پنجشنبه ۰۹ مرداد ۱۴۰۴ - ساعت :
۰۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۷
انتقال از "سیستم بر محور قهرمان" به "سیستم قهرمان‌ساز"

بی تاثیری فقدان شخصیت ها بر استحکام نظام اسلامی

بی تاثیری فقدان شخصیت ها بر استحکام نظام اسلامی
در ایران، معادله متفاوت است. در جمهوری اسلامی، رهبر نه فقط یک شخص، بلکه نهاد است؛ و این نهاد حاصل چهار دهه فرآیند عمیق، دقیق و پیچیده نهادینه‌سازی اقتدار، مدیریت انتقال مشروعیت و شبکه‌سازی نهادی در ساختارهای سیاسی، امنیتی و اجتماعی است. فقط در یک مورد خاص شاهد آن هستیم که مجلس شورای اسلامی عمدتا نماینده واقعیت ها و تغییرات اجتماعی، شورای نگهبان به طور خاص نماینده آرمان های ثابت نظام و مجمع تشخیص مصلحت نظام نمایانگر آرمان گرایی واقع بینانه است. آری، چنین است شاهکار امام راحل در نهادسازی.
کد خبر : ۷۰۷۰۵۴

به گزارش صراط در بسیاری از نظام‌های سیاسی، ثبات و انسجام نظام تا حد زیادی به بقای شخص رهبر یا رئیس‌جمهور وابسته است. به‌ویژه در کشورهایی که هنوز فرآیند نهادینه‌سازی سیاسی کامل نشده یا ساختار قدرت بر مدار کاریزمای فردی می‌چرخد، ترور یا حذف رهبر می‌تواند به فروپاشی، هرج‌ومرج یا خلأ استراتژیک منجر شود. به‌عنوان مثال:

در ترکیه، اگر جنگی بزرگ درگیرد و رئیس‌جمهور آن (مثلاً رجب طیب اردوغان) ترور شود، کل ساختار سیاسی و نظامی به دلیل وابستگی شدید به رهبری شخصی او با شوک و بحران جدی مواجه خواهد شد. چرا که بخش زیادی از سیاست‌گذاری‌ها، انسجام اجتماعی و حتی اقتدار بین‌المللی ترکیه بر محور قدرت فردی و کاریزمای اردوغان است.

در اسرائیل نیز حذف ناگهانی نتانیاهو در بحبوحه جنگ، موجب اختلال جدی در سیستم فرماندهی و سیاست‌گذاری خواهد شد؛ به‌ویژه در ساختاری که مبتنی بر اجماع ملی نیست و تضادهای حزبی پررنگ است، نبود او به سقوط تصمیم‌ های جنگی و روند فعلی منجر می‌شود.

اما در ایران، معادله متفاوت است. در جمهوری اسلامی، رهبر نه فقط یک شخص، بلکه نهاد است؛ و این نهاد حاصل چهار دهه فرآیند عمیق، دقیق و پیچیده نهادینه‌سازی اقتدار، مدیریت انتقال مشروعیت و شبکه‌سازی نهادی در ساختارهای سیاسی، امنیتی و اجتماعی است. فقط در یک مورد خاص شاهد آن هستیم که مجلس شورای اسلامی عمدتا نماینده واقعیت ها و تغییرات اجتماعی، شورای نگهبان به طور خاص نماینده آرمان های ثابت نظام و مجمع تشخیص مصلحت نظام نمایانگر آرمان گرایی واقع بینانه است. آری، چنین است شاهکار امام راحل در نهادسازی.

از امام تا رهبری؛ مسیر نهادسازی رهبری

اگر در دهه‌ اول انقلاب، امام خمینی (ره) ستون اصلی نظام بود، در دهه‌های بعدی، آیت‌الله خامنه‌ای با نبوغ سیاسی و صبر راهبردی، این اقتدار را نهادینه کرد. به‌گونه‌ای که حتی اگر امروز -در بدترین سناریو ممکن- حادثه‌ای برای ایشان رخ دهد، نظام جمهوری اسلامی می‌تواند ساختار، دستور کار و روحیه انقلابی خود را حفظ کند.

