يکشنبه ۰۶ مهر ۱۴۰۴ - ساعت :
۰۶ مهر ۱۴۰۴ - ۱۵:۵۳
هشدار تحلیلگران؛

گام بعدی آمریکا و اسرائیل علیه ایران چیست؟

گام بعدی آمریکا و اسرائیل علیه ایران چیست؟
فعال شدن مکانیسم ماشه و فشار‌های بین‌المللی ایران را در نقطه‌ای حساس میان دیپلماسی، امنیت و سیاست داخلی قرار داده است. کوچک‌شمردن آثار تحریم‌ها یا بی‌توجهی به پیامد‌های اجتماعی، اعتماد عمومی را تضعیف و شرایط کشور را پیچیده‌تر می‌کند.
کد خبر : ۷۱۳۹۷۴

به گزارش صراط به نقل از رویداد 24، فعال‌سازی مکانیسم ماشه یا همان اسنپ‌بک در شورای امنیت، ایران را بار دیگر در نقطه‌ای حساس میان سیاست خارجی، دیپلماسی و محاسبات امنیتی قرار داده است. اگرچه این مکانیسم به بازگرداندن تحریم‌های پیشین محدود می‌شود، پیامد‌های آن فراتر از مسائل اقتصادی است و راه را برای فشار‌های بین‌المللی و حتی اقدام‌های نظامی علیه کشور باز می‌کند. در این میان، نحوه مواجهه مسئولان داخلی با این فشارها، از تحلیل واقع‌بینانه تا کوچک‌شمردن اثرات تحریم‌ها، نقش تعیین‌کننده‌ای در مدیریت افکار عمومی و ثبات اجتماعی دارد.

از این رو باید ضمن توجه و دقت به تهدید‌های خارجی و راهبرد‌های آمریکا و اسرائیل، نگاه ویژه‌ای هم به رویکرد داخلی در برخورد با فشار‌های تحریمی، به‌ویژه کوچک‌شمردن آثار اسنپ‌بک داشت و بررسی کرد که این رویکرد‌ها چگونه سبب تشدید مشکلات می‌شود.

اسنپ‌بک و چشم‌انداز ماده ۴۲

مکانیسم اسنپ‌بک، بخشی از سازوکار توافق هسته‌ای و قطعنامه ۲۲۳۱ است که امکان بازگرداندن سریع تحریم‌ها را در صورت «عدم‌اجرای قابل توجه» تعهدات ایران فراهم می‌کند. با فعال شدن این مکانیسم، ایران نه تنها در معرض محدودیت‌های اقتصادی و مالی قرار می‌گیرد، بلکه تحریم‌های بین‌المللی مشروعیت قانونی پیدا می‌کنند و کشور‌های عضو سازمان ملل ملزم به رعایت آنها هستند.

گام بعدی که تحلیلگران آن را محتمل می‌دانند، تلاش برای قرار دادن ایران تحت ماده ۴۲ منشور سازمان ملل است. این ماده، در صورت تصویب شورای امنیت، مجوز انجام اقدامات نظامی یا مشارکت در عملیات جمعی علیه کشوری را فراهم می‌کند. اگر ایران به‌صورت رسمی «تهدیدی برای صلح و امنیت بین‌الملل» شناخته شود، امکان فشار سیاسی و نظامی افزایش یافته و دست بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برای اعمال سیاست‌های سخت‌تر باز می‌شود.

کیومرث اشتریان در یادداشتی این نکته را برجسته می‌کند که مذاکره صرف با رهبران غربی بدون پشتوانه قوی سیاسی-نظامی، راهگشا نیست. او می‌نویسد: «ترامپ شخصی خودشیفته و کاسب است و می‌توان با او کنار آمد. اما با گذشت زمان مشخص شده است این دو ویژگی واجد فرصت روشنی برای هیچ کشوری نبوده و برای ایران نیز نیست.» افزون بر این، شرط سوم اروپا برای جلوگیری از اسنپ‌بک، یعنی «مذاکره با آمریکا»، در عمل متنی با پایان باز است و می‌تواند ابزاری برای فشار دوباره باشد.

در مباحث بین‌المللی، یکی از نکات حساس و اثرگذار، درخواست کاهش برد موشک‌های ایران به زیر ۵۰۰ کیلومتر است. پذیرش چنین محدودیتی، توان بازدارندگی ایران را تضعیف می‌کند و پیام روشنی به دشمنان درباره تسلیم احتمالی می‌دهد. اشتریان هشدار می‌دهد: «این مطالبه هر‌چند ظاهرا غیررسمی است، اما یک تهدید جدی است که ایران را بدون دفاع موشکی در تیررس اسرائیل قرار خواهد داد.» حفظ توان بازدارنده، به‌ویژه ظرفیت‌های موشکی و دفاعی، در کنار دیپلماسی هدفمند، تنها راه جلوگیری از ایجاد شرایط یک‌جانبه علیه ایران است.

