به گزارش صراط به نقل از تسنیم این روزها پیگیری تحولات سوریه، باز هم به یکی از مهمترین موضوعات جراید و رسانههای ترکیه تبدیل شده است. بسیاری از روزنامههای چاپ آنکارا، سخنان هاکان فیدان وزیر امور خارجه ترکیه را به شکل گستردهای بازتاب دادند. او یک بار دیگر شبه نظامیان کُرد «قسد» را تهدید به مقابله نظامی کرده و از آنان خواسته تا در ارتش سوریه ادغان شوند.
در همین حال، دولت باغچلی رهبر حزب حرکت ملی گرا و شریک سیاسی اردوغان، به این اشاره کرده که مذاکرات صلح بین دولت و پ.ک.ک با مانعی جدی روبرو شده که همانا عدم پایبندی مظلوم عبدی فرمانده شبه نظامیان «قسد» برای ادغام در ارتش تحت امر جولانی یا احمد الشرع است.
اما همزمان با این موضوعات، برخی از تحلیلگران قدیمی ترکیه به مسائل دیگری درباره حملات رژیم صهیونیستی به سوریه اشاره کرده و یک بار دیگر، از نقش پیچیده و موذیانه آمریکا یاد کردند.
احمد خاقان سردبیر روزنامه حریت و از نویسندگان نزدیک به شخص اردوغان نوشته است: «تام باراک سفیر آمریکا در آنکارا و نماینده ویژه ترامپ در پرونده سوریه، آن قدر زیبا صحبت میکند و درباره ترکیه حُسن نظر دارد که آدم را دچار شک و شبهه میکند. ممکن نیست و نباید یک دیپلمات آمریکایی تا این اندازه با ترکیه خوب باشد. این باورکردنی نیست».
خاقان در این بیان کنایی، به این موضوع اشاره کرده که در بخش آشکار صحنه، تام باراک به خاطر حمایت از ترکیه و حمایت از تمامیت ارضی سوریه، از سوی مقامات صهیونیستی مورد غضب قرار گرفته و منفور است. اما چنین چیزی واقعیت ندارد و نوعی توافق در پشت صحنه در جریان است.
آیا آمریکا ترکیه را فریب داد؟
طی ماههای گذشته، رسانههای ترکیه همواره به شکل مستقیم، به این اشاره کردهاند که این کشور، کنشگر برجسته و تعیینکننده در پرونده سوریه بوده و جولانی یا حمد الشرع، صرفاً در سایه تمهیدات زیرکانه اردوغان، بر دمشق مسلط شد و قدرت را در دست گرفت.
اما فهمی کورو از تحیلگران قدیمی نزدیک به عبدالله گل، آشکارا از این موضوع صحبت کرده که همه چیز زیر سر آمریکا بوده و برخلاف آن چیزی که وانمود میشود، جولانی یا الشرع، توسط اردوغان برکشیده نشده و برگزیده خود آمریکاییها است.
کورو نوشته است: «حالا همه متوجه شدهاند که حال و هوای سوریه عوض شده و تحولات در این کشور، به نفع آنکارا پیش نمیرود. نمیدانم ترکیه در روند جدید، تا چه حد یک بازیگر تحولآفرین است و احیاناً در جهان تغییری ایجاد میکند یا نه. اما امیدوارم لااقل مسیر و جهت تحول را پیشبینی کند. تصور عمومی این است که پس از سقوط بشار اسد در سوریه، احمد الشرع به عنوان فرد مطلوب آنکارا به قدرت رسید. اما دلایل بسیاری وجود دارد که اثبات میکند، ترکیه در این میان، یک عامل مستقل و تعیینکننده نبوده است. به عنوان مثال، به اظهارت رابرت اس. فورد دیپلمات مشهور آمریکایی بنگرید که در ایستگاه آغازین ظهور بحران سوریه، سفیر آمریکا در دمشق بود. او حالا بازنشسته شده اما حالا در یک نهاد غیردولتی بریتانیایی که به عنوان میانجی در محیطهای درگیری عمل میکند، مشغول فعالیت است. او آشکارا اعلام کرده که پیش از سقوط اسد، بارها در ادلب، با جولانی دیدار کرده است. دستور ماموریت فورد در ادلب چنین بوده است: اقناع جولانی برای خروج از پسزمینه خروج تروریستی و ورود به صحنه سیاست رسمی!»
