"صراط" - «ديوار» -تازه ترين ساخته سيروس مقدم- در نگاه اول و به عنوان يك سريال پليسي مهيج و سرگرم كننده كار بدي از آب درنيامده است؛ حداقل اينكه اصلي ترين الزامات يك درام تلويزيوني در آن رعايت شده و از همه مهم تر اينكه ايجاد جذابيت دراماتيك در اين سريال بدون دستاويز قرار دادن تمهيدات نخ نما و مبتذل و موهن، اتفاق افتاده است. اما اين سريال نيز همچنان با يك فيلم پليسي ايراني فاصله دارد.
کارگردان سریال دیوار که این شب ها از شبکه یک سیما پخش می شود، در مصاحبه ی خود با یکی از روزنامه های کثیر الانتشار کشور، صحنه ی تصادف و لوکیشن صرافی را نفسگير توصیف کرده و گفت: از قبل پيش بيني مي كرديم كه اين صحنه ها زمان و بودجه زیادی ببرد.
به گزارش سرویس اجتماعی صراط با توجه به پرداخت بیش از حد به حاشیه و دور شدن از متن فیلم به نظر می رسد نکته ای که از دید سیروس مقدم مغفول مانده است این است که این سریال برای مخاطبین عام ساخته شده است نه برای شرکت در جشنواره فیلم های اکشن! و آیا صرف استفاده از جلوه های ویژه می تواند رضایت مخاطب را در پی داشته باشد؟
در صحنه ی تصادف که شنبه شب پخش شد، درست است که جلوه های ویژه بی نظیری بکار رفته بود، اما متاسفانه برای تحقق فرعیات، برخی اصول به فراموشی سپرده شده بود.
برای نمونه چطور می شود از بین ماشین های پلیسی که به تعقیب جمیل، متهم فراری با آن همه سابقه جرم و جنایت پرداخته بودند، هیچکدام همراه آمبولانس حامل جمیل حرکت نکنند! و این که اصلا ماشین های پلیس برای چه آمده بودند و برای چه رفتند؟!
نکته ی دیگر، حضور بالگردهای نیروی انتظامی در صحنه تصادف و ناپدید شدنشان پس از فرار جمیل بود. برای حضور بالگرد در صحنه ی جرم سه دلیل می تواند وجود داشته باشد، یکی تعقیب مجرمان، دیگری حمل مصدومان صحنه ی حادثه به خاطر بار ترافیکی سنگین و اما دلیل سوم استفاده از بالگرد برای داشتن جلوه های ویژه ی هوایی!
از دیگر نکات جالب در این سریال این بود که گویا پول های پراکنده شده در صحنه جرم، همراه با نوسانات ارز در کشور قصد پایین آمدن نداشته و همچنان در حال صعود باقی مانده بودند! و شاید با این شیوه عوامل فیلم قصد داشتند مسایل اقتصادی را دخیل در فرهنگ کنند، تا در این زمینه هم رسالت خود را انجام داده باشند!
آتش گرفتن اتومبیل جمیل نیز به نوعی زیر سوال بردن نیروهای کمک رسان آتش نشان بود، چرا که هر شخص تازه کاری هم می داند، ابتدا باید برق خودرو سانحه دیده را قطع نمود و سپس به مصدومین کمک کرد.
نکته دیگر اینکه چگونه می شود، مصدومی از آن تصادف هولناک جان سالم به در ببرد و اگر هم چنین شود آیا توانی برایش باقی خواهد ماند که بتواند پلیس را خلع سلاح کرده و یک افسر عملیاتی را به گروگان بگیرد؟!
مهم ترین بخش از این قسمت سریال دیوار، ردیابی تلفن همراه توسط پلیس بود.
چه کسی باور می کند، در عصر فناوری نتوان یک تلفن همراه را ردیابی کرد؟! این کوچک نشان دادن سیستم ردیابی نیروزی انتظامی در حالیست که هالیوود برای بزرگ نشان دادن سازمان سیا استفاده از سیستم های پیشرفته جی پی اس، ردیابی گوشی در وضعیت خاموش و ... را به نمایش می گذارد.
در قسمت شب گذشته این سریال نیز مجدداً اشکالاتی دیده می شد، که به راستی در نوع خود کم نظیر بود!
بالاخره بالگرد ها در این قسمت نقش خود را به درستی ایفا کردند، اما کماندوها از خود نپرسیدند، وقتی نیروهای پیاده به راحتی وارد منطقه عملیاتی شدند، دیگر چه نیازی به ورود از آسمان هست؟! آن هم در جایی که بالگرد می توانست به راحتی بنشیند؟!
و نکته ی آخر اینکه عوامل سازنده ی فیلم فراموش کرده بودند که اگر کسی از تلفن همگانی به تلفن همراه زنگ بزند شماره اش با پیش شماره ی شهر مذکور بر روی تلفن همراه نمایش در خواهد آمد. این یعنی به راحتی می شد، تنها با استعلام از مخابرات در عرض شاید کم تر از یک دقیقه، فهمید جمیل در کدام نقطه از تهران است و با نیروهای محلی وی را عرض چند دقیقه دستگیر کرد!
جای تعجب است که چرا ارگان های مربوطه نسبت به نمایش این تصویر نه چندان به هنجار از آن ها تا کنون هیچ عکس العملی نشان نداده اند.
گفتنیست این سهل انگاری ها و نواقص ناشی از اهمیت دادن بیش از اندازه به فرعیات و دور شدن از اصل است. غيرايراني بودن و كپي برداري از روي فيلم هاي غربي. اين مشكلات را از شخصيت پردازي تا فضاسازي و بازنمايي، بیشتر می کند.
در پایان لازم به یادآوریست که اگر این سریال به مناسبت هفته ی نیروی انتظامی آماده پخش شده است بد نبود قبل از پخش بازبینی صورت می گرفت تا نواقص عدیده اش که به دیدگاه عموم در رابطه با این قشر زحمتکش و ایثارگر جامعه ضربه خواهد زد، برطرف شود.
پاسخ گوی این مسئله باید مسئولان فرهنگی، خاصه مسئولین صدا و سیما باشند که با توجه به فرموده امامِ امت می توان گفت مدیرانِ بزرگترین دانشگاه هستند. آن ها باید پاسخ گو باشند، که تا چه زمانی می خواهند، هزینه بیت المال را خرج این دست فیلم هایی بکنند، که جز استفاده از تکنیک های جلب مخاطب کمتر به مسئله محتوا می پردازند.
دوما،با این فیلم برداری عصاب مار و ریخته به هم می خواد همه چیز رو یه جور خاصی نشون بده حتی چیزهای ساده رو!
سوما،اون کارشناس انتظامی که اول فیلم میزنه"سرهنگ عبدا.. قاسمی"پس چی کاره بوده فقط برای قشنگی اسمشو زدن ما که هیچ تجربه ای نداریم سوتی های این فیلم رو می گیریم اما این آقا چطور نفهمیده باید به درجه اش شک کرد.
در ضمن اون قسمت که کماندو ها از هلی کوپتر پایین اومدن رو قشنگ گفتی!!!!!!!!!
در ضمن وقتی مزنون اصلی اختلاس 3000میلیاردی ... از کشور خارج می شود دیگر این صحنه ها در این فیلم برای ما تعجب آور نیست
...
مخصوصا قسمت آخرش خیلی آبکی بود
شما و اون نویسنده متن، چیزی از فیلم و سینما نمی فهمید که این طوری می گید.
برو بابا.
اتفاقا دمتون گرم، خیلی خوب نوشتید.