به گزارش صراط، جوان آنلاین نوشت؛ مردمان سرزمين ما هر وقت ميخواهند درباره امر خطيري سخن بگويند
و از راهي حساس صحبت كنند، آن را به پل صراط تشبيه ميكنند؛ پلي كه بر اساس
آموزههاي مذهبي ما از محشر تا بهشت كشيده شده و بر اساس برخي از اقوال اينگونه
تشبيه شده كه باريكتر از مو و تيزتر از شمشير است. راه رفتن روي آن ايمان
ميخواهد و فرو افتادن از روي آن جهنمي شدن است، البته پل صراط، چه بر معناي
استعاري و تشبيهي آن- كه براي فهم آدميان توصيف شده- و چه بر معناي واقعي آن، به
مصداق اين حديث ارجمند كه فرمودهاند: الدنيا، مزرعه الاخره (دنيا كشتگاه آخرت
است)، بايد ريشههاي دنيايي داشته باشد و جلوهاي از همان تصميمات خطيري كه در
زندگي ما وجود دارد و ميتواند گذرگاه ما از برزخ تصميم به بهشت صلاح و فلاح باشد،
به عبارتي بذر اين جهاني كه در قامت پل صراط در روز معاد جلوهگر ميشود، همين
گذرگاههاي دشوار تصميمگيري، قضاوت و راه پيمودن ما بين جهنم نفسانيت و شهوات تا
بهشت اطمينان و رفتار و كردار درست است.
در ميان اقشار تودههاي مردم اين راه پيمودن بر گذرگاه تيز و باريك حقيقت كه هر آن احتمال فرو رفتن در جهنم گناهكاري و اشتباهات زمينگيركننده، كم و بيش براي هر مكلفي وجود دارد و هر كس بر اساس وسع و توانايي خودش مورد آزمايش خدا قرار ميگيرد اما با اين حال ميتوان گفت در اين ميان برخي از افراد به واسطه توانايي و نقشي كه در اين دنيا ايفا ميكنند، بيشتر مورد آزمايش و امتحان هستند و گويي تمام زندگيشان روي جلوههايي از پل صراط قرار دارد. داوران، متصديان امر تحقيق و قضاوت و بسياري ديگر همواره بر لبه پرتگاه به سمت قله رستگاري و دانايي حركت ميكنند و همواره در هيجان صعود و در اضطراب سقوط به سر ميبرند، خبرنگاران رسانههاي گروهي نيز به مناسبت تأثيري كه بر قضاوت جامعه و ديد اجتماع روي مسائل مختلف دارند، به طور طبيعي در اين عرصه از آحادي هستند كه حساسيت شغل و عملكردشان مانند همين راه رفتن مداوم بر پل صراط است؛ راه و شغلي كه درستي در آن باريكتر از مو و برندهتر از شمشير است.
خبرنگاري در ادبيات ديني و جهاني
واژه خبرنگار و مسئوليتهاي او بيشك از ابعاد زندگي و سازمان جامعه مدرن است. بيشك درباره هيچ واژه و مفهومي بدون در نظر گرفتن خاستگاه آن نميتوان سخن گفت و از اين حيث برخلاف توصيفاتي كه گاهي برخي از افراد براي بوميسازي مفاهيم ميكنند، بايد به صراحت گفت كه معنا نمودن شئون خبررساني و خبرنگاري بدون فهم رسانه و كاركردهاي آن در معناي مدرن و نوين آن كاري بس بيهوده است، به همين دليل هنگامي كه از خبرنگاري و ابعاد آن سخن ميگوييم نميتوانيم بدون فهم آن در چارچوب نظريههايي مانند جريان آزاد اطلاعات و ارتباطات توسعهبخش به صرف شباهت برخي از ابعاد پيامرساني منبر و كتاب و هنرهاي نمايشي مانند تعزيه و روحوضي به رسانههاي جديد و كاركرد آن، بخواهيم درباره خبرنگاري نظر بدهيم كه در اين جريان و در قالب اين پارادايمها آموزش ميبيند و عمل ميكند تحليل و تخيل ارائه دهيم. خبرنگاري در معناي مدرن آن، امروزه قطعهاي از پازل بسيار بزرگتري است كه از نظريات اقتصادي جهان جديد، رشد اقتصادي، توسعه سياسي، نوسازي و دگرگوني و تغييرات اجتماعي به وجود آمده و به عنوان بخشي از يك طرح جديد و غيرقابل جدا شدن براي زندگي امروز بشر مطرح است، يعني نميتوان جامعه جديد را بدون مطبوعات و رسانههاي گروهي تصور نمود و جامعه فاقد رسانه و خبرنگار به عبارتي به خودرويي ميماند كه گويي يك چرخ آن خالي است و بنابر اين بناي جامعه نوين در تمدن معاصر بشر بدون اين مفهوم بيستون است. با اين حال نميتوان فراموش كرد كه