سه‌شنبه ۰۴ شهريور ۱۴۰۴ - ساعت :
۰۴ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۱
دو تحلیل درمورد تعلیق ۶ ماهۀ ماشه

تعلیق ماشه؛ دام یا فرصت؟

تعلیق ماشه؛ دام یا فرصت؟
در مورد نوع مواجهه با فعال‌سازی ماشه، گزینه‌های متفاوتی پیش روی ایران قرار دارد. در یک سمت، این موضوع مطرح می‌شود که اگر ماشه به تعویق بیفتد، حداقل ایران می‌تواند زمان بخرد که اتفاق مثبتی است، اما انتقادی که به این پیشنهاد وارد می‌شود این است که تعویق ماشه، باز هم برگ برنده‌ دیگری در اختیار اروپایی‌ها قرار می‌دهد. در سمت دیگر نیز کارشناسان بین‌الملل معتقدند از آنجا که تمدید ماشه تنها برگ برنده اروپایی‌هاست و اگر آن را خرج کنند دیگر چیزی مقابل ایران ندارند، یا آن را فعال نمی‌کنند یا فعال شدن آن منجر به اجرایی شدنش نمی‌شود.
کد خبر : ۷۱۰۲۴۱

به گزارش صراط دور تازه مذاکرات ایران و اروپا در سطح معاونان وزارت خارجه، امروز آغاز می‌شود، آن هم در شرایطی که اروپایی‌ها از آخرین برگ‌ برنده‌شان علیه ایران به عنوان ابزار فشار برای گرفتن امتیازات بیشتر استفاده می‌کنند. عباس عراقچی نیز در تماس با مقامات سه کشور اروپایی و بعد از تهدید آنها مبنی بر اینکه زمان برای ایران رو به اتمام است، به این موضوع تاکید کرد که اروپا صلاحیت قانونی فعال‌سازی ماشه را ندارد. این موضوع در گفت‌وگوی تلفنی وزیر خارجه ایران با وزیر خارجه روسیه نیز مورد اشاره قرار گرفت.

در مورد نوع مواجهه با فعال‌سازی ماشه، گزینه‌های متفاوتی پیش روی ایران قرار دارد. در یک سمت، این موضوع مطرح می‌شود که اگر ماشه به تعویق بیفتد، حداقل ایران می‌تواند زمان بخرد که اتفاق مثبتی است، اما انتقادی که به این پیشنهاد وارد می‌شود این است که تعویق ماشه، باز هم برگ برنده‌ دیگری در اختیار اروپایی‌ها قرار می‌دهد.

در سمت دیگر نیز کارشناسان بین‌الملل معتقدند از آنجا که تمدید ماشه تنها برگ برنده اروپایی‌هاست و اگر آن را خرج کنند دیگر چیزی مقابل ایران ندارند، یا آن را فعال نمی‌کنند یا فعال شدن آن منجر به اجرایی شدنش نمی‌شود، که این نگاه هم منتقدانی دارد. استدلال هم این است که فعال شدن ماشه، به هرگونه تجاوز مجدد به ایران مشروعیت می‌‌بخشد. در گفت‌وگو با کارشناسان مسائل بین‌الملل به بررسی سناریوهای مطلوب برای مواجهه با ماشه پرداخته‌ایم.

تحلیل اول

مجید شاکری: تمدید ماشه، تفنگ اروپایی‌ها علیه ایران را دوباره پر می‌کند


مجید شاکری، کارشناس اقتصاد بین‌‌الملل معتقد است فعال‌سازی ماشه به لحاظ اقتصادی برای ما اثر چندانی ندارد اما در حوزه سیاسی اثراتی دارد. او سه سناریو را نام می‌برد که می‌تواند به ایران در شرایط ددلاینی که برای مذاکره دارد، کمک کند. او البته به این موضوع تأکید می‌کند که تنها یکی از این راه‌حل‌ها، قابل تحقق است و در این میان تمدید ماشه، جز آنکه تفنگ اروپایی‌ها را مقابل ایران پر می‌کند، نتایج دیگری ندارد. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را از نظر می‌گذرانید. 

