۳۰ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۰:۲۱

بعد از رمضان چه کنیم؟

ماه رمضان رفت ولی یار نیامد / آن شمع دل افروز شب تار نیامد صد روز دگر مانده که با ناله بگوییم / ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
کد خبر : ۷۶۰۱۹

به گزارش سرویس وبلاگ صراط؛ مهند حامد در وبلاگ شخصی خود نوشته است:



آقا محمدعلی جاودان (دام ظله) :

عرایضم را با یک مثال شروع می‌کنم: این چراغ‌های مهتابی را که روشن می‌کنند، ابتدا روشن می‌شود، خاموش می‌شود، دوبار سه بار روشن و خاموش میشود، قدیم هفت – هشت بار خاموش روشن می‌شد، تا روشن شود. اوایل فاصله روشن و خاموش شدنش بیشتر بود، تا اواخر فاصله کمتر می‌شد و نهایتا روشن می‌شد و روشن می‌ماند.
انسان در ماه رمضان یک چیزی به دست می‌آورد. اگر انسان زیارت حضرت رضا (ع) برود یک چیزی به دست می‌آورد. اگر زیارت امام حسین (ع) برود یا مثلا ماه محرم و از این نمونه‌ها، یک چیزی گیرش می آید. انسان یک حالی دارد و احساس می‌کند که با قبل از ماه رمضان فرق داشته است، اگر بتوانیم این حالت را حفظ کنیم، ممکن است آن چراغ روشن شود و روشن بماند. باید یک ذره پایش زحمت کشید. آن چیزی که به دست می‌آوریم، مرحمت خداست، باید پایش بایستیم. حفظش کنیم. در این مورد درباره سفر حج روایت داریم، اما شامل دیگر نکات و حالات هم می‌شود.
می‌فرمایند اگر کسی سفر حج برود خدا یک روح جدیدی به او می‌دهد که تا گناه نکند این روح در او باقی می‌ماند.
من در سفر اول حج خود با یکی از دوستان همسفر بودم، این نور را در صورت او تا دو سال دیدم. اصلا صورتش با صورت دیگران فرق داشت. اگر این را حفظ کنیم، یک چیزی می‌شود. هرچقدر هم من پست باشم و اهل معصیت باشم، ماه رمضان یک طوری می‌شوم. چون از طرف من نیست، از طرف خدا یک چیزی به انسان داده می‌شود. باید پای این حالت بایستیم. با چشم و گوشمان کاری نکنیم این چراغ خاموش شود. به خاطر کم توفیقی ما نور خیلی کم است، اما اگر حفظ کردی، نور بعدی که بیاید می‌شود دوبرابر، پنج برابر. انسان یک زندگی دیگری پیدا می‌کند. عبارت را عوض میکنم و میگویم: قدر ماه رمضان را بدانید. قدر ماه رمضان به این است که من بعد از این، آنچه که در ماه رمضان گیرم آمده حفظ کنم. البته این حرفها تکراری است و همه این حرف‌ها را زده‌اند. باید یک ذره مواظبت بکنیم.
حرف زدن‌ها را مواظبت کنیم. نگاه‌ها را مواظبت کنیم. اگر قوه خیال را کنار بگذاریم، بی‌حساب و کتاب‌ترین عضو ما از نظر عمل ابتدا چشم است، بعد زبان است.‌ این چشم را کنترل کنیم؛ نمی‌گوییم بیست و چهار ساعت چشم بسته باشد، اما جاهایی که خدا راضی نیست، چشم را می‌بندیم. اگر این را مواظبت کنیم خیلی فرق می‌کند. ولو به اندازه یک ذره.
استاد ما آیت الله حق شناس می‌فرمود: "من رفتم پیش استادم." آن زمان ایشان جوان بود. به استادشان گفته بودند:"اجازه می‌دهید اعمالم را روی کاغذی بنویسم و خدمت شما بیاورم و شما ببینید درست هست یا نه." استادشان جواب داده بودند: باشه"
فردا که رفتند پیش ایشان، هشت صفحه نوشته بودند. استادشان گفت:"چقدر حرف زدی؟مگر من وقت دارم هشت صفحه را بخوانم؟" فردا شب که رفت خدمت استادش، فقط دو صفحه نوشته بود. شش صفحه از حرف زدنش را کم کرده بود. استادشان فرمودند:" تو به جایی می‌رسی." کسی که می‌تواند زبانش را کنترل کند به جایی می‌رسد.
که بعد هم رسید و اینکه کجا رسید نمی‌توانم عرض کنم. یک ذره مواظبت کنیم یک ذره بیشتر از قبل از ماه رمضان. هرکس یک زندگی قبل از رمضان داشته، اما برای بعد از ماه رمضان زندگی‌ام مقداری فرق کند. نگاه کردن، حرف زدن، غذا خوردن، هرجایی غذا نخوردن و ... .

سخنرانی در شب عید فطر امسال (۱۳۹۱) در هیئت عشاق الحسین (ع)/// که سر زده وارد مجلس شدند و به درخواست مسؤولین هیأت، دقایقی را به موعظه پرداختند.

پ.ن:

ماه رمضان رفت ولی یار نیامد / آن شمع دل افروز شب تار نیامد

صد روز دگر مانده که با ناله بگوییم / ای اهل حرم میر و علمدار نیامد