همانطوري كه برآورده كردن مو به موي زندگي غربي، ( همانطوري كه زندگي جديد از غرب به شرق جاري شده است) نه امكانپذير بود و نه عقلاني، امروز جامعه به خودآگاهي رسيده مشرق زمين در همان بسترهايي كه از تمدن باختري كره خاكي گرفته در حال بازسازي مفاهيمي است كه بتواند طرح خودانگيختهاي از زندگي خود را داشته باشد و در اين راستا به دنبال ابعاد جديد زندگي در ميان ميراث كهن خويش ميگردد و معتقد است فارغ از پوستهاي كه تمدن جديد از زندگي نوين به جهان تحميل كرده بايد بتوان از طريق دين، سنتها و آرمانهاي مشترك، با كاروان تمدن جديد جهاني همراه بود. بيشك در كشور ما كه مهمترين اين ميراث، معارف ديني است و پس از پيروزي انقلاب اسلامي جامعه ايران، به ويژه روي كارايي دين براي اداره جامعه جديد حساب ويژهاي باز كرده است، بايد بتوان از معارف اسلامي و شيعي طرحهايي براي ابعاد مختلف جامعه و تمدن جديد، به ويژه در عرصه اطلاعرساني استخراج كرد.
معارف ديني و وظايف مدرن خبرنگار
يكي از مهمترين اموري كه باعث افتراق مبنايي امر خبررساني در معناي نوين آن و اهداف دين در آن امر ميشود، تفاوتهايي است كه اسلام براي كاركرد خبررساني قائل است و شايد به همين دليل هم الگوي خبررساني ديني را از الگوي غربي آن بايد از بنيان متفاوت ارزيابي كرد.
براي فهم بهتر اين مسئله، بايد به علم خبرنگاري رجوع نمود، به عنوان مثال خبرنگارها در دانشگاهها و مراكز آموزش عالي ميآموزند ارزشهاي خبري شامل بزرگي، مجاورت، شگفتي و استثنا، شهرت، دربرگيري و... است. اين ارزشها از اين ريشه ميگيرد كه خبرنگار در معناي مدرن رسانهاي خود قصد دارد بيشتر از سايرين نظر مخاطبان را به خود جلب نمايد و در نتيجه مجبور است خبر را از ميان اخبار گزينش كند – دروازهباني خبر(gate keeping) – و سپس بعد از پرداخت آن كه ممكن است خارج از شئونات اخلاق و شريعت باشد، آن را به رقابت با ساير خبرهاي رسانهاي بفرستد، اين در حالي است كه در بسياري از موارد ادبيات ديني ما اساسا اجازه چنين كاري را به فرد مسلمان نداده است، به عنوان مثال قرآن كريم در آيات متعددي انسانها را از غلو كردن بازداشته است. از تجسس بيجا نهي ميكند و نسبت به تهمت و افشاگري كه اساس عملكرد بسياري از رسانههاي گروهي است برحذر داشته است. در نمونه ديگر كسر بزرگي از جذابيت رسانهها براي توجه آنها به حوادث اجتماعي است اما بر اساس آموزههاي ديني تكرار و نشر بسياري از اين حوادث، مصداق بارز اشاعه فحشا در جامعه محسوب ميشود.
مسئله حرمت انسان و بيش از آن حرمت اجتماع در معارف اسلامي امري بسيار جدي است، به نحوي كه به بيان حضرت امامصادق(ع) هر مسلماني كه درباره مسلمان ديگر از او سؤال بشود و او راست بگويد اما به آن مسلمان به واسطه آن راست گفتن ضرري وارد شود، از دروغگويان است يا به عنوان مثال ديگر اگر قرار باشد همين يك حديث پيامبر(ص) كه در آن فرمودهاند: پيش از گفتار، راستگويي را بياموزيد، در دروس خبرنگاري مورد توجه قرار گيرد و جدا از همه درسها راستگويي و روشهاي آن يادآوري شود، گويي در كار خبرنگاري انقلابي رخ داده است. احترام، اخلاق، عدمتكيه بر گمانهها و اخباري كه منبع معتبري ندارند، ابتنا بر موعظه حسنه و برخورد نيكو، همه و همه گوشهاي از وظايفي است كه قرآن بر دوش هر مبلغي قرار داده و اين مبلغ در جامعه امروز جز خبرنگار كسي نيست. به نظر ميرسد سازمان ارتباطي جامعه ما براي اسلامي شدن بيش از هر چيز به اسلامي شدن آموزش و رسانه نياز دارد و اين اصلاح بدون فهم درست و مسلط رسانه و ابعاد خبرنگاري و خبررساني در جهان امروز و فكر و فرهنگ اسلام در اين زمينه متصور نخواهد بود.