فعال‌سازی ماشه اثر اقتصادی ندارد
فعال‌سازی ماشه مهم است اما به لحاظ اقتصادی برای ما آورده‌ای ندارد. موضوعی که مجید شاکری به آن اشاره کرد و توضیح داد: «فعال‌سازی ماشه مهم است، اما به اندازه خودش. مهم است از این بابت که شرایط سیاسی و امنیتی را برای ما سخت می‌کند، از این بابت که طرف مقابل برای اقدامات ایذایی خودش، لنگ حقوق مکانیسم ماشه نیست اما ممکن است از آن استفاده کند. مهم است از این جهت که ملغی شدن دوباره این تحریم‌ها نیازمند اجماع مجدد دولت‌های دارای حق وتو است. اما واقعاً از لحاظ اقتصادی مهم نیست. باید توجه کنیم تحریم‌های سازمان ملل که بازمی‌گردد، تحریم‌های عمومی نیستند، لیست‌محور است و به مصداق هسته‌ای محدود است. مهم‌ترین نکته آن، بند 14 و 15 قطعنامه 1929 است که درباره حوزه بازرسی کشتی‌هاست. چه بازرسی کشتی‌ها در آب‌های آزاد، چه بازرسی کشتی‌ها در داخل آب‌های کشور‌ها. واقعیت این است که ما نمی‌توانیم بگوییم که با فعال‌سازی ماشه، چیز جدیدی به ما اضافه می‌شود. در موضوع بند 14 با توجه به اینکه ایجاد مشکل برای ایران در تنگه مالاکا مستقیماً به معنای فشار به مبادی واردات انرژی چین است، آن هم در شرایطی که احتمال قابل توجهی برای شکلی از مصالحه بین روسیه و آمریکا وجود دارد، شرایط برای همکاری چینی‌ها، مالزیایی‌ها با بند 14 که تعیین مصداق و تصمیم‌گیری در آن به خود کشور‌ها سپرده شده نیز اقدام سختی نسبت به دوره قبل است. همچنین باید خاطرمان باشد که در دور قبل، علی‌رغم اینکه 1929، تقریباً 4 سال اعمال شده است، صادرات نفت ایران به چین نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه در این مدت افزایش نیز پیدا کرده است و الان شرایط برای چینی‌ها برای اینکه رفتاری شبیه به بهار 97 انجام دهند، از زاویه منافع ملی خودشان خیلی نامساعد است. براین اساس در مورد آثار اقتصادی مکانیسم ماشه نباید غلو کرد. در این مدت مشروعیت تصمیم‌های آمریکا در سازمان ملل، به خود توانمندی آمریکایی‌ها منتقل شده است. واقعیت این است که آن حوزه‌ای از تحریم‌های اروپا که در حال حاضر انجام می‌شود، آنقدر محدود و مرتبط با حوزه کالا‌های اساسی و بشردوستانه است که علی‌رغم اینکه این موضوع باید بخش به بخش بحث شود، در کلان نمی‌توان گفت چیزی به ما اضافه می‌شود. این موضع را از دوسال گذشته، پیش از داغ شدن موضوع مکانیسم ماشه، تأکید کردم و یک واقعیت فنی است.»

تمدید ماشه بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف اروپایی‌ها را پر می‌کند
شاکری در مورد اینکه ارزش دارد چه بهایی برای جلوگیری از فعال‌سازی ماشه پرداخت کرد، گفت: «چیزی که اصلاً نمی‌ارزد برای جلوگیری از فعال‌سازی به سراغ آن برویم، تمدید مکانیسم ماشه است. بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف مکانیسم ماشه این است که یک بار قابلیت اعمال دارد. تفنگی است که یک گلوله دارد. تمدید این مکانیسم به ازای امتیازی که طرف اروپایی به دنبال آن است عملاً به این معنی است که شما این تفنگ را دوبار شارژ کردید و قابل تکرار است و طرف می‌تواند دوباره فشار بیاورد و تمدید مجدد انجام دهد. ما بزرگ‌ترین نقطه ضعف مکانیسم ماشه را برای طرف اروپایی حل می‌کنیم و تازه امتیاز هم به طرف مقابل می‌دهیم. پس به‌هیچ‌وجه و تحت هیچ شرایطی، حتی در شرایطی که ماشه فعال شود، جلوگیری از فعال‌سازی ماشه به بهانه تمدید، معقول نیست.»

