به گزارش صراط به نقل از خبرآنلاین فرزند رئیسجمهور و مشاور رسانهای دفتر ریاستجمهوری اخیراً یادداشتی با عنوان «پدافند چندلایه نهاد ریاستجمهوری» منتشر کرده که در آن با جزئیات، روند تصویب لایحه «مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی» را افشا کرده است.
یوسف پزشکیان در ابتدای این متن تأکید میکند که دیدگاههای مطرحشده، نظر شخصی اوست و بدون اطلاع یا هماهنگی رئیسجمهور نوشته شدهاند. او در ادامه مینویسد که این لایحه بدون حضور و مشارکت جدی جامعه، رسانهها، حقوقدانان یا خبرنگاران تدوین و تصویب شده است.
اما شاید مهمترین بخش یادداشت، جایی است که او از ناهماهنگی جدی میان بخشهای مختلف دولت سخن میگوید. پزشکیان با اشاره به درگیر بودن ۹ لایه تصمیمگیری از شورای عالی فضای مجازی و قوه قضائیه تا کمیسیونهای دولتی، هیئت دولت، دفتر ریاستجمهوری و در نهایت رئیسجمهور، مینویسد: «در دولت، لایحهای تصویب شده که نه خوانده شده، نه نقد شده، و نه به جامعهای که هدف آن است، پاسخی داده شده.»
بخش مهمی از نقد یوسف پزشکیان، متوجه دبیرخانه دولت و دفتر ریاستجمهوری است؛ لایههایی که باید تمام نامهها و لوایح را پیش از رسیدن به رئیسجمهور مطالعه، اصلاح یا در صورت لزوم رد میکردند.
او میگوید در مورد همین لایحه «مقابله با انتشار محتوای خلاف واقع»، این بخشها یا اصلاً متن لایحه را نخواندهاند یا اگر خواندهاند، هیچ ایرادی به آن نگرفتهاند و مستقیماً آن را برای امضای رئیسجمهور ارسال کردهاند.
انتشار چنین یادداشتی از سوی فرزند رئیسجمهور، نشانهای از آن تلقی میشود که مسعود پزشکیان قصد یک «خانهتکانی جدی» در دولت دارد و با روندهای موجود در دفترش موافق نیست.
اختلافات پنهان در پاستور
پیشتر نیز خبرهای ضدونقیضی از اختلاف جریانهای مختلف در نهاد ریاستجمهوری منتشر شده بود. حذف چهرههای کلیدی دولت، از نفوذ و نقش لیدرهای پشت پرده در تغییرات خبر میدهد.
در فروردین امسال دو عضو مهم کابینه پاستور را ترک کردند، عبدالناصر همتی (وزیر اقتصاد) با استیضاح برکنار شد و محمدجواد ظریف (وزیر امور خارجه) با فشار تندروها و به گفته خودش «به توصیه رئیس قوه قضائیه» استعفا داد.
در ظاهر، عوامل بیرونی باعث رفتن این دو شدند؛ اما خیلی زود شایعاتی از نقش نیروهای درونی دولت منتشر شد.
جعفر قائمپناه؛ رحیممشایی دولت پزشکیان؟
واکنش جعفر قائمپناه، معاون اجرایی رئیسجمهور، به استعفای ظریف، ماجرا را آشکارتر کرد. او در جمع خبرنگاران، با لحنی که شادیاش را نمیتوانست پنهان کند، گفت: «هیچ کس در دولت شرایط شبیه به ظریف ندارد.»
این واکنش کافی بود تا نگاهها به سمت قائمپناه برود. گزارشهایی منتشر شد که نشان میداد او نه تنها در کنار رفتن ظریف نقش داشته، بلکه در حذف گزینههای وزارت اقتصاد نیز تأثیرگذار بوده است.
قائمپناه در کنار گذاشتن علی طیبنیا و عدم حمایت از ماندگاری همتی نیز نقش داشته.
این روایتها به همینجا ختم نشد؛ گفته شد عدم حضور محمدجواد آذری جهرمی – وزیر ارتباطات دولت روحانی که در روزهای آغازین کاندیداتوری پزشکیان نقش مهمی در کمپین انتخاباتی او داشت – هم زیر سر قائمپناه بوده است.
جهرمی بعدها گفت: «برای معاونت اجرایی با من صحبت کردند و من هم تأیید کردم، اما بعد نمیدانم چه شد که آقای قائمپناه را انتخاب کردند.»
برخی رسانهها حتی پا را فراتر گذاشته و قائمپناه را با اسفندیار رحیممشایی در دولت احمدینژاد مقایسه کردهاند و معتقدند او نفوذی مشابه در دولت پزشکیان دارد.
محمدرضا عارف؛ ضلع دیگر قدرت
قائمپناه تنها چهره پرنفوذ پاستور نیست. محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور، نیز یکی از قطبهای اصلی نهاد ریاستجمهوری است. در برخی پروژهها، او با ضلع بزرگتر یعنی قائمپناه همسو بوده؛ از جمله در حذف ظریف.
تذکر «جعفر ول کن» و پیامهای پشت پرده
نقش این چهرهها ابتدا در چینش کابینه آشکار بود؛ اما حالا تا جایی پیش رفته که به لوایح و قوانینی رسیده که مستقیماً زندگی مردم را تحت تأثیر قرار میدهد.
در همین فضا بود که مسعود پزشکیان در یک جلسه دولتی، رو به معاون اجرایی خود گفت: «جعفر، ول کن.»
جعفر ول کن»، تنها تذکری برای جلوگیری از رفتار چاپلوسانه معاون اجرایی رئیس جمهور نبود؛ این تذکر را باید در ادامه یادداشت یوسف پزشکیان تفسیر کرد.