
به گزارش صراط، جنس اين استوانه از گل رس و
ابعاد آن شامل 23 سانتيمتر طول و 11 سانتيمتر عرض است. استوانه داراي 40
سطر به زبان اكدي و به خط ميخي بابلي است.
اين سند گوياي رفتار بزرگمنشانه كوروش در برخورد با مغلوبين است كه
امروزه به عنوان نخستين منشور حقوق بشر ذهن جهانيان را به خود معطوف ساخته
است. اين منشور در سال 1971 توسط سازمان ملل متحد به تمام زبانهاي رسمي
سازمان منشور شد.
استوانه يافت شده در موزه بريتانيا در شهر لندن نگهداري ميشود. در سال
1975 «ريشارد برگر» بخشي از يك لوحه استوانهاي كه آن را متعلق به نبونيد
ميدانستند، پارهاي از استوانه كوروش بزرگ و سطرهاي 37 تا 45 آن دانست و
از اينرو اين قسمت كه در دانشگاه ييل (Yale) امريكا نگهداري ميشد، به
موزه لندن منتقل شد و به استوانه اصلي پيوست.
نام و مرگ كوروش
نام كوروش در سنگنبشتههاي ميخي پارسي «كورو» در نسخه عيلامي «كوارش»،
در لوحههاي بابلي «كورش»، در تورات «كورش» و در لاتين «سيروس» آورده شده
است.
او از خانواده هخامنش بود كه خود از تيره پاسارگاديهاي پارس و از نژاد
آريايي بودهاند. اين شهريار در سال 598 پيش از ميلاد چشم به جهان گشود و
طبق نوشتهها 3 همسر داشت كه نام دوتاي آنها «كاسان دان» و «آمتيس» بوده
است. كوروش از كاساندان 2 پسر به نامهاي كمبوجيه و برديا داشته كه درباره
آنها در تاريخ بسيار نقل شده است، اما اين شهريار ايراني از زن دوم 2 دختر
به نامهاي «آتوسا» و «مرئه» و از زن سومش هم دختري به نام «آرتيستن»
داشته است.
درباره مرگ كوروش گفتهاند در سال 529 پيش از ميلاد و در سن 70 سالگي
در اثر شورش ماساژتها نيمهصحراگرد كه يك تيره سكايي در آن طرف رودخانه
«آراكس» بودند، كوروش شكست ميخورد و در اثر زخمي كه برميدارد، بعد از سه
روز از دنيا ميرود.
پادشاهي كوروش
شاهنشاهي كوروش بزرگترين و شكوهمندترين پادشاهي در سراسر آسيا بود و
گواهي اين امر امپراتوري بود كه مرزهاي آن از شرق به اقيانوس هند، از شمال
به درياي سياه، از غرب به قبرس و مصر و از جنوب به حبشه ميرسيد و اين
امپراتوري با چنين عظمتي فقط با يگانه كوروش اداره ميشد. نوع حكومت او
برمدارا، مروت و بخشش نسبت به حريفان بود. البته اهميت و برتري كوروش بيشتر
از دو لحاظ است: يكي آنكه پارس را كه كشوري محدود بود، در اندك زماني به
يك فرمانروايي پهناور و نيرومند تبديل كرد كه تا آن زمان چنين دولت وسيع و
مقتدري به وجود نيامده بود. برتري ديگري كه نزد انديشمندان از همه كارهاي
او درخشندهتر است، حسن سلوك، سياست متين و روش پسنديدهاي بود كه درباره
كشورهاي تابعه و زيردست در پيش گرفت.
ترجمهاي منظوم از بخشي از منشور كوروش
من هستم كوروش، شاه هخامنشي
من ياور مردمان و پيامآور محبتم
سلوك سربازان من
سلوك پارسيان سرزمين من است
و ما براي آزادي مردمان آمدهايم
تباهي و تيرگي از ما نيست
وحشت و شقاوت از ما نيست
ما رسولان امان و آسودگي هستيم
ما آورندگان آزادي مردمان هستيم
پس بشارتم داد داناي دانايان
سعادت دنيا و بهشت آخرت
نيكوترين پاداش است.
