صراط: «حقوق بشر»، «مبارزه با تروریسم»، «مردم سالاری»، «اصلاحطلبی»، «عدالتخواهی» ، «عقلانیت»، «اعتدال» و دهها واژه مشابه دیگر، تا در مقام حرف و شعار است همگی واژههایی زیبا، جذاب و ارزشمند میباشند و آسان مینمایند اما وقتی مباحث جدّی میشود، افتاد مشکلها!
کیست که خود را ضد بشر، مدافع تروریسم، مستبد، فسادجو، ظلمطلب و اهل افراط و تفریط بداند و خود را اینگونه معرفی کند؟ امروز در عرصه جهانی، اصلیترین دشمنان بشر و حامیان تروریسم و پشتیبانان حکومتهای مستبد، خود را طرفدار حقوق بشر، دموکراسی و اهل مبارزه با تروریسم معرفی میکنند. در عرصه داخلی هم تجربه کردهایم که برخی این واژهها مانند اصلاحات و اصلاحطلبی چگونه تفسیر شدند و با پرچم آنها چه اتفاقاتی که نیفتاد!
در مقام عمل با انتخاب اعضای کابینه که از اولین و مهمترین گامهای رئیس جمهور منتخب است، مفهوم «اعتدال» در نظر آقای روحانی آشکار میشود،پس باید منتظر ماند تا تعریف عملی اعتدال نمایان شود. |
---|
کی و چرا این واژههای مورد اجماع، محل اختلاف میشوند؟ و راه برونرفت از این اختلاف کدام است؟دو ساحت محل ایجاد اختلاف و از بین رفتن اجماع بر سر این واژههاست. نخست ساحت نظر و دوم ساحت عمل و اقدام.در ساحت نظر، تعاریف متعدد و متنوعی از حقوق بشر، تروریسم، دموکراسی، اصلاحات، عدالت و اعتدال و واژههای دیگر از این دست وجود دارد که هر کدام از آن تعاریف، طرفدارانی دارد و مخالفینی. در ساحت عمل کار دشوارتر است، چرا که قضاوتها و برداشت از رفتارها متنوعتر و متفاوتتر میباشد.
البته این یادداشت درباره«اعتدال» است که رویکرد اصلی رئیس جمهور منتخب اعلام گردیده. اعتدال با عدالت که شعارمحوری دولت نهم و دهم بود هم ریشه است. اعتدال را عمدتاً «میانهروی» و پرهیز از «افراط و تفریط» تعریف میکنند. اما «میانه» چه چیزی؟آیا راه رفتن بین «حق و باطل» را میتوان میانهروی و اعتدال خواند؟ «اعتدال» صفت روش است یا بینش هم میتواند موصوف اعتدال باشد؟
به فرض در مورد حجاب بانوان آیا میتوان گفت: چادر نشانه افراط و عریان گردی، نشانه تفریط است و اعتدال، پوشیدن کت و دامن یا بلوز و شلوار است؟! اگر برداشت از اعتدال اینچنین باشد، باید آن را آغاز انحراف دانست. ملاک تشخیص اعتدال چیست؟ آیا هر جریانی شعاری را مطرح کرد، خودش ملاک و معیار آنست؟اینها فقط چند سوال از دهها سوالی است که میتواند مطرح شود.
نخستین نکته در صحت اعتدال، بودن در جبهه حق است و چون حق و باطل نیز از جمله همان واژههاست و اینجا مجال تبیین ملاکهای ثابت برای تشخیص حق از باطل نیست ناگزیریم از آن عبور کنیم و اجمالاً بپذیریم وقتی ما در جمهوری اسلامی ایران، بحث از اعتدال میکنیم، ابتدا باید باور و پایبندی خود را به تمامیت این کلمه اثبات کنیم و بر ضرورت مراقبت کامل از منافع و امنیت آن پافشاری نمائیم.
نخستین نکته در صحت اعتدال، بودن در جبهه حق است و اجمالاً بپذیریم وقتی ما در جمهوری اسلامی ایران، بحث از اعتدال میکنیم، ابتدا باید باور و پایبندی خود را به تمامیت این کلمه اثبات کنیم و بر ضرورت مراقبت کامل از منافع و امنیت آن پافشاری نمائیم. |
---|
نمیتوان پذیرفت کسی در جمهوری اسلامی ایران طرفدار اعتدال باشد اما اعتدال مورد نظرش با بیاعتنایی یا کماعتنایی به مردم و اسلام و یا هر دو همراه باشد. همچنین نمیتواند تعریفش از مردم، تزیینی و ابزاری و از اسلام، اسلام امریکایی باشد. نکته دوم اینکه، برای برحذر ماندن از «بیمعیاری» یا «خودمعیاری» لازم است قانون و خصوصاً قانون اساسی را محور قرار دهیم؛ چرا که بیتوجهی به قانون و خصوصاً قانون اساسی نیز از عوامل اصلی خروج از اعتدال و پا گذاشتن در میدان افراط و تفریط خواهد بود.