ددلاین ماشه؛ فرصتی برای تعیین‌تکلیف ایران
شاکری در مورد اینکه چه راه‌حل‌های حقوقی پیش روی ما قرار دارد، گفت: «یک راه‌حل‌ حقوقی وجود دارد که الان وزارت خارجه روی آن متمرکز است و چین و روسیه با آن همراهی دارند. کسانی در حوزه حقوق بین‌الملل معتقدند این راه‌حل به لحاظ حقوقی، کارکرد دارد. اگر به این فکر می‌کنیم که مکانیسم ماشه نباید اعمال شود اما بهای آن نیز نباید تمدید باشد، پس باید چه کنیم، پاسخ این است که ماشه یک حسن دارد و آن هم این است که ددلاینی برای تصمیم‌گیری همه طرف‌ها ازجمله طرف ایرانی فراهم می‌کند. طرف ایرانی که اساساً رویکردش به تأخیر انداختن و از این ستون به آن ستون فرج است و اگر ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست به دست هم دادند، ددلاینی برایش مشخص می‌شود. پیشنهاد من این است که به جای آنکه بکوشیم برای مکانیسم ماشه و در دل مکانیسم ماشه، راه‌حلی ببینیم مثل گفت‌وگو با اروپا، از این ددلاین برای تعیین‌تکلیف خودمان استفاده کنیم.»

سه سناریو مقابل ماشه
شاکری معتقد است سه سناریو پیش روی ایران قرار دارد که تنها یک سناریو قابل تحقق است و توضیح داد: «سه سناریو مقابل ایران وجود دارد که باید یکی از این سناریو‌ها را انتخاب کند. این سه مانع‌الجمع هستند و با یکدیگر قابل انجام نیستند. هم قوت و ضعف دارند، هم می‌توانند عقلایی یا غیرعقلایی باشند، البته اگر شما الزاماتی را رعایت کنید. سناریوی اول این است که دنبال توافق با آمریکا نباشید. شکلی از کنترل تنش داشته باشید. شکلی از بی‌اثرسازی تحریم‌های طرف مقابل داشته باشید که ممکن است شامل مذاکره با آمریکایی‌ها هم بشود اما توافق با آمریکا را به عنوان ستون اصلی نیاز ندارد. چنین سناریویی نیازمند تغییرات جدی در داخل اقتصاد ایران است. نیازمند تغییر جدی در شکل همکاری ایران با روسیه و چین و بردن آن به خارج از دور زدن تحریم و معافیت‌های تحریم است. نیازمند انجام کار‌هایی است که در 13سال گذشته انجام ندادیم که به صورت خلاصه به آن‌ها خنثی‌سازی تحریم و پرهیز از دور زدن تحریم می‌گوییم. این اقدام شدنی است. باید در این مورد تصمیم بگیریم و ریل‌گذاری آن را آغاز کنیم. آغاز کردن ریل‌گذاری به دلیل آنکه نمایه‌های مشخصی هم برای ایران، روسیه، چین و آمریکا وجود دارد تا 30 آگوست شدنی است. گزینه دیگر، توافق با آمریکا از طریق شریک دارای وزن یا شریک ضامن است. این هم ویژگی و الزامات خودش را دارد و می‌تواند یک انتخاب باشد، اما الزاماتی دارد که می‌تواند زودتر انجام شود. چون بیرون نظم جدید در حال متبلور شدن و منجمد شدن است هر مقطع زمانی، هر ددلاینی در حوزه جنگ‌های تعرفه و سیاست داخلی آمریکا، در این موضوع اثر می‌گذارد. سومین حالت توافق با آمریکا از طریق مذاکره مستقیم یا مذاکره غیرمستقیم به وسیله میانجی غیرمؤثر یا میانجی غیرضامن است. این مسیر هم غیر از مسیری است که در عمان و ایتالیا طی کردیم و اساساً نیازمند شکل متفاوتی از نگاه است. مدل برجامی که در عمان و رم استفاده شد، کارکرد ندارد و باید مدل متفاوتی شبیه به نوع نگاه آمریکایی‌ها به جنگ تعرفه‌ای برای آن‌ها ایجاد شود. اما به هر صورت انتخاب هرکدام از این‌ها باید تا پیش از 30 آگوست انجام شود. زمانی که یکی از آن‌ها را انتخاب کردید، موضوع مکانیسم ماشه و نوع پاسخ شما، به چیزی ذیل این تبدیل می‌شود و شما در مورد اول یک مدل پاسخ دارید. در مدل دوم، پاسخ دیگری دارید و در مدل سوم هم پاسخی دیگر دارید. پیشنهاد من این است که درباره ددلاینی که به جبر روزگار برای ما ایجاد شده، در یک جلسه شورای عالی امنیت ملی و دفاع که اکثر اعضای آن مشترک هستند، تصمیم گرفته شود. پیام‌های عملیاتی و کارکردی مشخص در این حوزه‌ها داده شود. به بازی‌های قبلی برنگردیم و سعی کنیم دو امتیاز هسته‌ای به اروپا بدهیم و بگوییم که ماشه تمدید بشود یا نشود. یک بار هم که شده زمان‌مند و واقع‌گرا با موضوع برخورد کنیم.»

