به گزارش صراط به نقل از ایسنا، دوم مهر، سالروز درگذشت امین تارخ است؛ بازیگری که از او خاطرههای بسیار داریم و حالا سه سال است از میان ما رفته.
امین تارخ بینیاز از معرفی است ولی شاید آنچه در این نوشتار به آن توجه داریم، دغدغه همیشگی او برای جوانان است.
سالها پیش زمانی که دانشگاه، تنها راه ورود جوانان علاقهمند به کار هنر بود، امین تارخ با راهاندازی کارگاه ازاد بازیگری، راه را برای فعالیت جوانان مستعدی هموار کرد که شیوه پذیرش دانشجو در رشتههای هنری، به آنان مجال ورود به دانشگاه را نمیداد.
او مانند تعدادی از همکارانش معتقد بود شیوه پذیرش دانشجو در رشتههای هنری، کارایی ندارد چراکه در آن شیوه، دانشجویانی فرصت ورود به دانشگاه را مییافتند که در دروسی مانند شیمی و ریاضی استعداد داشتند و حال آنکه استعداد و توانمندی کار هنر، مقولهای دیگر است.
تارخ اما تنها به حرف و نقد بسنده نکرد. او مرد عمل بود و آستینها را بالا زد و در زمانهای که کمتر کسی به فکر تاسیس آموزشگاه بازیگری میافتاد، او کارگاه آزاد بازیگری را راهاندازی کرد که در دهه ۷۰ چیزی از انقلاب هنری کم نداشت.
در موسسه آموزشی او بسیاری از استادان بازیگری، آموزش هنرجویان را بر عهده گرفتند و نتیجه این آموزشها، حضور بسیاری استعدادهای تازه بود که به بدنه سینمای آن زمان پیوستند.
اما تارخ تنها به این بسنده نکرد. او علاقهمند بود تا با تاسیس مکانی برای فعالیت جوانان مستعد و علاقهمند، زمینه اشتغال آنان را هموار کند. مکانی که به گفته خودش بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ جوان مستعد بتوانند به کار تئاتر بپردازند.
او خود در گفتگویی که سال ۸۱ و همزمان با هفته دولت با ایسنا انجام داده بود، ضمن تاکید بر ضرورت حمایت دولت از تئاتر گفته بود: «من شاعد عینی سالنهایی هستم که حتی قبل از انقلاب ساخته شدهاند، اما مورد استفاده قرار نمیگیرند. چون سیستم درست استفاده از سالن وجود ندارد و تعداد زیادی هنرجو به هرز میروند. ما تعداد زیادی فارغالتحصیل دوره دیده بازیگری داریم که بیکارند. راه چاره اشتغالزایی، مبتنی بر حمایتهای مادی و معنوی دولت است.
من بسیاری آدمها را میشناسم که حاضرند سالن تئاتر بسازند، ولی وحشت دارند از این که امنیتی که در حال حاضر در تئاتر وجود دارد، دو سال دیگر نباشد. خود من حاضرم تعهد بدهم، حداقل میتوانم با تاسیس یک کانون تجربی تئاتر، حداقل برای ۱۵۰ یا ۲۰۰ جوان ایجاد اشتغال کنم، البته با اندک حمایت دولتی.
اگر همه ما برای جوانان دل میسوزانیم، باید یک روزی هم آستین بالا بزنیم. اگر قرار باشد که کاری کنیم باید هم سرمایهگذاران خصوصی را تشویق کنیم و هم به آنها امنیت بدهیم. یعنی آنها باید با حمایتهای دولتی روبهرو شوند. در این صورت خیلی بهتر و عمیقتر اقدام به ساخت سالن میکنند.
وقتی در هر منطقه یا محلهای چند سالن تئاتر باشد، ایمان دارم که همه تئاترها پر خواهند رفت. چون ما صاحب یک جمعیت حدود ۳۵ میلیونی جوان هستیم و من جوانان زیادی را سراغ دارم که به هنرهای نمایشی علاقه دارند. این رغبتها وجود دارد ولی از طرف دیگر، باید رغبتهای دولتی هم ایجاد شود.»
حالا بیش از ۲۰ سال از زمانی که امین تارخ این سخنان را مطرح کرده، میگذرد. در این مدت بسیاری مجموعههای خصوصی راهاندازی شده و بسیاری جوانان مشتاق مشغول کار شدهاند اما حمایت دولتی از تئاتر در کمترین حد خود اتفاق میافتد و به احتمال قوی اگر امین تارخ خود نظارهگر شرایط فعلی تئاتر میبود، قطعا باز هم دلنگران جوانان میشد و نقدهای خود را بابت وضعیت فعلی تئاتر پنهان نمیکرد.