به گزارش صراط به نقل از همشهری آنلاین، ماجرای این پرونده به آبان سال ۱۳۹۴ بازمیگردد؛ زمانی که زن میانسالی با مراجعه به پلیس، از ناپدید شدن پسرش خبر داد. او گفت پسرش شب قبل برای دیدار دو دوستش به نامهای سعید و فرشاد از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است. مادر نگران تأکید داشت که پسرش همیشه در صورت تأخیر، او را در جریان میگذاشت. همین موضوع باعث شد پلیس تحقیقات گستردهای را آغاز کند.
کارآگاهان با شناسایی آخرین افرادی که با جوان گمشده در ارتباط بودند، سعید و فرشاد را تحت بازجویی قرار دادند. هر دو ادعا کردند دوستشان را نزدیک خانهاش پیاده کردهاند، اما بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته این گفته را رد کرد. تناقض در اظهارات آنها باعث شد بازپرس جنایی دستور بازداشت هر دو متهم را صادر کند ودر ادامه تحقیقات، فرشاد لب به اعتراف گشود و پرده از جنایتی هولناک برداشت. او گفت دستبند گرانقیمت را از او امانت گرفته و پس نداده بود. روز حادثه به همراه سعید، دوستشان را سوار خودرو کرده و به خارج از شهر بردهاند تا او را وادار به پس دادن دستبند طلا کنند. اما شکنجهها به مرگ پسرجوان انجامید و آنها جسد را در بیابان رها کردند. با راهنمایی متهمان، جسد کشف و پرونده برای صدور حکم به دادگاه کیفری ارسال شد.
دادگاه به درخواست مادر مقتول، هر دو متهم را به قصاص محکوم کرد و این حکم در دیوان عالی کشور نیز تأیید شد. با این حال، پس از سالها جلسات صلح و سازش، صبح امروز مادر مقتول قدم در اجرای احکام دادسرای جنایی تهران گذاشت و در اقدامی خداپسندانه به قاتلان پسرش زندگی بخشید.
این مادر داغدار به همشهری گفت:بعد از رفتن پسرم، کمرم شکست. این جمله را مادرانی درک می کنند که جگرگوشه شان را از دست داده اند، خوب درک می کنند. درست است که با بی رحمی جان پسرم را گرفته اند اما مادرهایشان چه گناهی مرتکب شده اند؟ من دلم نمی خواهد آنها مانند من داغ فرزندشان را ببینند و به خاطر رضای خدا و آرامش روح پسرم، عاملان مرگ پسرم را می بخشم؛ بدون هیچ چشمداشتی. او می گوید: حتی دیه، هم به درد من نمی خورد و چون پسرم عاشق عدد ۳ بود، شرط من این است که قاتلان پسرم با پول دیه، ۳ زندانی را آزاد کنند.
به این ترتیب عاملان این جنایت از قصاص گریختند تا به زودی با آزاد کردن ۳ زندانی، از زندان آزاد شوند.