سه‌شنبه ۱۷ تير ۱۴۰۴ - ساعت :
۲۹ تير ۱۳۹۲ - ۰۹:۰۷

دست چدنی آمریکا زیردستکش مخملی+تصاویر

نتیجهٔ انتخابات پرشکوه ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ جمهوری اسلامی ایران، امریکایی‌ها را تشویق کرد برای ترمیم چهره‌شان نزد ملت ایران، به اثرگذاری‌های دیپلماسی عمومی امید بخشیده و آن را به طور جدی برای ایام آینده در دستور کار خود قرار دهند.برداشتن تحریم‌های حوزه تکنولوژی‌های ارتباطی تنها یک هفته مانده به انتخابات، و نیز خبر جعلی برقراری خط مستقیم هوایی بین دوکشور چند هفته پس از انتخابات، اولین گام‌های امریکا در واکنش به انتخابات ایران اسلامی و تاثیر بر قلب و ذهن مردم ایران است.
کد خبر : ۱۲۴۰۸۴
صراط: پس از پایان انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری و به وقوع پیوستن حماسه سیاسی و موفقیت نظام اسلامی ایران در جابجایی قدرت بین دو جناح سیاسی بدون کوچک‌ترین هزینه و یا رویداد امنیتی، موجب شد دول غربی از جمله ایالت متحده امریکا در راستای جنگ نرم با پر رنگ کردن دیپلماسی عمومی به عنوان مقدمه‌ای بر دیپلماسی رسمی، انتخاب رئیس جمهور جدید را آغازی دوباره برای رابطه مستقیم با جمهوری اسلامی فرض کنند.
 
سیاست‌های متضاد و دوگانه ایالت متحده امریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران چه در شعار و چه در عمل، همواره چالش برانگیز بوده است. خوی استکباری امریکا موجب می‌شود این کشور هیچ‌گاه صادقانه با مخالفان خود برخورد نکند و همیشه در ظاهری فریبنده به میدان دیپلماسی وارد گردد. دادن پیام تبریک به رئیس جمهور منتخب و ابراز امیدواری درباره حل و فصل مسئله هسته‌ای از جمله اعمال و رفتاری می‌باشد که در چارچوب دیپلماسی عمومی (Public Diplomacy) قابل بررسی است.

 

در همین راستا اخیراً فردی به نام «مجید جاودانی تبریزی» که گفته می‌شود نماینده «وینابل» (تنظیم کننده قوانین و مقررات دولتی ایالات متحده) می‌باشد، اعلام کرده که با توجه به رایزنی‌های صورت گرفته در واشنگتن، «در صورت موافقت ایران، آماده انجام مذاکرات به نمایندگی از طرف دولت جمهوری اسلامی با ادارات مرتبط در واشنگتن و آماده سازی یادداشت تفاهم مورد نیاز است».
 
وی همچنین از آمادگی خطوط هوایی دلتا به نمایندگی از طرف امریکایی مبنی بر ارائه خدمات در خط پروازی ایران – امریکا، به همراه هواپیمایی جمهوری اسلامی (هما) خبر داد.

برخی رسانه‌ها عنوان کرده‌اند که مجموعه وینابل با ۱۱۵ سال سابقه فعالیت و دارای ترکیبی خاص از وکلا (مانند دادستان کل ایالات متحده در دولت کار‌تر)، در تنظیم مقررات و روابط دولتی واشنگتن مشارکت مستقیم دارد.

 

واکنش ایران به این موضوع را می‌توان در پاسخ آقای صالحی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران به سؤال خبرنگاری درباره برقراری خط پرواز مستقیم بین تهران و واشنگتن، مشاهده کرد: «ما از اینکه برای شهروندان هواپیما برود و بیاید مشکلی نداریم، خود آن‌ها مشکل داشتند. ما با هر کشوری که روابط داریم خواستار ایجاد تسهیلات برای ایرانی‌ها هستیم.»
 
مدتی بعد این موضع ابتدا توسط روابط عمومی هما و سازمان هواپیمایی کشوری و سپس توسط وزارت امورخارجه امریکا تکذیب شد.
 
