۱۴ آبان ۱۳۸۹ - ۱۵:۱۷

عاقبت زنی كه نامزدش رابه پارتی شبانه ‏برد

کد خبر : ۱۲۵۵۲
تصمیم داشتم ایرادهای نامزدم را بر طرف كنم و به پیشنهاد یكی از دوستانم او را همراه خودم به چند مجلس پارتی بردم تا آداب معاشرت یاد بگیرد اما ... !

نامزدم پسری چشم و گوش بسته و گوشه گیر بود اما با اشتباهاتی كه من مرتكب شدم او در كمتر از شش ماه ، تمام حرف های قشنگی كه روزهای اول می زد را فراموش كرد و الان با دو دختر جوان ارتباط مخفیانه برقرار كرده است.

مهسا در مركز مشاوره پلیس شهرستان طرقبه شاندیز افزود: چند ماه قبل پسر یكی از اقوام به خواستگاری ام آمد و من با مشورت خانواده ام به او جواب مثبت دادم.

حمید پسر سر به زیر و خجالتی بود و در جشن عقد كنان مان ، دوستانم با تمسخر و حالتی تحقیر آمیز می گفتند این گاگول خان را از كجا شكار كرده ای كه وقتی به داخل اتاق عقد آمد رنگش مثل قالی لاكی رنگ سرخ شده بودو دستانش می لرزید.

عروس جوان افزود: از این كه دوستانم ، همسرم را مسخره می كردند خیلی ناراحت شدم و از همان روز اول با حمید سر ناسازگاری گذاشتم .

تصمیم داشتم ایرادهای او را بر طرف كنم و به پیشنهاد یكی از دوستانم ، نامزدم را همراه خودم به چند مجلس پارتی بردم تا آداب معاشرت یاد بگیرد.

حمید در جلسه اول خیلی غیرتی شده بود و از من ایراد می گرفت كه چرا با پسران غریبه خوش و بش می كنی ولی همان شب یكی از دوستانم كه دختر خوش سر زبانی است برای چند دقیقه او را به زیر درختان باغ برد.

نمی دانم چه صحبتی بین آنها رد و بدل شد كه نامزدم تغییر روحیه داد و از آن به بعد خودش پی گیر بود كه چه زمانی به میهمانی شبانه می رویم و ... .

از این بابت خیلی خوشحال بودم و به باوری غلط تصور می كردم شوهرم با كلاس شده است ولی در كمتر از4 ماه فهمیدم حمید با 2 دختر كه از آشنایان یكی از دوستانم هستند ارتباط پنهانی برقرار كرده است .



با توجه به حرف هایی كه به گوشم می رسید خیلی نگران شدم وبا پشیمانی از حماقتی كه كرده بودم تصمیم گرفتم نامزدم را اصلاح كنم اما او تعهداتش را زیر پا گذاشته است و حالا به شكل و شمایلم ایراد می گیرد و مرا با دختران دیگر مقایسه می كند.

مهسا افزود: ما سر این حرف ها با هم اختلاف پیدا كردیم و من چون دور از چشم پدر و مادرم در مجالس پارتی شركت كرده بودم نمی توانستم در این باره چیزی به خانواده ام بگویم. حمید هم خیلی راحت به دام فساد اخلاقی افتاده و از حدود 2هفته قبل فهمیدم شوهر یكی از دوستانم ، او را به شیشه آلوده كرده است.

با اطلاع از این واقعیت تلخ ، اختلافات ما اوج گرفت و یك هفته است كه ماباهم قهر كرده ایم ولی پدر و مادرم از این موضوع خبر ندارند اما دیشب از كلانتری طرقبه زنگ زدند و گفتند كه حمید را در یك مجلس اكس پارتی با وضعیت بسیارزننده ای دستگیر كرده اند.

من دلتنگ صفا، صداقت و سادگی هستم كه حمید در روزهای اول عقدمان داشت و حالا می فهمم هركس با ایمان و با حیا باشد موفق می شود و زیر پا گذاشتن ارزش ها و اعتقادات، هستی ما آدم ها را نابود می كند.

منبع: پلیس
نظرات بینندگان
سید حسینی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۰۹ - ۱۴ آبان ۱۳۸۹
۰
۱
با افتخار میگم دیگه بسایت شما سر نمیزنم چون از عدالت دور شدید وتعصب بی مورد دارید
یا علی
روستانشینی از همدان
|
-
|
۱۶:۱۰ - ۱۴ آبان ۱۳۸۹
۱
۰
گناهکار درجه یک شدی غصه فایده نداره
خودم
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۵۱ - ۱۵ آبان ۱۳۸۹
۱
۰
این الان چی بود؟!
کیارش نادی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۵۰ - ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۱
۰
۰
سلام خانوم....
خیلی کارهای دیگه هم بود ک شوهرتو از گوشه گیری دربیاری!
دست به ریسکی زدی ک از اول آخرش معلوم بوده.
ناگفته نماند ک حمید هم پسر کم جنبه ای بوده!
{هرچند بنظرمن این داستان امکان واقعی بودنش خیلی کمه!!!!!}
...
خبر فوری

سید ابراهیم رییسی به شهادت رسید