منبع: منشور كوروش،
اميرحسين حكمتنيا، اديان بزرگ، حسين توفيقي
زنده باد مرد پارسی
زنده ّباد افتخار آریایی
پشت کدوم بتخونه پنهون شدی چکاوکم
گروه اول مخالفان ایران باستان هستند که چون شاه ملعون خودشو به ملی گرایی گره زد اینها هم کلاً با ملی گرایی و فرهنگ چند هزار ساله ایران مشکل دارند و هویتی که خیلی از کشورها حاضرند برای ساختنش میلیاردها خرج کنند نادیده میگیرند . این گروه تخصصشون در نادیده گرفتن نکات مثبت ایران باستان و درشت کردن نقاط ضعفه و حتی براشون ننگه که خودشونو ایرانی بدونن !
گروه دوم کشته مرده های ایران باستان هستن که به راحتی هر دروغی ولو مثبت راجع به ایران باستان را باور میکنند . این گروه اکثراً دل خوشی از حکومت الان ایران ندارند و چون حکومت به ملی گرایی بی توجه شده ناخودآگاه تبلیغ ملی گرایی باستان شده تبلیغ ضد حکومت .
در هر حال واقعیت اینه که ایران و ایرانی همیشه باهوش و با تمدن و با فرهنگ بوده چه قبل از اسلام و چه قبل از اسلام و هیچکدام دیگری را تقض نمیکند . تنها چیزی که این وسط داره قربانی میشه وحدت ملی بین ما مردم ایرانه .
راستی تمدن در زیگورات شوش اصالت بیشتری دارد یا تخت جمشید جعلی؟
بسته دیگه عقب موندگی
اگه الان زنده بشی باورت نمیشه اینجا ایرانه وما همون مردمان پارسی وآریایی
ما ایرانی هستیم و ازنژاد پاک آریایی نه عرب اینو بفهم.
دستور دادم در نیایشگاهها را بگشاییئ و خدایان سومر و آکد را بازگردانند باشد که خدایان برای من دعا کنند.
به نظر شما اگه بت پرستی عرب نشانه جهالت و افتخار به گذشتگانشون جهالته.
چرا باید به خادم بت ها افتخار کرد؟
وقتی عرب فقط بت پرستیده و ما هم بت پرستیدیم و هم ساختیم چه فرقی بین ماست؟
وای بر ما که در قرن بیست و یک افتخارمون شده یه بت پرست خادم بت!!!
اگه سواد انگلیسی دارید در اینترنت سرچ کنید و ببینید بسیاری از ایرانشناسهای غربی نه تنها کوروش رو شاسته ستایش نمی دونند بلکه خیلی هم مستبد و خونریز می خوانند . این استوانه هم بنا بر سنت بابلی ها و تمدنهای بین النهرین ساخته شده . استوانه مشهوری که هزار و خورده ای سال پیش از این استوانه درست شده مربوط به حمورابیه که متن اش به مراتب منسجم تر و انسانی تر از این منشوره . خلاصه که این کوروش خان وقتی تو بابل از این سنت مطلع شده برای چشم و هم چشمی هم که شده دستور میده یه استوانه براش درست کنند ! از این جور استوانه ها در اون منطقه فراوان یافت شده . این که کوروش در دنیا شناخته شده ست هم یک توهم پان فارسیه .
همه دینشان مردي و داد بود وز آن کشور آزاد و آباد بود
چو مهر و وفا بود خود کیششان گنه بود آزار کس پیششان
همه بنده ناب یزدان پاك همه دل پر از مهر این آب و خاك
پدر در پدر آریایی نژاد ز پشت فریدون نیکو نهاد
بزرگی به مردي و فرهنگ بود گدایی در این بوم و بر ننگ بود
کجا رفت آن دانش و هوش ما که شد مهر میهن فراموش ما
که انداخت آتش در این بوستان کز آن سوخت جان و دل دوستان
چه کردیم کین گونه گشتیم خار؟ خرد را فکندیم این سان زکار
نبود این چنین کشور و دین ما کجا رفت آیین دیرین ما؟
به یزدان که این کشور آباد بود همه جاي مردان آزاد بود
در این کشور آزادگی ارز داشت کشاورز خود خانه و مرز داشت
گرانمایه بود آنکه بودي دبیر گرامی بد آنکس که بودي دلیر
نه دشمن دراین بوم و بر لانه داشت نه بیگانه جایی در این خانه داشت
از آنروز دشمن بما چیره گشت که ما را روان و خرد تیره گشت
از آنروز این خانه ویرانه شد که نان آورش مرد بیگانه شد
چو ناکس به ده کدخدایی کند کشاورز باید گدایی کند
به یزدان که گر ما خرد داشتیم کجا این سر انجام بد داشتیم
بسوزد در آتش گرت جان و تن به از زندگی کردن و زیستن
اگر مایه زندگی بندگی است دو صد بار مردن به از زندگی است
بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم برون سر از این بار ننگ آوریم
فردوسی
یه چیزی بگو بگنجه :)
غرق شدگان دریای توهم
سخنان زیبای بزرگان جهان در مورد کوروش کبیر
پرفسور ایلیف مدیر موزه لیورپول انگلستان :
در جهان امروز بارزترین شخصیت جهان باستان كورش شناخته شده است . زیرا نبوغ و عظمت او در بنیانگذاری امپراتوری چندین دهه ای ایران مایه شگفتی است . آزادی به یهودیان و ملتهای منطقه و كشورهای مسخر شده كه در گذشته نه تنها وجود نداشت بلكه كاری عجیب به نظر می رسیده است از شگفتی های اوست .
