به گزارش صراط به نقل از تسنیم، انتشار خبر تلخ سانحه برای رضا امیرخانی واکنشهای بسیاری در میان نویسندگان، اهالی هنر و مخاطبان به همراه داشت. امیرخانی که از نویسندگان چهره و پرمخاطب دوران ماست، روز گذشته در اثر سقوط از پاراگلایدر دچار سانحه شد و هماکنون در بیمارستان کسری بستری است. پزشکان و خانواده او ضمن اعلام آخرین وضعیت سلامتی امیرخانی، از دوستداران او درخواست کردهاند که از تماس و مراجعه به بیمارستان خودداری کنند.
تعدادی از نویسندگان و شاعران مانند حامد عسکری، داوود امیریان، سلمان کدیور، سعید بیابانکی، محمدرضا زائری، مهدی یزدانی خرم، محمدکاظم کاظمی، مهدی قزلی، رضا اسماعیلی و بسیاری دیگر نیز از شب گذشته تاکنون با انتشار مطالبی از مردم خواستند تا برای سلامتی این نویسنده دعا کنند. تعدادی از دوستداران و مخاطبان خالق "من او" نیز با راه انداختن ختم قرآن به صورت خودجوش، بازگشت سلامتی او را از خداوند طلب کردند.
خسرو باباخانی، نویسنده، در همین رابطه درباره منش اخلاقی امیرخانی نوشت:
برای رضا دعا کنید
دستنویس "من او" دست زندهیاد فردی بود. ما خوانده بودیم، من و امیر خان و ابراهیم. فهمیدیم اتفاقی بزرگ در راه است؛ یک اتفاق شگرف و مبارک. من هنوز رضا را ندیده بودم.
سال 76 قرار بود برویم بازدید از جبهههای جنوب. از طرف بنیاد جانبازان. به فرودگاه رسیدم، یک جمع بیست سی نفره یک گوشه سالن ایستاده بودند به گپ. حاج مجتبی رحماندوست و برادران شاکری و... را شناختم. رفتم بینشان. چند دقیقه هم ماندم، دیدم نمیفهمم چه میگویند؟ جدا شدم رفتم یک طرف دیگر سالن که زیرسیگاری پایه بلندی داشت. ایستادم به سیگار کشیدن که دیدم یک جوان با لبخند سپید و بلند بر لب نزدیک میآید.
رسید دست دراز کرد گفت: رضا امیرخانی هستم. قبل از آنکه بگویم باباخانی هستم، گفت میشناسمتون. دست داد. گفتم فقط دست. با تعجب نگاه کرد. گفتم بغل.
اینگونه شد که یک دوستی عمیق بینمان شکل گرفت. دوستی فقط نه. به قول رضا رفاقت. در فرهنگ و مرام رضا رفیق همه کس آدم است و از همه به آدم نزدیکتر ، حتی از برادر.
ما رفیق شدیم. 30 سال از آن روز میگذرد. اجازه داد نفس به نفس باهاش زندگی کنم. به معنای واقعی کلمه بدون ادا و اطوار ادبی در این رفاقت من «کریم» بودم او «علی».
30 سال کم نیست. من در میان رفقا اولین نفری بودم که در پرواز با پاراگلایدر همراهیاش کردم، بعد بارها تکرار شد. میگفتند نمیترسی؟ میگفتم با رضا از هیچ چیز و هیچ کس نمیترسم؛ «چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غممخور. »... .
محمدکاظم کاظمی، شاعر و پژوهشگر افغانستانی، نیز با اشاره به تأثیر کارهای ادبی امیرخانی در ایجاد همدلی میان دو ملت ایران و افغانستان نوشت:
رضا امیرخانی با همه کتابهایی که نوشته است، محبوب است. و به خصوص ما مردم افغانستان از سفر او به کشور ما و کتاب «جانستان کابلستان» او که حاصل این سفر است خاطرهای نیک داریم.
دعا میکنیم او سلامتیاش را بازیابد، همچنان بنویسد و مهربانی بپراکند.
او اکنون پس از حادثهای که در پرواز برایش اتفاق افتاده است، در بیمارستان و زیر معالجه است.
اکبر میرجعفری، شاعر، نیز با انتشار ابیاتی از خاقانی، سلامتی امیرخانی را طلب کرد:
همه هم حالت و هم غصه و هم درد منید
پاسخ حال من آراستهتر بازدهید
آن جگر گوشهٔ من نزد شما بیمار است
دوش دانید که چون بود خبر بازدهید
همه بیمار نوازان و مسیحا نفسید
مدد روح به بیمار مگر بازدهید
روابط عمومی بیمارستان کسری ساعتی قبل با انتشار استوری درباره آخرین وضعیت رضا امیرخانی اعلام کرد: «در حال حاضر با اقدامات صورت گرفته علائم حیاتی ایشان پایدار است، ولی باتوجه به کمای دارویی القا شده، سطح هوشیاری قابل ارزیابی نیست.»