ايران كه سالهاي طولاني به عنوان اصليترين همپيمانان اقتصادي و سياسي غرب
در منطقه محسوب ميشد اكنون دستخوش تغييراتي بنيادي شده بود و از تجديدنظر
در بسياري از روابط خود خبر ميداد تغييراتي كه چندان به مذاق غربيها خوش
نيامد.
به گزارش صراط به نقل از ايسنا، در كنار مسائلي كه اين انقلاب مردمي ايران با آن دست و پنجه نرم ميكرد، فشارهاي خارجي نيز روز به روز افزايش مييافت و دولتهايي كه بسياري از منافع خود را از دست رفته ميديدند به دنبال آن بودند هر طور شده است شرايط را تغيير دهند.
نخستين محدوديتها با بلوكه كردن اموال ايران در كشورهاي غربي، لغو شدن برخي از قراردادها به صورت يك طرفه و ايجاد برخي محدوديتهاي اقتصادي براي اتباع ايراني آغاز شد.
طولي نگذشت كه كشورمان وارد يك جنگ نابرابر شد كه هشت سال ادامه پيدا كرد و در پي آن بسياري از شهرها ويران و بخش زيادي از زيرساختهاي اقتصادي و صنعتي كشور نابود شد.
خسارت اين جنگ را بيش از 627 ميليارد دلار تخمين زدهاند و هنگامي كه اين خسارت مالي را در كنار تحريمها و فشارهاي خارجي قرار ميدهيم، به شرايط سخت آن دوران، بيشتر پي ميبريم.
اما ملت ايران با پايمردي در راه انقلاب خود و آرمانهاي آن و همچنين در سايه رهبري و سيادت آيتالله خميني (ره) از تمامي اين سختيها عبور كرد و با اميد و ايمان، به فرداي پس از جنگ چشم دوخت.
شعار سالهاي پس از جنگ، سازندگي بود ملتي كه با ايمان و غيرتش در دوران جنگ، جهان را به حيرت فرو بوده بود اين بار ميبايست در راه ساختن كشور خود قدم برميداشت.
هر چند به ظاهر و در جبهههاي جنگ، آتش بس برقرار شده بود، اما جنگ همچنان ادامه داشت. اين بار غرب، اقتصاد ايران را هدف قرار داده بود و از هر فرصتي براي ضربه زدن به آن استفاده ميكرد به اين اميد كه بتواند ايران را در عرصه اقتصادي زمينگير كند. اما نگاهي گذرا به برخي از آمارهاي اقتصادي در ايام قبل و پس از انقلاب، نشان از ناكامي آنها دارد.
در عرصه كشاورزي آمارها نشان ميدهد اين سالها بيش از 90 درصد از نياز كشور به محصولات كشاورزي در داخل تامين ميشود و حجم توليد محصولات كشاورزي پس از انقلاب 192 درصد افزايش يافته است. پيش از انقلاب ما يكي از بزرگترين واردكنندههاي گندم در منطقه بهشمار ميرفتيم اما در سالهاي پس از انقلاب و با تاكيدات حضرت امام(ره) بر لزوم خودكفا شدن در توليد اين محصول مهم و استراتژيك، توليد غلات ما رشدي 169 درصدي پيدا كرد و توليد گندم نيز سه برابر شد به طوري كه در دورهاي ما حتي به عنوان صادركنده گندم نيز شناخته شديم.
از سوي ديگر ما در بخش دام و طيور (توليد گوشت قرمز، گوشت مرغ، تخم مرغ و لبنيات) نيز تا حدي زياد خودكفا شدهايم و جز در مواردي خاص، سالها است واردات گسترده اين مواد به كشور متوقف شده است.
در زمينه محصولات باغي مانند مركبات و ديگر ميوهها نيز كشور توانايي برطرف كردن نيازهاي داخلي را داراست و بسياري ازاين محصولات را صادر مي كند.
از نظر شاخصهاي رفاه نيز وضع اميدواركننده و رو به پيشرفت است. عليرغم افزايش دو برابر جمعيت و به دنبال آن بالا رفتن مصرف سرانه، سطح رفاه در جامعه ايران به طور چشمگيري افزايش يافته است.
در سه هه گذشته به تدريج تمامي روستاهاي كشور برقكشي شدهاند و آب لولهكشي در اختيار همگان قرار گرفته است.
در بسياري از مناطق بيسوادي ريشه كن شده و سن اميد به زندگي رو به افزايش است.
سازمان خواروبار و كشاورزي ملل متحد (فائو) در مقايسهاي اعلام كرده در سال 1970 ميلادي حدود 30 درصد از جمعيت ايران در فقر و گرسنگي به سر ميبرند، در حالي كه اين آمار در حال حاضر به كمتر از 4 درصد كاهش يافته است.
در اين ميان رشد علمي ايران نيز مثالزدني است؛ آمارها حاكي از رشد 20 درصدي ضرايب علمي ايران در سال 2011 نسبت به سال پيش از آن است. اين شاخصها تعداد مقالات و نشريات، نيروي انساني متخصص، دانشجويان تحصيلات تكميلي و همچنين افزايش مراكز تحقيقاتي و دانشگاهي كه از زيرساختهاي علمي محسوب ميشوند را شامل ميگردد. هرچند فشارهاي اقتصادي بر روي كشور گاهي اوقات شرايط زندگي را سخت ميكند و هر چند اگر اين فشارها نبود، مردم ما راحتتر زندگي ميكردند اما آمارها و نتايج تحقيقات نشان ميدهند، اين تحريمها و فشارها نتوانستهاند در راه ملت ايران خلل چنداني بوجود آورند و كشور ما با اتكا بر نيروي فكر و ايمان جوانان خود همچنان پيش ميرود و به سمت آرمانها و اهداف خود در حال حركت است.