دكتر هانری بر دانشمند فرانسوی - تمدن ایران باستان :
این پادشاه بزرگ یعنی كورش هخامنشی برعكس سلاطین قسی القب و ظالم بابل و آسور بسیار عادل و رحیم و مهربان بود زیرا اخلاق روح ایرانی اساسش تعلیمات زردشت بوده. به همین سبب بود كه شاهنشاهان هخامنشی خود را مظهر صفات (خشترا) می شمردند و همه قوا و اقتدار خود را از خدواند دانسته و آنرا برای خیر بشر و آسایش و سعادت جامعه انسان صرف می كردند .
آلبر شاندور - كورش بزرگ :
شاهنشاهی ایران كه پایه گذار او كورش بزرگ است به هیچ وجه بر اساس خشنونت پی ریزی نشد . بلكه عكس آن صادق است زیرا با رعایت حقوق مردمان پایه گذاری شد . پارسیها با مساعدت یكدیگر و به یاری پادشاهان مقتدر خود عظمت وشكوهی را در تاریخ به جای گذاشته اند كه نشانه نبوغ و نژاد پاك آنان است . نژادی كه حماسه آنان را همچون آفتابی در تاریكی نشان میدهد . آنان درخششی در جهان از خود به جای گذاشته اند كه برای آیندگان نیز خواهد ماند .
ژنرال سرپرسی سایكس :
خوش زبانی او از پاسخی كه در داستان رقص ماهیان به یونانیان داده است آشكار است. مطالب كتاب مقدس (تورات) و نوشته های یونانی و سنتهای ایرانی همه همداستانند كه كورش باستانی سزاوار لقب بزرگ بوده است. مردم او را دوست میخواندند.
ما نیز میتوانیم بدان ببالیم كه نخستین مرد بزرگ آریائی كه سرگذشت اش بر تاریخ روشن است، صفاتی چنان عالی و درخشان داشته است .
ژنرال سرپرسی سایكس بعد از دیدار از آرامگاه شاهنشاه كورش بزرگ :
من خود سه بار این آرامگاه را دیدار كرده ام ، و توانسته ام اندك تعمیری نیز در آنجا بكنم، و در هر سه بار این نكته رایادآورده شده ام كه زیارت آمارگاه اصلی كورش، پادشاه بزرگ و شاهنشاه جهان، امتیاز كوچكی نیست و من بسی خوشبخت بوده ام كه بچنین افتخاری دست یافته ام. براستی من در گمانم كه آیا برای ما مردم آریائی (هندواروپایی) هیچ بنای دیگری هست كه از آرامگاه بنیاد گذار دولت پارس و ایران ارجمندتر و مهمتر باشد .
سرپرسی سایكس - تا ایران باستان :
در شاهنشاهی كورش زیبایی - مردانگی - شجاعت - قهرمانیت - عدالت به عیان دیده شده است . وی هیچگاه عیاشی نكرد . كاری كه اكثر بزرگان گرفتار آن بوده و هستند . آزادی هایی كه داشت به هیچ وجه به شخصیت او صدمه نزد و افكاری داشت كه به راستی متعلق به تاریخ نبوده است .
كورش یكی از شخصیتهای بزرگ تاریخ جهان است . او ابتدا پادشاه سرزمین كوچكی بود . ولی پس از مدتی با اراده مصمم و قلبی آكنده از وطن پرستی امپراتوری را در تاریخ بنا نهاد كه در كل جهان بی سابقه بود . این بدین دلیل بود كه تاكنون هیچ كشوری نتوانسته بود اینچنین با صلح و احترام به عقاید دیگران كل خاورمیانه را تصاحب كند . او هیچ گاه خوشگذران و تن آسایی نكرد .