در ميان اقشار تودههاي مردم اين راه پيمودن بر گذرگاه تيز و باريك حقيقت كه هر آن احتمال فرو رفتن در جهنم گناهكاري و اشتباهات زمينگيركننده، كم و بيش براي هر مكلفي وجود دارد و هر كس بر اساس وسع و توانايي خودش مورد آزمايش خدا قرار ميگيرد اما با اين حال ميتوان گفت در اين ميان برخي از افراد به واسطه توانايي و نقشي كه در اين دنيا ايفا ميكنند، بيشتر مورد آزمايش و امتحان هستند و گويي تمام زندگيشان روي جلوههايي از پل صراط قرار دارد. داوران، متصديان امر تحقيق و قضاوت و بسياري ديگر همواره بر لبه پرتگاه به سمت قله رستگاري و دانايي حركت ميكنند و همواره در هيجان صعود و در اضطراب سقوط به سر ميبرند، خبرنگاران رسانههاي گروهي نيز به مناسبت تأثيري كه بر قضاوت جامعه و ديد اجتماع روي مسائل مختلف دارند، به طور طبيعي در اين عرصه از آحادي هستند كه حساسيت شغل و عملكردشان مانند همين راه رفتن مداوم بر پل صراط است؛ راه و شغلي كه درستي در آن باريكتر از مو و برندهتر از شمشير است.
خبرنگاري در ادبيات ديني و جهاني
واژه خبرنگار و مسئوليتهاي او بيشك از ابعاد زندگي و سازمان جامعه مدرن است. بيشك درباره هيچ واژه و مفهومي بدون در نظر گرفتن خاستگاه آن نميتوان سخن گفت و از اين حيث برخلاف توصيفاتي كه گاهي برخي از افراد براي بوميسازي مفاهيم ميكنند، بايد به صراحت گفت كه معنا نمودن شئون خبررساني و خبرنگاري بدون فهم رسانه و كاركردهاي آن در معناي مدرن و نوين آن كاري بس بيهوده است، به همين دليل هنگامي كه از خبرنگاري و ابعاد آن سخن ميگوييم نميتوانيم بدون فهم آن در چارچوب نظريههايي مانند جريان آزاد اطلاعات و ارتباطات توسعهبخش به صرف شباهت برخي از ابعاد پيامرساني منبر و كتاب و هنرهاي نمايشي مانند تعزيه و روحوضي به رسانههاي جديد و كاركرد آن، بخواهيم درباره خبرنگاري نظر بدهيم كه در اين جريان و در قالب اين پارادايمها آموزش ميبيند و عمل ميكند تحليل و تخيل ارائه دهيم. خبرنگاري در معناي مدرن آن، امروزه قطعهاي از پازل بسيار بزرگتري است كه از نظريات اقتصادي جهان جديد، رشد اقتصادي، توسعه سياسي، نوسازي و دگرگوني و تغييرات اجتماعي به وجود آمده و به عنوان بخشي از يك طرح جديد و غيرقابل جدا شدن براي زندگي امروز بشر مطرح است، يعني نميتوان جامعه جديد را بدون مطبوعات و رسانههاي گروهي تصور نمود و جامعه فاقد رسانه و خبرنگار به عبارتي به خودرويي ميماند كه گويي يك چرخ آن خالي است و بنابر اين بناي جامعه نوين در تمدن معاصر بشر بدون اين مفهوم بيستون است. با اين حال نميتوان فراموش كرد كه همانطوري كه برآورده كردن مو به موي زندگي غربي، ( همانطوري كه زندگي جديد از غرب به شرق جاري شده است) نه امكانپذير بود و نه عقلاني، امروز جامعه به خودآگاهي رسيده مشرق زمين در همان بسترهايي كه از تمدن باختري كره خاكي گرفته در حال بازسازي مفاهيمي است كه بتواند طرح خودانگيختهاي از زندگي خود را داشته باشد و در اين راستا به دنبال ابعاد جديد زندگي در ميان ميراث كهن خويش ميگردد و معتقد است فارغ از پوستهاي كه تمدن جديد از زندگي نوين به جهان تحميل كرده بايد بتوان از طريق دين، سنتها و آرمانهاي مشترك، با كاروان تمدن جديد جهاني همراه بود. بيشك در كشور ما كه مهمترين اين ميراث، معارف ديني است و پس از پيروزي انقلاب اسلامي جامعه ايران، به ويژه روي كارايي دين براي اداره جامعه جديد حساب ويژهاي باز كرده است، بايد بتوان از معارف اسلامي و شيعي طرحهايي براي ابعاد مختلف جامعه و تمدن جديد، به ويژه در عرصه اطلاعرساني استخراج كرد.
