يکشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ساعت :
۱۶ آبان ۱۳۹۱ - ۰۹:۴۹

جهان و انتخابات امریکا

مردم سراسر جهان قادر به رای‌دادن در انتخابات روز سه‌شنبه ریاست‌جمهوری آمریکا نیستند اگر چه نتیجه این انتخابات در زندگی اکثر مردم جهان تاثیر دارد.
کد خبر : ۸۶۰۷۷

به طور کلی، غیرآمریکایی‌ها مشتاق پیروزی دوباره اوباما هستند نه برنده شدن میت رامنی. دلایل خوبی هم برای این اشتیاق وجود دارد. از نظر اقتصادی، تاثیر سیاست‌های رامنی در ایجاد یک جامعه نابرابر و متفرق به طور مستقیم در خارج از آمریکا احساس نمی‌شود. اما در گذشته، درست یا غلط، دیگران معمولا از آمریکا به عنوان یک نمونه پیروی کرده‌اند. بسیاری از دولت‌ها خیلی زود مشتری آموزه‌های رونالد ریگان درباره سیاست‌های قانون‌گریز برای بازار شدند. سیاست‌هایی که بدترین رکود جهانی را از دهه 1930، رقم زد. کشورهای دیگری که به دنبال مسیر آمریکا تحت رهبری او حرکت کردند، نابرابری گسترده، جمع شدن پول و ثروت در راس و فقر در کف جامعه و همچنین ایجاد یک طبقه متوسط ضعیف را تجربه کردند. سیاست‌های پیشنهادی رامنی برای اقتصاد که مهمترین آن، تلاش برای کاهش کسری بودجه در این وضعیت شکننده اقتصاد آمریکاست، بدون شک به تضعیف بیشتر این اقتصاد منجر خواهد شد و اگر بحران یورو عمیق‌تر شود، حتی می‌تواند یک رکود دیگر را رقم بزند.

در این شرایط، با توجه به کاهش تقاضا در بازار آمریکا، بقیه دنیا تاثیرات مستقیم سیاست‌های رامنی در مقام رئیس‌جمهور آمریکا را به طور مستقیم در زندگی خود احساس خواهند کرد. اینجاست که پرسش جدی درباره جهانی‌شدن به وجود می‌آید. آنچه در ارتباط با تجارت، تغییرات آب‌وهوایی، مسائل مالی و مجموعه‌ای از مسائل دیگر مورد نیاز بوده، تا کنون توسط جامعه جهانی انجام نشده‌است. بسیاری این ناکامی‌ها را به فقدان رهبری آمریکا ربط می‌دهند.

رامنی در سخنرانی‌هایش تلاش می‌کند بگوید که رهبری قدرتمند برای آمریکاست و رهبری آمریکا را احیا می‌کند. اما دنیا اعتمادی به این سخنان ندارد زیرا باور دارد که او آمریکا و بقیه جهان را به مسیری نادرست می‌برد. منحصربه فردگرایی آمریکایی در داخل این کشور خریدار دارد اما در خارج نه.

جنگ عراق که توسط جورج بوش آغاز شد، بدون شک نقض قوانین بین‌الملل بود و نشان داد اگر چه آمریکا به اندازه مجموع کل دنیا پول صرف هزینه‌های نظامی می‌کند، اما نمی‌تواند کشوری با جمعیت کمتر از 10 درصد جمعیت خودش و با تولید ناخالص داخلی معادل یک درصد خودش را آرام کند. اکنون معلوم شده که سرمایه‌داری به شیوه آمریکایی نه کارآمد است و نه باثبات.

با توجه به کاهش تقاضا در بازار آمریکا، بقیه دنیا تاثیرات مستقیم سیاست‌های رامنی در مقام رئیس‌جمهور آمریکا را به طور مستقیم در زندگی خود احساس خواهند کرد. اینجاست که پرسش جدی درباره جهانی‌شدن به وجود می‌آید. آنچه در ارتباط با تجارت، تغییرات آب‌وهوایی، مسائل مالی و مجموعه‌ای از مسائل دیگر مورد نیاز بوده، تا کنون توسط جامعه جهانی انجام نشده‌است. بسیاری این ناکامی‌ها را به فقدان رهبری آمریکا ربط می‌دهند.