هیچ گاه مغرور نشد و همیشه به یاد خداوند خود بود و برای احترام به مزدا حیواناتی را نثار می كرد . كاساندان دختر فرناسپه هخامنشی از دودمانی بود كه از نجبای پارس محسوب می شدند و پدر و اجدادش در
چند نسل شاه پارسیان بودند .
كورش در شوخ طبی و انسانیت سرآمد زمان خود بود . من سه بار تا كنون موفق شده ام آرامگاه این ابر مرد آریایی را زیارت كنم و خداوند را برای این توفیق سپاس میگویم .
افلاطون - قوانین ( 477 تا 347 پیش از میلاد ) :
پارسیان در زمان شاهنشاهی كورش اندازه میان بردگی و آزادگی را نگاه می داشتند . از اینرو نخست خود آزاد شدند و سپس سرور بسیاری از ملتهای جهان شدند . در زمان او ( كورش بزرگ ) فرمانروایان به زیر دستان خود آزادی میدادند وآنان را به رعایت قوانین انسان دوستانه و برابری ها راهنمایی میكردند .
مردمان رابطه خوبی با پادشاهان خود داشتند ازاین رو در موقع خطر به یاری آنان میشتافتند و در جنگها شركت میكردند . از این رو شاهنشاه در راس سپاه آنان راهمراهی میكرد و به آنان اندرز میداد . آزادی و مهرورزی و رعایت حقوق مختلف اجتماعی به زیبایی انجام میگرفت
هرودوت – تاریخ هرودو ت( 484 تا 425 پیش از میلاد ) :
هیچ پارسی یافت نمی شد كه بتواند خود را با كورش مقایسه كند . از اینرو من كتابم را درباره ایران و یونان نوشتم تاكردارهای شگفت انگیز و بزرگ این دو ملت عظیم هیچگاه به فراموشی سپرده نشود .
كورش سرداری بزرگ بود . در زمان او ایرانیان از آزادی برخوردار بودند و بر بسیاری از ملتهای دیگر فرمانروایی می نمودند بعلاوه او به همه مللی كه زیر فرمانروایی او بودند آزادی می بخشید و همه او را ستایش مینمودند . سربازان او پیوسته برای وی آماده جانفشانی بودند و به خاطر او از هر خطری استقبال میكردند .
هارولد لمب دانشمند امریكایی - كورش بزرگ :
در شاهنشاهی ایران باستان كه كورش سمبول آنان است آریایی ها در تاجگذاری به كردار نیك - گفتار نیك - پندار نیك سوگند یاد میكردند كه طرفدار ملت و كشورشان باشند و نه خودشان . كه این امر در صدهها نبرد آنان به وضوح دیده میشود كه خود شاهنشاه در راس ارتش به سوی دشمن برای حفظ كیان كشورشان می تاخته است .
گزنفون – كوروپد ا ی ( 445 پیش از میلاد ) :
مهمترین صفت كورش دین داری او بود. او هر روز قربانیان برای ستایش خداوند میكرد . این رسوم و دینداری آنان هنوزدر زمان اردشیر دوم هم وجود دارد و عمل میشود . از صفتهای برجسته دیگر كورش عدل و گسترش عدالت و حق بود.
ما در این باره فكر كردیم كه چرا كورش به این اندازه برای فرانروایی عادل مردمان ساخته شده بود . سه دلیل را برایش پیدا كردیم . نخست نژاد اصیل آریایی او و بعد استعداد طبیعی و سپس نبوغ پروش او از كودكی بوده است .
كورش نابغه ای بزرگ - انسانی والا منش - صلح طلب و نیك منش بود . او دوست انسانها و طالب علم و حكمت و راستی بود . كورش عقیده داشت پیروزی بر كشوری این حق را به كشور فاتح نمیدهد تا هر تجاوز و كار غیر انسانی را مرتكب شود .
او برای دفاع از كشورش كه هر ساله مورد تاخت و تاز بیگانگان قرار میگرفت امپراتوری قدرتمند و انسانی را پایه گذاشت كه سابقه نداشت . او در نبردها آتش جنگ را متوجه كشاورزان و افراد عام كشور نمی كرد . او ملتهای مغلوب راشیفته خود كرد به صورتی كه اقوام شكست خورده كه كورش آنان را از دست پادشاهان خودكامه نجات داده بود وی را خداوندگار می نامیدند . او برترین مرد تاریخ - بزرگترین - بخشنده ترین - پاك دل ترین انسان تا این زمان بود .
