۱۲ آذر ۱۳۹۱ - ۰۹:۵۲

گپی با مهران رجبي از مشهد تا هالیوود

صحبت مردم با من به محض ورودم به حرم باعث شد که در ازدحام زياد اين عزيزان قرار بگيرم و به همين دليل مجبور شدم يک ساعت و نيم در يکي از اتاق هاي خادمان بمانم تا اوضاع کمي آرام شود.
کد خبر : ۸۸۵۱۵
به گزارش صراط، متولد دهم دی ماه ۱۳۴۰ از روستای واریان کرج، فارغ‌التحصیل دوره کارشناسی رشته گرافیک از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد گرافیک در دانشگاه تربیت مدرس است. استعداد وی در زمینه بازیگری ابتدا به وسیله رضا میرکریمی که همکلاس او در دانشگاه بود کشف شد و توسط او به تلویزیون و سینما راه یافت.

اولین حضور در جلوی دوربین را در سال ۱۳۷۶ در مجموعه تلویزیونی «بچه‌های مدرسه همت» تجربه کرد. در سال ۱۳۷۸ با بازی در فیلم سینمایی کودک و سرباز به کارگردانی رضا میرکریمی نخستین کار سینمایی را در کارنامه‌اش ثبت کرد. نقش ستوده شده او در کودک و سرباز کاندیدای جایزه جشنواره فجر هم گردید که برای بازیگری تازه کار افتخار است.

با فیلم بعدی میر کریمی (زیر نور ماه) که رجبی در آن ایفاگر نقش یک روحانی رئیس حوزه بود مورد توجه همگان و به خصوص منتقدان گردید و پیشنهاد بازی در خانه‌ای روی آب و از کنار هم می‌گذریم به وی شد. مهران رجبی تا کنون در نقش‌های زیادی ظاهر شده که بعضی از آنها تا مدتها در اذهان خواهد ماند.

با همان چهره خندان و البته گرم و صميمي در جمع ما مي نشيند و گاه شوخي مي کند و گاه خيلي جدي درباره موضوعي اظهارنظر مي کند. چهره آشناي تعداد زيادي از مجموعه هاي تلويزيوني و فيلم هاي سينمايي، ديروز را ميهمان تحريريه خراسان بود؛ مهران رجبي را مي گويم که اين روزها به مناسبت توليد مستندي در مشهد حضور دارد و به عنوان مجري بازيگر در اين مستند ايفاي نقش مي کند. صميميت و خنده رويي او در خوش و بش کردن و گاه نشستن ها و گفت وگوهاي طولاني اش خنده را ميهمان صحبت هايش مي کند. پاي گفت وگو با ما هم که مي نشيند همان شوخي ها و البته بذله گويي هايش را با خود مي آورد؛ که با خنده همنشين است.

مي گويد: «خنده را دوست دارم چون طنز را دوست دارم و همين است که هميشه مي خندم...».گفت وگوي ما با مهران رجبي موضوعات زيادي داشت؛ از حرف هايش درباره مشهد و هنرمندان مشهدي گرفته تا خاطره جالبي از زيارتش در حرم مطهر رضوي...

نظرتان درباره تجمع هنرمندان مشهور در تهران چیست؟

صحبت ها دوباره شکل طنز مي گيرد وقتي رجبي به يک سوال ديگر پاسخ مي دهد؛ اين که چرا شرايطي ايجاد مي شود که هنرمندان توانمند يک شهر به پايتخت مهاجرت مي کنند؟ او هم خيلي صريح و با همان خنده مي گويد: «قرار نيست فردي که رشد مي کند در يک نقطه ثابت بماند، علي دايي رفت بوندس ليگا، خوب ارجمند هم از مشهد مي رود تهران، از من هم بخواهند، به هاليوود مي روم!



آیا خاطره جالبی از زیارت حرم رضوی دارید؟

مشهد خيلي خاطره انگيز است؛ هر لحظه و دقيقه اش براي من خاطره است، آخرين خاطره اي که دارم مربوط مي شود به ماجراي استتارم براي زيارت حرم آقا... راستش را بخواهيد صحبت مردم با من به محض ورودم به حرم باعث شد که در ازدحام زياد اين عزيزان قرار بگيرم و به همين دليل مجبور شدم يک ساعت و نيم در يکي از اتاق هاي خادمان بمانم تا اوضاع کمي آرام شود.

بعد هم مجبور شدم چادر اضافه اي را که دخترم داشت سرم کنم و در گوشه اي از حرم بنشينم و با آرامش صحن و سراي امام رضا(ع) را تماشا کنم... اتفاقا يک عکس هم از آن روزي که چادر سرم کرده بودم، دارم، واقعاً خاطره جالبي بود.

نظرتان درباره فضای فرهنگی مشهد چیست؟

مشهد خيلي برتر از شهرهاي ديگر است؛ وقتي به شهرستان هاي ديگر نگاه مي کنم مي بينم که مشهد به خوبي در کشور مي درخشد... من هنر را در مشهد خيلي گسترده مي دانم، اين را هم از تجربه همکاري با کارگردانان و تهيه کنندگان مشهدي مي گويم.

در همه دنيا اين گونه است که پايتخت مورد توجه بيشتر قرار گيرد، مطمئناً توليدات سينمايي در پاريس از نظر کمي و کيفي با شهر مارسي متفاوت است و ما نمي توانيم مدعي شويم که چون در فلان شهرستان استعداد وجود دارد بايد تمرکز زدايي کنيم و توليدات سينمايي را به آن شهرستان منعطف کنيم؛ نگهداري ابزارها و حضور بازيگران در شهرستان ها، هزينه هاي توليد را بالا مي برد و به همين دليل خيلي از فيلم هاي سينمايي در تهران ساخته مي شود.



چرا همه فیلم سازان سراغ تهران می روند؟

فرض کنيم که فيلمي سينمايي در مشهد و با حضور بازيگران مشهدي توليد شود، به نظر شما آيا اين فيلم فروش مي کند؟  بياييد صادق باشيم و راحت صحبت کنيم؛ بي شک اين فيلم فروش خوبي نخواهد داشت به همين دليل هم تهيه کننده به ناچار سراغ بازيگر چهره مي رود و اين خود باعث افزايش هزينه ها مي شود.

يکي از تهيه کنندگان مي گفت ما ميليون ميليون خرج و تومان تومان جمع مي کنيم؛ خب حالا در نظر بگيريد که تهيه کننده اي بخواهد اين ميليون ميليون ها را در يک شهرستان براي توليد فيلم سينمايي هزينه کند و اگر باز هم صادق باشيم مي دانيم که اين تهيه کننده نمي تواند «تومان، تومان» از اين سرمايه گذاري جمع کند و به خاک سياه کشيده مي شود.