صراط: "حسين شيخ‌الاسلام" مدير كل امور بين‌الملل مجلس شوراي اسلامي طي يادداشتي
به نقش پررنگ جمهوري اسلامي ايران در جلوگيري از بروز جنگ داخلي و حل و فصل
بحران مصر پرداخت.
متن يادداشت به شرح ذيل است:
ابتدا باید به اين نکته توجه کرد که آمریکا و برخي کشورهای منطقه و همچنین برخي نیروهای داخلی مصر از سرنگونی "حسني مبارک" (ديکتاتور سابق مصر) ضربه جدی خوردند و از سرکار آمدن نظامي مردم‌سالار در مصر متضرر هستند.
در داخل مصر عده‌ای در زمان مبارک بهره سیاسی، اجتماعی و اقتصادی می‌بردند و عده‌ای از اراذل و اوباش که شکل‌گیری چنین نظامی را مانع انجام هرگونه تجاوزی مي‌ديدند.
در كنار لیبرال‌هايي كه در سایه حکومت ديکتاتور سابق مصر با غرب هماهنگی و همکاری می‌کردند، پس از آن مخالفين "مرسي" را تشكيل دادند.
پس از سقوط مبارک، رژیم غاصب صهيونيستي اولین و مهمترین یار خود را در منطقه از دست داد و متضرر اصلی در منطقه به شمار مي‌رفت، به گونه‌اي که آنها رسما اعلام کردند "مبارک" گنجینه تمام نشدنی ما در منطقه بود.
علاوه بر آن کشورهای دیگری که بیم داشتند بیداری اسلامی و مردم‌سالاری از مصر به این کشورها سرایت کرده و حکومت‌های شاهنشاهی، مستبدانه، ضد مردمی و خاندانی آنها را به سقوط کشانده، از الگوبرداري مردم مصر از انقلاب ساير کشورهاي منطقه نيز هراس داشتند.
از سوي دیگر غرب بر اين باور بود که با استقلال و دستيابي مصر به جایگاه منطقه‌ایش، جایگاهی که برخی کشورهای شاهنشاهی برای خود متصور بودند، در رقابت با اين کشور به خطر افتاده و آن را از دست خواهند داد.
از نظر جهانی، آمریکا و كشورهاي اروپايي به عنوان قدرت‌هاي فرا‌‌منطقه‌اي، مردم‌سالاری را در هیچ کشور اسلامی و برای هیچ یک از کشورهای منطقه برنمی‌تابند زيرا از نظر آنان حکومتی که بر اثر مردم‌سالاري بر سر کار آید، باید پاسخگوي مردم باشد و از آنجا که مردم مسلمان منطقه همواره ضد آمریکا و رژیم منحوس صهیونیستی هستند، چنانچه اين حکومت بخواهد بر خلاف خواست مردم از آمریکا تبعیت کند، ساقط خواهد شد؛ بنابراین آمریکا ترجیح می‌دهد شخصی مستبد و یک دیکتاتور نظامی سر کار باشد.
قدرت‌هاي بین‌المللی هیچ‌گونه ساختار مردم‌سالاري را برای منطقه برنمی‌تابند به ويژه که حکومت‌های مردمی همواره ضد رژیم صهیونیستی هستند چرا که این رژیم اشغالگر به عنوان سمبل قدرت و شوکت‌مندی غرب مطرح بوده که کشورهای منطقه باید از آن حرف‌شنوی داشته باشند.
مقام معظم رهبري در نماز جمعه 14 بهمن 1390 خطاب به مردم مصر فرمودند: "به آمريكا و ناتو اعتماد نكنيد. آنان هرگز به مصالح شما و منافع ملت شما نمى‌انديشند. همچنين از آنان نترسيد. آنان پوشالى‌اند و به سرعت ضعيف‌تر نيز شدهاند. حاكميت آنان بر جهان اسلام، صرفاً محصول ترس و جهل ما در 150 سال گذشته بوده است. به آنان اميد نبنديد و از آنان حساب نبريد. تنها به خداى متعال اعتماد كنيد و فقط مردم خود را باور كنيد".
