاملا اتفاقی ( بخوانید تعمدی ) مصادف است با روز از فرهنگ غرب آمده ( ولنتاین) و انتخاب این روز اساسا بدین معناست که ولنتاین ، رمز گونه ای باشد ، بین سران فتنه و جوانانی که فریب این گروه معاند و کثیف را می خورند.
واقعا درد آور است اینگونه بازی کردن با احساسات جوانان معصوم این مرز و بوم
رمز گشائی 25 بهمن : ( آنچه سران فتنه می خواهند )
1- روز 25 بهمن ، روز عشاق و جوانان است.
2- ای جوانان ما این روز را تعمدا برای نشان دادن حمایت از هیجانات شما جوانان انتخاب کرده ایم .
3- بنا بر این شما هم برای قدر دانی این حمایت ، به خیابانها بیائید و بدون آنکه واقعا دانید چه می خواهید آشوب و بلوا راه بیاندازید تا آب حسابی گل آلود شود.
4 - قطعا بدانید ، ما سران فتنه ،هزینه های آشوب را و شکسته شدن دل مقتدای مسلمین را به شما تحمیل می کنیم و خودمان با پر روئی هر چه تمام تر به دنبال ورود دوباره به بدنه قدرت هستیم . ( زیرا مطمئنیم به دلیل ملاحظات ، کسی ما را محاکمه نخواهد کرد )
حالا بگيم يك ميليون پي اين بقيه كه تهران 7 ميليون جمعيت داره كجا بودند نصفش هم بچه و پير مرد باشن پس اوناي كه نيامدن مخالف نظام هستن يا طرفدار موسوي .
پس الكي حرف نزنين موسوي هم براي خودش طرفدار داره مطمئن باشين و خيلي هم زياده
اگه تو جامعه ای مخالفی باشه..همدلی رو کم میکنه..و تا زمانی که بهشون بها داده نشه رشد منفی رو در پی خواهد داشت...!
میری هم اگه میتونه اون چادر رو در بیاره و بیاد بلکه یه شفاعتی شد و دو تا سطل هم اتش گرفت.
البته جرات دارند بیایند..اگه میتونند مشت مردم رو تحمل کنند..و خواهشا یه بنر بزرگ بنویسند که محسن سازگارا و نوری زاده و...با بر و بچ همراه هستن شاید دو تا منافق یا دو تا ارازل و شاید هم چندتا سلطنت طلب از پولشون گذشتن و اومدن اونم محاله....چه میشه اگه بییایید به خدا منتظرتونیم ...مخصوصا دهن کف کرده کروبی...
قبول اونا اشک آور زدن شما سطل آشغال سوزندی دیگه چرا مسجد آتیش زدین چرا شیشه بانک ها و مغازه ها رو شکوندین چرا مغازه ها رو غارت کردین بی خیال دیگه این جکا جواد شده خنده نداره نگو...
"به خود زحمت داده تا تونس و مصر را... "
میدونی چرا تونس تونست ولی فتنه نتونست
آخه روشنفکرا و طرفداراشون تو تونس برای ارزش های اسلامی مثل حجاب و عفاف و نماز قیام کردن اما روشنفکرای سبز و یاراشون برای برداشتن حجاب و گسترش فحشا و تحجر خوندن نماز قیام کردن.
مگه شما به اسم آزادی قانون حجاب و عفاف رو نفی نمیکنین؟! حالا با چه رویی خودتونو با اسلامیون ارزشی مصر و تونس مقایسه می کنین شما که همش دارین حرف امریکا و اسرائیلو بلقور میکنین
شما نبودین که می گفتین نه غزه نه لبنان؟!
فکر نمی کنی وقتشه یه حموم درس حسابی بری شاید چرک گوشات تمیز شه تا حداقل حرف خودتونو بشنوینو یادتون نره چیکار کردین؟!
قبلنا که نیاز به مجوز نداشتین، چرا حالا نمیاین؟! نگران نباشین بهتون قول میدم تا دوباره مسجد آتیش نزنینو به مقدسات فوحش ندین کسی باهاتون کار نداره
البته پیشنهاد می کنم این دفعه سطل آشغال نسوزونید چون اونوقت آشغالاش آتیش میگیره منم نیستم که آتیش دامنتونو خاموش کنم!
شما که میدونید آی کیوی جلبک برابر 0.5 می باشد،پس بیشتر از این ازشون انتظار نداشته باشین!
اگر خواستید بدانید که در چه دورانی زندگی می کنید رجوع کنید به سریال ممنوع التصویر امام علی ساخته ی داود میرباقری و دوران امیرالمومنین علیه السلام را با الان مقایسه کنید و ببینید که چقدر شبیه هستند و اگر امام زمان عجل الله را بعنوان امام علی علیه السلام درنظر بگیرید می بینید که باید دلمان برای هر دوی این بزرگواران بسوزد چرا که اینان سیاستمدارند ولی طرف مقابلشان کثافتمدار افراد همچون عمروعاص و معاویه. مراقب باشید هیچکدام دنباله روی معاویه ها و عمروعاص های زمان نباشید. خطتان علوی و مشیتان مهدوی باشد.حق را بشناسید تا افراد محق خودرا به شما بشناسانند این هم فرمایش امیرالمومنین است. البته حقشانسی کاری بس دشوار است.
و من الله التوفیق.
مصطفی منتظری.
زنده باد جمهوری ایران