۱۲ آذر ۱۳۹۱ - ۰۹:۵۵
شهر ری فریاد می زند: امروز هم دیر است!

وای به حال آقای شهردار

امروز هم دیر است، آیا شهر ری در میان این همه هیاهو گم می شود؟
کد خبر : ۸۸۵۱۶

به گزارش صراط، دیر زمانی است که با افزایش جمعیت مناطق مختلف در کشور شاهد مستقل شدن این مناطق به عنوان شهر، شهرستان و ... هستیم در واقع این موضوع یک سیاست کلان برای انجام امور راهبردی تلقی می شود، اما...

اما در این کارزار بزرگ که همه در آن نقش انسان های خوب و دلسوز را ایفا می کنند انگار به قول همان قدیمی ها که امروزمان از انسانیت آنها است افرادی پیدا می شوند که به اصطلاح موش می دوانند، اما ...

اما اینجا تهران است. موضوعش با تمام کشور فرق می کند. حتما حساس تر است. آخر اینجا الگویی برای دیگر مناطق کشور است، اما...

**‌اما چه بگویم؟

اما شنیده اید کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد، این موضوع حکایت اینجاست و جدایی پاره تن تهران یعنی شهرری. آخر چندین روز است که استاندار تهران مصوبه جداسازی شهر ری از تهران را ابلاغ کرد و به محمودی، معاون هماهنگی و امور عمران استانداری مأموریت داد که در اسرع وقت برای فراهم کردن مقدمات اجرا و عملیاتی شدن این مصوبه با همکاری فرمانداری شهرستان ری و دیگر دستگاه های ذیربط اقدام کند اما این امر فقط در تغییر جایگاه فرمانداری شهر ری و ارتقاء سطح ادارات محقق شد و از آقای شهردار هم که خبری نیست.

همان آقایی که معاون عمرانی استانداری تهران در پاسخ به سوال خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران مبنی بر اینکه علت تأخیر در انتخابش به عنوان شهردار چیست درباره اش گفت: گزینه های پیشنهادی استانداری به وزارت کشور معرفی شدند، اما برخی افراد با پرداختن به حاشیه ها باعث منصرف شدن گزینه های پیشنهادی شدند.

** برخی افراد، حاشیه ها، وای به حال آقای شهردار...

عقل سلیم می گوید برخی افراد همان اشخاصی هستند که موش می دوانند اما حاشیه ها هم که انگار همان بی تدبیری ها است که باعث اختلاف شده و ادعای کوبیدن بر طبل دلسوزی و اما وای به حال آقای شهردار...

در این شرایط که دیگر نمی توان دلسوزی و خودخواهی را از هم تشخیص داد، فقط مردمان ری چشم انتظار هستند. چرا که‌آینده آنان به باد سیاست گرفته شده و شاید هم نه، سیاست آینده شان را به باد سپرده است، اما...

** زمستان می رود و روسیاهی به ذغال می ماند!

اما همان هایی که این روزها خودخواهی خود را به آینده پاره تن تهران ترجیح می دهند یادشان باشد که به قول مردمان قدیم ایران زمین زمستان می رود و روسیاهی به ذغال می ماند.!

و دیگر هیچ...