۰۸ مهر ۱۳۹۱ - ۰۹:۱۸
به بهانه پایان هفته دفاع مقدس

جنگ جهانی علیه ایران و آرزوهایی که برباد رفت

یکی از انگیزه های صدام در جنگ علیه ایران این بود که با استفاده از سقوط شاه که از سوی آمریکا به عنوان ژاندارم منطقه انتخاب شده بود ، بتواند با پیروزی بر ایران ، خلاء سقوط شاه را پر نموده و نقش ژاندارم منطقه را در حفظ منافع غرب بازی کند
کد خبر : ۸۰۵۹۷
نویسنده حدیث شهیدی
"صراط" - یکی از عجیب ترین ابعاد حمله صدام حسین به ایران در سال 1359 و آغاز جنگ تحمیلی، حمایت یکپارچه همه ی قدرت های جهانی ، حتی قدرت های متخاصم مثل آمریکا و شوروی از رژیم عراق بود . در واقع کشورهایی که در عرصه سیاسی با یکدیگر تضاد منافع داشتند ، در حمایت از عراق در جنگ تحمیلی ، با هم اشتراک نظر پیدا کردند. کشور عراق بر خلاف ایران عزیز که هزاران سال سابقه تمدن مستقل و استقلال سیاسی دارد ، پیشینه استقلالش حتی به صدسال هم نمی رسد . قلمرو عراق در گذشته های دور ، جزیی از خاک ایران بوده است .
به گزارش صراط، در پی شکست امپراطوری عثمانی در جنگ جهانی اول و تجزیه سرزمین های آن ، قلمرو عراق در سال 1920 م تحت قیومیت و استعمار بریتانیا قرار گرفت . این وضعیت ، با مخالفت روحانیون و مردم عراق به رهبری آیت الله محمد تقی شیرازی روبرو و منجر به انقلاب بزرگ 1920 عراق شد . فتوای معروف آیت الله محمد تقی شیرازی در آن سالها ، نقطه عطف این انقلاب بود .آیت الله میرزا محمدتقی شیرازی فتوای مشهور خود را به نام " فتوای دفاعیه" که مجوزی رسمی برای نهضت مسلحانه مردم عراق بود، بدین صورت صادر فرمود:" مطالبه حقوق بر عراقیان واجب است و بر آنان واجب است در ضمن درخواست‌های خویش رعایت آرامش و امنیت را بنمایند و در صورتی که انگلستان از پذیرش درخواست‌هایشان خودداری ورزد، جایز است به قوه دفاعی متوسل شوند ".انگلیسی ها پس از به شهادت رساندن آیت الله شیرازی و به بیراهه رفتن انقلاب و بعد از جریانات بسیار پیچیده ای سر انجام در سوم اکتبر سال 1932 م ، مجبور شدند ، با تشکیل حکومت پادشاهی و برسر کار آوردن حکومت "ملک فیصل اول" استقلال این کشور را بپذیرد .

پس از استقلال عراق ، حاکمان این کشور سال های سال ادعاهایی درباره خطوط مرزی خود با ایران داشتند ، عمده ی بحث ها بر سر حاکمیت بر اروند رود بود . این مناقشات ادامه داشت تا این که صدام حسین ، به عنوان معاون اول رئیس جمهور قبلی ـ حسن البکر ـ تحت فشارهای ایران ناچار شد حاکمیت مشترک ایران و عراق را بر اروند رود را بپذیرد و با امضای قرارداد 1975 الجزایر یر آن صحه بگذارد.

با پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، صدام که با کودتا علیه پدر همسر خود ، رئیس جمهور عراق شده بود شرایط را برای عقده گشایی خود مناسب دید ؛ اما هنوز از توان نظامی ایران برای حمله به کشور بزرگ ما در هراس بود ، تا اینکه از ماهیت ضد استکباری انقلاب اسلامی ایران و کوتاه کردن دست قدرت های جهانی از منابع غنی نفت و گاز کشورمان ، اتحادی بزرگ از همه ی ابر قدرت ها در برابر انقلاب اسلامی ایجاد کرد ؛ اتحادی که به دنبال عاملی برای حمله به ایران اسلامی می گشت و چه عاملی بهتر از یک همسایه ی نزدیک و البته کاملا ناراضی و با انگیزه .