كنت دوگوبینو فرانسوی - ایران باستان :
شاهنشاهی كورش هیچگاه در عالم نظیر نداشت . او به راستی یك مسیح بود زیرا به جرات میتوان گفت كه تقدیر او را چنین برای مردمان آفرید تا برتر از همه جهان آن روز خود باشد .
نیكلای دمشقی
كورش شاهنشاه پارسیان در فلسفه بیش از هر كس دیگر آگاهی داشت . این دانش را نزد مغان زرتشتی آموخته بود .
پرفسور كریستن سن ایران شناس - استاد زبان اوستایی و پهلوی :
شاهنشاه كورش بزرگ نمونه یك پادشاه "جوان مرد" بوده است . این صفت برجسته اخلاقی او در روابط سیاسی اش دیده میشده . در قواینن او احترام به حقوق ملتهای دیگر و فرستادگان كشورهای دیگر وجود داشته است و سرلوحه دولتش بوده . كه این قوانین امروز روابط بین الملل نام گرفته است .
آلبر شاندور فرانسوی - شاهنشاهی كورش بزرگ :
كورش یكسال پس از فتح بابل برای درگذشت پادشاه بابل عزای ملی اعلام نمود . برای كسی كه دشمن خودش بود . او مطابق رسم آزادمنشی اش و برای اینكه ثابت كند كه هدف فتح و جنگ و كشتار ندارد و تنها به عنوان پادشاهی كه ملتش او را برای صلح پذیرفته اند قدم به بابل گذاشته است و در آنجا تاجگذاری نمود . او آمده بود تا به آنان آزادی اجتماعی و دینی و سیاسی بدهد . در همین حین كتیبه های شاهان همزمان او حاكی از برده داری و تكه تكه كردن انسان های بیگناه و بریدن دست و پای آنان خبر میدهد .
پرفسور گیریشمن - ایران از آغاز تا اسلام :
كمتر پادشاهی است كه پس از خود چنین نام نیكی باقی گذاشته باشد . كورش سرداری بزرگ و نیكوخواه بود . او آنقدر خردمند بود كه هر زمانی كشور تازه ای را تسخیر می كرد به آنها آزادی مذهب میداد و فرمانروای جدید را از بین بومیان آن سرزمین انتخاب می نمود . او شهر ها را ویران نمی نمود و قتل عام و كشتار نمی كرد . ایرانیان كورش را پدر و یونانیان كه سرزمینشان بوسیله كورش تسخیر شده بود وی را سرور و قانونگذار می نامیدند و یهودیان او را مسیح خداوند میخوانند.
كنت دوگوبینو سفیر اسبق فرانسه در تهران ( مورخ فرانسوی ) :
تا كنون هیچ انسانی موفق نشده است اثری را كه كورش در تاریخ جهان باقی گذاشت - در افكار میلیونها مردم جهان بوجود آورد . من اذعان میدارم كه اسكندر و سزار و كورش كه سه مرد اول جهان شده اند كورش در صدر انها قرار دارد . وتا كنون كسی در جهان بوجود نیامده است كه بتواند با او برابری كند و او همانطور كه در كتابهای ما آمده است مسیح خداوند است . قوانینی كه او صادر كرد در تاریخ آن زمان كه انسانها به راحتی قربانی خدایان می شدند بی سابقه بود
ویل دورانت - تاریخ تمدن ویل دورانت - مشرق زمین :
كورش از افرادی بوده كه برای فرمانروایی آفریده شده بود . به گفته امرسون همه از وجود او شاد بودند . روش او در كشور گشایی حیرت انگیز بود . او با شكست خوردگان با جوانمردی و بزرگواری برخورد می نمود . بهمین دلیل یونانیان كه دشمن ایران بودند نتوانستد از آن بگذرند و درباره او داستهای بیشماری نوشته اند و او را بزرگترین جهان قهرمان پیش از اسكندر مینامند . او كرزوس را پس از شكست از سوختن در میان هیزمهای آتش نجات داد و بزرگش داشت و او را مشاور خود ساخت و یهودیان در بند را آزاد نمود . كورش سرداری بود كه بیش از هر پادشاه دیگری در آن زمان محبوبیت داشت و پایه های شاهنشاهی اش را بر سخاوت و جوانمردی بنیان گذاشت .