تحلیل دوم

ساسان کریمی: مشروعیت قائل نشدن برای اروپا یک ابزار است
 

 ساسان کریمی، کارشناس مسائل بین‌الملل معتقد است در شرایط فعلی، طبیعتاً این امکان فراهم نیست که شش قطعنامه ایران ملغی شود اما با توجه به اینکه فعال‌سازی ماشه، تنهاکارت اروپایی‌هاست و در صورت خرج کردن آن دیگر کارتی برای استفاده ندارند، در به‌کارگیری آن، احتیاط خواهند کرد. کریمی معتقد است تصویب قطعنامه‌ای که نه به طور ضمنی، تعویق ماشه را در خود داشته باشد اما شرایط را برای به تعویق انداختن آن فراهم کند، می‌تواند تنها مطلوب ممکن در این شرایط باشد و البته شرط ضمنی آن این باشد که ایران در مقابل این وضعیت، سکوت حاکی از رضایت ایفا کند و خودش مستقیماً در تصویب این قطعنامه ورود نکند. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را از نظر می‌گذرانید. 

مطلوب ممکن، زیر سؤال بردن مشروعیت اقدام اروپایی‌هاست
کریمی در مورد اینکه، سناریوی مطلوب پیشروی ایران چیست، گفت: «طبیعتا سناریوی مطلوب این است که ماشه اجرا نشود و قطعنامه‌های شش‌گانه سازمان ملل برای همیشه ملغی شود اما احتمالاً این مطلوب، ممکن نیست. اقداماتی که ممکن است انجام شود کار حقوقی و سیاسی است به این معنی که مشروعیت اقدام اروپایی‌ها را زیر سؤال ببریم که ممکن است، اما خیلی مفید نیست و درواقع مانع آن‌ها نمی‌شود. نکته دوم همکاری کردن با چین و روسیه و دیگر اعضای غیردائم شورای امنیت است که بتوانند در اصل وجاهت سه کشور اروپایی تشکیک کنند و اینطور جا بیندازند که وجاهت آن‌ها در برجام به عنوان شریک آنقدر نیست که بتوانند در سازوکار مکانیسم ماشه تشکیک کنند، اما به‌نظر می‌رسد که چین و روسیه آمادگی ندارند که از ایران، پشتیبانی کنند. دلیلی هم ندارد که پشتیبانی کنند، چون ایران را در کنار خودشان می‌بینند و ایران انتخاب‌های متنوعی در سیاست خارجی‌اش ندارد، آن‌ها هستند که تعیین می‌کنند با چه هزینه‌ای با ایران شراکت و کار کنند. بنابراین دلیلی نمی‌بینند، بیش از این هزینه دهند. گزینه دیگر این است که مکانیسم ماشه به تعویق بیفتد. به تعویق افتادن آن به واسطه آنکه اروپایی‌ها کارت آخرشان است و اگر از آن استفاده کنند، دیپلماسی هسته‌ای برای آن‌ها تمام می‌شود، همچنین می‌شود از ضعف و انزوای اروپایی‌ها استفاده کرد، منتها نه در این قالب که تمدید شود، می‌تواند در قالب قراردادنامه تازه‌ای بخش بازگشت‌پذیری قطعنامه 2231 برای همه طرف‌ها باقی بماند، اما نه اینکه آمریکا بتواند اسنپ‌بک را اجرا کند، اما ناظر به قطعنامه 2231 می‌توان، قطعنامه جدیدی در شورای امنیت مصوب کرد که بدون اینکه حالت تمدید داشته باشد، این روند و ضرب‌الاجل ادامه پیدا کند، چون حالت ملغی شدن شش قطعنامه، برای فضای سیاسی که به وجود آمده است، امکان‌پذیر نیست.»

