۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۰۸:۴۸

خدایا به زمینت بگو کمتر بلرزد

آدم‌ها بی‌خبرند و روزمرگی‌شان را پی می‌گیرند و تو می‌شود بگویی چرا این‌طور ناآرامی؟ آرام باش لطفاً، می‌دانی زندگی این آدم‌ها به تو بستگی دارد؟
کد خبر : ۱۰۶۹۹۷

صراط:آن پایین‌ها چه خبر است؟ شاید لایه‌ها کنار هم می‌لغزند و سرسره بازی می‌کنند و ناگهان یک لایه، سد راه دیگری می‌شود و برخورد می‌کنند و می‌شکنند و همه‌ی انرژی‌شان صرف خانه خراب شدن یک عالمه آدم این بالا می‌شود.

  سرپناهمان را به تکیه‌گاهی تو بنا می‌کنیم، غذایمان را از سبزی و غنای تو کسب می‌کنیم، عصبانی که بشویم شاید تو را لگد کنیم، اما کاش تو هیچ‌وقت عصبانی نشوی و تصمیم به لگد کردن ما نگیری.

نتیجه‌اش این می‌شود که مثلاً کودکی کنار خانواده‌اش نهار یا شام می‌خورد و تو می‌لرزی و سراسیمه نان خورده و نخورده برای این که زیر سیمان و آجر و سنگ نمانند بی‌خیال خانه و زندگی می‌شوند.

یا اصلاً بدتر این‌که تو شب هنگام تصمیم به لرزیدن بگیری و همه را خواب به خواب کنی و حتی فرصت بیدارشدن و فرار به آنها ندهی.

چند روزی است که حسابی مراکز و شبکه‌های لرزه‌نگاری را پرکار کرده‌ای زمین، حسابی گسل‌ها و نقاط حادثه خیزت فعال شده‌اند و مدام تن و بدن مردم بیچاره را نیز مثل درونت می‌لرزانی و خط‌های روی دستگاه‌های لرزه‌نگار تند تند نامنظم می‌شود و عدد ثبت می‌کنند.

ریشتر به ریشتر، از 3 و 4 تا 6 و این آخری هم که بیشتر از هفت بود.

بعد مردمی که همین چند دقیقه پیش زیرسقف خانه‌هاشان بودند حالا خانه و گورشان یکی می‌شود و خودشان و اسبابشان و زندگیشان با خاک یکسان می‌شود و یا حداقل به خاک سیاه می‌نشینند.

بعد از جای جای ایران روحیه‌ی نوع‌دوستی خودش را نشان می‌دهد و دسته دسته گروه‌های امدادی و آمبولانس می‌آیند و گاهی تا چند هفته بعدتر آدم‌های زنده از زیر خاک پیدا می‌شوند، یا جسدها را بیرون می‌شکند تا آمار کشته‌ها دقیق‌تر مشخص شود.

دست و پا شکسته‌ها و قطع عضوها را به بیمارستان‌ها می برند و تخت‌ها پر می‌شود و جا نیست و خون و وسایل و مواد کم می‌آید و این بار مردم خون و دارو می‌فرستند تا شاید کسانی نجات یابند.

بعد تخته تخته چادر از راه می‌رسد، چادر، آب و مواد غذایی اولیه تا کمی وضعیت سر و سامان یابد و بشود برای ویرانی‌ها کاری کرد.

ماشین‌های بزرگ می‌آیند و خاک بر می‌دارند و آوار جمع می‌کنند تا ساخت و سازها آغاز شود و دولت چقدر زیان می‌کند در این میان وام می‌دهد گاهی تا مردم سرپناه از دست‌رفته‌شان را باز سازند.

کودک‌هایی که اسباب‌بازی به دست زیر خاک مانده‌اند، بچه‌هایی که یتیم و بی‌مادر می‌شوند، آنهایی که جفت جفت و گاهی جین جین عزیز از دست داده‌اند، نه دردشان با اهدا خون درمان می‌شود و نه با وام و چادر و پتو و مواد غذایی و کنسرو.

