به گزار ش صراط،مقام معظم رهبري در سخنان اخير خودشان در جمع مردم آذربايجان درحالي از
طرح «يك اتهام ثابت نشده و حتي مطرح نشده در دادگاه» توسط رئيسجمهور در
جلسه استيضاح وزير كار در مجلس انتقاد كردند و اين رفتارها را نامتناسب با
«سوگندها و تعهدات» خواندند كه نزديك به ۴۰ روز قبل از آن در ديدار با مردم
قم نيز تأكيد كرده بودند كه رئيس جمهور نميتواند قسم دروغ بخورد و بايد
مجري قانون اساسي باشد. اظهارات اخير ايشان در جمع مردم آذربايجان كه تأكيد
داشتند «مسئولان همه تلاشهاي خود را براي حل گره ها و مشكلات اقتصادي مردم
و كشور متمركز كنند» پس از آن مطرح شد كه در جمع مردم قم در بياناتي نادر
خطاب به افرادي كه قصد نامزدي در انتخابات سال بعد را دارند اين نكته را
گوشزد كردند كه «ادارهي مملكت و كار اجرايي، كار كوچكي نيست» و «آن كسانى
كه وارد ميدان مي شوند، بايد كسانى باشند كه در خود توانائىِ كشيدن اين بار
را بيابند.» با حجتالاسلام احمد سالك، نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای
اسلامی درباره اهميت مسئوليت پذيري مسئولان دولتي در حل مشكلات كشور
گفتگو كرديم.
تواناييهاي لازم يك رئيس جمهور براي اداره كشور را چه ميدانيد؟
قانون اساسي آن را مشخص كرده است. مشخصهها و معيارهايي را كه قانون اساسي براي رئيس جمهور معنا ميكند مدير و مدبر بودن است. ماهيت مدبر بودن اين است كه بايد توشهاي از تجارب اجرايي را همراه خود داشته باشد و با تمام وجود مسائل و مشكلات كشور را درك كرده باشد وگرنه نميتواند بار سنگين اجرايي كشور را به دوش بكشد.
رهبري در سخنانشان تأكيد داشتند كه افرادي كه در خود توانايي كشيدن بار اجرايي كشور را مييابند براي انتخابات بيايند. مگر اين تواناييها را شوراي نگهبان نميتواند تشخيص دهد؟
تعبيري كه مقام معظم رهبري به كار بردند پشتوانهاش احاديث ماست. اميرالمؤمنين علي(ع) ميفرمايند «حاسبوا انفسكم قبل ان تحاسبوا و وازنوها قبل ان توازنوا». اين كلام بدين معناست كه انسانها قبل از هركس خودشان بايد خودشان را بسنجند و وزن كنند. آن كسي هم كه ميخواهد براي رياست جمهوري بيايد بايد خودش را وزن كند و بسنجد كه آيا هم وزن و در قد و قواره اداره كشور هست يا نيست؟ معناي اين حرف اين است كه قدرت و تجربه اجرايي كانديداي رياست جمهوري بالا باشد. قدرت نظارت چنين فردي بايد بر زواياي مسائل اجرايي كشور از ريزترين تا درشتترين آنها قوي باشد. قدرت تعامل داشته باشد. بتواند با تبادل نظر با افراد متخصص و نخبگان يك همسويي براي اداره كشور به وجود بياورد.
غير از اين است كه هر كسي خودش را توانمند ميداند؟
بل الإنسان على نفسه بصيره. هركسي خودش را بهتر از ديگري ميشناسد. رهبري در سخنان خودشان ميخواستند بگويند كه كار رياست جمهوري كار بسياري سنگيني است و قدرت و تجربه اجرايي بالا ميخواهد، هر كسي نبايد بيايد. مسئله ديگر پاسخي بود كه رهبري به كساني دادند كه پيوسته ميگويند نميگذارند به ميدان بياييم. آقا فرمودند بسم الله. اگر واقعاً ميتوانيد اداره كنيد لازم نيست شعار بدهيد، غوغا سالاري و جوسازي كنيد. ميدان باز است، بخصوص براي آنهايي كه دائم انتخابات آزاد را فرياد ميزنند و اتفاقاً ماههاي اخير يك همسويي بين دولت و ساير جريانات بر سر اين مسئله ايجاد شده است.
