به گزارش صراط به نقل از فارس، اصلاحطلبان در حال تغییر عمدی معانی اساسی در بخش سیاسی هستند تا بتوانند اهداف جناحی خود را عملیاتی کنند.این تغییر معانی تا جایی است که از آن باید به عنوان وارونه جلوه دادن تعابیر و مفاهیم سیاسی سخن گفت که در حوزه امنیت و منافع ملی بعضاً بسیار خطرناک و آسیبزاست. اصلاحطلبان که حالا بخشی از افراد ذیل این جریان و اعضای آن در مناظرات سیاسی و اینترنتی حضور فعالی دارند با سخنان عوامانه سعی کردند که نگرش مردم را تقلیل دهند اما حالا کار به جایی رسیده است که تعابیر سیاسی کلاسیک و مهم جهانی را وارونه میکنند. به عنوان مثال از مقاومت و دفاع از کشور به عنوان «ستیزه جویی» و از تجهیز و تقویت دفاعی به عنوان «تحریک به جنگ» تعبیر میکنند.
موشکهراسی روش وارونهسازی زیباکلام «صادق زیباکلام» از جمله فعالان سیاسی اصلاحطلب است که در این حیطه دد طولایی دارد. وی در مناظرات متعدد عنوان کرده که تقویت و تجهیز دفاعی کشورمان باعث تحریک غرب و حمله نظامی به کشورمان میشود و برای اینکه از تهدید غرب جلوگیری شود باید از این تجهیزات صرف نظر کرد! وی درواقع در تعبیری عجیب تقویت دفاعی را عامل تحریک نامیده است. موضوعی که کاملا واروانه و برعکس است و به این جواب نداده که اگر دوباره به ما حمله شود با وجود تجهیزات دفاعی چون موشک ایران باید چگونه از خود دفاع کند؟
صادق زیباکلام در اظهاراتی عجیب ادعا کرد: «موشک و پهپاد به چه درد ما میخورَد و چه دستاوردی برای ایران داشته؟ مقصر جنگ 12 روزه، ایران است! موشک و پهپاد به ضرر منافع ملّی است.»این درحالی است که وی و بخش زیادی از اصلاحطلبان درباره برنامه هستهای ایران نیز همین موارد را مطرح میکنند. جالب است که هر آنچه غرب بر روی موارد پیشرفته ایران دست میگذارد اصلاحطلبان آن را ضرر و آسیب میخوانند.
خطر تعبیر غلط معانی سیاسی همین موارد از زبان «آذر منصوری» رئیس جبهه اصلاحات رئیس دولت اصلاحات مطرح میشود. آذر منصوری رییس جبهه اصلاحات در همین راستا نوشت: «اکنون بیش از هر زمان دیگری، وقت آن رسیده است که راهبرد ستیز و تقابل جای خود را به راهبرد توسعه پایدار و تعامل بدهد. تنها با پذیرش این تغییر بنیادی میتوانیم افقهای جدیدی از رشد و پیشرفت را در پیش رو داشته باشیم.»وی در این باره عنوان کرد:«این شرایط نشاندهنده نیاز فوری به اراده ملی قوی، تصمیمگیری شفاف و مدیریت یکپارچه است که منافع کشور را بر منافع جناحی و گروههای خاص اولویت دهد. متاسفانه تعارض منافع و حضور برخی کاسبان تحریم و باندهای قدرت و ثروت که از وضعیت موجود سود میبرند، مانع از حرکت سریع و موثر به سمت اصلاحات جدی شدهاند. اکنون بیش از هر زمان دیگری، وقت آن رسیده است که راهبرد ستیز و تقابل جای خود را به راهبرد توسعه پایدار و تعامل بدهد. تنها با پذیرش این تغییر بنیادی میتوانیم افقهای جدیدی از رشد و پیشرفت را در پیش رو داشته باشیم. توسعه پایدار، مبتنی بر همگرایی داخلی و تعامل سازنده با جامعه بینالمللی، کلید بازگشت اعتماد، سرمایه و فرصتهای از دست رفته است.»
جالب است که در تعابیر سیاسی و عینکی که اصلاحطلبان زدهاند مقاومت به ستیزه جویی و ایستادگی را به عنوان خشونتگرایی معنا میکند. موضوعی که اگر در جامعه سیاسی و فرهنگ سیاسی هر کشوری اینگونه معانی جا بیفتد جز خاری و تسلیم نباید در آن کشور مشاهده کرد و روح ملی و عزت جمعی نیز در آن سرزمین به شدت تنزل مییابد. اینکه افرادی چون منصوری کشور را ستیزهجو میخوانند اما جنگ آمریکا و غرب علیه ایران که اخیرا با اعتراف ترامپ با مدیریت آمریکا صورت گرفته است را مشاهده نمیکنند، موضوع بسیار قابل تاملی است. آنچه مشخص است در میانه نشان دادن چنگ و دندان غرب برای ایران با جنگ و فعال کردن مکانیسم ماشه این نوع سیاستورزی چیزی جز «دیپلماسی التماسی» و پیام ضعف برای غرب نیست.
در راستای فضاسازی رسانهای اصلاحطلبان سخنان «سعید زیباکلام» تئوریسین این جریان قابل تامل و توجه است. «سعید حجاریان» پیش از این گفته بود: «در الگوی مذاکره با خارج، ابتدا باید پذیرفت بر نفس مذاکره ایرادی مترتب نیست، چه با جمهوریخواهان چه با دموکراتها، چه بیواسطه و چه با واسطه... از تقاطع دو متغیر «خارج» و «مذاکره»، مقرر است میان دولتهای خارجی و نظام مذاکراتی صورت بگیرد که اولا در رفتار نظام تغییراتی ایجاد شود و ثانیا بر سر مسائلی از جمله فعالیتهای منطقهای، موشکی و هستهای توافقاتی حاصل شود.»موضوعی که عمق وادادگی سیاسی است و همچنین امنیت کشورمان را هدف قرار داده است. اصلاحطلبان بعد از جنگ رویه کاملا تسلیم آمیزی را پیش گرفتهاند. این درحالی است که بعد از جنگ با موضوع «تغییر پارادایم» با مقالات «محمد جواد ظریف» در رسانههای انگلیسی زبان و بیانیههای مختلف احزاب اصلاحطلب و اقتصاددانان لیبرال و همچنین بیانیه موسوم به تسلیم اصلاحات این رویه دنبال میشد. حالا این سخنان را باید موج دوم تسلیمطلبی اصلاحطلبان بعد از جنگ 12 روزه نامید.
در شرایطی که غرب با فعالسازی مکانیسم فشار و تهدیدهای آشکار تلاش دارد ایران را وادار به عقبنشینی کند، تغییر تعمدی مفاهیم سیاسی از سوی اصلاحطلبان نهتنها واقعیت صحنه بینالملل را نادیده میگیرد، بلکه پیام ضعف به دشمن مخابره میکند. تجربه چهار دهه گذشته نشان داده است که امنیت و عزت کشور نه با تخلیه قدرت دفاعی، بلکه با اتکا به مقاومت، عقلانیت و قدرت ملی حفظ شده است. وارونهسازی معانی، اگر به هنجار تبدیل شود، آغاز مسیری است که مقصد آن چیزی جز تسلیم و آسیب به منافع ملی نخواهد بود.