وزارت امورخارجه امریکا و همچنین شرکت هواپیمائی دلتا طی اطلاعیه‌ای، اساساً وجود چنین فردی را تخیلی اعلام کرده و تمامی ادعاهای صورت گرفته را تکذیب نمودند؛ امری که در صورت تکذیب نشدن از سوی مسئولان مربوطه هیچ‌گاه از سوی مقابل تکذیب نمی‌شد؛ اما عیان شدن این موضع و چرایی رسانه‌ای شدن این ادعاء در خور توجه است.

 

طبق اعلام مقامی آگاه در گفتگو با یکی از خبرگزاری‌های رسمی کشور، مجید جاودانی تبریزی یک دلال ارتباطی خوانده شده و هویت او به طور رسمی از سوی کشور امریکا مورد تایید قرار نگرفته است.

نکته قابل توجه آنکه وی حدود چهار سال است که در حال تلاش برای انجام این موضوع و به دنبال گرفتن وکالت از جمهوری اسلامی ایران می‌باشد. حال آنکه قطع پرواز مستقیم از سوی دولت امریکا و یک طرفه صورت گرفته است.

این مقام مسئول تأکید کرد: «به این فرد تفهیم کرده‌ایم که اگر ایران قصد مذاکره برای برقراری این خط هوایی را داشته باشد، خود بهتر می‌تواند یک وکیل از ایران برای پیگیری این موضوع به امریکا بفرستد. وقتی وکلای زبده ایرانی داریم چرا یک وکیل امریکایی پیگیر این موضوع باشد؟» 
گذشته از بودن یا نبودن چنین فردی و یا درست بودن و غلط بودن چنین ادعایی، این دست گمانه‌زنی‌ها را می‌توان در راستای دیپلماسی عمومی برای دوران روی کار آمدن رئیس جمهور جدید دانست.

 
نگاه مراکز فکری و مطالعاتی ایالت متحده امریکا به رئیس جمهور منتخب موجب شده است تا عوامل این کشور با مطرح کردن مطالبی از این دست و با توسل به دیپلماسی عمومی، گامی در جهت برقراری دیپلماسی رسمی بردارند. مسئله‌ای که یکی از آرزو-های همیشگی ایالت متحده امریکا بوده است.

در این باره نیکلاس برنز، استاد دیپلماسی و سیاست بین‌الملل دانشکده کندی دانشگاه هاروارد امریکا در مقاله‌ای در پایگاه تحلیلی اندیشکده بلفر نوشت: «پیروزی غیرمنتظره حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ایران حامل پیام‌های مهمی در آینده این کشور و مهم‌تر از همه روابط میان تهران و واشنگتن است. در میان کاندیداهای حاضر در انتخابات، حسن روحانی تنها کسی بود که خط اعتدال و میانه روی را در مورد مسائل اقتصادی، اجتماعی و مسائل بین‌المللی در پیش گرفته بود.»
 
از سوی دیگر برخی متفکران و تحلیل گران، رئیس جمهور منتخب را نماینده حکومت جمهوری اسلامی ایران می‌دانند که در این باره می‌توان به نظر پایگاه تحلیلی آمریکن تینکر اشاره کرد: «رئیس‌جمهور منتخب ایران یک روحانی مورد تایید رهبر این کشور است و به ریاست‌جمهوری یک نظام مذهبی برتری‌جو انتخاب شده است. اگر چه برای افراد سکولار ممکن است که اعتقادات مذهبی، اعتقاداتی ضمنی به‌ نظر برسند و لبخند او و تسلطش به زبان انگلیسی باعث شوند میانه‌رو به‌نظر برسد، اما «تعهد مذهبی» وی به آسیب زدن به اسرائیل و غرب چنین نخواهد بود».
 
هر چند امریکایی‌ها به خوبی می‌دانند رئیس جمهور منتخب در راستای منافع ملی از آرمان‌ها عدول نخواهد کرد، اما طبق سنوات گذشته با آزمودن مسیر‌های مختلف، دیپلماسی عمومی را برای برقرای ارتباط با توده مردم و افکار عمومی مد نظر قرار می‌دهند.

واقعیت آن است که دیپلماسی عمومی یا دیپلماسی مردم (People «s Diplomacy و یا Citizen Diplomacy) یکی از اصلیترین و مهم‌ترین شاخص‌های حکومت داری است. کشوری که در دیپلماسی عمومی ضعف داشته باشد به هیچ وجه امکان برقراری ارتباط با توده‌های مردمی دیگر جوامع را نخواهد داشت.