امروزه تمامي حاميان و طرفداران مرسي همچون ملی‌گراها در اثر اشتباهات نابخشودني‌اش همگي به مخالفين اصلي وي تبدیل شدهاند؛ اين مخالفت تا آنجا پيش رفته که برخی از نیروهای اخوان‌المسلمین و اسلام‌گرا امروز نيز در صف مخالفان "مرسی" قرار دارند.
وي در شناخت دوست و دشمن مرتکب اشتباه شد به طوری که در داخل با حزب "نور" و وهابی‌ها اتحاد كرد که این مطلب بیشترین لطمه را به وی وارد ساخت و در اثر آن بعضی از نیروهای ملی‌گرا و مسلمان همچون "عبدالمنعم ابوالفتوح" و پشتوانه‌هايش را از دست داد.
اگرچه حزب "نور" با "محمد مرسی" متحد بود ولی در کنار ارتش بر ضد وی قسم خورد اما "ابولفتوح" و امثال وی در آن معارضه ماندند که این معارضه بهانه را برای اقدامات اخیر ارتش اين کشور فراهم کرد.
امروز ملت مصر در اثر اختلافات به دو گروه تقسیم شده است؛ یک گروه معتقد است انقلاب توسط نظامیان، لیبرال‌ها و جریانات همراه با آمریکا، سرقت شده و گروه دیگر احساس می‌کند باید ارتش را پشتیبانی کرد، چرا که مرسی رفتار صحیحی نداشته است.
جالب اینجاست که هر دو گروه طرف مقابل را به آمریکایی بودن متهم می‌کنند که این مطلب نشاندهنده آن است که آمریکا تا چه حد نزد مردم مصر منفور است به طوری که هر دو طرف مسائل را ناشی از توطئه این کشور می‌دانند.
موافقان "مرسی" اقدامات ارتش مصر را با طراحی و توطئه آمریکا مرتبط دانسته و مخالفان معتقدند "مرسي" در اثر توافقاتي كه با آمریکا داشته، رفتار مي‌كرد.
رئيس جمهور معذول مصر طي يک سال اخير مرتکب اشتباهات بسياري شد، و در نهايت موجب منزجر شدن مصري‌ها از رفتارهاي اشتباه وي شد. به طور مثال ملت مصر عزت خود را در اثر معاهده کمپ دیوید پایمال شده می‌دانست اما وي این معاهده را لغو نکرد.
مقام معظم رهبري خطاب به ملت و مسئولان مصري فرمودند: "امروز مصر بايد دوباره در صف اول دفاع از آرمان فلسطين قرار گيرد و پيمان خيانت كمپ‌ديويد را زير پا بگذارد و بسوزاند. مصر انقلابى، ديگر نمي‌تواند انرژى و گازِ رژيم رو به زوال صهيونيستى را از جيب ملت فقير و گرفتار خود بدهد".
شاهد بوديم كه مردم مصر نيز در اولین اقدام انقلابی خود به سفارت رژیم منحوس صهیونیستی حمله کرده و پرچم فلسطين را به‌جاي پرچم این رژیم برافراشتند؛ همچنین بارها لوله‌ای که گاز مصر را با قیمت بسیار ارزان در اختیار این رژیم قرار می‌داد منفجر کردند اما اینک شاهد آن هستیم که سفارت این رژیم برقرار و صادرات گاز نيز ادامه دارد.
"مرسی" به جای توجه به خواست ملت مصر سفیر جدیدی با استوارنامه‌ای کم‌سابقه در دوستی و رفاقت با رژیم جعلی صهیونیستی به سرزمین‌های اشغالی اعزام کرد.
بر خلاف آنكه همه انتظار داشتند مصر در مسائل منطقه‌ای در کنار مقاومت موضع گیري كند، اما مرسي مصر را فدای اهداف "اخوان‌المسلمین" در سوریه کرد.
مصری که زماني قدرت منطقه بود و می‌بایست دارای شخصیت و عزت باشد اما با این حال مردم اين كشور شاهد دنباله‌روی وزیر خارجه مصر در پشت سر وزیر خارجه قطر بودند، در حالي‌كه اين كشور به عنوان بزرگترین کشور عربی با تمام کشورهای منطقه برابری می‌کند.
