۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۴

ناگفته‌های فوتبالیستی‌که به "بهشت" رفت

سالهای سال استاندار سه استان کشور بوده و هشت سال متوالی مدیرعاملی یکی از مهمترین تیم‌های ورزشی کشور را داشته اما می‌گوید در شورای شهر که بودم احساس می‌کردم نه من حرف دیگران را می‌فهمم، نه آنها حرف مرا چون واقعا شورا نبودیم !
کد خبر : ۱۱۰۹۰۳

صراط  حسن عابدینی مشهور به امیر عابدینی قبل از آنکه جزو 15 نفر اول انتخابی مردم تهران برای اولین شورای شهرشان باشد، صندلی‌ها و میزهای زیادی را تجربه کرده بود و به خاطر ماهیت مدیریت بر شهرداران استان‌ها و هدایت سرخپوشان خیلی خوب معنای کار گروهی و تیم بودن را می دانست. اما به گفته خودش انگار شورا یک ماهیت دیگری دارد و اعضای شورای اول که در سال 78 با او وارد تالار چوبی شورا شدند این ماهیت را حداقل تا زمان منحل شدن، چندان نشناختند و تجربه‌ای تلخ و ناقص از خود بر جای گذاشتند.

امیر عابدینی  نقبی 10 ساله به دوره اول شورای شهر تهران زد و در مورد به عرصه آمدن تعداد قابل توجهی از ورزشکاران و قهرمانان برای شورای شهر تهران اظهار نظر کرد.

وی در ابتدای صحبت‌های خود تاکید کرد که جایگاه و عملکرد شورای شهر تهران را باید مجزا از سایر شوراهای شهر و شهرستان و استان دید و افزود: شوراهای شهرستان و استان در این دوران حدود 15 ساله فقط در حد حرف بودند و کار مشخص و چشمگیری را انجام نداده‌اند و عملکردشان بروز نداشته است. نمونه آن را نیز می‌توان در افکار عمومی مردم و مناسبات اجتماعی آنها دید که فقط شورای شهر را حساس دانسته و اخبار آن را پیگیری می‌کنند و روی شوراهای شهرستان و استان شناخت و حساسیتی ندارند. بهتر می‌شد اگر مردم در شوراهای شهرستان و استان نیز دخالت و توجهی داشتند.

وی اضافه کرد: شوراها در سال 78 و در زمان شکل‌گیری برای همه غریبه بود و خیلی‌ها حتی در درون شورا ماحصل و برون رفت این ماجرا را نمی‌دانستند. پیش از تشکیل شوراها، وزیر کشور قائم مقام شوراها بود و به تبع آن استانداران و فرمانداران به عنوان زیرمجموعه‌های آن، موضوعات شورا را پیگیری می‌کردند و دایره کاری سنگینی در استانداری‌ها به اسم امور شوراها و شهرداری‌ها شکل گرفته بود و معاونت فنی و عمرانی مسوول این وظیفه بود. قائم مقام شورای شهر مستقیما شهردار را نصب و عزل می‌کرد و بودجه شهرداری‌ها را استانداری‌ها مصوب می‌کردند. در عین حال خود شهرداری‌ها نیز بضاعت مدیریت و بودجه‌ریزی و کسب درآمد را هم نداشتند تا بتوانند مستقل شوند و به همین دلیل یک رکود در این سیستم وجود داشت.

عابدینی گفت: شورای شهر باید برای هر یک از نیازهای شهر متخصص داشته باشد و اگر غیر از این شرایط وجود داشته باشد، فضا با مشکل مواجه شده و نمی‌توانند وظیفه‌ خود را اجرایی کنند و یک چالش همیشگی بین شورا و شهرداری باقی می‌ماند. به عنوان مثال اگر اعضای شورا شناختی در مورد امور شهرسازی نداشته باشند، حتی با وجود کارشناسان و مشاوران خبره، باز هم سرشان کلاه می‌رود و درست به همین دلیل بود که در شورای اول، ما این شرایط و ضرورت حضور متخصصان را فراموش کردیم و به دنبال شهرت رفتیم و فکر کردیم هر کسی که مشهوریت دارد، می‌تواند متخصص و کارآمد هم باشد.

