سه‌شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ساعت :
۱۱ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۱:۲۲

در محاصره فرشتگان

کد خبر : ۷۳۷۶۳

به گزارش سرویس وبلاگ صراط، غلامعلی نسائی در وبلاگ دوران رنج نوشته است:

امشب دلتنگ، زنگ زدم ببخش! باید زودتر می آمدم، دیداری دوباره تازه می شد.

از آن شب بارانی، کنار ریل راه آهن در حاشیه دریای خزر

خندید و گفت: دیر شدم، زود بیا که دیگه کارم از شیمی درمانی گذشت! رسیدم به پرتو درمانی...

خندیدم و گفتم: پس فرشتگان محاصره ات کرده اند! آخه علی آقا - من تنهام - تنهای تنها - مثل یک تونل بلند که پرستوها از طریق من به پرواز می آیند -

چرا تنها /

تنهام و هنر ادبیات مقاومت! در قدرت مطلق بدترین علایق ....

گفت: پس ما تو را عاشقیم و از تونل تاریک ات در روشنای فانوس کمین تو می پریم!

گفتم: من را شما و شهدا مثل یک سلاح شکل داده ائید، قلم من در کف شهداست، نه در دستان زخمی ام، که تاب نوشتن ندارد، کار من، یک نجوای غریبانه است! علی آقا... نجوا

جانباز شیمیائی علی امانی

بیسیمچی شهید بصیر

کربلای 5

هشت نفر در این عکس شهید شده اند، و علی امانی هم هست...

برچسب ها: شهدا جانباز صراط