چهارشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ساعت :
۰۱ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۵:۳۸
فهیم

نگاهي به سريال هاي ماه رمضان سيما

سال قبل كه سريال هاي مناسبتي سيما براي ماه مبارك رمضان با انتقادات فراواني مواجه شدند و كارشناسان نسبت به نزول هرساله اين سريال ها هشدار دادند، اين انتظار مي رفت كه دست اندركاران اين عرصه به خود بيايند و در عملكرد خود تجديد نظر كنند.
کد خبر : ۷۶۳۱۶

به گزارش سرویس وبلاگ صراط؛ آرش فهیم نویسنده وبلاگ کارگری در روزنامه در آخرین به روزرسانی وبلاگ خود نوشته است:



رقابت بدون برنده

سال قبل كه سريال هاي مناسبتي سيما براي ماه مبارك رمضان با انتقادات فراواني مواجه شدند و كارشناسان نسبت به نزول هرساله اين سريال ها هشدار دادند، اين انتظار مي رفت كه دست اندركاران اين عرصه به خود بيايند و در عملكرد خود تجديد نظر كنند. به ويژه اينكه اين سريال ها درست همزمان با برترين لحظات زندگي يك انسان مسلمان يعني ماه رمضان پخش مي شوند و بايد پاسخگوي نيازهاي مخاطب براي اين زمان باشند. از طرفي، چند ماه است كه سريال هاي سيما دچار پس رفت شده اند و فرارسيدن اين ايام عزيز و قابليت هاي اين فرصت رسانه اي در جلب توجه مخاطب -به خاطر پشتوانه 20 ساله و درخشان پخش سريال هاي ويژه اين مناسبت- بهترين موقعيت براي بازگشت دوباره به وضعيتي مطلوب تر بود. اما ...

مكافات هاي يك راز پنهان

مهمترين شاخصه سريال ويژه شبكه اول براي ماه رمضان، موضوع مناسب آن بود؛ دستمايه قرار دادن مفهوم گناه و تأثيرات آن در زندگي انسان، نسبت نزديكي با حال و هواي روزها و شب هاي مبارك اين ماه داشت كه مي توانست سريال «راز پنهان» را به أثري ماندگار و تأثيرگذار در پرونده برنامه هاي مناسبتي صداوسيما تبديل كند. اما آنچه اين مجموعه تلويزيوني را از دست يافتن به اين مهم بازداشت، عدم اعتلا و رسوخ موضوع گناه در ساختار درام سريال بود. يعني فضاسازي سريال و جنس دعوت مخاطب به پي گيري داستان در «راز پنهان» در خدمت موضوع نيست. به بيان بهتر، عناصر به كار رفته در اين سريال به گونه اي نيستند كه بيننده اين مجموعه با تماشاي آن تكاني بخورد و يا اينكه حداقل به درك تازه اي از مفهوم گناه برسد. به ويژه اينكه مفاهيم معنوي و ارزشي در اين سريال به شكلي تقليل گرايانه و حداقلي پرداخت شده اند.
ابتدايي ترين روش براي توليد معنويت و بازنمايي ارزش هاي ديني در يك درام و نمايش اين است كه شخصيت پردازي آدم هاي داستان براساس شاخصه هاي ديني باشد و سبك زندگي كاراكترهاي متدين نيز بازتاب دهنده ارزش ها باشد. اين درحالي است كه شخصيت پردازي آدم هاي خوب اين سريال و سبك زندگي آن ها، بي هويت و خنثي است. پدر و مادر فرامرز و باغبان آن ها، شخصيت هاي مثبت و نمونه اين سريال هستند. اما پدر و مادر، زندگي كاملا اشرافي و بي دردي دارند و باغبان نيز يك فرد منزوي و تارك دنيا است.
ضعف بزرگ همه سريال هاي امسال سيما براي ماه مبارك رمضان ازجمله «راز پنهان» فقدان منطق روايي است. اساسا اتفاقات و مسائل اين سريال ها چندان با عقل جور در نمي آيند و باور كردن حوادث آن ها قابل باور نيست. مثلا در اين مجموعه تلويزيوني ما با شخصيتي روبه رو هستيم كه دچار فراموشي شده است، اما با همين وضعيت به محيط كار باز مي گردد و بدون هيچ مشكلي كارش را ادامه مي دهد و همكارانش هم متوجه ابتلاي وي به نسيان نمي شوند! حتي برخي از ماجراهاي اين سريال مضحك پيش مي روند. مصداق هاي فراواني را مي توان برشمرد. اما يكي از اين حادثه ها، بردن دختربچه مبتلا به تب با لباس در زير دوش آب است. يا فرار ناگهاني بچه از خانه كه اصلا معلوم نشد به چه علتي رخ داده و اساسا بچه اي كه دچار تب شديد است چرا و چگونه بايد از خانه اش فرار كند؟
مشكل ديگر سريال «راز پنهان» اين است كه قالب و ژانر آن چندان مشخص و ثابت نيست. اين سريال گاهي ملودرام است و گاه پليسي و معمايي، برخي لحظات نيز شكل و شمايلي علمي و تخيلي به خود مي گيرد. ماجراها و داستان هاي اين سريال گاهي از مرز واقعيت و باور عبور مي كنند و به وادي خيال و سوررئاليسم منحرف مي شوند! مثل قضيه درخت گناه و نوع مواجهه شخص نسيان زده با مسائل زندگي اش. فيلمساز تمام تلاش خود را كرده تا درامي پيچيده و پرتعليق را بيافريند، اما نتيجه، يك فيلم سطحي و آماتور است كه نه تنها هيچ تعليقي ندارد كه از رمق لازم براي جذب مخاطب نيز محروم است.

