چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۴ - ساعت :
۳۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۹

مدیران سابق، چه بر سر سایپا آوردند؟

مدیران سابق، چه بر سر سایپا آوردند؟
شرکت سایپا پس از تغییرات مدیریتی، با چالشی سنگین از گذشته مواجه شده است؛ چالشی که ریشه در سیاست‌های آینده‌فروشی مدیران سابق و اسبق دارد.
کد خبر : ۷۱۶۱۵۵

شرکت سایپا پس از تغییرات مدیریتی، با چالشی سنگین از گذشته مواجه شده است؛ چالشی که ریشه در سیاست‌های آینده‌فروشی مدیران سابق و اسبق دارد. در دوره‌های پیشین، برای آن‌که آمار فروش بالا برود و تراز مالی کوتاه‌مدت بهبود پیدا کند، فروش‌هایی صورت گرفت که فراتر از ظرفیت واقعی تولید شرکت بود. نتیجه این اقدام، امروز دامان مردم را گرفته است.

در ماه‌های اخیر سایپا هیچ طرح پیش‌فروش یا فروش فوق‌العاده‌ای برای محصولات شاهین و اطلس اعلام نکرده است. این تصمیم به‌منظور پاسخگویی به تعهدات سنگین گذشته اتخاذ شده؛ تعهداتی که از «فروش آینده» شکل گرفت و اکنون این شرکت را در وضعیت سختی قرار داده است.

بسیاری از مشتریانی که امروز از تاخیر در تحویل خودروهای شاهین گلایه دارند، قربانی همین سیاست شده‌اند. فروش فراتر از توان تولید، در شرایطی که زنجیره تأمین نیز تحت فشار است، نتیجه‌ای جز تأخیر و نارضایتی نداشته است. اما برای درک درست ماجرا، باید فراتر از انتقادهای سطحی رفت و ریشه‌های این بحران را بررسی کرد.

ریشه بحران؛ کمبود قطعه و بی‌نظمی در زنجیره تأمین

یکی از پرسش‌های پرتکرار در مقایسه میان دو خودروساز بزرگ کشور این است که چرا تولید ایران‌خودرو بالاتر از سایپا است؟ پاسخ این پرسش را می‌توان در گزارش سازمان بازرسی کل کشور یافت. در این گزارش آمده است که برخی از قطعه‌سازان بزرگ، از جمله مجموعه‌ کروز، از تأمین قطعه برای سایپا خودداری کرده‌اند. این موضوع به‌طور مستقیم بر تولید سایپا تأثیر گذاشته و توان تحویل خودروها را کاهش داده است. البته این موضوع به بدهی سایپا گره زده شده و عنوان گردیده است که اگر سایپا چک‌های کروز را پاس کند، قطعه به این مجموعه داده خواهد شد اما این گونه بدهی بارها تکرار شده بود و تامین قطعه هم مشکلی نداشت.

بر این اساس سایپا با کمبود قطعه واقعی مواجه است. وقتی شرکتی بیش از توان موجودی خود تعهد ایجاد کند، ناگزیر در عمل به وعده‌ها دچار مشکل می‌شود. آینده‌فروشی مدیران سابق در واقع نوعی خالی‌فروشی سازمان‌یافته بود که با نبود نظارت کافی، زمینه‌ساز بحران فعلی شد.

چرا سایپا اکنون فروش جدیدی ندارد؟

برخی دیگر می‌پرسند چرا سایپا در ماه‌های اخیر طرح‌های پیش‌فروش یا فروش فوق‌العاده‌ای برای محصولاتی چون شاهین و اطلس ارائه نمی‌دهد؟ پاسخ روشن است، سایپا تنها خودروهایی را می‌فروشد که توان تولید و تحویل واقعی آن‌ها را دارد. در حال حاضر، تمرکز فروش سایپا بر محصولاتی مانند کوییک و ساینا قرار گرفته که زنجیره تأمین آن‌ها پایدارتر است و تعهدات قبلی در آن‌ها کمتر است.

