به گزارش صراط به نقل از تسنیم، اران هیلدساهیم در مقالهای که امروز یکشنبه در پایگاه اطلاع رسانی روزنامه عبری زبان زیمان یسرائیل همنتشر شد تاکید کرد، طناب نجات برای اقتصاد اسرائیل از جایی آمد که هیچ کس تصور آن را نداشت، منافع ترامپ در قبال قطر و ترکیه، در کنار اشتیاق شدیدش برای دستیابی به جایزه صلح نوبل باعث شد تا اقتصاد اسرائیل مجددا جان بگیرد و خود را از زیانهایی که بنیامین نتانیاهو برایش به بار آورده نجات دهد.
به نوشته این رسانه عبری زبان: منتقدان دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، ادعا میکنند که وقتی صحبت از اقتصاد میشود، او در درجه اول نگران یک چیز است: بهبود اقتصاد ترامپ - و در صورت امکان، وضعیت اقتصادی ایالات متحده.
خانواده ترامپ در واقع یک امپراتوری تجاری است که در سراسر جهان، به ویژه به دوستان آمریکا در خاورمیانه، گسترش یافته است. در حالی که اسرائیل نیز در میان آنهاست، بزرگترین و مهمترین آنها کشورهای خلیج فارس، به ویژه قطر، هستند.
تاریخ به ندرت شاهد تصادفی است که منافع اقتصادی یک غول املاک و مستغلات نیویورک و یک امیرنشین کوچک گاز، کاملاً با منافع اسرائیل همسو باشد - همانطور که اکنون اتفاق میافتد.
اما این به دلیل منافع اقتصادی مشترک بین این سه طرف نیست، بلکه به این دلیل است که اسرائیل اقتصاد محلی را به آستانه فروپاشی رسانده و برای رهایی خود به کمک مالی (یک طرف متمول) نیاز دارد.
اقتصاد اسرائیل همچنین باید برای ترکیه گل بفرستد - کشوری که ترامپ "به طور تصادفی" به دنبال پیشبرد معاملات بزرگ تسلیحاتی با آن در آینده نزدیک است.
برای درک عظمت این پارادوکس و مسیری که منجر به آن شد، فقط کافی است چند هفته به عقب برگردیم. پس از سخنرانی معروف «ریاضت اقتصادی فوقالعاده» نخست وزیر بنیامین نتانیاهو، که در آن او به روشنی اعلام کرد که جنگ صرف نظر از هزینه ادامه خواهد یافت، سرمایهگذاران بینالمللی کاری را که همیشه وقتی بوی فاجعه را حس میکنند انجام میدهند، انجام داده و فرار کردند.
بورس تل آویو سقوط کرد و شیکل، که تازه شروع به بهبود کرده بود، دوباره سقوط کرد.
پیام واضح و مختصر بود: دنیای مالی اعتماد خود را به توانایی اسرائیل در مدیریت بحران از دست داده بود. ادامه جنگ بدون یک راه حل سیاسی به عنوان خودکشی اقتصادی تلقی میشد.
واکنش عصبی بازارها نتیجه یک هوس زودگذر نبود، بلکه نتیجه یک برداشت هوشیارانه از واقعیت بود.
با نگاهی به گذشته، سرمایهگذاران کابوس تاریکی را دیدند: هزینههای هنگفت بیش از 200 میلیارد شیکل به دلیل جنگ، همراه با رفتار بی تدبیرانه کابینه اسرائیل، منجر به کسری غیرقابل کنترل و فزایندهای شده بود. این فروپاشی، بدهی اسرائیل را به سطوح خطرناکی رسانده بود – که بیش از 70٪ از تولید ناخالص داخلی است.
سرمایهگذاران با نگاه به آینده، تصویری حتی تاریکتر میدیدند. آنها خسارات آینده ناشی از جنگ جاری و تصاویر وحشتناکی که از غزه پدیدار میشد را پیشبینی میکردند و از انزوای بینالمللی فزاینده و تبدیل اسرائیل به یک اسپارتای امروزی - با کمک نتانیاهو - میترسیدند. ناگهان، تهدید تحریمهای اقتصادی از سوی شرکای تجاری اصلی، به رهبری اتحادیه اروپا، بسیار ملموس شد.
آژانسهای رتبهبندی اعتباری نیز هشدارهای وخیمی صادر کردند. مودیز هشدار داد که هرگونه تشدید امنیتی بیشتر به رتبه اعتباری اسرائیل آسیب میرساند، در حالی که فیچ و استاندارداندپورز صراحتاً شدت جنگ را به خطرات مالی و امنیتی مرتبط کردند.
آنها هشدار دادند که ادامه جنگ، «چشمانداز منفی» را تثبیت میکند، هزینههای استقراض کشور را افزایش میدهد و جریانهای سرمایهگذاری خارجی را خفه میکند.
ناگهان، به نظر میرسید سناریوی «اسپارتا»، حداقل تا حدی، کاملاً محقق شده است.
اینجا بود که ترامپ از راه رسید. یک جلسه کاخ سفید با نتانیاهو در اواخر سپتامبر، همراه با فشار شدید قطر و حمایت ترکیه از توافق آتشبس غزه، چیزی را که بازارها بیش از پول از دست داده بودند، به آنها بازگرداند: امید.
ناگهان، به نظر میرسید که این جنگ بیپایان واقعاً پایان یافته است. کابوس اسپارت جای خود را به توهماتی با رایحه آتن داد.
در آن لحظه، روند معکوس شد: سرمایههای خارجی شروع به بازگشت به اسرائیل کردند، بورس تلآویو بیش از 6 درصد افزایش یافت و شیکل به سطوحی رسید که در ماههای گذشته دیده نشده بود.
به نظر میرسد ترامپ، در تلاش خود برای توافقی که منافع او را در خاورمیانه تأمین کند و شاید به او فرصتی برای دریافت جایزه نوبل بدهد، ناخواسته شیکل و اقتصاد اسرائیل را نجات داد.
آتشبس اعمالشده توسط او در آخر هفته، این امید دور را به یک واقعیت ملموس تبدیل کرد.
منافع اقتصادی داخلی اسرائیل - توقف فرسایش اقتصادی - ماهها آشکار بود. با این حال، مشکل این بود که این منافع در قربانگاه ملاحظات سیاسی نتانیاهو و رویاهای وزرایش برای دستیابی به دستاوردهای عظیم در غزه قربانی شد.
به اعتراف این رسانه عبری زبان اسرائیل در نهایت مجبور شد برای نجات خود از شر خودش، به منافع خارجی، که برخی از آنها به دنبال آسیب رساندن به آن هستند، تکیه کند.