ایران می‌تواند در مقابل تصویب قطعنامه برای ماشه، سکوت حاکی از رضایت داشته باشد 
کریمی در مورد اینکه با توجه به شرایط فعلی کشور، چقدر تصویب این قطعنامه مطلوب است، توضیح داد: «این کار نیاز به توافق با ایران ندارد و در قالب شورای امنیت انجام می‌شود، چون موضع‌مان این است که سه کشور اروپایی مشروعیت لازم را به واسطه عدم ایفای تعهداتشان ندارند که به لحاظ حقوقی نیز صحیح است اما این برای ما دشوار است که به یک توافق تن دهیم و موضع‌مان را بشکنیم اما ایران می‌تواند سکوت کند و طرفین اروپایی، در توافق با آمریکا و چین و روسیه و دیگر کشور‌های شورای امنیت که علی‌القاعده موانع زیادی نیستند، بتوانند قطعنامه جدیدی را مصوب کنند، نیازی هم به توافق با ایران نیست. این توافق در دسترس است، ایران نیز می‌تواند در رایزنی غیررسمی خود موافقتش را بدون اینکه موضعش تغییر کند، اعلام کند و سکوت حاکی از رضایت داشته باشد. به‌نظر نمی‌رسد از این منظر از طرف اروپایی‌ها مشکلی وجود داشته باشد، ایران هم نمی‌خواهد موضع سیاسی‌اش را تغییر دهد، اینکه ترامپ لحظه آخر بخواهد برای اینکه اروپایی‌ها را شرمسار کند و نخواهد آن‌ها چنین کارتی داشته باشند و آن را ادامه دهند، ممکن است با کارشکنی ترامپ و روسیه مواجه شود، روسیه به خاطر نزاعی که با اوکراین دارد و ترامپ هم از این جهت که با اروپایی‌ها مشکل شخصی دارد و می‌خواهد با اروپا در معادلات بین‌المللی نقش‌آفرینی جدی کند، ممکن است تلاش اروپایی‌ها را برهم بزنند.»

مشروعیت قائل نشدن برای اروپا اثر اجرایی ندارد اما یک ابزار است
کریمی در پاسخ به این سؤال که عدم مشروعیت قائل شدن برای اقدام حقوقی اروپا، چقدر می‌تواند اثر‌گذار باشد، گفت: «در اجرا مؤثر نیست اما در مشروعیت‌زدایی مهم است، از این جهت مهم است که موضع سیاسی اروپایی‌ها در موضع ضعف قرار دارد و آن‌ها در مشروعیت و بازیگری سیاسی‌شان، مشکل هویتی دارند و دقیقاً باید از این نقطه‌ضعف استفاده کنند، همین که تصمیم می‌گیرند از اسنپ‌بک یا تمدید ماشه و پیشنهاد‌های دیگر استفاده کنند به خاطر اضطراری است که در آن قرار دارند. در روابط بین‌الملل، روش‌های مختلفی به کار می‌گیرید در بعد سیاسی و حقوقی یک اقدام انجام می‌دهید، در بعد اجرا یک اقدام انجام می‌دهید، به‌نظر می‌آید از جهت اجرا، مطلوب ممکن مصوب کردن قطعنامه جدید باشد اما در مورد موضع حقوقی و سیاسی کشور باید گفت _که رأی دیوان عالی بین‌المللی است که در ماجرای آفریقای جنوبی، رأی مشورتی صادر شد که کسی نمی‌تواند توافقی را اجرا نکند و از بند‌هایی که به نفع خودش است شامل بند‌های حل و فصل اختلافاتش، استفاده کرده و بهره‌مند شود، بر این اساس با ارجاع به این موضوعات می‌توان موضع حقوقی دقیقی گرفت. در حقوق بین‌الملل شما موضع نمی‌گیرید که اجرا شود، اما آن را ر‌ها نمی‌کنید، حقوق بین‌الملل، تأثیر خودش را دارد، موضوعات عملکردی و لابی‌ها، ابزار‌های خودشان را دارند که ما دست پری نداریم اما باید در ابعاد و با ابزار‌های مختلف، استفاده خودمان را داشته باشیم.»

فرهیختگان