قطعه‌سازان در برابر سایپا؛ تضاد منافع یا واکنش منطقی؟

از دیگر مباحث مهم، رویارویی برخی قطعه‌سازان با سایپا است. طی سال‌های گذشته، خودروسازان همواره در پرداخت مطالبات قطعه‌سازان با چالش روبه‌رو بوده‌اند. ریشه اصلی این مسأله، به سیاست قیمت‌گذاری دستوری بازمی‌گردد. وقتی دولت اجازه افزایش منطقی قیمت خودرو را نمی‌دهد، نقدینگی لازم برای ادامه تولید از بین می‌رود. در نتیجه، خودروساز در پرداخت‌ها عقب می‌ماند و قطعه‌ساز نیز انگیزه همکاری را از دست می‌دهد.
این چرخه معیوب باعث شد که بخشی از قطعه‌سازان، در برابر سایپا موضع بگیرند و عملاً روند تأمین قطعات کند شود.

سایه کاهش ارزش برند و منافع پنهان

در این میان نباید از ابعاد اقتصادی و سهامی ماجرا نیز غافل شد. کاهش ارزش برند سایپا، هرچند به ضرر اعتبار عمومی شرکت است، اما برای برخی از بازیگران اقتصادی که در فکر خرید سهام سایپا هستند، فرصتی مغتنم محسوب می‌شود. افت ارزش می‌تواند قیمت خرید سهام را پایین بیاورد و زمینه‌ساز نفوذ گروه‌های خاص در ساختار مالکیتی سایپا شود. این بخش از ماجرا نشان می‌دهد که بحران‌های مدیریتی گذشته، تنها پیامدهای صنعتی و تولیدی نداشته، بلکه بر معادلات اقتصادی و مدیریتی آینده شرکت نیز اثر گذاشته است.

مدیران گذشته سایپا با فروش بیش از ظرفیت واقعی تولید به خصوص در مورد خودرو شاهین، آینده شرکت را فروختند. امروز مدیران جدید در تلاش‌اند با توقف طرح‌های پرریسک و سامان‌دهی زنجیره تأمین، تعهدات گذشته را جبران کنند. اما تجربه «آینده‌فروشی» در سایپا باید به درسی ماندگار تبدیل شود که در صنعتی که قیمت‌ها واقعی نیست، قطعه‌سازان ناراضی‌اند و فروش از تولید پیشی می‌گیرد، هیچ آینده‌ای قابل فروش نیست.

شرکت سایپا پس از تغییرات مدیریتی، با چالشی سنگین از گذشته مواجه شده است؛ چالشی که ریشه در سیاست‌های آینده‌فروشی مدیران سابق و اسبق دارد. در دوره‌های پیشین، برای آن‌که آمار فروش بالا برود و تراز مالی کوتاه‌مدت بهبود پیدا کند، فروش‌هایی صورت گرفت که فراتر از ظرفیت واقعی تولید شرکت بود. نتیجه این اقدام، امروز دامان مردم را گرفته است.

در ماه‌های اخیر سایپا هیچ طرح پیش‌فروش یا فروش فوق‌العاده‌ای برای محصولات شاهین و اطلس اعلام نکرده است. این تصمیم به‌منظور پاسخگویی به تعهدات سنگین گذشته اتخاذ شده؛ تعهداتی که از «فروش آینده» شکل گرفت و اکنون این شرکت را در وضعیت سختی قرار داده است.

بسیاری از مشتریانی که امروز از تاخیر در تحویل خودروهای شاهین گلایه دارند، قربانی همین سیاست شده‌اند. فروش فراتر از توان تولید، در شرایطی که زنجیره تأمین نیز تحت فشار است، نتیجه‌ای جز تأخیر و نارضایتی نداشته است. اما برای درک درست ماجرا، باید فراتر از انتقادهای سطحی رفت و ریشه‌های این بحران را بررسی کرد.

