دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ساعت :
۰۴ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۱:۱۷
منم سلام

میهمانی پنجم

توبه و بازگشت به حق یکی از دستورات خداوند متعال در قرآن کریم است ، حضرت حق بارها و بارها گنهکاران را به بازگشت و توبه فرا می خواند ، تاریخ مشحون است از توبه انسانهایی که به ناگاه با بارقه ای الهی بیدار شده و از راه خطا بازگشته اند ، برخی از این توبه ها واقعا شگفت انگیز است ،
کد خبر : ۷۲۶۷۲

به گزارش سرویس وبلاگ صراط، نویسنده وبلاگ منم سلام در آخرین به روز رسانی وبلاگ خود نوشته است:


دعای روز پنجم ماه خدا

اَللّهُمَّ اجْعَلْنى فيهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرينَ وَاجْعَلْنى فيهِ مِنْ عِبادِكَ الصّالِحينَ اْلقانِتينَ

وَاجْعَلنى فيهِ مِنْ اَوْلِياَّئِكَ الْمُقَرَّبينَ بِرَاءْفَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ

................................

خدايا قرارم ده در اين ماه از آمرزش خواهان و قرارم ده در آن از بندگان شايسته فرمانبردارت

و بگردانم در اين روز از اولياء مقرب درگاهت

به مهرت اى مهربانترين مهربانان

................................

پنجمین روز رمضان است و میزبان گوش به دل تو دارد. دست ‏به دعا بردار:

خدایا در این ماه مرا از آمرزش خواهان ، از بندگان شایسته فرمانبردارت، از اولیاء مقرب درگاهت قرار ده.


امام حسین علیه السلام باب رحمت الهی

توبه و بازگشت به حق یکی از دستورات خداوند متعال در قرآن کریم است ، حضرت حق بارها و بارها گنهکاران را به بازگشت و توبه فرا می خواند ، تاریخ مشحون است از توبه انسانهایی که به ناگاه با بارقه ای الهی بیدار شده و از راه خطا بازگشته اند ، برخی از این توبه ها واقعا شگفت انگیز است ، اما به جرات می توان گفت که جاذبه نور حسین(ع) عجیب ترین و ماندگارترین توبه ها را رقم زده است ، از توبه حر و بازگشت زهیر و هدایت وهب نصرانی تا قیام توابین تا توبه هزاران هزار انسان ره گم کرده در طول تاریخ و تا توبه و هدایت عجیب رسول ترکها و علی گندابی ها و اینگونه است که عارفان امام حسین(ع) را باب رحمت الهی می دانند ، باب رحمتی آنچنان وسیع که اکثریت قریب به اتفاق انسانها می توانند در آن وارد شوند مگر کسی که خود نخواهد ، عظمت و گستردگی این باب رحمت را باید حاصل تجمیع انوار و ارواحی دانست که عاشقانه و خالصانه برای رضای الهی از همه چیز خود گذشتند ، پروانه سان بودن حول شمع حجت خدا و اینگونه است که نور حسین(ع) و محرمش تا ظلمانی ترین زوایای قلوب انسانها نفوذ می کند و تحول و شوری عظیم در جانها می افکند ، تحولی مبارک به سمت حق و حقیقت ، تحولی که باید آن را بزرگترین لازمه و مقدمه ظهور کامل حق بر روی زمین دانست ، مقدمه ی ظهور.

برای خواندن ادامه ی این متن زیبا به این وبلاگ مراجعه کنید +


بازگشت حر

گفته اندآنگاه كه حُر بن یزید ریاحی از لشكریان عمرسعد كناره می گرفت تا به سپاه حق الحاق یابد ، مهاجر بن اوس به او گفت:چه می كنی؟ مگر می خواهی حمله كنی ؟...و حُر پاسخی نگفت،اما لرزشی سخت سراپایش را گرفت. مهاجر حیرت زده پرسید : والله در هیچ جنگی تو را اینچنین ندیده بودم و اگر از من می پرسیدند كه شجاع ترین اهل كوفه كیست، تو را نام می بردم. اما اكنون این رعشه ای كه در تو می بینم از چیست؟

حُر بن یزید ، لرزان گفت :« والله كه من نفس خویش را درمیان بهشت و دوزخ مخیر می بینم و زنهار اگر دست از بهشت بدارم، هر چند پاره پاره شوم و هر پاره ام را به آتش بسوزانند!» ... و مركب خویش را هِی كرد و به سوی خیمه سرای حسین بن علی بال كشید.

این رعشه، رعشه مرگ است؛مرگی پیش از آنكه اجل سر رسد و سایه پردهشت بال های ملك الموت بر بستر ذلت حُر بیفتد ... موتوا قبل ان تموتوا. اینجا دیگر این حُر است كه جان خویش را می ستاند، نه ملك الموت.

او به سبب آن چه پیش از آن به آل رسول روا داشته بود و آنها را در مکانی بی آب و گیاه وانهاده بود، سر از خجالت به پایین انداخته بود و به سوی آنها پیش می‎رفت.

«پروردگارا! من به سوی تو باز می‎گردم، پس توبه‎ام را پذیرا باش. من دل اولیا و فرزندان پیامبرت را به وحشت انداخته‎ام. ای اباعبدالله! من بازگشته‎ام و تائب هستم، آیا برای من راهی به توبه هست؟ امام در پاسخ حر فرمود: آری، خداوند به تو روی خواهد کرد.