"مرسی" نتوانست فراجناحی عمل کند و همچنین از قاطعیت لازم برخوردار نبود و در اثر مماشات و اعتماد بیش از حد به آمریکا و نیروهای به جاي مانده از رژیم سابق اين کشور، 16 وزیر را از کابینه "مبارک" انتخاب کرد.
مقام معظم رهبري در بخش ديگري از اين نماز جمعه فرمودند: "وقتى از اسلام‌گرايي در مصر يا تونس و ليبى سخن مي‌رود، اسلام رسول‌اللّه (ص) است كه در مدينه سايه‌ى رحمت و امنيت بر سر اهل ذمّه از مسيحى و يهودى گسترد. سخن از اسلام، به معنى دعوت به جنگ دينى ميان خداپرستان و يا جنگ مذهبى و فرقه‌اى ميان مسلمانان نيست. مصر، مصر مجمع تقريب مذاهب اسلامى و شيخ شلتوت است".
در حال حاضر جمهوری اسلامی ايران می‌تواند با همه گروه‌های مصری ارتباط برقرار کرده و به‌عنوان اولین قدم به طرف‌های مصری این مطلب را تفهیم کند که لشکر کشی با هدف ایجاد تغییرات، با مردم‌سالاری مغایرت دارد.
"مرسی" بر اساس قانون اساسی که به همه‌پرسی گذاشته شده، توسط مردم انتخاب شد؛ از آنجا که وی به صورت کاملا قانونی برای 4 سال انتخاب شده و سرکار امده بود بنابراین باید هرگونه اعتراض از طريق مسير‌هاي قانونی و به صورت استیضاح انجام گیرد تا وی فرصت توضیح و دفاع از عملکرد خویش را داشته باشد.
آمریکا هيچ‌گاه راضي به برقراري دموکراسي در مصر نخواهد بود چرا که شكل‌گيري مردم‌سالاری در اين کشور و تداوم نهضت بيداري اسلامی موجب ضربه خوردن آمريکا در منطقه خواهد شد.
اما در مقابل جمهوری اسلامی ايران به‌عنوان موسس نهضت بيداري اسلامي در منطقه از این ظرفیت برخوردار است که بتواند با همه کشورهاي منطقه تعامل و رابطه برقرار کند؛ بنابراين لزوم ميانجي‌گري کشورمان در منطقه و مسئله مصر امري ضروري است تا جلوي بسياري از خشونت‌ها در اين کشور گرفته شود، چرا که افزايش درگیری‌ها در مصر، اين كشور را به سمت جنگ داخلی پیش برده و به سوریه‌ای دیگر تبدیل می‌کند.
اگر چه "اخوان المسلمین" سیاستی به دور از عدالت و به همراه عناد را در قبال ایران اجرا کرد اما جمهوری اسلامی ايران همواره با به‌کارگيري دیپلماسی صلح‌آميزش در منطقه در تلاش براي كاهش تنش‌ها در خاورميانه است.
"مرسی" بلافاصله بعد از ریاست جمهوری به دست‌بوسی شیخ‌نشین‌هایی رفت که اینک اولین تبریکات و بیشترین کمک‌های نقدی را به جریان پس از وی تقدیم مي‌کند و اين درحالیست که ايران می توانست بیشترین کمک را به مصر و انقلاب این کشور انجام دهد.
امام خمینی(ره) درک خود را از اسلام ناب محمدی برای اجرای احکام الهی در زمین به صورت نظریه ولایت فقیه مطرح کردند که این نظریه همواره توسط شاگردان ایشان در قانون اساسی جمهوري اسلامي ایران جای گرفت.
بنيان‌گذار کبير انقلاب اسلامي ايران به‌جای فقه شیعه از واژه اسلام ناب استفاده کردند، تا همه مسلمانان بتوانند از این نظریه استفاده کنند.
"اخوان المسلمین" براساس مماشاتی که در رفتار از خود نشان داد، قصد داشت با همان شيوه‌هاي پيشين از زمان ديکتاتور سابق مصر نهضت و قیام را پیش ببرد.
امام خمینی (ره) پس از انقلاب شکوهمند اسلامي دادگاه‌های انقلاب را برای محاکمه عوامل ضد انقلاب برپا کرد، که بعدها اين دادگاه‌ها به قوه قضاییه پیوست؛ اما مرسی قصد داشت مبارک را با همان قضاتی که وی منصوب کرده بود محاکمه کند.