كلمان هوار - تمدن ایرانی :
كورش بزرگ در سال 550 قبل از میلاد بر اریكه پادشاهی ایران نشست . وی با فتوحاتی ناگهانی و شگفت انگیز امپراتوری و شاهنشاهی پهناوری را از خود بر جای گذاشت كه تا آن روزگار كسی به دنیا ندیده بود . كورش سرداری بزرگ و سرآمد دنیای آن روزگار بود . او اقوام مختلف را مطیع خود كرد . او اولین دولت مقتدر و منظم را در جهان پایه ریزی كرد . برای احترام به مردمان كشورهای دیگر معابدشان را بازسازی كرد . وی پیرو دین یكتا پرستی مزدیسنا بود . ولی به هیچ عنوان دین خود را بر ملل مغلوب تحمیل ننمود .
مولانا ابوالكلام احمد آزاد فیلسوف هندی -كورش بزرگ ( عباس خلیلی ) :
كورش همان ذوالقرنین قرآن است . وی پیامبر ایران بود زیرا انسانیت و منش و كردار نیك را به مردمان ایران و جهان هدیه داد . سنگ نگاره او با بالهای كشیده شده به سوی خداوند در پاسارگاد وجود دارد .
دیودوروس سیسولوس ( 100 پس از میلاد ) :
كورش پسر كمبوجیه و ماندان در دلاوری و كارآیی خردمندانه حزم و سایر خصائص نیكو سرآمد روزگار خود بود . در رفتار با دشمنان دارای شجاعتی كم نظیر و در كردار نسبت به زیر دستان به مهر و عطوفت رفتار میكرد . پارسیان او را پدر می خواندند .
دكتر جهانگیر اوشیدری - دانشنامه مزدیسنا :
كورش به سال 559 قبل از میلاد بر اریكه شاهنشاهی بنشست و در سال 529 قبل از میلاد وفات یافت . پس از تسخیر بابل با مردمان شكست خورده بامهربانی رفتار كرد و اسیران یهودی را كه بخت النصر از فلسطین به آن شهر آورده بود آزاد كرد و اجازه داد به فلسطین باز گردند . او فرمانی صادر كرد كه معبد اورشلیم را كه بخت النصر ویران كرده بود را با هزینه دولت ایران بازسازی كنند .
كورش را در پارسه گرد كه امروزه پازاردگاد نامیده می شود به خاك سپردند . او از مردان بزرگ تاریخ جهان است زیرا همه تاریخ نویسان نامدار جهانی از او به نیكی ستایش كرده اند . اوپادشاهی سیاستمدار - شجاع - با فتوت - با عزم و اراده - با گذشت و مهربان بود . او به عقاید دینی ملل مغلوب احترام می گذاشت . شهرهای ویران را دوباره آباد ساخت . او عقل و تدبیر را بر شمشیر و جنگ برتری داد . منشور جهانی او زینت بخش سازمان ملل متحد و جهان است .
اخیلوس ( آشیل ) شاعر نامدار یونانی - تراژدی پارسه :
كورش یك تن فانی سعادتمند بود . او به ملل گوناگون خود آرامش بخشید . خدایان او را دوست داشتند . او دارای عقلی سرشار از بزرگی بود.
البته من کلا با جهان گشایی از طرف هر کسی که باشه مخالفم و این رو نقطه ضعف کوروش در مقابل بزرگیهاش میدونم و به همین دلیل داریوش رو برتر از کوروش میدونم....
از عقاید پان ایرانیستی متنفرم و در عین حال عاشق کشورم هستم...هیچ وقت هم سعی نمیکنم تا با استفاده از تاریخ گذشتمون دین رو بکوبم که شما و امثاله شما رو ناراحت کنم...هر کی کتاب بخونه خودش راست و درست رو متوجه میشه.
در مورد کپی پیست مطالب هم کاملا درست فرمودید ولی در عین حال سندیت نوشته ها تحقیق شده...
امیدوارم بحث دیگه ای نمونده باشه...
یه خوهش هم از شما...هیچ وقت تاریخ گذشتمون رو مقابل اسلام ندون چون اگه این تفکر بین مردم گسترش پیدا کنه اکثریت اونها با توجه به قدرت رسانه ها مطمدن باش از اسلام برمیگردن و گناه این کار پای شما و امثاله شماست...اسلام عزیز رو میشه کنار تاریهمون داشت که در عین حال با هم ضدیتی ندارند و تفاوتشون تو محمدوده تاریخی هست که اونا توش قرار داشتن...
به امید روشنی و وعده خدا که در قیامت پرده ها کنار میرن و حق از ناحق شناخته میشه...به امید اون روز و خوشبختی تمامی موحدان
مخصوصا اقای امیر
خسته شدم از بس با یه مشت بی سواد بی منطق سر و کله زدم .