حضور یک نماینده مورد تائید همه ورزشکاران در شورا خوب است

شهری مثل تهران و سایر کلانشهرها از بافت و شریان‌ها، ارتباطات و انواع خدمات اجتماعی، فرهنگی، ترافیکی و ... تشکیل شده و به عنوان مثال در حوزه ورزش که من برای آن در شورا حاضر شدم بسیاری از خدمات ورزشی نیز طبق قانون اساسی در قالب خدمات فرهنگی اجرایی می‌شوند؛ هرچند که به نظر می‌رسد ورزش حرفه‌ای را نمی‌توان در این قالب گنجاند و باید به عنوان زیرمجموعه بخش تجاری قرار بگیرد و به همین دلیل است که بسیاری از تیم‌های ورزشی از جمله فوتبال باید بر اساس قانون تجارت اداره شوند.

وی که شش دوره پرسپولیس را در جام آزادگان و لیگ برتر قهرمان کرده است، با اشاره به استقبال هنرمندان و ورزشکاران برای حضور در شورای شهر تهران ، گفت: طی این چند سال دیده‌ایم که ورزشکاران هم در صف شوراها ایستاده‌اند. خوب است که تعدادی از ورزشکاران مورد تایید جامعه ورزش قرار داشته باشند و با رای و تایید آنها، به عنوان عضوی از شورا قرار بگیرند و همه جامعه ورزش از آنها حمایت کنند و آنها نیز از همه بسترها، نیازها و ضرورت‌های ورزش در همه سطوح در شورای شهر و برای شهر حمایت و دفاع کنند. اما این افراد باید در کنار متخصصان حوزه‌های مختلف شهری قرار بگیرند و نه کل صندلی‌های شورا.

عابدینی تصریح کرد: معمولا این تعادل در حضور و نیاز رعایت نمی‌شود و در نتیجه شورای شهر محل چالش و برخورد شده و هیچ یک حرف همدیگر را نمی‌فهمند و به حرف هم گوش نمی‌دهند و این مسئله باعث فشار روی خود سیستم شوراها می‌شود . به همین دلیل است که در بسیاری از موارد شاهد بوده‌ایم اعضای شورا ناخواسته شورا را از اکثریت انداخته و یا مصوبات را به دلیل اختلاف نظر معلق گذاشته‌اند. حالا در این میان اگر شوراها را سیاسی هم بکنیم که دیگر فاجعه می‌شود، چرا که شوراها جایگاه و تعریف سیاسی ندارند و باید به صورت فنی و اجرایی و با روندی هدایت‌کننده پیش بروند.

وی با بیان اینکه متاسفانه دوستان هنرمند و ورزشکار و غیر از آنها با دیدگاه‌های سیاسی وارد شوراها شده و این دیدگاه سیاسی خود را در روند کارها نشان می‌دهد، اظهرا کرد: نمود واقعی این رفتار را در شورای اول شاهد بودیم؛ یعنی اصلاح‌طلبان که در راس آن سعید حجاریان قرار داشت و کارگزاران که با تفکری اجرایی و قالب خاص فکری کار می‌کردند. در کنار آنها افرادی مثل محمد غرضی و عبدالله نوری که معیارهای مدیریتی کلان داشتند، قرار گرفتند و من نیز در این میان به عنوان فردی منفرد و از جامعه ورزشکاران و به صورت علی‌البدل وارد شورا شدم و به دنبال مسائل ورزشی بودم.