این گفتار امام حسین علیه السلام حر را شادمان کرده بود. او به یقین دریافت که به زندگانی بی پایان و نعمت‎های همیشگی راه یافته است. حر داستان ندای هاتفی را هنگامی که او از کوفه خارج می‎شد به امام حسین علیه السلام اینگونه بازگو می‎کرد: من با گوش جان شنیدم، کسی اینگونه هشدارم می‎داد که ای حر! تو را بشارت به بهشت. گفتم وای بر حر ، آیا تو او را به بهشت مژده می‎دهی، در حالی که او برای جنگ با پسر دخت پیامبر به حرکت در آمده است؟ امام فرمود: تو به خیر و پاداش (نیکو) دست یافته‎ای.

و ... حر به میدان رفت و با سپاه عمر سعد جنگید تا به شهادت رسید. در لحظات آخر، امام به بالین او آمد و خطاب به او فرمود:

تو همانگونه که مادرت تو را «حر» نامیده است.حر و آزاده ای. تو حر و آزادی، هم در این دنیا و هم در آخرت.

خلاصه ای بود از فصل هشتم فتح خون شهید آوینی + و اینجا +

خواندن داستان زیبای رسول ترک که مورد لطف حسین(ع) قرار گرفت را از دست ندهید +

برای دریافت فیلم رسول ترک با توضیح حجت الاسلام و المسلمین پناهیان نیز اینجا بروید +


پای منبر آیت الله شیخ جعفر شوشتری

اُدْخُلُوها بِسَلامٍ امِنينَ.

زمانى كه از تحصيلات علمى خويش در حوزه نجف فارغ شدم و به وطن خود شوشتر، تصميم گرفتم كه روزهاى جمعه را منبر بروم و پس از آن با فرا رسيدن ماه رمضان ، به خاطر انجام اين مسئوليّت به منبر خويش ادامه دادم .

ماه محرّم را نيز كه در پيش بود، به همين صورت گذراندم ؛ امّا به هيچ عنوان توانايى جدايى از كتاب و منبر رفتن بدون كتاب را نداشتم .

سال بعد با فرا رسيدن محرّم با خود زمزمه كردم كه : تا چه زمانى بايد كتاب در دست گيرم و از روى كتاب مجلس و منبر را اداره كنم ؟ و تا كى نتوانم از حفظ منبر بروم ؟ بايد چاره اى بيانديشم و خويشتن را از اين وضعيّت ناگوار نجات بخشم . امّا، هر چه در اين مورد انديشيدم راه به جايى نبردم و بر اثر فكر زياد، خستگى سراسر وجودم را فراگرفت و از شدّت نگرانى به خواب خوشى رفتم .

در عالم رؤ يا ديدم كه در سرزمين كربلا هستم ، آن هم درست به هنگامى كه كاروان حسين عليه السلام در آنجا فرود آمده است .

به همه جا نگريستم ، چشمم به خيمه اى برافراشته افتاد، دريافتم كه سپاه دشمن در صفهاى فشرده بر گرد خيمه حسين عليه السلام گرد آمده اند، گام به پيش نهادم .

ديدم خود حسين عليه السلام در درون آن خيمه نشسته است ، وارد شدم . سلام گرمى نثار آن سيماى نورافشان نمودم كه حضرت مرا در نزديكى خويش جاى داد و به حبيب بن مظاهر فرمود: حبيب ! شيخ جعفر، ميهمان ماست بايد از ميهمان پذيرايى كرد. درست است كه آب در خيمه نيست ، امّا آرد و روغن موجود است ، بپاخيز و براى ميهمان غذايى آماده ساز.

حبيب بن مظاهر به دستور حسين عليه السلام برخاست و پس از لحظاتى چند به خيمه وارد شد و غذايى پيش روى من نهاد. فراموش نمى كنم كه قاشقى هم در ظرف غذا بود.

چند قاشقى از آن غذاى بهشتى صفت ، خورده بودم كه از خواب بيدار شدم و دريافتم كه از بركت زيارت آن حضرت و عنايت او، نكات و لطائف و كنايات و ظرافت هايى از آثار خاندان وحى و رسالت بر من الهام شده است كه تا آن ساعت ، بر كسى الهام نگشته و فهم كسى بر آنها از من پيشى نگرفته بود.

من با دقّت دريافتم كه در شخصيّت امام حسين عليه السلام و وسيله تقرّب ساختن او به بارگاه خداوند، خصوصيّتى است كه به خاطر آن ، مقام خاصّ خود را دارد چرا كه او بويژه :

درى است از درهاى بهشت . پيامبر و امامانِ نور، همگى دروازه هاى بهشت اند، امّا باب حسين عليه السلام براى عبور وسيعتر است .

همگى آنان كشتيهاى نجات ، براى بندگان خدايند، امّا كشتى نجات حسين عليه السلام حركتش بر امواج توفنده و گسترده دريا، سريعتر و لنگر انداختن و پهلو گرفتن آن بر ساحلهاى نجات آسانتر است .

همگى آنان مشعلهاى هدايت اند، امّا دايره بهره ورى از نور مشعل وجود حسين عليه السلام وسيعتر است .

همگى آنان پناهگاه تسخيرناپذيرند امّا پناهگاه حسين عليه السلام پرآوازه تر و آسانتر است .

اينك با همه وجود بايد آهنگ او نمود و براى تقرّب به خدا، به آستان او شتافت .

آرى !

اُدْخُلُوها بِسَلامٍ امِنينَ.

پس ، به سلامت و در كمال امنيّت به آن وارد شويد و با اعتماد و اطمينان ، به لنگرگاه اين كشتى نجات بخش حسينى ، درآييد.

بخش هایی از مقدمه کتاب خصائص الحسینیه شیخ جعفر شوشتری +


این صوت را بشنوید
مروری بر داستان ورود امام حسین (ع) به سرزمین کربلا و بازگشت جناب حر به مسیر حق
بعثت خون / فصل آزادگی +