خطر کوچک‌شمردن اثر تحریم‌ها

در داخل کشور، برخورد مسئولان با فعال شدن اسنپ‌بک نیز تأثیر مستقیمی بر جامعه دارد. روزنامه جمهوری اسلامی به صراحت از مسئولانی انتقاد کرده که تحریم‌های سازمان ملل را کوچک می‌شمارند و مدعی شده‌اند آثار آن بر اقتصاد محدود خواهد بود، در حالی که واقعیت زندگی اقشار ضعیف جامعه چیز دیگری را نشان می‌دهد. این رسانه خطاب به مسئولان تاکید کرده که «نفس تان از جای گرم بلند می‌شود؛ حقوق نجومی دارید و خانه سازمانی و …». همین فاصله زندگی مسئولان از واقعیت مردم باعث می‌شود که کوچک‌شمردن اثر تحریم‌ها، به جای آرام‌کردن جامعه، آن را تحریک و نارضایتی عمومی را افزایش دهد.

خبرگزاری‌ها و تحلیلگران داخلی به این نکته اشاره دارند که تلاش برخی افراد برای تلطیف شرایط و کاهش فشار روانی بر مردم و نشان دادن تحریم‌های ششگانه سازمان ملل به عنوان مشابه تحریم‌های آمریکا، در عمل نتیجه‌ای جز کاهش اعتماد اجتماعی و تضعیف سرمایه حکمرانی ندارد. تجربه نشان داده هرگاه فشار‌های بین‌المللی ملموس بر معیشت مردم تأثیر می‌گذارد و مسئولان صداقت کافی در اطلاع‌رسانی نداشته باشند، افکار عمومی حساس شده و حتی حمایت‌های اجتماعی برای دولت محدود می‌شود.

محمد مهاجری، فعال مطبوعاتی و تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به کاسبان تحریم می‌گوید: «خوشحالی آنها دلیل بسیار ساده‌ای دارد کافی است به این سؤال پاسخ دهیم که چه کسانی از تحریم نان می‌خورند؟ پاسخ روشن است «کاسبان تحریم». فعالسازی اسنپ بک و بازگشت تحریم ها، جشن کاسبان تحریم است.» این تحلیل نشان می‌دهد که برخی جریان‌ها در داخل، به جای همدلی با مردم و تمرکز بر مدیریت فشارها، از بحران تحریم بهره‌برداری سیاسی و اقتصادی می‌کنند و این امر وضعیت کشور را پیچیده‌تر می‌کند.

تعادل بین فشار خارجی و مدیریت داخلی چطور برقرار می‌شود؟

تجربه تاریخی ایران نشان داده است که کوچک‌شمردن فشار‌های بین‌المللی و غفلت از پیامد‌های اجتماعی، علاوه بر تشدید مشکلات اقتصادی، نارضایتی عمومی را نیز افزایش می‌دهد. دولت‌ها و مسئولانی که صرفاً بر توانایی‌های خود برای «خنثی کردن آثار اقتصادی» تأکید می‌کنند، بدون ارائه تصویر روشن از واقعیت‌های ملموس برای مردم، راهبردی ناقص را دنبال می‌کنند. فاصله میان گفتار مسئولان و واقعیت زندگی مردم، می‌تواند به افزایش بی‌اعتمادی، کاهش همراهی اجتماعی و حتی تشدید بحران‌ها منجر شود.

در چنین شرایطی، ایران نیازمند ترکیبی از سیاست خارجی هوشمندانه و سیاست داخلی شفاف است. در عرصه خارجی، حفظ بازدارندگی و دیپلماسی فعال، تنها راه مهار فشار‌های بین‌المللی است؛ و در داخل، اطلاع‌رسانی دقیق، تمرکز بر معیشت مردم، مقابله با فساد و مشارکت واقعی شهروندان در تصمیم‌گیری‌ها، راه ایجاد اعتماد و انسجام اجتماعی است.

بحران فعال شدن اسنپ‌بک نشان می‌دهد که فشار‌های خارجی و داخلی به‌طور همزمان بر ایران وارد می‌شوند و راهبرد‌های ناقص داخلی می‌توانند این فشار‌ها را تشدید کنند. کوچک‌شمردن اثر تحریم‌ها یا دل خوش کردن به اقدامات نمایشی، نه تنها توان مقابله با فشار‌های بین‌المللی را کاهش می‌دهد، بلکه اعتماد مردم به حکومت و انسجام اجتماعی را نیز تضعیف می‌کند.

ایران نباید «دم شاخ بوفالوها» بایستد؛ یعنی نباید در برابر فشار‌های خارجی و داخلی بدون ابزار بازدارنده یا بدون توجه به واقعیات جامعه عقب‌نشینی کند. راهبرد مناسب، ترکیبی از حفظ قدرت بازدارنده، دیپلماسی فعال و شفاف و مدیریت واقع‌بینانه پیامد‌های داخلی است. تنها در این صورت است که کشور می‌تواند فشار‌های بین‌المللی را  مهار کرده، اعتماد داخلی را تقویت و از تشدید بحران اقتصادی و اجتماعی جلوگیری کند.