۰۶ آذر ۱۳۹۱ - ۱۰:۳۳

بفرماييد با 500هزار دلار چه كرديد؟

آخرين نشست محفلي شماري از عناصر متواري در پراگ، به قوز بالاي قوز براي محافل ضدانقلاب و اپوزيسيون پرادعا بدل شده است. در اين نشست شماري از عناصر سلطنت طلب، تجزيه طلب تروريست و برخي مدعيان جمهوري خواهي حضور داشتند.
کد خبر : ۸۷۸۲۳
به گزارش صراط، نشست استكهلم كه تمام شد، شركت كنندگان بر سر ما منت گذاردند كه عجب كوهي كنده اند. يك عده سياسي را در زير يك سقف گرد آوردند تا با يكديگر مثلا گفتگو كنند، فارغ از نتيجه و حاصلي و لابد تصور مي كردند كه حافظه مان ياري نمي كند كه همه اين حرف ها را از سال 1996 از كنفرانس اشتوتگارت گرفته تا كنفرانس لندن در سال 2006 بارها و بارها شنيده ايم و فوت آبيم معلوم هم نيست كه اگر معيار برگزيدن اين شركت كنندگان در اين كنفرانس ها چيزي جز آشنايي و رفاقت با يكديگر نيست پس چرا گفتگو كردن (شما بخوانيد درد دل كردن) و سخنراني كردن در زير يك سقف براي جمعي دوست و آشنا و احيانا قوم و خويش، بايد تا به اين اندازه مهم جلوه داده شود؟ و اگر هم فرضا مهم باشد، ديگر چند بار؟
نويسنده مي افزايد: كنفرانس استكهلم آمد و رفت تا به زباله دان تاريخ كنفرانس ها بپيوندد، بي آنكه كسي متوجه نتيجه ملموسي از حاصل آن شده باشد كنفرانس استكهلم كه تمام شد، كنفرانس بروكسل شروع شد. معلوممان نشد كه چه چيزي در استكهلم بايد مورد گفتگو قرار مي گرفت كه نگرفت و مي بايست بار ديگر در بروكسل نشست و درباره آن گفتگو كرد؟ در بروكسل هم آمدند، نشستند، گفتند، برخاستند و رفتند. جمهوري اسلامي هم به كارش ادامه داد و كماكان ادامه مي دهد.
اين ضدانقلاب فراري با اشاره به راهپيمايي شكوهمند روز قدس امسال در كشورهاي مختلف اروپايي مي نويسد: راهپيمايي موسوم به راهپيمايي قدس مثل هميشه در شهرهاي اروپا برگزار شد و مردم ايران بر صفحه تلويزيون هاي خود ديدند كه جمهوري اسلامي مثل هميشه در شهرهاي اروپا رجزخواني و يكه سواري مي كند و از اپوزيسيون هم جز در فضاي مجازي خبري نيست.
«پتكين-الف» در ادامه اين تحليل نوشت: انصافا فكر نمي كردم كه اين تورهاي توريستي اپوزيسيون دور اروپا با اينهمه مخارج و هزينه و بدون هيچ نتيجه اي باز هم ادامه پيدا كنند و اين بار شركت كنندگان براي گردش روي شهر پراگ آوار شوند. همانطور كه بارها گفته ام و نوشته ام نتايج اين كنفرانس ها از ابتدا روشن است كه بي نتيجه خواهند بود. چرا كه شركت كنندگان در اين كنفرانس ها هيچ مشروعيتي ندارند.
همكار «خودنويس» در ادامه خاطرنشان كرد: واقعا اين همه هزينه براي ارائه چند مقاله و ايراد چند سخنراني؟ هزينه اين نشست ها كه توسط گروه هاي ديگر در شهرهايي به جز بروكسل و استكهلم و پراگ هم انجام شده و شامل مخارج سفر، خورد و خوراك، اجاره سالن، هزينه اقامت و... بايد از مرز نيم ميليون دلار عبور كرده باشد و نتيجه حاصله؟ يك صفر بزرگ! و سوال اساسي اين است كه آيا هيچ كار ديگري با اين همه پول نمي شد انجام داد؟ پس بيخود نيست كه مردم جذب اين اپوزيسيون ساخته شده از سوي رسانه هاي سياسي نشده اند.
پايگاه اينترنتي اخبار روز هم در تحليل مشابهي خاطرنشان كرد: دو ماه پيش وقتي همايش پنجم اتحاد جمهوري خواهان ايران به پايان رسيد، گروهي از شركت كنندگان در كنفرانس «پراگ»، مصوبات سياسي آن همايش را مورد انتقاد و حتي تمسخر قرار مي دادند و اين همايش را به سازشكاري با حكومت اسلامي متهم نمودند. اكنون كنفرانس پراگ «بيانيه پاياني» اي منتشر كرده است كه از ادعاهاي نخستين اين جريان بسيار فاصله دارد، نشانه اي از «قاطعيت» در آن نيست و در مبارزه با جمهوري اسلامي نقطه قوتي محسوب نمي شود. بهترين مسيري كه اين اتحاد مي تواند طي كند، اين است كه جايگاه واقعي خود را بشناسد و بكوشد در همان جايگاه قرار گيرد و از باد كردن بيهوده خود و ادعاهايي كه خواه ناخواه ديگر بخش هاي اپوزيسيون را به واكنش وا مي دارد و نتيجه نهايي اش سرخوردگي در درون خود اين جريان است، دست بردارد.
پايگاه اينترنتي بالاترين نيز در تحليلي، برگزاركنندگان محفل پراگ را «افراد فرصت طلب» خواند و نوشت: آنها آب سردي بودند بر پيشاني همه كساني كه هنوز اندك اميدي به اپوزيسيون دارند.