 امروزه کشوری که تنها به قدرت اقتصادی یا نظامی تکیه دارد، توان کنترل فرایند اطلاع‌رسانی در عرصه بین‌المللی و در نتیجه اقناع افکار عمومی سایر ملت‌ها را نخواهد داشت. به این جهت کشورهایی که در راس مدیرت جهان قرار دارند و یا حداقل به عنوان بازیگرانی در عرصه بین المل مطرح می‌شوند، نیاز اساسی و مبرم برای به کارگیری دیپلماسی عمومی دارند چرا که در غیر این صورت هیچ کشوری نمی‌تواند هژمونی مطلوبی را در سطح جهانی ایجاد کند. مسئله‌ای که ایالت متحد امریکا کاملاً به آن واقف است. برای بررسی روند دیپلماسی عمومی و نوع اجرای آن در کشور ایران توسط ایالت متحده امریکا، باید نیم نگاهی کوتاه به این دیپلماسی داشت.
 
واژه دیپلماسی از دیپلم یونانی (diplome) گرفته شده است که به معنای تا کردن می‌باشد. دیپلما (diploma) از فعل مذکور مشتق شده و به معنای «نوشته تا شده» یا طومار مانندی است که به کسی اعطاء می‌گردد. در ابتدا دیپلماسی و یا روابط دیپلماتیک به ارتباط میان سیاستمداران کشورهای مختلف و دانش مربوط به این حوزه اتلاق می‌شد، با این تعریف نمایندهٔ رسمی یک کشور در کشور دیگر و یا یک سازمان بین المللی دیپلمات نام داشت و مقام‌های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی را شامل می‌شد.

دیپلماسی عمومی در نیمه دوم قرن بیستم مطرح شد و اگرچه با گذشت چند دهه در معنای این واژه و کاربردهای آن تغییراتی صورت گرفته و هم اکنون نیز تعاریف متفاوتی برای این عبارت وجود دارد، اما در کل به برنامه‌ها و اعمالی که یک دولت برای اثرگذاری بر روی روابط بین الملل و افکار عمومی سایر کشور‌ها انجام می‌دهد، دیپلماسی عمومی گفته می‌شود. دیپلماسی عمومی عبارت است از ارتباطاتِ بین دو ملت، معطوف به منافع ملی یک کشور که از طریق ارتباط با مردم خارج از مرزهای جغرافیایی خود تعریف می‌شود. این واژه برای اولین بار درسال ١٩۶۵میلادی در آمریکا توسط «ادموند گولیون» (Edmund Gullion)، به کار گرفته شد.
 
دیپلماسی عمومی در سال ۱۹۸۵میلادی در فرهنگ واژگان اصطلاحات روابط بین الملل وزارت خارجه امریکا چنین تعریف شده است:

دیپلماسی عمومی به برنامه¬های تحت حمایت دولت اشاره دارد که هدف از آنها اطلاع رسانی و یا تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی در کشورهای دیگر است؛ ابزار اصلی آن نیز انتشار متن، تصاویر متحرک، مبادلات فرهنگی، رادیو و تلویزیون و اینترنت است.

"هانس ان‌تاچ" در تعریف دیپلماسی عمومی چنین می‌نویسد:

تلاش‌های رسمی دولت برای شکل دادن به محیط ارتباطی در کشورهای خارجی‌ای که در آن‌ها سیاست‌های امریکا اجرا می‌شود، تا بدین وسیله از میزان تأثیرات منفی، سوء تعبیر‌ها و سوء تفاهم‌ها در زمینه روابط میان امریکا و کشورهای دیگر کاسته شود.

همچنین سازمان اطلاعاتی ایالات متحده امریکا، این دیپلماسی را چنین تعریف می‌کند:

دیپلماسی عمومی به دنبال آن است که منافع ملی و امنیت ملی ایالات متحده را از طریق شناخت، اطلاع رسانی و تأثیرگذاری بر مردم کشورهای دیگر و گسترش گفتگو میان شهروندان و نهادهای امریکایی و همتایان خارجی آن‌ها ارتقا دهد.

