۲۱ تير ۱۳۹۱ - ۰۸:۴۴
سرباز صفر جنگ نرم

نزدیک شدن‌ماه‌رمضان‌چه‌مزه‌ای‌را‌به‌یاد‌ما‌می‌آورد؟

فکر می کنم یکی از مزه هایی که پیش خیلی از ماها در ماه رمضان جلوه دارد مزه شیرین زولبیا و بامیه ماه رمضان است که شاید بدون آن ماه رمضان برای ما دیگر ماه رمضان نباشد؛
کد خبر : ۷۰۷۶۶
به گزارش سرویس وبلاگ صراط،حسین ابراهیمی نویسنده وبلاگ سرباز صفر جنگ نرم در آخرین به روز رسانی وبلاگ خود نوشته است:

ماه مبارک رمضان برای ما بچه مسلمان ها یک ماه بسیار خاص است،که سرشار از شیرینی ها و مزه های مختلف است،اما باید دید کدام مزه از این ماه عزیز بیشتر در کام ما مانده و با نزدیک شدن به این ماه یاد کدام جلوه از این ماه مبارک می افتیم؟

جواب این سوال به ما نشان خواهد داد که عمق استفاده ما از این ماه معنوی چقدر بوده است؟ و نیز گرایش وجودی ما به سمت چیست و باید به کدام سمت سوقش بدهیم؟

فکر می کنم یکی از مزه هایی که پیش خیلی از ماها در ماه رمضان جلوه دارد مزه شیرین زولبیا و بامیه ماه رمضان است که شاید بدون آن ماه رمضان برای ما دیگر ماه رمضان نباشد؛ افطاری های آنچنانی و سفره ها و مهمانی های مختلف و جاهای مختلفی که افطاری های رنگارنگ می دهند و ما هم گاهی تا حد انفجار در سر سفره افطاری از خجالت شکممان در می آییم و این هم یکی از تصورات شیرین افراد است.

وعده سحری هم مزه خاصی دارد چون در غیر این ماه اغلب در آن ساعت خاص کسی چیزی نمی خورد آن هم بدان شکل که مثل یک مسابقه تا دقیقه آخر و لحظه آخر که اذان می شود می خوریم و می آشامیم آنهم خوردنی همراه با نوای ملکوتی دعای سحر که اینهم یکی از مزه های بیادماندنی ماه مبارک برای ماست.

البته بعضی در طول روز یا بعد از افطار ساعتی را در محضر قرآن سپری می کنند و بعضی دیگر هیچکدام از سریال های بعد از افطار را از دست نمی دهند و تا سه چهار ساعت بعد از افطار لحظات مفرح و سرگرم کننده ای را پای تلویزیون سپری می کنند.

شبهای قدر هم که برای بعضی تنها شبهای معنوی سال است از ویژگیهای منحصر به فرد این ماه است،آهان خواب بعد از سحری را فراموش کردم که خیلی می چسبد و کارها و ادارات هم که با چند ساعت تاخیر در ماه مبارک شروع می شوند و این هم خب خاطره خوبی است.

اما سوال اینجاست که آیا این همه آن مزه هایی است که خدای مهربان می خواهد از این ماه عزیز در کام ما بماند؟ خیلی کم می شود یا شاید نشود آنکه ما یکبار خودمان هنگام سحر دعای پر معنای سحر را بخوانیم و زمزمه کنیم یا اینکه یک وقت مجزا و معین را جدا از زمانی که بعد از سحری خوردن گاهی تا اذان می ماند و کرایه خوابیدن نمی کند و به ناچار رو به نماز و دعا می آوریم! وقتی مخصوص و مجزا برای دعا و راز و نیاز سحر قرار دهیم.

دلمان چقدر به معنای واقعی به قرآن نزدیک می شود و در بهار قرآن بهاری می گردد دیگر آنکه جدا از نخوردن و نیاشامیدن که ملزمات روزه است چقدر رفتار و اخلاقمان در این ماه تغییر می کند و بو و مزه الهی می گیرد؟

نمازمان اغلب در این ماه بصورت استثنا از همه سال آن هم در بیشتر در مورد نماز صبح اول وقت خوانده می شود اما هنگام افطار چه؟

آیا واقعا مزه های الهی و خدایی این ماه خاص و استثنایی برای ما جلوه بیشتری دارد یا خیر؟ اگر ندارد یا در حد و اندازه نام و شرف این ماه بزرگ نیست باید سعی کنیم که خود را در مسیر اصلاح قرار دهیم تا با نزدیک شدن به معنویات این ماه واقعا به هدفی که خداوند از قرار دادن این ماه برای ما داشته برسیم و بر طبق آن آیه قرآن که هدف صوم را بیان می فرماید متقی شویم و در عید فطر سرور الهی داشته باشیم از پاک شدن و رسیدن به فطرت و خدا...