این مباحث ایجاب میکند جناب حجتالاسلام والمسلمین دکتر روحانی در وهله اول برای پرهیز از اختلاف نظرها، برداشتها و تفاسیر مختلف، تعریف دقیقی از «اعتدال» مورد نظر خود را ارائه دهند وچارچوب و مبانی اعتدال را تبیین کنند تا سوءبرداشتها، چنانچه اصلاحات و اصلاحطلبی را به انحراف کشاند، اعتدال را با آن سرنوشت مواجه نسازد. در مقام عمل نیز با انتخاب اعضای کابینه که از اولین و مهمترین گامهای رئیس جمهور منتخب است، مفهوم «اعتدال» در نظر آقای روحانی آشکار میشود،پس باید منتظر ماند تا تعریف عملی اعتدال نمایان شود.
در پایان این نوشتار، نمونههایی از رهنمودها و فرمایشات رهبر فرزانه انقلاب را که خود، محور و مبنای اعتدال هستند و در عرصههای مختلف بر «اعتدال» تاکید کردهاند بدون شرح و توضیح مرور میکنیم تا اولاً روشن شود «اعتدال» موضوع جدیدی نیست و پیش از این هم در بالاترین سطح مدیریت و هدایت کشور «اعتدال» مورد تاکید بوده است و ثانیاً مصادیق اعتدال در عرصههای مختلف روشن گردد. شاید این نمونهها بتواند به رئیس جمهور منتخب نیز کمک کند.
1) مقام معظم رهبری در مورخ 28/4/84 در خطبههای نمازجمعه تهران و با اشاره به موضوع هستهای، سیاست جمهوری اسلامی ایران را «اعتدال، منطق، تفاهم، مذاکره و تقویت اعتماد» اعلام و تاکید کردند: «البته سیاست اعتمادسازی باید دو طرفه باشد و اگر غرب به ویژه اروپاییها بدنبال اطمینان یافتن از ایران هستند باید خود آنها نیز اقداماتی برای جلب اعتماد ایران انجام دهند».
برای برحذر ماندن از «بیمعیاری» یا «خودمعیاری» لازم است قانون و خصوصاً قانون اساسی را محور قرار دهیم؛ چرا که بیتوجهی به قانون و خصوصاً قانون اساسی نیز از عوامل اصلی خروج از اعتدال و پا گذاشتن در میدان افراط و تفریط خواهد بود. |
---|
2) 29/7/87 خطاب به طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم: «مبادا حرکت انقلابی جوری باشد که بتوانند تهمت افراطیگری به او بزنند. از افراط و تفریط بایستی پرهیز کرد ... البته این را هم به همه توصیه میکنم که نیروهای انقلابی را متهم به افراطیگری نکنند».
3) در مورخ 15/9/87 در دیدار با دانشجویان: «من از اول انقلاب تا حالا، حتی در آن روزهایی که روزهای بعضی تحرکات نامتناسب بود و من به دانشگاه تهران میآمدم و با جوانها صحبت میکردم، عقیده و سلیقهام همین بود که دانشجو باید از افراط و تفریط پرهیز کند. من با افراطکاری و زیادهرویهای گوناگون در هر جهتی، موافق نیستم. با اعتدال، با روش منطقی و صحیح مسائل را دنبال کنید».
4) 29/3/88 و همزمان با آغاز فتنه، خطاب به سیاسیون و احزاب و کارگردانان جریانات سیاسی: «اگر آنها افراطیگری کنند، دامنه این افراطیگری در بدنه مردم به جاهای بسیار حساس و خطرناکی خواهد رسید که گاهی خود آنها دیگر نمیتوانند آن را جمع کنند ... افراط وقتی در جامعه به وجود آمد، هر حرکت افراطی به افراطیگری دیگران دامن میزند».
5) بهمن 90 در خصوص وقایع مصر: «2 الگوی اسلام تکفیری و اسلام لائیک از سوی غرب به شما پیشنهاد شده و خواهد شد تا الگوی اسلام اصولگرای معتدل و عقلانی در میان انقلابهای منطقه تقویت نشود».
6) 19/6/87 در دیدار با روسای سه قوه و مسئولان مختلف نظام، ایشان با انتقاد از کسانی که با نام «عقلانیت، اعتدال و پرهیز از جنجال» بدنبال تضعیف اصول انقلاب هستند افزودند: «این اشخاص، از پایداری بر اصول اسلام که خواست قلبی ملت است، خسته شدهاند اما این خستگی را به مردم نسبت میدهند».