2- آقای رضا می تونی برای خودت متاسف باشی و همینطور برای صراط مشکلی نیست
میخوامت....
اگه کوروش می دونست که این ملت در آینده دروغگومی شن؛بی فرهنگ تو تموم زمینه ها از جمله رانندگی و ... شده اند هیچ وقت همچین چیزی رو نمی نوشت
در جواب عمو جواد:مگه تو مایلی رو میشناسی؟! عجب کامنتی ها ها ها ها
ستاسپ- دوره هخامنشی ( زمان حكومت خشایار شاه 2466-486 ق.م.) دریا نورد و مكتشف
بوبراندا-دوره هخامنشی (زمان خشایار شاه) مهندس
استانس- دوره هخامنشی شیمیدان و استاد دموكریتوس
برازه- دوره ساسانی (زمان فرمانروائی اردشیر( 241-226 م) مهندس و احیا كننده شهر فیروز آباد
برانوش- دوره ساسانی- سازنده شادروان شوشتر
فرغان- دوره ساسانی- سازنده تاق كسرا
جهن برزین- دوره ساسانی – سازنده تخت (تاقدیس)
شیده- دوره ساسانی – سازنده كاخ خورنق
ابولؤلؤ(فیروز) – قاتل عمربن خطاب (خلیفه اعراب و متجاوز به ایران) – هنرمند ، صنعت كار و سازنده آسیاهای بادی
در نقاشی بزرگ کلیسای واتیکان تصویر زرتشت فیلسوف و معلم ایرانی در آکادمی یونان را می توان مشاهده کرد.
مانی، فیلسوف و نقاش بزرگ ایرانی
زرتشت: حکیم و فیلسوف ایرانی (بنیانگذار دین زرتشتی)
استانس: فیلسوف بزرگ ایرانی عهد هخامنشی و استاد دموکریتوس یونانی (واضع فلسفه اتمی)
اقلیدس اسکندرانی: ریاضی دان مشهور.وی را یونانی دانسته اند در حالیکه هیچگاه در یونان زیست نکرده!!
مانی: فیلسوف و بنیانگذار مکتب مانوی.
مزدک بامداد: فیلسوف و مصلح اجتماعی.
بزرگمهر بختکان: حکیم و دانشمند ایرانی. وزیر انوشیروان ساسانی.
باربد: موسیقی دان و شاعر شهیر ایرانی در دوران خسروپرویز. برخی وی را واضع اولین دستگاه موسیقی جهان می دانند.
پولس پارسی: دانشمند و فیلسوف عهد ساسانی.
برزویه: پزشک نامدار ایرانی در عهد انوشیروان ساسانی. گردآورنده کلیله و دمنه
آرتاخه: دانشمند و مهندس ایرانی. وی به همراه دیگردانشمند ایرانی بوبراندا ، آبراهه آتوس را برای گذر ناوگان خشایارشا درحمله به یونان ایجاد کرد.
حالا برو بگیر بخواب پسرم
در ضمن من شخصیتهای دوره هخامنشی رو گفتم نه اینکه هر کس رو دستت رسیده اینجا بریزی:) حالا برو کپی پیستت رو کن پسرم :)
ماکه تحویلش نمیگیریم
درود بر حقیقت .
حالا خطاب به کسانیکه بر این مرد بزرگ می تازند و حتی بر پیامبر خدا هتاکی نیز می کنند.منم نظر خودم رو میگم طبق کلام خدا که بر پیامبر نازن شده از پادشاهی بنام ذوالقرنین یاد شده است که حتی مراجع عظام آیت اله طباطبایی و مکارم شیرازی نظر داده اند که ذوالقرنین قرآنی همان کورش کبیر است چون با خصوصیاتی که از ایشان در تاریخ و قرآن ذکر شده تطبیق می کند. پس اگر من مسلمانم باید از خدا و رسولش اطاعت کنم مسلمان واقعی کورش را قبول دارد و بس.درود بر بزرگ مردان ایرانی همچون کورش (ذوالقرنین)و درود بر پیامبر و خاندانش که الان دستاویز ظلم و ستم شده اند و بعضیا خود را مسلمون می دونند به هیچی اعتقاد ندارند.
8 آبان روز جهانی بزرگمرد و منادی حقوق بشر در جهان کوروش بزرگ فرخنده باد.