ریشه بحران؛ کمبود قطعه و بی‌نظمی در زنجیره تأمین

یکی از پرسش‌های پرتکرار در مقایسه میان دو خودروساز بزرگ کشور این است که چرا تولید ایران‌خودرو بالاتر از سایپا است؟ پاسخ این پرسش را می‌توان در گزارش سازمان بازرسی کل کشور یافت. در این گزارش آمده است که برخی از قطعه‌سازان بزرگ، از جمله مجموعه‌ کروز، از تأمین قطعه برای سایپا خودداری کرده‌اند. این موضوع به‌طور مستقیم بر تولید سایپا تأثیر گذاشته و توان تحویل خودروها را کاهش داده است. البته این موضوع به بدهی سایپا گره زده شده و عنوان گردیده است که اگر سایپا چک‌های کروز را پاس کند، قطعه به این مجموعه داده خواهد شد اما این گونه بدهی بارها تکرار شده بود و تامین قطعه هم مشکلی نداشت.

بر این اساس سایپا با کمبود قطعه واقعی مواجه است. وقتی شرکتی بیش از توان موجودی خود تعهد ایجاد کند، ناگزیر در عمل به وعده‌ها دچار مشکل می‌شود. آینده‌فروشی مدیران سابق در واقع نوعی خالی‌فروشی سازمان‌یافته بود که با نبود نظارت کافی، زمینه‌ساز بحران فعلی شد.

چرا سایپا اکنون فروش جدیدی ندارد؟

برخی دیگر می‌پرسند چرا سایپا در ماه‌های اخیر طرح‌های پیش‌فروش یا فروش فوق‌العاده‌ای برای محصولاتی چون شاهین و اطلس ارائه نمی‌دهد؟ پاسخ روشن است، سایپا تنها خودروهایی را می‌فروشد که توان تولید و تحویل واقعی آن‌ها را دارد. در حال حاضر، تمرکز فروش سایپا بر محصولاتی مانند کوییک و ساینا قرار گرفته که زنجیره تأمین آن‌ها پایدارتر است و تعهدات قبلی در آن‌ها کمتر است.

قطعه‌سازان در برابر سایپا؛ تضاد منافع یا واکنش منطقی؟

از دیگر مباحث مهم، رویارویی برخی قطعه‌سازان با سایپا است. طی سال‌های گذشته، خودروسازان همواره در پرداخت مطالبات قطعه‌سازان با چالش روبه‌رو بوده‌اند. ریشه اصلی این مسأله، به سیاست قیمت‌گذاری دستوری بازمی‌گردد. وقتی دولت اجازه افزایش منطقی قیمت خودرو را نمی‌دهد، نقدینگی لازم برای ادامه تولید از بین می‌رود. در نتیجه، خودروساز در پرداخت‌ها عقب می‌ماند و قطعه‌ساز نیز انگیزه همکاری را از دست می‌دهد.
این چرخه معیوب باعث شد که بخشی از قطعه‌سازان، در برابر سایپا موضع بگیرند و عملاً روند تأمین قطعات کند شود.

سایه کاهش ارزش برند و منافع پنهان

در این میان نباید از ابعاد اقتصادی و سهامی ماجرا نیز غافل شد. کاهش ارزش برند سایپا، هرچند به ضرر اعتبار عمومی شرکت است، اما برای برخی از بازیگران اقتصادی که در فکر خرید سهام سایپا هستند، فرصتی مغتنم محسوب می‌شود. افت ارزش می‌تواند قیمت خرید سهام را پایین بیاورد و زمینه‌ساز نفوذ گروه‌های خاص در ساختار مالکیتی سایپا شود. این بخش از ماجرا نشان می‌دهد که بحران‌های مدیریتی گذشته، تنها پیامدهای صنعتی و تولیدی نداشته، بلکه بر معادلات اقتصادی و مدیریتی آینده شرکت نیز اثر گذاشته است.

مدیران گذشته سایپا با فروش بیش از ظرفیت واقعی تولید به خصوص در مورد خودرو شاهین، آینده شرکت را فروختند. امروز مدیران جدید در تلاش‌اند با توقف طرح‌های پرریسک و سامان‌دهی زنجیره تأمین، تعهدات گذشته را جبران کنند. اما تجربه «آینده‌فروشی» در سایپا باید به درسی ماندگار تبدیل شود که در صنعتی که قیمت‌ها واقعی نیست، قطعه‌سازان ناراضی‌اند و فروش از تولید پیشی می‌گیرد، هیچ آینده‌ای قابل فروش نیست.