بعد مدام پیام تسلیت گفته می‌شود و گاهی عزای عمومی اعلام می‌شود تا درد زلزله‌زده‌ها کمی آرام شود.

ما به هوای لرزش‌ها وقت و بی‌وقت تو زمین بارها چنین روزگاری را تجربه کردیم، یک روز هزاران نفر از بم را به درون خود بلعیدی و ارگش را ویران کردی و مردها فرزندانشان را از زیر آوار با دست خود بیرون می‌کشیدند.

یک روز هوای خراب کردن ورزقان به سرت زد و در سرمای ناجوانمردانه و یخبندان زمستان ساکن چادر و کانکس‌شان کردی و هنوز دردهاشان درمان نشده است.

بعد بوشهر را گرفتی و لرزاندی و خدا رحم کرد به جنوب‌نشینان ایران که خرابی‌ها زیاد بود، اما کشته‌ها کم.

از جنوب به شرق می‌زنی و از شرق به شمال غرب، از بوشهر می‌لرزانی تا سراوان و آذربایجان‌شرقی.

سراوان! وای بزرگترین زمین‌لرزه نیم قرن اخیر ایران بود، خبرش را که دادند همه فکر کردیم یک فاجعه عظیم‌تر از بم رخ دهد و باز خدا قدرتش را به نمایش گذاشت.

بعد فارس و کرمان و بعد اصفهان و گیلان و حالا مردم کرمانشاه و دیگر شهرها هم می‌ترسند، که مبادا یک شب دیگر از خواب بیدار نشوند و بی‌خانمانی را تجربه کنند، می‌ترسند روستاها ویران شود و مردم عزادار شوند.

به گزارش ایسنا، «فرهاد فروزی»، یک کارشناس، می‌گوید هیچ علت خاصی برای این‌همه لرزش پی در پی وجود ندارد و همه چیز تصادفی و اتفاقی است، می‌گوید برای کشوری مثل ایران که روی کمربند زلزله قرار دارد همیشه احتمال وقوع زمین‌لرزه هست.

وی معتقد است، هنوز هیچ بشری علم این را ندارد که زلزله را پیشگویی کند و از مردم می‌خواهد به شایعه‌پراکنی‌ها توجه نکنند.

این کارشناس باز تاکید می‌کند و آرامش خاطر می‌دهد که همه‌ی این رویدادها طبیعی و تصادفی است و بنا نیست چون یک جای کشور زمین لرزید در جاهای دیگر هم بلرزد.

... زمین نلرز، مردم ایران شایسته این همه سختی و ویرانی نیستند، از زبان همه‌ی دختر بچه‌هایی که زیرآوار ماندند، از زبان همه‌ی مادرهایی که نوزادشان بی‌جان از زیر سنگ و خاک بیرون آمد، از زبان همه‌ی کودکانی که خاک‌ها را با دستان کوچک کنار می‌زنند که پدرشان نفس بکشد، خواهش می‌کنم نلرز.

نقشه ایران این روزها گربه‌ای شده که دست‌ها و پاهایش جای چسب زخم دارد، شمال غربی و آذربایجانش، جنوب و بوشهر و سراوانش، زمین آرام باش.

این زخمی‌ها و حتی چند نفری که کشته شدند حق مردم ایران نیست، آرام باش تا جای زخم‌های قبلی‌ات ترمیم شود.

خدایا بیشتر مواظب مردم و آدم‌های این سرزمین باش، خدایا به زمین بگو کمتر لرزه و پس‌لرزه‌های چند ریشتری برای ساکنان سطحش حواله کند.

خدایا مردم ایران همه‌ مردم ورزقان هستند، همه‌ مردم بوشهر و خراسانند، مردم سراوان و آذربایجان‌شرقی، خدایا مواظب همه‌ی مردم ایران باش...

منبع: ایسنا