۲۹ تير ۱۳۹۱ - ۱۰:۴۱

شور شیرین؛ روایتی زیبا از تاریخ‌ انقلاب‌

این روزها و در این آشفته بازار سینمای ایران که پر است از آثار بی هویت و پوچ و سخیف، اگر توانستید از "پس کوچه های شمرون" عبور کنید و در "آزمایشگاه" گیر نیفتید و یا در "قفس طلایی" اسیر نشوید، می توانید به یک اثر ارزشمند در زمینه سینمای انقلاب و دفاع مقدس برسید با نام "شور شیرین". تازه باید خیلی خوش شانس باشید که 4-5 نفری مثل شما برای دیدن فیلم به سینما آمده باشند تا سر وقت اکران شود. والا به خاطر به حد نصاب نرسیدن تعداد تماشاگران، باید از خیر تماشای فیلم گذشت.
کد خبر : ۷۱۸۳۱
به گزارش صراط به نقل از 598: این روزها و در این آشفته بازار سینمای ایران که پر است از آثار بی هویت و پوچ و سخیف، اگر توانستید از "پس کوچه های شمرون" عبور کنید و در "آزمایشگاه" گیر نیفتید و یا در "قفس طلایی" اسیر نشوید، می توانید به یک اثر ارزشمند در زمینه سینمای انقلاب و دفاع مقدس برسید با نام "شور شیرین". تازه باید خیلی خوش شانس باشید که 4-5 نفری مثل شما برای دیدن فیلم به سینما آمده باشند تا سر وقت اکران شود. والا به خاطر به حد نصاب نرسیدن تعداد تماشاگران، باید از خیر تماشای فیلم گذشت.

این چند سطر بالا تنها گوشه ای از واقعیت اوضاع نابسامان اکران فیلم های قابل توجه و ارزشی سینمای ماست. به طوریکه پس از اختصاص دادن یکی از بدترین زمان های اکران، یعنی درست زمان امتحانات مدارس و دانشگاه ها به بهترین فیلم جشنواره امسال یعنی "روزهای زندگی" این بار نوبت به فیلم دیگری در ژانر دفاع مقدس است تا دچار این بی تدبیری و سیاست های نادرست و سلیقه ای مدیریت سینمایی کشور شود و علاوه بر اختصاص دادن زمان نامناسب، با محدودیت اکران در سینماها نیز مواجه گردد. حال مقایسه تبلیغات تلویزیونی این فیلم با رپورتاژ تبلیغاتی سیما برای یک فیلم از سینمای سخیف به کنار .....




"شور شیرین" پنجمين فيلم بلند جواد اردکانی و دومین اثر سینمایی در کارنامه فیلمسازی وی بعد از "به کبودی یاس" می باشد که در مورد زندگی فرماندهان دفاع مقدس ساخته شده است. اردکانی پس از آنکه در فیلم قبلی خود زندگی یکی از فرماندهان مخلص و گمنام دفاع مقدس، یعنی "شهید عبدالحسین برونسی" را به تصویر کشید، این بار به سراغ گوشه هایی از زندگی فرمانده لشکر ویژه شهدا "شهید محمود کاوه" رفته است.

فيلمنامه «شور شيرين» در مدت يک سال تحقيقات گسترده جواد اردکاني به نگارش در آمده و توانسته به طور نسبتاًجامع، ويژگي هاي متفاوت کردستان در فاصله سال هاي 60-59 را که شهيد کاوه در آنجا حضور داشت به تصوير بکشد. کرمانشاه و مشهد مقدس از لوکيشن هاي اصلي اين اثر سينمايي در ژانر دفاع مقدس بودند.

تم اصلی و محوریت داستان فیلم در مورد برهه ای از اوایل تاریخ انقلاب اسلامی و حوادث اشغال کردستان و مخصوصا منطقه بوکان و سقز توسط ضد انقلاب و حزب منحله دموکرات و بازپس گیری آن توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرماندهی محمود کاوه می باشد. شاید بتوان "شور شیرین" را از اولین فیلم هایی دانست که به روایتگری این برهه از تاریخ انقلاب اسلامی پرداخته است. حوادث تلخ و دردناکی که پیش از این در زمینه آثار داستانی ما کم و بیش به آن پرداخته شده است و کتاب "نورالدین پسر ایران" یکی از بهترین آثار در این زمینه است.