متن يادداشت به شرح ذيل است:
ابتدا باید به اين نکته توجه کرد که آمریکا و برخي کشورهای منطقه و همچنین برخي نیروهای داخلی مصر از سرنگونی "حسني مبارک" (ديکتاتور سابق مصر) ضربه جدی خوردند و از سرکار آمدن نظامي مردم‌سالار در مصر متضرر هستند.
در داخل مصر عده‌ای در زمان مبارک بهره سیاسی، اجتماعی و اقتصادی می‌بردند و عده‌ای از اراذل و اوباش که شکل‌گیری چنین نظامی را مانع انجام هرگونه تجاوزی مي‌ديدند.
در كنار لیبرال‌هايي كه در سایه حکومت ديکتاتور سابق مصر با غرب هماهنگی و همکاری می‌کردند، پس از آن مخالفين "مرسي" را تشكيل دادند.
پس از سقوط مبارک، رژیم غاصب صهيونيستي اولین و مهمترین یار خود را در منطقه از دست داد و متضرر اصلی در منطقه به شمار مي‌رفت، به گونه‌اي که آنها رسما اعلام کردند "مبارک" گنجینه تمام نشدنی ما در منطقه بود.
علاوه بر آن کشورهای دیگری که بیم داشتند بیداری اسلامی و مردم‌سالاری از مصر به این کشورها سرایت کرده و حکومت‌های شاهنشاهی، مستبدانه، ضد مردمی و خاندانی آنها را به سقوط کشانده، از الگوبرداري مردم مصر از انقلاب ساير کشورهاي منطقه نيز هراس داشتند.
از سوي دیگر غرب بر اين باور بود که با استقلال و دستيابي مصر به جایگاه منطقه‌ایش، جایگاهی که برخی کشورهای شاهنشاهی برای خود متصور بودند، در رقابت با اين کشور به خطر افتاده و آن را از دست خواهند داد.
از نظر جهانی، آمریکا و كشورهاي اروپايي به عنوان قدرت‌هاي فرا‌‌منطقه‌اي، مردم‌سالاری را در هیچ کشور اسلامی و برای هیچ یک از کشورهای منطقه برنمی‌تابند زيرا از نظر آنان حکومتی که بر اثر مردم‌سالاري بر سر کار آید، باید پاسخگوي مردم باشد و از آنجا که مردم مسلمان منطقه همواره ضد آمریکا و رژیم منحوس صهیونیستی هستند، چنانچه اين حکومت بخواهد بر خلاف خواست مردم از آمریکا تبعیت کند، ساقط خواهد شد؛ بنابراین آمریکا ترجیح می‌دهد شخصی مستبد و یک دیکتاتور نظامی سر کار باشد.
قدرت‌هاي بین‌المللی هیچ‌گونه ساختار مردم‌سالاري را برای منطقه برنمی‌تابند به ويژه که حکومت‌های مردمی همواره ضد رژیم صهیونیستی هستند چرا که این رژیم اشغالگر به عنوان سمبل قدرت و شوکت‌مندی غرب مطرح بوده که کشورهای منطقه باید از آن حرف‌شنوی داشته باشند.
مقام معظم رهبري در نماز جمعه 14 بهمن 1390 خطاب به مردم مصر فرمودند: "به آمريكا و ناتو اعتماد نكنيد. آنان هرگز به مصالح شما و منافع ملت شما نمى‌انديشند. همچنين از آنان نترسيد. آنان پوشالى‌اند و به سرعت ضعيف‌تر نيز شدهاند. حاكميت آنان بر جهان اسلام، صرفاً محصول ترس و جهل ما در 150 سال گذشته بوده است. به آنان اميد نبنديد و از آنان حساب نبريد. تنها به خداى متعال اعتماد كنيد و فقط مردم خود را باور كنيد".
امروزه تمامي حاميان و طرفداران مرسي همچون ملی‌گراها در اثر اشتباهات نابخشودني‌اش همگي به مخالفين اصلي وي تبدیل شدهاند؛ اين مخالفت تا آنجا پيش رفته که برخی از نیروهای اخوان‌المسلمین و اسلام‌گرا امروز نيز در صف مخالفان "مرسی" قرار دارند.