معارف ديني و وظايف مدرن خبرنگار
يكي از مهمترين اموري كه باعث افتراق مبنايي امر خبررساني در معناي نوين آن و اهداف دين در آن امر ميشود، تفاوتهايي است كه اسلام براي كاركرد خبررساني قائل است و شايد به همين دليل هم الگوي خبررساني ديني را از الگوي غربي آن بايد از بنيان متفاوت ارزيابي كرد.
براي فهم بهتر اين مسئله، بايد به علم خبرنگاري رجوع نمود، به عنوان مثال خبرنگارها در دانشگاهها و مراكز آموزش عالي ميآموزند ارزشهاي خبري شامل بزرگي، مجاورت، شگفتي و استثنا، شهرت، دربرگيري و... است. اين ارزشها از اين ريشه ميگيرد كه خبرنگار در معناي مدرن رسانهاي خود قصد دارد بيشتر از سايرين نظر مخاطبان را به خود جلب نمايد و در نتيجه مجبور است خبر را از ميان اخبار گزينش كند – دروازهباني خبر(gate keeping) – و سپس بعد از پرداخت آن كه ممكن است خارج از شئونات اخلاق و شريعت باشد، آن را به رقابت با ساير خبرهاي رسانهاي بفرستد، اين در حالي است كه در بسياري از موارد ادبيات ديني ما اساسا اجازه چنين كاري را به فرد مسلمان نداده است، به عنوان مثال قرآن كريم در آيات متعددي انسانها را از غلو كردن بازداشته است. از تجسس بيجا نهي ميكند و نسبت به تهمت و افشاگري كه اساس عملكرد بسياري از رسانههاي گروهي است برحذر داشته است. در نمونه ديگر كسر بزرگي از جذابيت رسانهها براي توجه آنها به حوادث اجتماعي است اما بر اساس آموزههاي ديني تكرار و نشر بسياري از اين حوادث، مصداق بارز اشاعه فحشا در جامعه محسوب ميشود.
مسئله حرمت انسان و بيش از آن حرمت اجتماع در معارف اسلامي امري بسيار جدي است، به نحوي كه به بيان حضرت امامصادق(ع) هر مسلماني كه درباره مسلمان ديگر از او سؤال بشود و او راست بگويد اما به آن مسلمان به واسطه آن راست گفتن ضرري وارد شود، از دروغگويان است يا به عنوان مثال ديگر اگر قرار باشد همين يك حديث پيامبر(ص) كه در آن فرمودهاند: پيش از گفتار، راستگويي را بياموزيد، در دروس خبرنگاري مورد توجه قرار گيرد و جدا از همه درسها راستگويي و روشهاي آن يادآوري شود، گويي در كار خبرنگاري انقلابي رخ داده است. احترام، اخلاق، عدمتكيه بر گمانهها و اخباري كه منبع معتبري ندارند، ابتنا بر موعظه حسنه و برخورد نيكو، همه و همه گوشهاي از وظايفي است كه قرآن بر دوش هر مبلغي قرار داده و اين مبلغ در جامعه امروز جز خبرنگار كسي نيست. به نظر ميرسد سازمان ارتباطي جامعه ما براي اسلامي شدن بيش از هر چيز به اسلامي شدن آموزش و رسانه نياز دارد و اين اصلاح بدون فهم درست و مسلط رسانه و ابعاد خبرنگاري و خبررساني در جهان امروز و فكر و فرهنگ اسلام در اين زمينه متصور نخواهد بود.