۰۹ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۱:۴۹

نابغه‌ای که مسیر جنگ را متحول کرد

غلامحسین افشردی ،شهید بزرگواری که همه آن را با نام حسن باقری می شناسیم و از او به عنوان نخبه جنگ یاد می شود. دانشجوی 25 ساله ای که در باور هیچ کس نمی گنجید،با تاسیس واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، واحدی که بعدها نبض دفاع مقدس هشت ساله مردم ایران را به دست گرفت، مسیر جنگ را عوض کند.
کد خبر : ۹۴۶۲۰
به گزارش پایگاه خبری صراط ؛ غلامحسین افشردی ،شهید بزرگواری که همه آن را با نام حسن باقری می شناسیم و از او به عنوان نخبه جنگ یاد می شود. دانشجوی 25 ساله ای که در باور هیچ کس نمی گنجید،با تاسیس واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، واحدی که بعدها نبض دفاع مقدس هشت ساله مردم ایران را به دست گرفت، مسیر جنگ را عوض کند.

شهيد حسن باقري (غلامحسين افشردي) در 25 اسفند 1334 مصادف با سالروز ميلاد امام حسين(ع) در تهران بدنيا آمد. وي پس از گذراندن دوران دبستان در دبيرستان «مروي» ادامه تحصيل داد و با اخذ ديپلم در سال 54 در دانشگاه اروميه در رشته دامپروري پذيرفته شد اما پس از چندي به دليل فعاليت هاي مذهبي و مبارزاتي از دانشگاه اخراج شده و در سال 56 به خدمت سربازي اعزام مي شود و سرانجام با فرمان حضرت امام(ره) مبني بر فرار سربازان از پادگان ها، سربازي را ترك مي كند.



وي كه با پيروزي انقلاب اسلامي وارد فعاليت هاي مختلف فرهنگي و اجتماعي از جمله خبرنگاري مي شود در سال 59 با شروع جنگ تحميلي راهي جبهه هاي جنوب شده و در بدو ورود به اهواز «واحد اطلاعات عمليات رزمي» را براي دستيابي دقيق از موقعيت دشمن  راه اندازي مي كند كه اين آغازي براي راه اندازي اين واحد در ستاد عمليات جنوب مي شود.

راهبرد شهید باقری مبنی بر ورود نیروهای مردمی به صحنه جنگ و ادغام ارتش و این نیروها در اولین عملیات بزرگ ایران معجزه کرد.ارتش عراق که تا آن روز چهار عملیات ایران را دفع کرده بود و غیر قابل شکست نشان می داد، در این عملیات کیلومترها از خاک ایران عقب نشینی کرد.

در عملیات بعدی که طریق القدس نام داشت، ایران با استفاده از این راهبرد،شکست سختی به ارتش عراق وارد کرد.در این عملیات فقط 15000 افسر و سرباز عراقی به اسارت ایران در آمدند.

وقتی در نهم اردیبهشت سال 1361 شمسی فرماندهان جنگ 40 هزار نیروی جنگی را برای بازستانی خرمشهر از عراق آماده رزم کردند، صاحب نظران نظامی دنیا هیچگاه فکر نمی کردند با مدیریت و فرماندهی ایرانی، این عملیات بزرگ با موفقیت به پایان برسد.

راهبرد شهید باقری در این عملیات به اوج خود رسید و ایران با قدرت نمایی خیره کننده در طول یک نبرد 23 روزه، خرمشهر را از عراق بازپس گرفت، 16000 از نیروهای دشمن را کشت و 19000 نفر را اسیر کرد.

حالا حسن باقری یا حسن افشردی با ارائه ایده های راه گشا و طراحی عملیات ماهرانه و... به عنوان معاون فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برگزیده شده بود. او در زمستان سال 1361 وقتی در جبهه فکه مشغول شناسایی منطقه دشمن و آماده سازی عملیات بعدی بود، در سنگر دیده بان مورد اصابت گلوله خمپاره عراقی ها قرار گرفت و شهید شد. او درآن روز 27 سال داشت و جمله معروفی که از او به یادگار مانده است، این است (( باید به خود جرات داد، ما می توانیم))

ویژگی های شهید از زبان مادرش

مادر شهید می گوید:
دنیا آمدن ایشان که خداوند مثل اینکه برای خودش انتخاب کرده بود که مصادف بشود با سوم شعبان روز تولد امام حسین (ع) و بعد در همان خط پیش برود. در نهاد ایشان عشق به ائمه طاهرین (ع)، انبیا و اولیا (س) نهاده شه بود ایشان از همان نوجوانی، کودکی، عاشق جلسات مذهبی، قرآن، حدیث، اخبار، روایات و هیدت و مسجد و نماز جماعت بودند.

