چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۴۰۴ - ساعت :

داستان - صفحه 3

برچسب ها - داستان
شب که می‌شود حوصله‌ها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستان ک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.
کد خبر: ۱۰۴۸۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۱/۲۲

حسن عباسی رئیس اندیشكده یقین با اشاره به داستان حضرت یونس (ع) عنوان کرد که كاردو كلودی از این داستان به خلق پینوكیو رسیده است.
کد خبر: ۱۰۴۸۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۱/۲۱

9 ماه گذشت و از مسعود خبری باز نیامد .. تا امروز و در آستانه بهار که پدر عروس مسعود آمد و شناسنامه دخترش نگین را همراه عکسش که در کنار مسعود بر روی برگه آزمایش الصاق شده بود.. برد.
کد خبر: ۱۰۲۵۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۱/۱۰

ماجرای اعتیاد «جولی» از زبان فروشنده مواد/هفته‌ای سه بار هروئین و کوکائین به او می‌فروختم، در میان آن همه مواد و چاقو از آرزویش برای سرپرستی یک کودک می‌گفت
کد خبر: ۸۹۹۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۲۶

بشر امروز مدام در اضطراب و تشویش به سر مي‌برد. انبوه رسانه زندگی ما را تغییر داده است. در شب یلدای امسال نسل ما، مثل دو-سه نسل قبل نیست که پا زیر کرسی دراز کند و انار و شب‌چره بخورد و به داستان ‌هاي مادربزرگ‌ها گوش‌دهد. احتمالا دهه شصتی‌ها و دهه هفتادی‌ها، شب چله پای شبکه‌هاي اجتماعی مشغول کامنت گذاشتن هستند یا فیلم تماشا مي‌کنند
کد خبر: ۸۹۶۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۲۳

بنده نامه
پرید تو حرفم و گفت : داداش! اون جریان یه دروغ بود ، یه دروغ شیرین،که خودم میدونم و خدای خودم.
کد خبر: ۸۴۳۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۳۰

دهان پر از "کرم" پیرزن، مرده ای که بوی گلاب می داد، جنازه‌ای که سر و صدا می کرد، مرده توی خواب روی سنگ غسالخانه و وقتی که شهدا دخترم را شفا دادند پنج خاطره باورنکردنی از غسالهای بهشت زهرای (س) تهران است.
کد خبر: ۸۴۲۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۲۹

داستانها و نکته های جالب
دختر جواب داد : می دانم هرگز مرا انتخاب نمی کند. اما فرصتی است که دست کم یک بار او را از نزدیک ببینم.
کد خبر: ۸۲۵۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۱۷

خمول - داستانک های شهدا
ملیحه جان! به خدا قسم مسلمان بودن تنها فقط به نماز و روزه نیست. البته انسان باید نماز بخواند و روزه هم بگیرد.
کد خبر: ۸۱۳۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۰۸

خمول - داستانک های شهدا
توی راه بيش تر از من بی تابی مي كرد. مصطفی كه به دنيا آمد، شبانه از بيمارستان آمدم خانه. دلم نيامد حالا كه ابراهيم يك شب خانه است بيمارستان بمانم.
کد خبر: ۸۰۷۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۰۵

وي چنان غيرحرفه اي است كه در بخشي ديگر از گفت وگوي خود اذعان مي كند: «باورتان مي شود كه خود من آخرش نفهميدم اين فيلم داستان ي بود يا مستند. نفهميدم چه از آب درآمد. اما هرچه بود به مستندنگاري نزديكتر است تا داستان ي.»
کد خبر: ۷۵۵۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۲۵

نادرشاه پس از حمله به منطقه‌اى و فتح آن، جواهرات گوناگونى را به غنیمت گرفته بود. در بین راه یکى از صندوق‌ها افتاد و جواهراتش پراکنده شد. نادرشاه گفت: هر‌کس هر چه برداشت، مال خودش است.
کد خبر: ۶۶۸۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۳/۱۸