تلاش زیادی کردیم تا زمین‌های ورزشی تبدیل به تره‌بار، پارکینگ و یا محل تخلیه زباله نشود

وی با بیان اینکه در دوره اول شورای شهر تلاش زیادی کردم تا کاربری زمین‌های ورزشی دیم نگه داشته شود و شهرداری به دلایل مختلف برای این زمین‌ها مجوز مسکونی یا تجاری ندهد، افزود: با پرداخت مابه‌التفاوت قیمت به فروشندگان نه فروشنده ضرر می‌کرد و نه شهرداری‌ها مجوز غیر کاربری ورزشی می‌داد، اما این شرایط اجرایی نشد و بسیاری از زمین‌های ورزشی برای هدف‌های دیگری واگذار شدند و حتی شاهد بودیم که سازمان اوقاف، زمین‌های وقف خاص را در مناطقی که به شدت نیاز به فضای ورزشی داشتند، تبدیل به کاربری‌های دیگر نظیر مسکونی یا تجاری کرد و حتی در موارد دیگری شاهد تبدیل این زمین‌ها به تره‌بار، پارکینگ و یا محل تخلیه زباله بودیم. متاسفانه این انحراف همچنان ادامه دارد.

چرا پارکینگ در ارتفاع را رها کرده و به پارکبان چسبیده‌ایم ؟

وی با تاکید بر اینکه بسیاری از ضرورت‌ها همواره بر اساس موقعیت زمانی و مکانی اولویت داده نمی‌شوند، گفت: به عنوان مثال مسئله پارکینگ در شهر تهران اهمیت زیادی دارد اما مشخص نیست چرا پارکبان را راه می‌اندازیم اما به ساخت پارکینگ در ارتفاع بهایی نمی‌دهیم . اگرچه معتقدم شهرداری در چند ساله اخیر در حوزه فضای سبز، حمل و نقل شهری و مترو اقدامات ارزشمندی را انجام داده، اما نگرانی و سوال من این است که همه اینها با چه قیمتی انجام شده و آیا این هزینه‌های سرسام‌آور بر دوش مردم سنگینی نمی‌کند؟

عابدینی یادآور شد: وقتی به نمایندگی از سوی مردم انجام وظیفه می‌کنیم، مردم ما را امین خود می‌دانند و باید پروژه‌ها را گران نکرده و با کیفیت به آنها تحویل بدهیم. همچنین درست است که کسر بودجه اجباری، کسر بودجه مفید است، اما این همه فشار خواسته و ناخواسته خود را به نسل بعد منتقل می‌کند و نسل بعدی قبل از ورود به فضای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شهر باید بار بدهی‌های این چنینی را روی دوش خود تحمل و حس کند.

عزل و نصب شهرداران جزو مهم‌ترین چالش‌های شورای اول بود

اولین نماینده جامعه ورزش در اولین دوره شورای شهر تهران معتقد است که آنچه اعضا و دیگران از شورا انتظار داشتند در دوره اول محقق نشد چرا که شوراها ناشناخته بود و علاوه بر آن بافت سیاسی بر قالب شورای شهر می‌چربید.

وی در پاسخ به این سوال که مهم‌ترین چالش‌های شورای اول با شهرداری و یا در درون خود چه بود؟ گفت: عزل و نصب شهرداران جزو مهم‌ترین چالش‌های شورای اول بود و این موضوع ضمن اهمیت برای خود اعضای شورای شهر، برای مجموعه‌های دیگر نیز حساسیت داشت، اما اعضای شورا هیچ‌ وقت شهرداران را از نظر کیفی، کارایی و کارنامه قبلی آنها و نیز تخصص اجرایی‌شان انتخاب نمی‌کردند. شهرداران معمولا توسط برخی از اعضای شورا معرفی و انتخاب می‌شدند. با این وجود معمولا وزیر کشور انتخاب شورا را وتو می‌کرد و می‌گفت اگر نخواهم و تایید نشود، حکم نمی‌زنم. این عدم توشیع حکم از سوی وزیر کشور، شورا را به سمت گزینش‌هایی می‌برد که دیکته می‌شدند. به عنوان مثال آقای الویری نباید در آن دوران استیضاح می‌شد و استعفا می‌داد. به نظر من ایشان داشت خوب کار می‌کرد و خود اعضای شورا بودند که به کار و فعالیت او می‌پیچیدند تا مجبور به استعفا شود.