وي در شناخت دوست و دشمن مرتکب اشتباه شد به طوری که در داخل با حزب "نور" و وهابی‌ها اتحاد كرد که این مطلب بیشترین لطمه را به وی وارد ساخت و در اثر آن بعضی از نیروهای ملی‌گرا و مسلمان همچون "عبدالمنعم ابوالفتوح" و پشتوانه‌هايش را از دست داد.
اگرچه حزب "نور" با "محمد مرسی" متحد بود ولی در کنار ارتش بر ضد وی قسم خورد اما "ابولفتوح" و امثال وی در آن معارضه ماندند که این معارضه بهانه را برای اقدامات اخیر ارتش اين کشور فراهم کرد.
امروز ملت مصر در اثر اختلافات به دو گروه تقسیم شده است؛ یک گروه معتقد است انقلاب توسط نظامیان، لیبرال‌ها و جریانات همراه با آمریکا، سرقت شده و گروه دیگر احساس می‌کند باید ارتش را پشتیبانی کرد، چرا که مرسی رفتار صحیحی نداشته است.
جالب اینجاست که هر دو گروه طرف مقابل را به آمریکایی بودن متهم می‌کنند که این مطلب نشاندهنده آن است که آمریکا تا چه حد نزد مردم مصر منفور است به طوری که هر دو طرف مسائل را ناشی از توطئه این کشور می‌دانند.
موافقان "مرسی" اقدامات ارتش مصر را با طراحی و توطئه آمریکا مرتبط دانسته و مخالفان معتقدند "مرسي" در اثر توافقاتي كه با آمریکا داشته، رفتار مي‌كرد.
رئيس جمهور معذول مصر طي يک سال اخير مرتکب اشتباهات بسياري شد، و در نهايت موجب منزجر شدن مصري‌ها از رفتارهاي اشتباه وي شد. به طور مثال ملت مصر عزت خود را در اثر معاهده کمپ دیوید پایمال شده می‌دانست اما وي این معاهده را لغو نکرد.
مقام معظم رهبري خطاب به ملت و مسئولان مصري فرمودند: "امروز مصر بايد دوباره در صف اول دفاع از آرمان فلسطين قرار گيرد و پيمان خيانت كمپ‌ديويد را زير پا بگذارد و بسوزاند. مصر انقلابى، ديگر نمي‌تواند انرژى و گازِ رژيم رو به زوال صهيونيستى را از جيب ملت فقير و گرفتار خود بدهد".
شاهد بوديم كه مردم مصر نيز در اولین اقدام انقلابی خود به سفارت رژیم منحوس صهیونیستی حمله کرده و پرچم فلسطين را به‌جاي پرچم این رژیم برافراشتند؛ همچنین بارها لوله‌ای که گاز مصر را با قیمت بسیار ارزان در اختیار این رژیم قرار می‌داد منفجر کردند اما اینک شاهد آن هستیم که سفارت این رژیم برقرار و صادرات گاز نيز ادامه دارد.
"مرسی" به جای توجه به خواست ملت مصر سفیر جدیدی با استوارنامه‌ای کم‌سابقه در دوستی و رفاقت با رژیم جعلی صهیونیستی به سرزمین‌های اشغالی اعزام کرد.
بر خلاف آنكه همه انتظار داشتند مصر در مسائل منطقه‌ای در کنار مقاومت موضع گیري كند، اما مرسي مصر را فدای اهداف "اخوان‌المسلمین" در سوریه کرد.
مصری که زماني قدرت منطقه بود و می‌بایست دارای شخصیت و عزت باشد اما با این حال مردم اين كشور شاهد دنباله‌روی وزیر خارجه مصر در پشت سر وزیر خارجه قطر بودند، در حالي‌كه اين كشور به عنوان بزرگترین کشور عربی با تمام کشورهای منطقه برابری می‌کند.
"مرسی" نتوانست فراجناحی عمل کند و همچنین از قاطعیت لازم برخوردار نبود و در اثر مماشات و اعتماد بیش از حد به آمریکا و نیروهای به جاي مانده از رژیم سابق اين کشور، 16 وزیر را از کابینه "مبارک" انتخاب کرد.
