صراط:کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به تازگی کتابی با عنوان «همه با هم» نوشته شهید کامبیز (یوسف) ملک شامران برای گروه سنی کودک و نوجوان منتشر کرده است که با استقبال خوب مخاطبان مواجه شده است.
در گذشته نیز این انتشارات داستان دیگری را با عنوان «میروم برای کرمها لانه بسازم» را منتشر کرده بود که چندی پیش چاپ دوم این کتاب از سوی کانون به مخاطبان ارائه شد.
شهید کامبیز (یوسف) ملک شامران در سال 1341 در تهران به دنیا آمد. در سالهای اول زندگیاش کودکی باهوش، سرزنده، پر جنب و جوش و در عین حال با ادب و با ایمان بود. او علاقه زیادی به ادبیات و نقاشی داشت و در مرکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در این رشتهها فعالیت داشت. این علاقه و این ارتباط باعث شد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شهید ملک شامران به همکاران کانون به پیوندد و در آنجا برای کودکان داستان بنویسد.
با حمله عراق به ایران و شروع جنگ تحمیلی، یوسف به جبهه رفت تا از میهن و انقلاب در برابر هجوم دشمنان دفاع کند. اما حضور در جبهه باعث نشد که همکاری با کانون را رها کند. او در مواقعی که به مرخصی میآمد با کانون در ارتباط بود و همچنان برای کودکان کار میکرد. تا آن که سرانجام در روز هفدهم اردیبهشت سال 1361 در جاده اهواز خرمشهر به شهادت رسید.
شهید ملک شامران کودکان را عاشقانه دوست داشت. او همیشه به یاد کودکان فقیر بود و برای کمک به آنها تلاش میکرد.
از شهید یوسف ملک شامران دستنوشتههای بسیاری به یادگار مانده است که بخشی از دستنوشتههای این شهید اهل قلم را در زیر میخوانید:
* برایم این مطرح نیست که نامم بر روی کتابی چاپ شود. نمیخواهم غرورم چاپ شود. دلم میخواهد حرفهایی که ارزش گفتن دارد مطرح شود. در این زمینه تنها چیزی که مطرح نیست «من» و «منها» ست و آن چه مطرح، محتوایی است که میتواند در ساختن فکر و روحیه یک کودک مؤثر باشد.
کار کردن در زمینه ادبیات کودکان بدون داشتن اطلاعات کافی از نیازهای فکری و روحی آنها و به عبارتی فشردهتر، بدون آشنایی با روانشناسی کودکان مقدور نیست و یا حداقل آن اثر مطلوب را نمیگذارد.
امیدم این است که بتوانم اطلاعات خود را در باب مذکور و مهارتم را در ایجاد ارتباط با برادر و خواهرهای کوچکم افزایش دهم و در کنارش ضعفهای درونی خودم را نیز برطرف سازم تا اگر یک روز به عنوان معلمی در جامعه کارهای دیگرم را عرضه کردم، نمود عینی خودساختگی را شاگردم در من ببیند. به امید آن روز.
* دشمنان اسلام و انقلاب و کافران و منافقان، تمامی نیروهای خود را بسیج کردهاند که «انقلاب اسلامی» را از «اسلام» خالی کنند یعنی «اسلام فقاهت» را که رهبر عزیز انقلاب اسلامی بسیار بر آن تکیه کردهاند و میکنند از انقلاب بگیرند.
این حیطه خطرناکی است و بر ما نوجوانان اسلامی و امیدهای فردای ایران و اسلام واجب است که اسلام را پاسداری کنیم و دشمنان کافر و منافق را نومید سازیم، و مکرشان را خنثی سازیم.
* برادران و خواهران خوبم!
لازمه تداوم انقلاب شکوهمند اسلامی ما، زدودن فرهنگ شرک و کفرالودی است که سالها از طرف حکام جابر، بر ملت ما تحمیل شده بود و جایگزین فرهنگ اصیل اسلامی. اما جایگزینی این فرهنگ تنها و در درجه اول با شناخت آن میسر است.
به قرآن و نهجالبلاغه و کتب معتبر اسلامی روی آورید و با رهنمودهای روحانیت متعهد و پیرو خط امام با این منابع گران قدر اسلامی آشنا شوید و از آنها بهرهبرداری کنید.
* عزیزانم!
عمر کوتاه است و فرصت بازگشت کم. آنهایی که در غفلت به سر بردند، ضرر کردند. آنهایی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و حق و صبر، مؤمنان را سفارش نمودند، رستند.
چه کنم اگر خدا اعمال زیاده مرا نپذیرد؟ چه کنم اگر در میان آن همه عمل آمیخته به تظاهر و خودنمایی و در میان آن همه حالات عُجب و تکبر، ذرهای خلوص نباشد.
بر اساس این گزارش، در کتاب «کام یوسف» که به مناسبت بزرگداشت شهید ملک شامران نویسنده کودک و نوجوان منتشر شده است، «حیدر احمدی زارع» دوست شهید کامبیز (یوسف) ملک شامران درباره «کامبیز، جلسات حاج آقا تهرانی و خودسازی» بیان میکند: خدا میداند جلسات حاج آقا مجتبی تهرانی چه مشکلاتی را از پیش پای چه کسانی برداشت و چه برکتهایی را نصیب چه جانهای مستعد و آگاهی کرد.
فضای آن روزها خیلی سیاسی بود، در حالی که ما نیازهای دیگری هم داشتیم. ما با شنیدن صحبتهای دلنشین و ارزنده حاج آقا مجتبی نیاز خود را به داشتن «تفکر مذهبی» رفع میکردیم.
ما نیاز به کسی داشتیم که در دسترسمان باشد و بتوانیم چهره به چهره بعضی نکات جاری و روزمره زندگی خود را با او در میان بگذاریم. کسی که بتواند عقربه قطبنمای وجودمان را درست به سمت هدف اصلیمان، که داشتن یک زندگی خداپسند بود، تنظیم کند.
ممکن بود طول بعضی گفتوگوهایی که فرصت میشد لابهلای جلسات، با حاج آقا مجتبی داشته باشم به چند دقیقه هم نرسد، اما مسیر چند ماه زندگی ما را ترسیم میکرد و درست هم ترسیم میکرد.
کامبیز و مریم (همسر شهید ملک شامران) هم هر دو از جلسات حاج آقا مجتبی به طور جدی تأثیر میپذیرفتند و بخشی از عطش روح تشنهشان را سیراب میکردند.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در نظر دارد تا کتابهای داستانی را از شهید ملک شامران برای گروه سنی کودک و نوجوان منتشر کند که اکنون برخی از نویسندگان به ویراستاری این کار مشغول هستند.