 همانطور که سنش بالا می‌آمد نماز اول قوت، اهمیت به نماز اول وقت به‌طوری که وقتی ایشان را من بیدار می‌کردم بطوری ایشان از جای می‌جست که بعضاَ من ناراحت می‌شدم. فکر می‌کردم ایشان را بد صدا کرده‌ام که این‌طور برای نماز شتابزده بلند می شود بعد دیدم نه از آن علاقه و ایمانی که به نماز دارد اینطور می‌شتابد برای نماز. هرجا صداری اذان می‌شنید، دیگر طاقت از دست می‌داد. دائم‌الوضو بودن ایشان و بی‌اعتنا بودن ایشان به دنیا زا خصوصیات ایشان بود. البته این را باید عرض کنم تمام شهیدان وقتی پای صحبت هر مادری بنشینی،‌ همین صحبت‌ها هست، واقعاً شهدا همه‌شان برگزیده هستند.

 خداوند اینها را برای خودش انتخاب کرده ولی خوب، حسب‌الامر، این حقیر باید چند نکته‌ای را یادآور می‌شدم اینکه دائم‌الوضو بودن ایشان و ایمانی که به اهل بیت (ع) داشتند بالاخص امام حسین (ع) و امام زمان (ع) و بعد خصوصیات دیگر ایشان. علاقه به پدر، ماد، اقوام و احترام خاصی که به پدر و ماد، علما و بزرگان داشتند. هر موقع ایشان می‌آمد دست پدر را می‌بوسید و می‌خواست برود دست پدر را می‌بوسید، بی‌اعتنایی به دنیای ایشان نه به این صورت که واقعاً دنیا را دوست نداشته باشد، خوبیهای دنیا را دوست نداشته باشد، نه، دوست داشت. خداوند دنیا را خلق کرده برای بندگانش ولی اسیر دنیا نبود. نمی‌خواست هم اسیر دنیا بشود، ولی خوب و تمیز زندگی می‌کرد. خوب زندگی می‌کرد. برای خانواده‌اش زندگی راحتی آماده می‌کرد.

علاقه به ولی فقیه، واقعاً ایشان مرید واقعی بود، به طوری که ایشان وقتی اولین فرزندش یعنی تنها فرزندش می‌خواهد به دنیا بیاید، ایشان چون جلسه خصوصی و گزارش منطقه را به حضور امام رحمه الله علیه داشتند، رها می کنند و به تهران می‌آیند. وقتی این حقیر سؤال کردم شما چطور رها کردید در حالی که همسرت آن حال را داشت. ایشان به من گفت فرزند را خدا داده خودش هم حفظ می‌کند من کاره‌ای نیستم.

بخشی از وصیت نامه شهید

... فعلاَ انقلاب ما همچون تیر زهرآگینی برای همه مستکبرین درآمده است و یاوری برای همه مستضعفین جهان ...

... ما با هیچ دولت و کشوری شوخی نداریم و با تمام مستکبرین جهان هم سرجنگ داریم ودر رابه با این هدف جنگ با صدام یزید مقدمه است ...

... در این موقعیت زمانی ومکانی، جنگ ما جنگ اسلام و کفر است و هرلحظه مسامحه و غفلت، خیانت به پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) و امام زمان (عج) و پشت پا زدن به خون شهداست و ملت ما باید خود را آماده هرگونه فداکاری بکند ...

... در چنین میدان سویع و این هدف رفیع انسانی و الهی، جان دادن و مال دادن و فداکاری امری بسیار ساده و پیش پا افتاده است و خدا کند که ما توفیق شهادت متعالی در راه اسلام با خلوص نیت را پیدا کنیم ...

در مورد درآمدها، چیزی به آن صورت ندارم و همین بضاعت مزجاه را هم خمسش را داده‌ام و بقیه را هم در راه کمک رساندن به جنگجویان و سربازان اسلام با سپاه کفر خرج کنند ..د ر صورت امکان با لباس سپاه مرا دفن کنید.
درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی
اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان (عج)

منابع:

پایگاه تخصصی دفاع مقدس و فرهنگ و ایثار و شهادت

پایگاه اطلاع رسانی ساجد

پرونده شهید در سازمان بنیاد شهید وامور ایثارگران
منبع: مشرق