چمدان خالي ! 

به نمايش درآمدن سريال «چمدان» به عنوان يكي از ويژه برنامه هاي تلويزيون براي ماه مبارك رمضان نيز از آن اتفاقات عجيب و غريب است. چون اين مجموعه نه تنها هيچ تناسبي با اين ايام مبارك و مقدس ندارد كه اصلا در حد و اندازه اي نبوده كه بتوان جايگاه سريال ويژه را به آن اختصاص داد .
سريال «چمدان» تلفيقي از هجو و لطيفه است كه بدون درام و روايتي مستحكم و قابل قبول روي آنتن پخش سيما رفته است. سريالي كه مي توان آن را معجوني از انواع ضعف ها و كمبودهاي سينمايي و تلويزيوني دانست. از فيلمنامه بي مبنا و كشدار و غيرمنطقي و فاقد شخصيت پردازي گرفته تا مضمون به شدت نازل و فاقد عمق و محتوا تا حتي نداشتن جاذبه لازم براي تشويق و تهييج مخاطب در دنبال كردن يك سريال تلويزيوني !
«چمدان» نه طنز است و نه جدي و اصلا نمي توان براي آن ژانر و گونه خاصي را مشخص كرد. خط داستاني آن بسيار در هم و بر هم است و هيچ شاكله و بافت متعيني ندارد. به طور كلي روايت سريال از يك سري قصه فرعي تشكيل شده و اين يك اتفاق شگفت آور است كه يك سريال حدودا 30 قسمتي، بدون داستان اصلي ساخته شده است! نام و محور سريال »چمدان« است و بر اين اساس بايد شخصيت اصلي و عامل مهم پيشبرد داستان نيز چمدان باشد. اما مي بينيم كه چمدان حضور بسيار كمرنگي در حوادث دارد و اصلا گاهي وجود آن فراموش مي شود! كارگرداني سريال به قدري ضعيف است كه بايد مسئولان سيما را محل پرسش قرا داد كه چگونه به چنين كاري مجوز پخش داده اند؟! نمود اصلي اين مشكل را هم مي توان در بازي هاي فوق العاده ضعيفي ديد كه در اين سريال ثبت شده است. باوجودي كه بازيگران خوبي در »چمدان« گردهم آمده اند اما اين امكان بالقوه به فعل نرسيده است.

خداحافظ بچه، خداحافظ منطق، خداحافظ احترام و ...