اين توانمندي را چگونه ميتوان سنجيد؟
من فكر ميكنم مقام معظم رهبري بيانشان در تفهيم اين موضوع كامل است كه هر كسي كه خودش را در معرض انتخابات رياست جمهوري ميگذارد، به ضرورت بايد بر پيچ و خمهاي مباحث اجرايي و زواياي آشكار و پنهان آن آگاهي كامل داشته باشد. همچنان كه بايد عمري را در تجربه مديريتهاي گوناگون اجرايي سپري كرده باشد.
ايراداتي كه دولت به قانون اساسي و جايگاه قوا در آن وارد ميكند از نتايج اقداماتش سلب مسئوليت ميكند؟
اصليترين حرف همين است. كسي كه نامزد ریاست جمهوری شد بايد خودش را ملزم به اجراي قانون اساسي بداند. رئيس جمهور اگر بخواهد از قانون عبور كند ضدانقلاب است. اولين مطلبي كه رئيس جمهور بايد به آن توجه كند اجراي قانون اساسي آن هم در حوزه مسئوليتهايي است كه به او دادهاند و بعد هم اجراي قانون است. رئيس جمهور نميتواند و نبايد از قانون عبور كند چرا كه اگر چنين كند براي كشور مشكلات ايجاد ميشود. حضرت آقا در سخنان اخيرشان بر اين مسئله نيز تكيه جدي داشتند.
«نميگذارند»ها چه اعتباري در سنجش عملكرد دولتها دارند؟
هر فردي با علم به شرايط موجود وارد عرصه ميشود و قول رفع مشكلات را به مردم ميدهد. فردي كه رئيس جمهور ميشود بايد مسئوليت آن چه را در حوزه اجرايي كشور اتفاق ميافتد بپذيرد و از زير بار آن شانه خالي نكند و بهانه نياورد كه نميگذارند. لازمه اين امر اين است كه در ابتدا قانونشناس باشد، يعني اگر كسي آمد كانديداي رياست جمهوري شد، درحالي كه هيچ ارتباطي با ضوابط قانون نداشت، فردا كجا و چگونه ميتواند قانون را اجرا كند. قانون شناسي و اجرايي كردن قانون در قالب آيين نامهها ضوابط ظريفي دارد. جزئيات بسياري در اين ارتباط وجود دارد كه رئيس جمهور بايد به خوبي بتواند از دست و پنجه نرم كردن با آنها برآيد.
اگر دولتي قانوني را مانع انجام فعاليتهايش ديد چه بايد بكند؟
بستگي به اين دارد كه تسلط كافي بر اجرا داشته باشد، خلأ قانوني را پيدا كند و آنگاه در قالب لايحه به مجلس برود. حتي راهكار اصلاح قانون اساسي نيز در خود آن مشخص شده است.
تواناييهاي لازم يك رئيس جمهور براي اداره كشور را چه ميدانيد؟
قانون اساسي آن را مشخص كرده است. مشخصهها و معيارهايي را كه قانون اساسي براي رئيس جمهور معنا ميكند مدير و مدبر بودن است. ماهيت مدبر بودن اين است كه بايد توشهاي از تجارب اجرايي را همراه خود داشته باشد و با تمام وجود مسائل و مشكلات كشور را درك كرده باشد وگرنه نميتواند بار سنگين اجرايي كشور را به دوش بكشد.
رهبري در سخنانشان تأكيد داشتند كه افرادي كه در خود توانايي كشيدن بار اجرايي كشور را مييابند براي انتخابات بيايند. مگر اين تواناييها را شوراي نگهبان نميتواند تشخيص دهد؟
تعبيري كه مقام معظم رهبري به كار بردند پشتوانهاش احاديث ماست. اميرالمؤمنين علي(ع) ميفرمايند «حاسبوا انفسكم قبل ان تحاسبوا و وازنوها قبل ان توازنوا». اين كلام بدين معناست كه انسانها قبل از هركس خودشان بايد خودشان را بسنجند و وزن كنند. آن كسي هم كه ميخواهد براي رياست جمهوري بيايد بايد خودش را وزن كند و بسنجد كه آيا هم وزن و در قد و قواره اداره كشور هست يا نيست؟ معناي اين حرف اين است كه قدرت و تجربه اجرايي كانديداي رياست جمهوري بالا باشد. قدرت نظارت چنين فردي بايد بر زواياي مسائل اجرايي كشور از ريزترين تا درشتترين آنها قوي باشد. قدرت تعامل داشته باشد. بتواند با تبادل نظر با افراد متخصص و نخبگان يك همسويي براي اداره كشور به وجود بياورد.