عابدینی گفت: در مورد شهردار بعدی هم همین وضعیت برقرار بود و اگرچه ملک‌ مدنی پیشینیه خوبی در اصفهان داشت و طرز فکر نزدیکی به تعدادی از اعضای شورا داشت اما باز هم دچار مشکل شد. ملک مدنی معتقد بود باید شهر را گران کرد و تورم و تراکم را آنقدر بالا برد که گرانی سنگینی در بالای شهر به وجود آید و شهردار و تعدادی از اعضا می خواستند درآمد حاصل از همین گرانی را به عنوان بودجه در آورده شهرداری محاسبه کنند.

این عضو شورای اول شهر تهران تصریح کرد: نوع رفتار ما با محسن هاشمی مدیرعامل مترو تهران نیز یک تعامل منطقی نبود. در آن زمان ما تازه‌کار و او خبره کارش بود و داشت پروژه‌های مترو را خوب پیش می‌برد، اما اعضای شورا دائما وارد کار او شده و ایرادهای بیخود و بی جهت می‌گرفتیم.

وی یادآور شد که در آن زمان تعامل شورای شهر با وزارت کشور و استانداری هم خوب نبود و فرماندار تهران عملا شورای نگهبان شورای شهر بود و ظرف 15 روز عملا اکثر مصوبات را برمی‌گرداند. به عبارتی چون همه ما در یک عدم آشنایی با سیستم شوراها بودیم، نمی‌توانستیم با هم کار کنیم و درواقع دوره اول، دوره آزمون و خطا بود و نباید انتظار داشته باشیم که دوره موفقی بوده باشد. هر چند که گام موثر آن این بود که با همین شرایط معنا و مفهوم شوراها را جا انداخت.

قانون شوراها را با همان جسارتی که آغاز کردند ، اجرایی نکردند

هر گروهی انتظار داشت شهردار را با خود انطباق دهد

وی در پاسخ به این سوال که پرونده کرباسچی، شهردار سابق تهران در فضای انتخاب اولین شهردار شورا و فضای کاری شهرداری تاثیر داشت یا نه؟ گفت: قانون اساسی در فضای جامعه اسلامی و با دیدی باز شوراها را پایه گذاشت، اما همان جسارتی که قانون‌گذار برای تعیین قانون داشت، متاسفانه برای اجرایی کردن آن وجود نداشته تا به شوراها اختیار تصدی‌گری امور مختلف را بدهند و دولت وظایف خود را واگذار کند و کار را به نمایندگان مردم بسپارد.

عابدینی تشریح کرد: در آن زمان هر حرکتی که به کار اجرایی شورا می‌رسید، با بن‌بست مقاومت دولت مواجه می‌شد و کمیسیون‌های مختلف، استانداری و وزارت کشور حق این را داشتند که با شهرداری و شورا مخالفت کنند. فرمانداری نیز نتیجه کار که مصوبات ما را برمی‌گرداند و از همه مهمتر اینکه پاسخ‌گویی شورا در مقابل مردم تعریف نشده بود. فارغ از همه این مسائل و بن بست‌ها خیلی راحت می‌توانستند شوراها را با یک دلیل کوچک منحل کنند و همه اینها یعنی بستن دست و پای شورا و گرفتن فرصت، مشورت و کار اجرایی.

وی ادامه داد: در واقع به خاطر اینکه اعضای شورا جایگاه خودشان را نمی‌دانستند و اختلاف سلیقه سیاسی و اجتماعی زیادی با هم داشتیم، هر گروهی انتظار داشت شهردار را با خود انطباق دهد و تبدیل به شبه‌ جزایری شده بودیم که با هم هماهنگ نبودیم. به عنوان مثال ملک مدنی اختیار می‌خواست که تراکم بفروشد. می‌گفت اول تراکم را محدود می‌کنیم تا مردم حریص شوند و بعد می‌فروشیم تا درآمدهای شهرداری تامین شود. اما ما معتقد بودیم که با این کار شریان شهرسازی به هم می‌خورد و ارتفاع در شمال تهران بالا می‌رود و نباید به هر قیمتی درآمدزایی کرد. در همین حال عده‌ای از اعضای شورا هم می‌گفتند که با 300-200 میلیارد تومان نمی‌شود شهر را اداره کرد و با استدلال ملک مدنی موافق بودند.