دیپلماسی عمومی در دنیای امروز توسط کشور‌ها و اغلب در پوشش نهادهای غیردولتی اعمال می‌شود. این دیپلماسی بر قدرت نرم تکیه دارد و یکی از شاخص‌های آن، ایجاد نشان (Brand) برای کشور هدف است، که با ایجاد ارتباط دو طرفه، موقعیت گفتگو دو جانبه را مهیا کرده و با ارائه اطلاعات به ظاهر مستند و عوامانه تلاش می‌کند نقطه هدف که عوام مردم می‌باشد را با سیاست‌های خود همراه نماید.
     
عمده خواستگاه دیپلماسی عمومی ایالت متحده امریکا در فضای بین الملل و بالاخص جامعه ایران، نمایش دادن چشم انداز مثبت از کشور امریکا و ارائه چهره‌ای دوست و غم خوار می‌باشد.

به طور کلی دیپلماسی عمومی طیف گسترده‌ای از اقدامات نظیر ورود و خروج دانشجو، استفاده گسترده و ابزاری از بازیگران، فوتبالیست‌ها و دیگر چهره‌های مطرح برای دادن پیام به کشور هدف، برگزاری همایش‌های مشترک فرهنگی، ورزشی، اقتصادی و...، ساخت فیلم‌های سینمایی مشترک، راه اندازی مراکز و موسسات غیرانتفاعی و یا آموزشگاهی تحت عناوین گوناگون مانند آموزش زبان، استفاده از تعاملات سایبری و ده‌ها دست از این عناوین را شامل می‌شود.
     
به واقع دپیلماسی عمومی را می‌توان هر گونه عمل و حرکتی دانست که به طور مستقیم و غیر مستقیم بر قلوب و اذهان جامعه هدف اثر گذاری مطلوب داشته باشد و بتواند وجهه‌ای که کشور سیاست گذار خواهان به دست آوردن آن است را، ایجاد کند.
     
دیپلماسی عمومی یکی از ابزار‌های جنگ نرم محسوب می‌شود و هدف نهایی آن تصرف قلوب و اذهان مردم کشور هدف است. مسئله جنگ نرم و در ذیل آن دیپلماسی عمومی موضوعی می‌باشد که در سال‌های گذشته ایالت متحده امریکا در نسبت با جمهوری اسلامی ایران تاکید بسیاری بر آن داشته است. به کارگیری دیپلماسی عمومی توسط امریکا برای ارتباط مستقیم با مردم و تصرف عقاید و باور سازی‌های مطلوب از دیدگاه خود، پس از روی کار آمدن دموکرات‌ها روند فزاینده‌ای به خود گرفت، هر چند این دیپلماسی در دولت جمهوری خواهان نیز از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.

     

دیپلماسی عمومی به علت اینکه با مردم یک جامعه سروکار دارد، حوزه‌های متنوع و گسترده را در بر می‌گیرد و می‌تواند در ابعاد مختلفی ظهور و بروز داشته باشد.

در این بخش به برخی موارد استفاده شده از سوی دولت ایالات متحده در جهت ارتقای جایگاه این کشور نزد ملت ایران اشاره‌ای کوتاه خواهد شد:

یکی از شقوق دیپلماسی عمومی حوزه زبان می‌باشد، که از عقبه دار‌ترین سبک‌های این دیپلماسی است.

برقراری ارتباط با مردم داخل کشور از طریق آموزش زبان فارسی به امریکایی‌ها و در مقابل آموزش زبان انگلیسی به فارسی زبانان است که توسط رسانه‌ها و یا نمایندگی‌های آموزش زبان در داخل کشور صورت می‌گیرد.
 
به طور مثال در سال ۲۰۰۶ میلادی جرج بوش دانشجویان دانشگاه اطلاعات ملی را به یادگیری زبان فارسی تشویق کرد. سابقه فارسی آموزی امریکایی‌ها به دوره پهلوی دوم و دکترین ترومن و حضور «سپاهیان صلح» امریکا در ایران از سال ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۷ میلادی باز می‌گردد.

از طرف دیگر به مرور زمان و به دلیل گسترش زیر ساخت‌های ارتباطی و با ایجاد ده‌ها رسانهٔ فارسی زبان در حوزه اخبار، سرگرمی و... در کنار انواع روش‌های آموزش زبان انگلیسی، ارتباط عمیق تری با مردم ایران برقرار شد.
     