مقام معظم رهبري در بخش ديگري از اين نماز جمعه فرمودند: "وقتى از اسلام‌گرايي در مصر يا تونس و ليبى سخن مي‌رود، اسلام رسول‌اللّه (ص) است كه در مدينه سايه‌ى رحمت و امنيت بر سر اهل ذمّه از مسيحى و يهودى گسترد. سخن از اسلام، به معنى دعوت به جنگ دينى ميان خداپرستان و يا جنگ مذهبى و فرقه‌اى ميان مسلمانان نيست. مصر، مصر مجمع تقريب مذاهب اسلامى و شيخ شلتوت است".
در حال حاضر جمهوری اسلامی ايران می‌تواند با همه گروه‌های مصری ارتباط برقرار کرده و به‌عنوان اولین قدم به طرف‌های مصری این مطلب را تفهیم کند که لشکر کشی با هدف ایجاد تغییرات، با مردم‌سالاری مغایرت دارد.
"مرسی" بر اساس قانون اساسی که به همه‌پرسی گذاشته شده، توسط مردم انتخاب شد؛ از آنجا که وی به صورت کاملا قانونی برای 4 سال انتخاب شده و سرکار امده بود بنابراین باید هرگونه اعتراض از طريق مسير‌هاي قانونی و به صورت استیضاح انجام گیرد تا وی فرصت توضیح و دفاع از عملکرد خویش را داشته باشد.
آمریکا هيچ‌گاه راضي به برقراري دموکراسي در مصر نخواهد بود چرا که شكل‌گيري مردم‌سالاری در اين کشور و تداوم نهضت بيداري اسلامی موجب ضربه خوردن آمريکا در منطقه خواهد شد.
اما در مقابل جمهوری اسلامی ايران به‌عنوان موسس نهضت بيداري اسلامي در منطقه از این ظرفیت برخوردار است که بتواند با همه کشورهاي منطقه تعامل و رابطه برقرار کند؛ بنابراين لزوم ميانجي‌گري کشورمان در منطقه و مسئله مصر امري ضروري است تا جلوي بسياري از خشونت‌ها در اين کشور گرفته شود، چرا که افزايش درگیری‌ها در مصر، اين كشور را به سمت جنگ داخلی پیش برده و به سوریه‌ای دیگر تبدیل می‌کند.
اگر چه "اخوان المسلمین" سیاستی به دور از عدالت و به همراه عناد را در قبال ایران اجرا کرد اما جمهوری اسلامی ايران همواره با به‌کارگيري دیپلماسی صلح‌آميزش در منطقه در تلاش براي كاهش تنش‌ها در خاورميانه است.
"مرسی" بلافاصله بعد از ریاست جمهوری به دست‌بوسی شیخ‌نشین‌هایی رفت که اینک اولین تبریکات و بیشترین کمک‌های نقدی را به جریان پس از وی تقدیم مي‌کند و اين درحالیست که ايران می توانست بیشترین کمک را به مصر و انقلاب این کشور انجام دهد.
امام خمینی(ره) درک خود را از اسلام ناب محمدی برای اجرای احکام الهی در زمین به صورت نظریه ولایت فقیه مطرح کردند که این نظریه همواره توسط شاگردان ایشان در قانون اساسی جمهوري اسلامي ایران جای گرفت.
بنيان‌گذار کبير انقلاب اسلامي ايران به‌جای فقه شیعه از واژه اسلام ناب استفاده کردند، تا همه مسلمانان بتوانند از این نظریه استفاده کنند.
"اخوان المسلمین" براساس مماشاتی که در رفتار از خود نشان داد، قصد داشت با همان شيوه‌هاي پيشين از زمان ديکتاتور سابق مصر نهضت و قیام را پیش ببرد.
امام خمینی (ره) پس از انقلاب شکوهمند اسلامي دادگاه‌های انقلاب را برای محاکمه عوامل ضد انقلاب برپا کرد، که بعدها اين دادگاه‌ها به قوه قضاییه پیوست؛ اما مرسی قصد داشت مبارک را با همان قضاتی که وی منصوب کرده بود محاکمه کند.