کسی که زندگیشو گذاشت و خودشو دونسته از عرش به فرش اورد و سی سال تاریخ ایران رو زنده کرد...متاسف
بسی رنج بردم در این سال سی/عجم زنده کردم بدین پارسی
که تا روزی که من زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من می دهد
دین و آیین و رسوم ملتهایی که من پادشاه آنها هستم ، محترم خواهم شمرد و نخواهم گذاشت که حکام و زیر دستان من ، دین و آئین و رسوم ملتهایی که من پادشاه آنها هستم یا ملتهای دیگر را مورد تحقیر قرار بدهند یا به آنها توهین نمایند .
ما نام کوروش را زنده نگاه خواهیم داشت و همواره راه او را ادامه خواهیم داد
اما چه بسا که این حكومت حتی ازقرار دادن نام او در روزی که جهانیان ان روز را به نام او میدانند در تقویم شمسی که ازان اوست خودداری می کنند
3- پیله کوروش آنچنان با آماردها دمخور بود که کتزیاس به اشتباه او فردی را قبیله مردها ( آماردها ) می دونه!!!.
شما گفتی نیمی از تبارت ترکه. پس حتماً حمله شاه عباس کبیر به گیلان و ماجرای خان احمد گیلانی را نمی توانی انکار کنی!!!. من و تو عاقلانه به این باور رسیدیم که کار شاه عباس با آنکه آنزمان اگر توام با سنگدلی هم بود اما به سبب اتحاد میهن درست بود. خوب به من بگو کدامیک از شاهان هخامنشی در گیلان چنین خونی راه انداختند حتی به ضرورت؟!!
از اشکانیان گفتی؟!! خوب حتماً یادت نرفته که یکی از ایلات ناآرام در این زمان منطقه من و تو بود. البته من این ناآرامی را تایید نمی کنم اما بلاخره فی المجوع علاقه گیلانی ها هخامنشیان را به اشکانیان بیشتر بوده است.
اما خوب گفتی پان فارس و ..... طبق تعریف شما مردآویج دیلمی که سودای بازگشت به ساسانیان را داشت پان فارس بود؟!! دکتر معین که در آستانه آرامگه دارند چی پان فارس بود؟ دکتر پورداوود که خدمت زیادی به تاریخ کشور نمودند پان فارس بودند؟!!
پرفسور سمیعی که در خانه اشان عکسهایی از تخت جمشید نصب کردند هم پان فارس بودند؟!!! این دوستان شاید اطلاع کافی در مورد تاریخ گیلان نداشته باشند اما من که رگ و ریشه ام سرخبنده رشته و عاشق این سبز دیار ایران زمین ام خیلی راحت بهت عرض می کنم یا فریب رگ ترکی ( یا بهتر عرض کنم پان ترکی ات ) را خوردی؟!! یا آنکه به سبب نادانی عده ای از مردم که از هر قوم و قبیله بلاخره پیدا می شوند کینه ای به دل گرفتی و مصلحتاً همراه پان ترک شدی. می دانی مرا یاد کی می اندازی؟!! حاج احمد کسمایی که اون زمان دل میرزا را با افراط گری اش خون نمود. ببخشید از سایر دوستان این را به سبب نژاد پرستی یا هرچیز دیگر در من نگذارید . من مخلص هم هموطنهای ام هستم اما به عقیده من دو قوم در ایران اصلاً حق خیانت ندارند 1- گیلکها 2- لرها.
چون اگر هر فردی از این دوم قوم مانند این دوستمان در راه باطل بره اون هم با هر توجیهی نه فقط به ایران که به تبارش هم خیانت کرده. روح این دو قوم الی الابد به نام ایران گره خورده .
این را با سند و مدرک عرض می کنم و البته افتخار می کنم که تبار من به این دو قوم دلیر و ایرانی زاد می رسه.
با تو گیلکی که در راه باکو پرستان رفتی سخنها دارم.
اگر دوست داشتی بیا وبلاگ من :
www.medpubre.persianblog.ir
اصلاً اگر شجاعتشو داری اسم مرا سرچ کن. شماره تلفون . کارم . همه چیزم مشخصه. بیا قرار بگذاریم ببینم کی تو را فریب داده یا خودت می خواهی نیرنگ بخوری
ولله که از زمان آل بوییه با شکوه که وراث نالایقش ایران را مفت به دیگران واگذار کردند تا امروز گیلک دشمنانی بدتر از افرادی عین تو نداشته که یا خودشان در حد میری فیلمهای دهه 40 و 50 پایین می آورند و یا مشق پان ترکیسمی را به جای آموزه های میرزا کوچک خان و سردار موتای دیلمی بر می گزینند.
امی یوسف براران پان ترکیسم راه نوشو.