از دیگر موارد در زمینه دیپلماسی عمومی در حوزه زبان، پیام مستقیم باراک اوباما برای گفتگو با ملت ایران در نوروز ۱۳۸۸ می‌-باشد؛ وی در پیام نوروزی خود علاوه بر خواندن شعر سعدی با ترجمه رالف والدو امرسون، با گفتن «عید شما مبارک» به زبان فارسی، سعی کرد ارتباط نزدیکی با مردم ایران برقرار کند.

ارسال پیام‌هایی پوپولیستی نظیر: «ما به تاریخ ایران و به سنت‌های ایران ارج می‌گذاریم، مردم ایران برای ما غرور آفرین هستند، و ما می‌خواهیم این مردم در یک جامعه آزاد زندگی کنند» و بسیاری دیگر از این جملات همگی در راستای دیپلماسی عمومی محسوب می‌شوند.
 


پیام مستقیم رئیس جمهور امریکا به مردم ایران در سال‌های اخیر را می‌توان شفاف‌ترین و واضح‌ترین نوع دیپلماسی عمومی دانست که قرابت بسیار نزدیکی با دیپلماسی رسمی دارد. پیام نوروزی رئیس جمهور امریکا از دیدگاه دیپلماسی عمومی می‌تواند اذهان عمومی خدشه ناک از این کشور را ترمیم کند.
 
حوزهٔ دیگر دیپلماسی عمومی، فرهنگ، محصولات و اهالی آن می‌باشد. به عنوان یک مثال برجسته از بروز دیپلماسی عمومی در حوزه فرهنگ، می‌توان به فیلم جدایی نادر از سیمین اشاره کرد که در برهه‌ای از زمان به تی‌تر یک اخبار داخلی و بعضا خارجی تبدیل شد. 

از دیگر جنبه‌های دیپلماسی عمومی که امریکا در قبال انقلاب اسلامی بر روی آن‌ها برنامه ریزی‌های ویژه‌ای انجام داده است، می‌توان به حضور محصولات غذایی امریکایی در ایران تحت دیپلماسی غذایی (Gastro Diplomacy) و یا ارتباط با دانشمندان و متخصصان در همایش‌های علمی بین المللی و جذب دانشجویان مبتنی بر قواعد زیپ دیپلماسی (Zip Diplomacy) اشاره کرد.

دیپلماسی عمومی از دیدگاه ایالت متحده، جنگ افزاری می‌باشد که می‌توان از آن در تمامی عرصه‌های نبرد استفاده کرد.

بعد از تحریم‌های گسترده از سوی امریکا و به وجود آمدن مشکلات عدیده در زندگی مردم به بهانه تصمیم جمهوری اسلامی ایران برای ساخت بمب اتم؛ مشکلاتی از قبیل کمبود دارو، گران شدن کالا‌های اساسی و... موجب خدشه دار شدن چهره امریکا و کینه پیدا کردن مردم ایران از این کشور شد، از این رو ایالت متحده بار دیگر با دیپلماسی عمومی به میدان عمل وارد شد و با مطرح کردن آزادی برای مردم ایران به عنوان یکی از مطالبات اصلی امریکا، اعلام کرد تحریم‌های وضع شده مربوط به مردم نبوده و هدف آن‌ها حکومت ایران است. حال آنکه هر انسان آزاد اندیشی به خوبی می‌داند هدف از تحریم‌ها، تنها شکستن مقاوت مردم می‌باشد، مسئله‌ای که تاکنون موجب شکست امریکایی‌ها در عرصه‌های گوناگون شده است.
 
این کشور برای اثبات و برگرداندن اعتبار از دست رفته خود در نزد مردم ایران، معاون وزیر امور خارجه ایالات متحده، خانم «وندی شرمن» را به میدان سخن پراکنی فرستاد و با اعلام خبر لغو کلیه تحریمات مرتبط با تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات که مورد نیاز طیف وسیعی از مردم ایران می‌باشد، به مانند دایه‌ای دلسوز‌تر از مادر ظاهر شد؛ شرمن با این ادعاء که برای مقام‌های امریکایی اثرگذاری تحریم‌ها بر زندگی روزمره مردم عادی ایران مهم است، اظهار داشت: «ما یک تیم ویژه به کشورهاى مختلف فرستاده‌ایم تا موانع فروش مواد غذایى و دارو به ایران را رفع کنیم!»؛ حال آنکه اساساً مسئله تحریم دارو هیچ‌گاه مطرح نبوده، بلکه موانع مالی و تحریم‌های بانکی موجب کمبود بعضی از دارو‌ها شده است.
 