از شهردارنمان بهانه می‌گرفتیم تا شهردار در اختیار ما باشد و حرف ما را گوش بدهد

عابدینی در توضیح صحبت‌ها خود گفت: در مورد شهردار اولمان یعنی آقای الویری هم موضوعات به صورت جزئی‌تر پیگیری می‌شد. مثلا گفته می‌شد در مورد فلان پروژه یا فلان باغ یا بزرگراه، این کار یا آن کار را انجام داده اما و پس از بررسی‌ها معلوم می‌شدکه اصلا این‌طور نبوده و اشکالی در کار او وجود ندارد.

وی تصریح کرد: صادقانه باید بگویم که همه ما از شهردارنمان بهانه می‌گرفتیم تا شهردار در اختیار ما باشد و حرف ما را گوش بدهد.

صادقانه باید بگویم که همه ما از شهردارنمان بهانه می‌گرفتیم تا شهردار در اختیار ما باشد و حرف ما را گوش بدهد.

این عضو شورای اول شهر تهران یکی دیگر از چالش‌های شورای اول را اختلافات گسترده با سازمان‌های تبلیغاتی و فرهنگی دولتی عنوان کرد و گفت: در زمان تاسیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران ، در مورد اینکه چه کسی مسوول این سازمان باشد و زیر نظر چه مجموعه‌ای فعالیت کند، دعوای زیادی بود و سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه هنری دنبال انتصاب مسوول آن بودند و شرایط اینطور بود که زور هر کسی بیشتر می‌رسید، نظرات خود را تحمیل می‌کرد.

دیگر دوره اول نیست که بگوئیم تجربه نداشتیم

وی در ادامه این گفت‌وگو خاطرنشان کرد: در واقع شورای شهر دوره اول اختیاراتی را هم داشت و هم نداشت و در این میان جریان سهم خواهی‌ها از هر طرف دیده می‌شد. ما با موضوعاتی مواجه می‌شدیم که در نیمه راه متوجه می‌شدیم اصلا نباید وارد آن شده و به بن‌بست رسیده‌ایم و یا در مورد بسیاری از مسائل نظیر تعیین باغات بر اساس صلاح‌دید آن روز تصمیم می‌گرفتیم، چرا که درواقع ما نخبه این کار نبودیم.

عابدینی تصریح کرد: برای این دوره هم این نگرانی را دارم افرادی به آنجا بروند که کاربلد نباشند و اگر این طور شود، جای نگرانی است، چرا که دیگر در دوره اول که دوره تجربه بود، قرار نداریم.

وی با بیان اینکه نوع رفتارها از اعضای شورای شهر تا دولت و سازمان‌های مختلف اینطور بود که می‌خواستند در شهرداری قدرت و اختیار خود را از دست ندهند گفت: به عنوان مثال گروهی از مدیران اصفهانی هنوز از دوران کرباسچی باقی مانده بودند و بخش‌هایی در اختیارشان بود که امکان جابه‌جایی در آنها و جود نداشت.

وی در پاسخ به این سوال که درست است که شورا از همان ابتدا خود را براساس شهرداری وفق داده و دنباله‌رو شهرداری بوده است، گفت: در واقع در دوره اول اینطور بود. عده‌ای در شهرداری،‌ وزارت کشور و بسیاری از سازمان‌ها بر اساس قانون باید از اختیاراتشان می‌گذشتند اما همه می‌خواستند به سختی این اختیارات را از خود جدا کنند و این روند درگیری‌های زیادی برای شورا به وجود می‌آورد. بخش جالب ماجرا این بود که خود شورا هم در واگذاری این اختیارات به شهرداری سخت و قطره چکانی عمل می‌کرد.