اگر بخواهیم از لحاظ شخصیت پردازی و فیلمنامه این فیلم را مورد بررسی قرار دهیم، به همان مشکل اصلی سینمای ایران یعنی «ضعف فیلمنامه نویسی» می رسیم. اصلی ترین و بارز ترین ضعف هم مربوط به شخصیت پردازی نقش اول داستان یعنی شخصیت " محمود کاوه" است. کارگردان سعی نموده با استفاده از فردی که بیشترین تشابه را به شهید کاوه دارد، زمینه های همزاد پنداری بیشتر با این کاراکتر را برای مخاطب فراهم کند. غافل از اینکه به دلیل عدم پرداخت دقیق و جزئی فیلمنامه، به ابعاد شخصیت حقیقی کاوه (همچون خصوصیات فردی و اجتماعی این شهید در موقعیت های مختلف و روابط او با دیگر شخصیت ها و کاراکترهای موجود در داستان فیلم) امکان برقراری ارتباط با این کاراکتر برای مخاطب به خوبی فراهم نمی شود. جدا از اینکه در بعضی از سکانس ها، بازی های بعضا مصنوعی و همچنین دیالوگ های پرتکلف این بازیگر، به عدم ایجاد این رابطه کمک کرده است.

فقط در چند سکانس محدود و آن هم به طور ضعیف شاهد حضور اثرگذار شهید کاوه در فیلم هستیم. از جمله صحنه فوتبال بازی کردن تعدادی از پاسداران یا سکانس به اسارت گرفتن یکی از سرکرده های حزب دموکرات و همچنین سکانس پایانی فیلم که مربوط به معاوضه یکی از سرکرده های ضد انقلاب با تعدادی از مردم اسیر شده می باشد. در دیگر صحنه های فیلم، جای فرمانده ای جوان و با درایت و تیزهوش و قدرت فرماندهی او خالی می باشد. به طوری که شاید بتوان گفت فیلم روایتگر برهه ای از زندگی یک فرمانده عادی در زمان ابتدای انقلاب است و نه روایتگر زندگی شهید کاوه با ویژگی های خاص خودش.

یکی دیگر از نکات فیلم که به نظر نگارنده به فیلم آسیب وارد نموده است، استفاده کارگردان از یک بازیگر معروف و با سابقه به نام «رضا رویگری» در کنار بازیگری می باشد که برای اولین بار و آن هم در نقش حساس شهید کاوه جلوی دوربین می رود. آسیب اصلی این کار در این است که بیشتر داستان اصلی فیلم حول شخصیت رضا رویگری در فیلم می گذرد و توجه بیش از حد به این شخصیت در فیلمنامه، باعث مغفول ماندن از شخصیت اصلی فیلم و عدم پرداخت صحیح به شخصیت پردازی وی در فیلم شده است.

با تمام نقایص موجود، سکانس های خوب و زیبایی در فیلم وجود دارد که برای خلق آنها باید به کارگردان تبریک گفت. سکانس تلخ به آتش کشیده شدن مسجد روستا و کشته شدن ماموستای روستا توسط ضد انقلاب، همچنین صحنه های به اسارت گرفتن خانواده های مردم کُرد که حکایتگر گوشه های تلخ، ولی حقیقی از تاریخ انقلاب می باشد، سکانس های مربوط به حمله شبانه ضد انقلاب به پایگاه سپاه پاسداران در منطقه و عدم فرستادن نیروهای کمکی از طرف مقامات بالا برای پاسداران که به طور مشخص با دستور بنی صدر انجام می گرفت و صحنه های دردناک بریدن سر پاسداران و همچنین قتل دست جمعی فرمانده آنان توسط حزب دموکرات، از دیگر صحنه هایی است که با هنرمندی و با فیلمبرداری خوب و تدوین زیبا توسط کارگردان به نمایش در آمده است.

امید است اینگونه نقدها سبب بالندگی جریان جدید سینما در بازگشت به دفاع مقدس گردد.