غير از اين است كه هر كسي خودش را توانمند ميداند؟
بل الإنسان على نفسه بصيره. هركسي خودش را بهتر از ديگري ميشناسد. رهبري در سخنان خودشان ميخواستند بگويند كه كار رياست جمهوري كار بسياري سنگيني است و قدرت و تجربه اجرايي بالا ميخواهد، هر كسي نبايد بيايد. مسئله ديگر پاسخي بود كه رهبري به كساني دادند كه پيوسته ميگويند نميگذارند به ميدان بياييم. آقا فرمودند بسم الله. اگر واقعاً ميتوانيد اداره كنيد لازم نيست شعار بدهيد، غوغا سالاري و جوسازي كنيد. ميدان باز است، بخصوص براي آنهايي كه دائم انتخابات آزاد را فرياد ميزنند و اتفاقاً ماههاي اخير يك همسويي بين دولت و ساير جريانات بر سر اين مسئله ايجاد شده است.
اين توانمندي را چگونه ميتوان سنجيد؟
من فكر ميكنم مقام معظم رهبري بيانشان در تفهيم اين موضوع كامل است كه هر كسي كه خودش را در معرض انتخابات رياست جمهوري ميگذارد، به ضرورت بايد بر پيچ و خمهاي مباحث اجرايي و زواياي آشكار و پنهان آن آگاهي كامل داشته باشد. همچنان كه بايد عمري را در تجربه مديريتهاي گوناگون اجرايي سپري كرده باشد.
ايراداتي كه دولت به قانون اساسي و جايگاه قوا در آن وارد ميكند از نتايج اقداماتش سلب مسئوليت ميكند؟
اصليترين حرف همين است. كسي كه نامزد ریاست جمهوری شد بايد خودش را ملزم به اجراي قانون اساسي بداند. رئيس جمهور اگر بخواهد از قانون عبور كند ضدانقلاب است. اولين مطلبي كه رئيس جمهور بايد به آن توجه كند اجراي قانون اساسي آن هم در حوزه مسئوليتهايي است كه به او دادهاند و بعد هم اجراي قانون است. رئيس جمهور نميتواند و نبايد از قانون عبور كند چرا كه اگر چنين كند براي كشور مشكلات ايجاد ميشود. حضرت آقا در سخنان اخيرشان بر اين مسئله نيز تكيه جدي داشتند.
«نميگذارند»ها چه اعتباري در سنجش عملكرد دولتها دارند؟
هر فردي با علم به شرايط موجود وارد عرصه ميشود و قول رفع مشكلات را به مردم ميدهد. فردي كه رئيس جمهور ميشود بايد مسئوليت آن چه را در حوزه اجرايي كشور اتفاق ميافتد بپذيرد و از زير بار آن شانه خالي نكند و بهانه نياورد كه نميگذارند. لازمه اين امر اين است كه در ابتدا قانونشناس باشد، يعني اگر كسي آمد كانديداي رياست جمهوري شد، درحالي كه هيچ ارتباطي با ضوابط قانون نداشت، فردا كجا و چگونه ميتواند قانون را اجرا كند. قانون شناسي و اجرايي كردن قانون در قالب آيين نامهها ضوابط ظريفي دارد. جزئيات بسياري در اين ارتباط وجود دارد كه رئيس جمهور بايد به خوبي بتواند از دست و پنجه نرم كردن با آنها برآيد.
اگر دولتي قانوني را مانع انجام فعاليتهايش ديد چه بايد بكند؟
بستگي به اين دارد كه تسلط كافي بر اجرا داشته باشد، خلأ قانوني را پيدا كند و آنگاه در قالب لايحه به مجلس برود. حتي راهكار اصلاح قانون اساسي نيز در خود آن مشخص شده است.