تا آمدیم بفهمیم شرکتهای شهرداری چکار می‌کنند، منحل شدیم

رای 8 به 7 قالیباف نمود پشتوانه ضعیفی بود اما با هدایت چمران برطرف شد

وی افزود: بافت قدیمی شهرداری تهران که البته معتقدم بسیاری از آن تا امروز باقی مانده است؛ بسیار کارآمد اما پیچیده بود و شرکت‌ها و سازمانهای زنجیره‌ای عجیب و غریب زیادی وجود داشت که البته وابسته به اهرم‌ها بودند و ما تا آمدیم بفهمیم شرکتها چکار می‌کنند، منحل شدیم و مطمئن هستم هنوز هم شورا کاملا نفهمیده این شرکتها چه کار می‌کنند.

عابدینی با بیان اینکه شهردار فعلی تهران با رای 8 به 7 و قدرت اجرایی ضعیف و نداشتن پشتوانه همه اعضای شورا روی کار آمد، افزود: این احتمال وجود داشت که قالیباف با تعداد زیادی از اعضای شورای شهر سوم دچار مشکل شود اما وجود چمران در مسئولیت شورای شهر اهمیت زیادی داشت چرا که وی هدایت آرامی داشت و این روحیه بسیاری از مسائل را حل می‌کرد. در واقع فن و تخصص در کنار اعتقاداتی دینی چمران در کنار هم، کار شورا را پیش می‌برد. چمران تلاش کرد که شهرداری را در تقابل شورای شهر قرار ندهد و در عین حال از بضاعت دولت برای شهرداری استفاده زیادی کرد.

وی در توضیح بیشتر اظهاراتش گفت: درست است که شورای اول سه شهردار عوض کرد اما باید توجه کنید که در همین دوران ما چهار رییس شورا هم عوض کردیم و این بیانگر عدم هماهنگی بین اعضا بود و اینکه همه ما در شورا کارآموز بودیم.

عابدینی اضافه کرد: من تا قبل از شورای شهر استاندار بزرگترین استان کشور بودم و با شهرداری‌های بسیاری کار کردم وهیچ وقت مشکلی به وجود نیامد. اما وقتی به شورا آمدم دیدم حرف‌هایم را کسی نمی‌فهمد و برداشت از حرف‌ها بسیار فرق می‌کند. عده‌ای از ما فقط قانونگذاری را می‌دانستند و در کار مصوبات بودند، عده‌ای نیز اطلاعاتی و سیاسی بودند و همه را به شکل علامت سوال می‌دیدند، برخی دیگر نیز افراد اجرایی محکمی بودند که در قالب قانونگذاری بیشتر وارد می‌شدند و آنها هم تکلیف‌شان مشخص نبود. هر چه که همه دلسوز مردم و انقلاب بودند اما وقتی هیچ کدام با هم تناسب و همراهی نداشتیم نتیجه‌ای نداشت و در واقع یک شورا نبودیم. از طرف دیگر وزارت کشور می‌گفت من اختیارات را در اختیار شورا قرار نمی‌دهم، فرماندار در مورد مصوبات شورا ورود پیدا می‌کرد آنها را برمی‌گرداند و در نهایت همه دعواها به شورا بر می‌گشت.

رسانه‌های آن زمان نیز دوست داشتند شورای اول را ناموفق و ضعف دولت خاتمی نشان دهند

صدا و سیمای آن زمان هر شب برای تخریب شوراها برنامه‌ای آماده می‌کرد

عابدینی خاطرنشان کرد: رسانه‌های آن زمان نیز دوست داشتند شورای اول را ناموفق و ضعف دولت خاتمی نشان دهند. یادم می‌آید صدا و سیما برای شوراهای کل کشور از جمله شورای تهران برنامه تخریبی داشت و هر شب برای تخریب شوراها برنامه‌ای آماده می‌کرد تا اینکه دست آخر شورا منحل و خیالشان راحت شد اما حالا بعد از این همه سوال بهتر است از خودمان پرسیم شورای اول چه رای داشت و انتخابات بعد از آن چه رای؟