صدام حسين به جز عقده گشايي و جبران حقارتي که با پذيرش قطعنامه الجزاير در خود مي ديد ، انگيزه هاي ديگري هم ازحمله به ايران داشت ، که يکي از مهم ترين آن ها ، در امان ماندن از آماج بيداري اسلامي ملت عراق بود . انگيزه مهم صدام از حمله به ايران احساس خطري است که او از ناحيه انقلاب اسلامي و امام خميني (ره) مي کرد . با پيروزي انقلاب اسلامي ايران ، مردم عراق که حدود 60 درصدشان را شيعيان تشکيل مي دهند ، از حکومت بعثيان اعلام نارضايتي کردند . تظاهر کنندگان در مراسم محرم یک سال پس از پيروزي انقلاب در ايران ، خواستار اصلاحات اجتماعي و استقرار يک حکومت اسلامي شدند و حکومت بعث چاره اي جز سرکوب شديد آ ن ها نديد ، که با واکنش امام خميني (ره) مواجه شد .

یکی دیگر از انگیزه های صدام از حمله به ایران ، تلاش برای کسب رهبری جهان عرب بود . به دنبال مرگ جمال عبدالناصر و امضای پیمان کمپ دیوید و انزوای مصر ، جهان عرب دجار خلاء رهبری شده بود ، خلاء شخصیتی که بتواند با استفاده از امکانات و توانایی های کشور خود در جهت آرمان های وحدت جهان عرب و جبران تحقیر اعراب در قبال اسرائیل را پر کند . صدام حسین امیدوار بود با پیروزی در جنگ با ایران چنین موقعیتی را کسب کند و به همین خاطر نام این جنگ را جنگ قادسیه نامید ، تا یاد آور شکست ایرانی ها از اعراب مسلمان در اوایل ظهور اسلام باشد و او را به عنوان قهرمان جهان عرب در میان ملت های عربی مطرح کند .

انگیزه ی دیگر صدام این بود که با استفاده از سقوط شاه که از سوی آمریکا به عنوان ژاندارم منطقه انتخاب شده بود ، بتواند با پیروزی بر ایران ، خلاء سقوط شاه را پر نموده و نقش ژاندارم منطقه را در حفظ منافع غرب بازی کند و علیرغم موضع ضد آمریکایی که قبلا اتخاذ می کرد ، به آمریکایی ها نشان دهد تضاد منافع با آ ن ها نداشته و اقدام وی در راستای اهداف آمریکا در منطقه می باشد ، تا بدان حد که برژینسکی بعد از ملاقات با صدام و در ستایش وی می گوید : " ما بین منافع آمریکا و عراق تضادی نمی یابیم . " با توجه به این که در این مرحله سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی در تضاد با سیاست های آمریکا بود ، صدام حسین تلاش کرد که خود را به عنوان یک عامل مؤثر بازدارنده و خنثی کننده ی اقدامات ایران در سطح منطقه نشان دهد .

به همه این انگیزه ها باید محاسبات صدام از وضعیت نا مساعد داخلی ایران ، درگیری های قومی در مناطق مختلف از جمله کردستان ، ضعف ارتش براثر بر کنار شدن و بعضا اعدام سران آن پس از انقلاب ، نو پا بودن سپاه پاسداران و نداشتن تجربه جنگی و مسائلی از این دسته را اضافه کرد که سودای فتح یک هفته ای تهران را در ذهن بیمار صدام ایجاد کرد .به هر حال با همه اين انگيزه ها بود که صدام در 26 شهريور 1359 در برابر دوربين هاي تلويزيون عراق ، سند قرارداد الجزاير را پاره کرد و چند روز پس از آن در 31 شهريور همان سال به ايران حمله کرد . طولاني ترين نبرد کلاسيک در قرن بيستم و دومين جنگ طولاني اين قرن پس از جنگ ويتنام ، با تجاوز زميني و هوايي عراق به ايران آغاز شد و پس از 8 سال در مرداد 1367 با قبول آتش بس از جانب ايران خاتمه يافت . شوراي امنيت در سال 1370 عراق را به عنوان متجاوز و آغاز گر اين جنگ معرفي کرد . اين شورا همچنين عراق را موظف به پرداخت غرامت جنگ به ايران نمود که تا کنون تحقق نيافته است .

یادمان نرود که رزمندگان و دلاور مردان بسیجی حاضر در جبهه های نبرد حق علیه باطل، تمامی آمال و آرزوهای صدام ملعون و هم پیمانانش را با رشادتهای خود نقش بر آب کردند .