درحالیکه درآمد اکثر آمریکایی‌ها در یک دهه ونیم گذشته کاهش یافته ، اکنون کاملا معلوم است که الگوی اقتصادی آمریکا چیزی به شهروندان آمریکایی نداده‌است. این واقعیت ملموس برای آمریکایی‌هاست و مهم هم نیست که آمار و ارقام رسمی چه می‌گوید. مشکل‌زا بودن این مدل حتی قبل از به پایان رسیدن دولت جورج بوش معلوم شده‌بود. مجموعه‌ای از عوامل از جمله نقض حقوق بشر، رکود اقتصادی بزرگ و پیامدهای قابل پیش بینی سیاست‌های اقتصادی بوش، قدرت نرم آمریکا را تضعیف کرد و جنگ‌های عراق و افغانستان هم اعتبار قدرت نظامی این کشور را زیر سوال برد. از نظر ارزش‌ها، ارزش‌هایی که رامنی و معاونش پل رایان آنها را نمایندگی می‌کنند چندان برتری ندارند. مثلا هر کشور پیشرفته‌ای در جهان اکنون حق دسترسی به بیمه درمانی مطلوب را به رسمیت می‌شناسد و تلاش اوباما برای پیشبرد این طرح در آمریکا، گام مهمی تلقی می‌شود. اما رامنی منتقد این تلاش است و راه حلی هم به عنوان جایگزین آن پیشنهاد نمی‌کند.

آمریکا اکنون از این نظر منحصر به فرد است که در میان کشورهای پیشرفته جهان، کمترین برابری در دسترسی به فرصت‌ها را برای شهروندانش فراهم کرده است. پیشنهادات رامنی برای کاهش شدید بودجه، در واقع فقرا و طبقه متوسط را هدف می‌گیرد و تاثیر زیادی در نابرابری‌های اجتماعی‌ می‌گذارد. همزمان، او به دنبال افزایش بودجه نظامی و تسلیحاتی برای مقابله با دشمنانی است که در ذهن او هستن.

پیشنهادات او باعث ثروتمند شدن پیمانکاران ناظمی دفاعی همچون هالیبرتون می‌شود و در مقابل به کاهش بودجه سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها و آموزش می‌شود. حرفها و سیاست‌های رامنی همه را به یاد دولت بوش می‌اندازد. مشاوران رامنی همان مشاوران دولت بوش هستند و گرایش‌های سیاسی اقتصادی آنها یکی است. سه موضوعی که در دستور کار جهان و طرفداران جهانی شدن است را در نظر بگیرید: تغییرات آب‌وهوایی، ایجاد قوانین و مقررات مالی و تجارت. رامنی درباره موضوع نخست سکوت کرده و بسیاری از هم‌حزبی‌های او اساسا وجود مشکلی به نام تغییرات آب‌وهوایی را منکر می‌شوند.

پس جهان نمی‌تواند انتظار رهبری واقعی از رامنی در این زمینه را داشته‌باشد. درباره ایجاد قوانین و مقررات مالی، درحالیکه بحران مالی و اقتصادی اخیر ضرورت ایجاد قوانین سختگیرانه‌تر را بیشتر آشکار کرده، اما توافق درباره بسیاری از مسائل مرتبط با این قوانین بسیار سخت به نظر می‌رسد. دلیل آن هم این است که دولت اوباما بسیار به بخش‌های مالی نزدیک است. اما رابطه رامنی با این بخش بسیار نزدیک‌تر است.

به عبارت دیگر می‌توان گفت که رامنی خود بخش مالی است. یکی از مسائل مالی که درباره‌اش توافق جهانی وجود دارد، ضرورت تعطیل کردن مفرهای مالیاتی برای مالیات گریزان است. منظور کشورهایی است که به بهشت مالیات‌گریزان، پول‌شوها و افراد فاسد مالی تبدیل شده است. اما خود رامنی از کسانی است که پول‌هایش را به این مفرهای مالیاتی می‌فرستد.

درباره تجارت، رامنی قول داده که با چین وارد جنگ تجاری شود و این کشور را رسما به دستکاری در ارزش پول ملی متهم کند. اما به این نکته توجه نمی‌کند که آمریکا برای حفظ تعادل تجاری‌اش به چین نیاز دارد. اگر پول ملی چین تقویت شود، آمریکا باید به فکر تولید‌کنندگان ارزان‌قیمت‌تری برای پوشاک و دیگر محصولات باشد. نکته جالب توجه دیگر این است که کشورهای دیگر هم آمریکا را به دستکاری در پول ملی‌اش متهم می‌کنند. جهان از انتخابات آمریکا تاثیر زیادی می‌گیرد. متاسفانه اکر مردم جهان که تحت تاثیر این انتخابات و نتیجه آن قرار می‌گیرند، هیچ قدرتی در اعمال نفوذ بر نتیجه آن ندارند.

*جوزف استیگلیز

برنده نوبل اقتصاد و استاد دانشگاه کلمبیا



منبع : سیاست ما

خبر فوری

سوختگی دانش‌آموزان یک سرویس مدرسه در ارومیه