ترور حجاریان همه عملکرد شورا را تحت‌الشعاع قرار گرفت

وی با بیان اینکه درواقع مجلس و دولت خاتمی حمایت از شوراها را خوب شروع کرد اما این حمایت ادامه نیافت، گفت: با حادثه‌ای که برای سعید حجاریان اتفاق افتاد، همه عملکردها در شورا و شهرداری تحت‌الشعاع قرار گرفت.

این عضو شورای اول شهر تهران خاطرنشان کرد: در واقع دولت خاتمی علیرغم حمایت‌های اولیه مقصر بود چرا که برای حمایت از شوراها اقدام لازم را انجام نداد . آقای ابطحی ضعیف‌ترین آدم دولت خاتمی بود که مسوولیت شوراها را به او سپرده‌ بودند و من با صراحت می‌گویم شوراها در همان ابتدای کار نیازمند فرد توانمند نظیر طهماسب مظاهری بود تا این مجموعه را اداره کنند. ابطحی در مدیریت لابی قدرتمند است اما توانمندی کار اجرایی کلان را نداشت تا در تعامل وزارت کشور، استانداری و فرمانداری با شورا و شهرداری هدایت لازم را انجام دهد.

عابدینی افزود: برای این تعامل نیاز به حکمی بود که هر دو طرف آن را قبول داشته باشند اما نه شورا ابطحی را قبول داشت و نه استانداری و نه وزارت کشور.

وقتی حتی عکس چندانی از شورای اول وجود ندارد چطور باید اخبار و آثار اجرایی کار آنها دیده شود

وی در تشریح دستاوردهای دوره اول شورای شهر تهران گفت: اقدامات صورت گرفته در مورد فضای سبز، مترو تهران و بسیاری از پروژه های عمرانی و در نهایت تراکم اقداماتی مهمی بودند که البته اثری از آنها نیست و در شرایطی که حتی عکس چندانی از شورای اول شهر تهران وجود ندارد چطور باید اخبار و آثار اجرایی کار آنها دیده شود. در کشور ما کسی که کلنگ را می‌زند دیده نمی‌شود و یادمان می‌رود بسیاری از امور در یک پروسه زمانی به بار می‌نشیند. البته عیبی هم ندارد و قرار نیست همه خدمات ما دیده شوند و در یک لوح محفوظ بماند. از اول هم قرارمان اینطور نبوده چرا که اگر اینطور بوده افرادی که برای این کشور جان داده‌اند امروز اسمشان جایی ثبت نشده است اما اجرشان پیش خدا است.

عابدینی گفت: شورای اول در واقع صف‌شکنی کرد و به دولتمردان یاد داد که از تصدی‌گری بیش از حد خود دست بکشند و به مردم اعتماد کنند و به رای آنها احترام بگذارند و باور کنیم آنهایی که قانون اساسی را نوشتند درست و حساب شده بوده است.

آب خوش چندای از گلویمان پایین نمی‌رفت

وی اضافه کرد: برای اجرای قانون شوراها ترس زیادی وجود داشت اما در نهایت اجرا شد و همه دیدند که اگر درست اجرا شود و مردم در امور خودشان فعال شوند قطعا وضعیت بهتر از این می‌شود و برنامه‌ریزی به شهرها بر می‌گردد.

عابدینی که این روزها مدیرعامل باشگاه ورزشی داماش گیلان است ، در پاسخ به این سوال که چرا در دوره دوم شورای شهر تهران شرکت نکرده‌اید، گفت:به دلیل همین اهرم‌های فشار و بن بست‌ها موجود معتقدم بودم که دیگر نمی‌توان موفق بود و کاری کرد، ضمن اینکه آب خوش چندای از گلویمان پایین نمی‌رفت.

منبع: ایسنا