سريال شبكه سه را بايد يك نمونه برجسته از بي منطق بودن دانست. »خداحافظ بچه« بهترين الگوي قابل بررسي براي دانشجويان و هنرآموزان سينما در چگونگي پرداخت سردستي و غيرمنطقي اتفاقات است.
هرچند نمي توان از رويكرد ارزشمند خانواده محور سريال و تلاش آن براي تشويق جوانان به ازدواج و به خصوص فرزنددار شدن به سادگي گذشت. همچنين توانايي اين مجموعه در جذب و همراه كردن مخاطب هم قابل انكار نيست. البته بخشي از موفقيت كمّي و آماري آن به دراختيار داشتن زمان مناسب پخش بر مي گردد. يعني زماني كه خانواده ها گردهم آمده و درحال صرف افطار و استراحت هستند كه طبيعتا در چنين لحظاتي احتمال بالا رفتن ميزان تماشاگران يك سريال بيشتر مي شود. همچنين تمهيد استفاده مكرر و متنوع از نوزادان نيز در اين سريال به خوبي جواب داده و حجم زيادي از جاذبه در آن مديون، حضور بچه ها است.
اما مسئله مهم درباره «خداحافظ بچه» اين است كه برپايه درامي به شدت غيرمنطقي و باور نكردني استوار شده و اساس كار زير سؤال است، چون اين زوج جوان بر اساس ماجراي داستان مي توانستند به جاي اين همه دردسر و انجام كارهاي خلاف گوناگون، همان ابتدا با تهيه گواهي سوء پيشينه جعلي، سرپرستي فرزندي را تقبل كنند!
انتقاد مهم ديگري كه متوجه اين سريال است، بي احترامي به زمان ارزشمند و گران بهاي مخاطب است. «خداحافظ بچه» درست در لحظات پس از افطار در ماه مبارك رمضان پخش مي شد، يعني زماني كه به عبادت و نيايش اختصاص دارد. هرچند كه هيچ برنامه تلويزيوني امكان جايگزين شدن اعمال مقدس را ندارد، اما رسانه ها حداقل بايد در اين ساعات مبارك و كم نظير، خوراكي را به مردم اعطا كنند كه همراستا و در شأن آن باشد. اين درحالي است كه اغلب قسمت هاي سريال «خداحافظ بچه» پر از كارهاي خلاف و سرقت و بچه دزدي و زورگيري و عشق در نگاه اول و ... بودند!

خدا نكند براي ما اتفاق بيفتد!
شبكه تهران امسال ترجيح داد كه مجموعه ثابت خود يعني «شايد براي شما هم اتفاق بيفتد» را براي ماه رمضان پخش كند. البته در مقايسه با سال هاي گذشته كه اين شبكه عمدتا براي اين مناسبت كمدي هاي سبك و ضعيفي را روي آنتن مي فرستاد، انتخاب بهتري محسوب مي شود. اتفاقا اين مجموعه، چه از نظر كيفيت و ساختار و چه محتوا، نسبت به سريال هاي شبكه هاي ديگر در اين ايام وضعيت مطلوب تري داشت.
البته اين سريال به خاطر اينكه در هر قسمتي يك موضوع و داستان جدا و مستقل دارد، در جذب مخاطب موفق نيست. ضمن اينكه اين سريال هم يك ضعف بزرگ دارد و آن هم فقدان ترسيم سبك زندگي اسلامي و ايراني است. «شايد براي شما اتفاق بيفتد» درواقع تقليدي است از روي مجموعه تركيه اي «كليد اسرار» كه در مرحله تقليد باقي مانده و بيشتر نيز سياهي ها و تلخي ها را نمايش مي دهد. به همين دليل هم بهتر بود نام آن «خدا نكند براي ما اتفاق بيفتد» انتخاب مي شد!

سريال ناكامي سريال ها

سريال هاي ماه رمضان امسال تلويزيون را هم بايد ادامه خلأ برنامه هاي نمايشي جريان ساز و تأثيرگذار دانست. متأسفانه سريال هاي امسال نسبت به آثاري سال هاي قبل ضعيف تر بودند و بايد رقابت اين دوره را بدون برنده دانست! اين نزول روزافزون، گوياي ضعف سياستگذاري و برنامه ريزي در زمينه توليد و پخش مجموعه هاي نمايشي است. به ويژه اينكه اين سريال ها از نبود نرم افزار لازم و كافي در ترويج فرهنگ متعالي و سبك زندگي و رفتار عالي رنج مي برند كه همه اين ها نيازمند يك تكان اساسي در اين عرصه است. اميدواريم اين تحول هرچه سريع تر اتفاق بيفتد.