در دیپلماسی عمومی امریکا تنها و تنها جامعه هدف که توده مردم می‌باشند، مد نظر است تا شاید با خوب نشان دادن این کشور به عنوان دلسوز بشریت و بد نشان دادن جمهوری اسلامی، بتوانند خودشان را در قلوب مردم اثبات کنند؛ همواره ضعف دولت حاکم و عدم مدیریت صحیح بر رویداد‌ها موجب اثر گذاری بیشتر این دیپلماسی می‌شود، مسئله‌ای که در دو سال گذشته برای ایران اسلامی رخ داد.
 
در دیپلماسی عمومی حوادث طبیعی نیز جایگاه ویژه‌ای دارد. ایالت متحده با کمین گرفتن برای چنین موقعیت‌هایی بلافاصله بعد از روی دادن این اتفاقات به میدان عمل وارد شده و با ابراز پیام ناراحتی و بعضاً کمک‌های مادی نظیر آنچه در زلزله آذربایجان شرقی رخ داد، با دیپلماسی عمومی وارد عمل می‌شود، اما غافل از آنکه دقیقاً همین حکومت است که سال‌های سال با انواع تحریم‌های گسترده موجب تهدید حیات و حتی مرگ بسیاری از مردم ایران شده است.
     
از سوی دیگر در ایران اسلامی و در اواخر دولت دهم که میل شدیدی به برقراری رابطه با امریکا ایجاد شده بود، دولت از هر موقعیتی برای ایجاد و یا ابراز میل به برقراری رابطه و یا انجام هر حرکتی که در راستای دیپلماسی عمومی تعریف می‌شود، استفاده می‌کرد.

در این باره می‌توان حضور کشتی گیران امریکایی در ایران و انداختن عکس یادگاری با تیم منتخب کشتی ایالت متحده امریکا را گامی به سمت دیپلماسی رسمی دانست که از سوی دولت دهم انجام گرفت.



گزاره‌های‌های عینی و ملموس از دیپلماسی عمومی به قدری گسترده و متنوع است که گویی هیچ پایانی ندارد. به واقع قدرت و اثر گذاری این دیپلماسی در عرصه نرم را به جرأت می‌توان از قدرت بمب اتمی در عرصه سخت افزاری مؤثر‌تر دانست و این مسئله نیاز به تبیین گسترده و مراقبت ویژه از سوی کشور هدف دارد.

چرا که هدف دیپلماسی عمومی قلوب و اذهان مردم کشور‌ها می‌باشد و تصرف هر یک از این قلوب توسط دشمن به معنای تهاجم و تجاوز نرم دشمن به مختصات کشور هدف می‌باشد. جمهوری اسلامی ایران باید با زیرکی و دقت هر چه تمام‌تر مراقب این مسئله باشد و علاوه بر مقابله با آن، خود با پاتک زدن به دیگر کشور‌های جهان و بسط دادن این دیپلماسی، آرمان‌های انقلاب اسلامی ایران را نشر دهد.
 
نتیجهٔ انتخابات پرشکوه ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ جمهوری اسلامی ایران، امریکایی‌ها را تشویق کرد برای  ترمیم چهره‌شان نزد ملت ایران، به اثرگذاری‌های دیپلماسی عمومی امید بخشیده و آن را به طور جدی برای ایام آینده در دستور کار خود قرار دهند.

همان طور که اشاره شد برداشتن تحریم‌های حوزه تکنولوژی‌های ارتباطی تنها یک هفته مانده به انتخابات، و نیز خبر جعلی برقراری خط مستقیم هوایی بین دوکشور چند هفته پس از انتخابات، اولین گام‌های امریکا در واکنش به انتخابات ایران اسلامی و تاثیر بر قلب و ذهن مردم ایران است
منبع: فردا