این به معنای انتقال موفقیت‌آمیز از "سیستم بر محور قهرمان" به "سیستم قهرمان‌ساز" است.

به بیان مصداقی تر، شورای نگهبان، مجلس خبرگان، ستاد کل نیروهای مسلح، سپاه، بسیج و نهادهای فرهنگی و اجتماعی به‌صورت داوطلبانه، ایمانی، فکری و شبکه‌ای در خدمت یک گفتمان قهرمان و نه قهری قرار دارند:

مشروعیت رهبری نه صرفاً از محبوبیت شخص، بلکه از پیوندهای قانونی، تاریخی، دینی و کارکردی با ملت نشأت می‌گیرد. به این سان، در فقدان یک عنصر، سایر عناصر قادر به ادامه مسیرند.

این شاهکار تاریخی رهبری آیت‌الله خامنه‌ای است که با الهام از امام خمینی، جمهوری اسلامی را ضمن و حین حفظ انقلاب‌گری به مرحله دولت‌سازی و سپس به مرحله تمدن‌سازی شبکه‌ای سوق داد.

لازم به ذکر است که حتی در سال‌ پیروزی انقلاب اسلامی اگر امام راحل از دنیا می‌رفت نیز انقلاب اسلامی تداوم می‌یافت. بنابراین نمی‌توان مسأله استمرار و راز تکامل انقلاب اسلامی را به نهادسازی تقلیل داد، بلکه این جوهره‌ حقانی و حقیقت برین انقلاب اسلامی به منزله یک رخداد است که آن را از دموکراسی‌های رایج نیز باثبات‌تر خواهد ساخت.

در واقع، اگر بخواهیم از منظر تطبیقی و راهبردی به مسئله بنگریم، تفاوت ایران با سایر نظام‌ها، در نسبت میان «فرد»، «نهاد» و «گفتمان» نهفته است. در بسیاری از کشورهای غرب آسیا، دولت‌ها حول شخصیت رهبران ساخته می‌شوند. سقوط رهبر، معادل با هرج‌ومرج است. از قذافی در لیبی گرفته تا صدام در عراق، همگی نشانه‌هایی از فقدان نهاد و گفتمان مستقل‌اند.

قابل تأکید است در اسرائیل انسجام جنگی تا حد زیادی وابسته به فرماندهی اقتدارگرا است. حذف آنها، نه فقط تزلزل فرماندهی، بلکه فروپاشی روانی و تردید در هدفمندی جنگ را پدید می‌آورد. 

در ترکیه نیز قدرت بیش از حد متمرکز در دستان رئیس‌جمهور، کشور را به یک دولت شخص‌محور بدل کرده است.

اما در جمهوری اسلامی، رهبری تنها محور اقتدار نیست، بلکه گره‌گاه عقلانیت نهادی و معنویت تاریخی است. به بیان دیگر شبکه‌ای از نهادهای متنوع با مشروعیت فقهی، انقلابی، حقوقی و مردمی، تداوم مسیر را تضمین می‌کنند. 

از این منظر، می‌توان گفت راز ماندگاری و انعطاف‌پذیری انقلاب اسلامی در ترکیب سه عنصر اساسی است: شخصیت الهام‌بخش، نهادسازی راهبردی و گفتمان معنوی فراشخصی. این سه‌گانه، ساختاری را پدید آورده که نه فقط در برابر ترور و فشار مقاوم است، بلکه در غیاب افراد نیز قادر به بازتولید معنا، سیاست و اقتدار است.

از این‌روست که جمهوری اسلامی، نه تنها از دموکراسی‌های غربی، بلکه از همه انقلاب‌های قرن بیستم نیز باثبات‌تر و ریشه دارتر جلوه می‌کند. انقلاب اسلامی تنها انقلاب تاریخ است که استحاله نشده و از ارزش‌های نخستین دست نکشیده، بلکه بالعکس، با گذشت زمان، ارزش‌های اولیه اش را مرتبا بازتولید کرده است.

منبع: الف