به گزارش صراط به نقل از ايسنا، در كنار مسائلي كه اين انقلاب مردمي ايران با آن دست و پنجه نرم ميكرد، فشارهاي خارجي نيز روز به روز افزايش مييافت و دولتهايي كه بسياري از منافع خود را از دست رفته ميديدند به دنبال آن بودند هر طور شده است شرايط را تغيير دهند.
نخستين محدوديتها با بلوكه كردن اموال ايران در كشورهاي غربي، لغو شدن برخي از قراردادها به صورت يك طرفه و ايجاد برخي محدوديتهاي اقتصادي براي اتباع ايراني آغاز شد.
طولي نگذشت كه كشورمان وارد يك جنگ نابرابر شد كه هشت سال ادامه پيدا كرد و در پي آن بسياري از شهرها ويران و بخش زيادي از زيرساختهاي اقتصادي و صنعتي كشور نابود شد.
خسارت اين جنگ را بيش از 627 ميليارد دلار تخمين زدهاند و هنگامي كه اين خسارت مالي را در كنار تحريمها و فشارهاي خارجي قرار ميدهيم، به شرايط سخت آن دوران، بيشتر پي ميبريم.
اما ملت ايران با پايمردي در راه انقلاب خود و آرمانهاي آن و همچنين در سايه رهبري و سيادت آيتالله خميني (ره) از تمامي اين سختيها عبور كرد و با اميد و ايمان، به فرداي پس از جنگ چشم دوخت.
شعار سالهاي پس از جنگ، سازندگي بود ملتي كه با ايمان و غيرتش در دوران جنگ، جهان را به حيرت فرو بوده بود اين بار ميبايست در راه ساختن كشور خود قدم برميداشت.
هر چند به ظاهر و در جبهههاي جنگ، آتش بس برقرار شده بود، اما جنگ همچنان ادامه داشت. اين بار غرب، اقتصاد ايران را هدف قرار داده بود و از هر فرصتي براي ضربه زدن به آن استفاده ميكرد به اين اميد كه بتواند ايران را در عرصه اقتصادي زمينگير كند. اما نگاهي گذرا به برخي از آمارهاي اقتصادي در ايام قبل و پس از انقلاب، نشان از ناكامي آنها دارد.
در عرصه كشاورزي آمارها نشان ميدهد اين سالها بيش از 90 درصد از نياز كشور به محصولات كشاورزي در داخل تامين ميشود و حجم توليد محصولات كشاورزي پس از انقلاب 192 درصد افزايش يافته است. پيش از انقلاب ما يكي از بزرگترين واردكنندههاي گندم در منطقه بهشمار ميرفتيم اما در سالهاي پس از انقلاب و با تاكيدات حضرت امام(ره) بر لزوم خودكفا شدن در توليد اين محصول مهم و استراتژيك، توليد غلات ما رشدي 169 درصدي پيدا كرد و توليد گندم نيز سه برابر شد به طوري كه در دورهاي ما حتي به عنوان صادركنده گندم نيز شناخته شديم.
از سوي ديگر ما در بخش دام و طيور (توليد گوشت قرمز، گوشت مرغ، تخم مرغ و لبنيات) نيز تا حدي زياد خودكفا شدهايم و جز در مواردي خاص، سالها است واردات گسترده اين مواد به كشور متوقف شده است.
در زمينه محصولات باغي مانند مركبات و ديگر ميوهها نيز كشور توانايي برطرف كردن نيازهاي داخلي را داراست و بسياري ازاين محصولات را صادر مي كند.
از نظر شاخصهاي رفاه نيز وضع اميدواركننده و رو به پيشرفت است. عليرغم افزايش دو برابر جمعيت و به دنبال آن بالا رفتن مصرف سرانه، سطح رفاه در جامعه ايران به طور چشمگيري افزايش يافته است.
در سه هه گذشته به تدريج تمامي روستاهاي كشور برقكشي شدهاند و آب لولهكشي در اختيار همگان قرار گرفته است.
در بسياري از مناطق بيسوادي ريشه كن شده و سن اميد به زندگي رو به افزايش است.
سازمان خواروبار و كشاورزي ملل متحد (فائو) در مقايسهاي اعلام كرده در سال 1970 ميلادي حدود 30 درصد از جمعيت ايران در فقر و گرسنگي به سر ميبرند، در حالي كه اين آمار در حال حاضر به كمتر از 4 درصد كاهش يافته است.
در اين ميان رشد علمي ايران نيز مثالزدني است؛ آمارها حاكي از رشد 20 درصدي ضرايب علمي ايران در سال 2011 نسبت به سال پيش از آن است. اين شاخصها تعداد مقالات و نشريات، نيروي انساني متخصص، دانشجويان تحصيلات تكميلي و همچنين افزايش مراكز تحقيقاتي و دانشگاهي كه از زيرساختهاي علمي محسوب ميشوند را شامل ميگردد. هرچند فشارهاي اقتصادي بر روي كشور گاهي اوقات شرايط زندگي را سخت ميكند و هر چند اگر اين فشارها نبود، مردم ما راحتتر زندگي ميكردند اما آمارها و نتايج تحقيقات نشان ميدهند، اين تحريمها و فشارها نتوانستهاند در راه ملت ايران خلل چنداني بوجود آورند و كشور ما با اتكا بر نيروي فكر و ايمان جوانان خود همچنان پيش ميرود و به سمت آرمانها و اهداف خود در حال حركت است.