روزنامه جوان در گزارشی با عنوان «آشوب نژادی در قبیله اصلاحات» به انتصاب اخیر رئیسجمهور و واکنشهای بخشی از اصلاحطلبان به آن پرداخته و نوشته است: «انتصاب اسماعیل سقاب به ریاست سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی با حکم پزشکیان که اصلاحطلبان او را از قبیله خود نمیدانند، چنان آشوبی در میان آنان ایجاد کرد که یک سند محکم در اثبات سه دهه ادعای منتقدان اصلاحات درباره قبیلهگرایی آنان است.»
این روزنامه مدعی است که بخشی از واکنشها «از نقد سیاسی فراتر رفته» و حتی به ادبیات تند منجر شده است. جوان در بخشی دیگر از گزارش خود مینویسد: «اینبار این رفتار با ادبیاتی بسیار شرمآور از جمله اینکه «سقاب کسی است که در مرگ رئیسی گریه کرده است»، و با تلاشهایی برای لغو حکم پزشکیان همراه شد که دیگر از قبیلهگرایی فراتر رفت و نوعی نژادپرستی مذموم قرونوسطایی را به نمایش گذاشت.»
استعفا و انتقاد در جبهه حامیان دولت
یکی از واکنشهای مهم، استعفای فیاض زاهد از شورای اطلاعرسانی دولت بود. او در توییتی نوشت: «دردناک است در روزی که... از فشار روزگار خودکشی کرد، مدیر برکشیده رئیسی معاون رئیسجمهورمان شد. اسم این هرچه باشد وفاق نیست.»
در مقابل، علیاصغر شفیعیان، مشاور معاون ارتباطات و اطلاعرسانی ریاستجمهوری، نسبت به این واکنش انتقاد کرد و گفت شورای اطلاعرسانی «نیاز به اصلاح جدی» دارد و ابراز شرمندگی از یک انتصاب «تأسفبار» است.
جوان در ادامه مینویسد که برخی از منتقدان حتی چنین جملاتی به کار بردهاند: «سقاب اصفهانی منصوب پزشکیان، همانی است که با شنیدن خبر فوت [شهادت]سیدابراهیم رئیسی، برای او زار زار گریه کرده و نبود او را برای کشور خسارتی بزرگ توصیف کرده است.»
روزنامه سازندگی نیز ضمن اشاره به سوابق سقاب اصفهانی نوشته بود: «آقای سقاب اصفهانی که از دوران تصدی ابراهیم رئیسی بر آستان قدس با او همراه بود، در اوایل سال ۱۴۰۲... به عنوان دبیر ستاد راهبردی تحول و مسئول رصد و پایش سند تحول دولت سیزدهم منصوب شد.»
انتقادهای سیاسی؛ از جبهه اصلاحات تا چهرههای مستقل
جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات، نیز در واکنش به این انتصاب خطاب به رئیسجمهور نوشت: «به زخم همراهان انتخاباتیتان نمک نپاشید.»
در سوی دیگر، برخی چهرهها از شدت واکنشها انتقاد کردند. الیاس حضرتی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت، بدون اشاره مستقیم به نام افراد گفت: «تلاشهایی از همان روز نخست برای ناکارآمد نشاندادن دولت آغاز شد… برخی دوستان منتقد ناخواسته به آن دامن زدند.»
محمدجواد آذریجهرمی نیز با لحنی انتقادی نسبت به «سهمخواهی» در فضای سیاسی نوشت: «جوان با دانش و انگیزهمند و مخالف ما در انتخابات، شرف و ارجحیت دارد بر پیرمردهای بیخاصیت… کشور را کارآمد اداره کنید نه بیخاصیت!»
احمد زیدآبادی نیز در یادداشتی صریحتر نوشت: «این بحثی گمراهکننده و تا حدی هم خجالتآور است، چون کل ماجرا را نزد مردم جنگ بر سر مناصب و مکاسب نشان میدهد... طاعونسازی از گرایش جناحی افراد، هم غیراخلاقی و هم مغایر حقوق شهروندی است.»
جایگاه فنی یا میدان رقابت سیاسی؟ روزنامه جوان در بخش دیگری از گزارش خود تأکید کرده است که نقش جدید سقاب اصفهانی «یک جایگاه فنی و علمی» است نه سیاسی، و نوشته است: «برای تصدی چنین جایگاهی، باید دولت اینقدر عاقل و دوراندیش باشد که کسی را برای این مدیریت برگزیند که دارای کارنامه قابل قبولی در این حوزه باشد.»
این روزنامه همچنین از «شدت هجمهها» به عنوان نشانهای از تناقض در رویکرد اصلاحطلبان یاد کرده و مدعی شده است: «اگر پژوهشی درباره این هجمه بیسابقه به رئیسجمهور برای یک انتصاب صورت بگیرد، و ادبیات نوشتهها درنظر گرفته شود، سندی محکم درباره تفکر اصلاحطلبی در ایران خواهد بود که خود را لیبرال و طرفدار دموکراسی میدانند، اما دقیقاً در برهههایی از قدرتطلبیشان بوی فاشیسم میآید! اگر کسی قواعد لیبرالی را در مقطعی کنار بگذارد و اصول دموکراسی را هم نادیده بگیرد، دقیقاً تعریف فاشیسم را در همان مقطع زنده کرده است و این کاری است که در دو روز گذشته اصلاحطلبان از روی دست هم مرتکب شدند.»
انتقادها و حاشیهها پیرامون این انتصاب، شکافهای جدیدی را میان بخشی از اصلاحطلبان و دولت آشکار کرده است؛ شکافی که روزنامه جوان آن را نشانه «قبیلهگرایی» توصیف کرده، و برخی چهرههای اصلاحطلب نیز از طرف دیگر نسبت به «سهمخواهی» یا «نزاع بر سر مناصب» هشدار دادهاند.