همچنین ارزیابی محتوای جلسه استماع سنا با شماره 119 نشان داده که دیپلماتها و جاسوسهای آمریکایی از سال 2018 میلادی، به دنبال بررسی این موضوع رفتهاند که آیا میتوان رهبران هیئت تحریر الشام را در ازای تعامل بشردوستانه و دیپلماتیک به سمت میانهروی سوق داد یا خیر.
به همین خاطر بود که دیپلمات ارشد باربارا لیف با آسودگی خاطر در سال 2024 میلادی به دیدار الشرع رفت و به او اطمینان داد که آمریکا، اوضاع سوریه را به دقت رصد میکند و انتظار دارد که هر چه زودتر ثبات در سوریه برقرار شود.
اظهارات دیگر تحلیلگران آمریکایی و ترکیهای، نشان دهنده این است که فورد، با درخواست موسسه انگلیسی اینترمدیت که مدتها روی «مسئله کردها» نیز کار کرده، با هماهنگی سیا و ام آی 6 به ادلب رفته و در آمادهسازی جولانی، نقشی را ایفا کرده که کاملاً محرمانه بوده و ترکیه در این بازی، جای خاصی نداشته است. نکته جالب اینجاست که همزمان با افزایش تنش آفرینی رژیم صهیونیستی در سویدا و دیگر مناطق سوریه، زمزمه این به گوش رسیده که کلر حجاج فرزند یک پدر مسلمان و یک مادر یهودی، هدایت اندیشکده انگلیسی مزبور را بر عهده بگیرد.
فورد چگونه به ادلب رفت؟
رابرت فورد، چندی پیش به اعضای شورای امور خارجه بالتیمور اطلاع داد که به شکل محرمانه، سه بار در ادلب، با جولانی یا احمد الشرع دیدار کرده است. او دو بار در سال 2023 و یک بار در ژانویه 2024 پس از سقوط رژیم اسد در دمشق، به ادلب رفته است.
فورد در مورد ارزیابیهای اولیه خود درباره جولانی، به این اشاره کرده که به زبان عربی با او صحبت کرده و متوجه شده که جولانی موضع ایدئولوژیک خود را نرمتر کرده و تمایل به مشی سیاسی عملگرایانه و استقبال از بازسازی نهادهای کثرتگرا دارد.
نکته جالب اینجاست که سخنان فورد به مذاق تیم فعلی جولانی در دمشق خوش نیامده و در تکذیب این اظهارات گفته شده «این جلسات با آقای فورد، خصوصی نبود. او همراه با صدها فرد دیگر به ادلب آمده بود و دستورالعملی برای بحث و دیدار رو در رو در میان نبوده است».
اما الشیبانی وزیر امور خارجه الشرع، پا را از این فراتر نهاده و گفته است: «سفر فورد صرفاً یک مأموریت نظارتی برای یادگیری از تجربه انقلابی ما در ادلبِ آزاد شده بوده و نه یک مداخله سیاسی».
اما اظهارات فورد با اظهارات جیمز جفری سفیر و فرستاده قبلی آمریکا همسو است که هیئت تحریر الشام و الجولانی را به عنوان «گزینه کمخطرتر» در میان بازیگران موجود در ادلب توصیف و اعلام کرده بود که امکان تعامل با او وجود دارد.
به باور تحلیلگران، اگر روایت فورد دقیق باشد، چنین چیزی به معنی دخالت محدود و غیرمستقیم آمریکا از طریق یک سازمان میانجی بریتانیایی، برای تبدیل الجولانی به یک بازیگر سیاسی قابل کنترل اشاره دارد. چرا که فورد، در وصف جولانی پس از دیدار نخست در ادلب نوشته بود: «الجولانی در حال آموختنِ مذاکره و امتیازگیری، نشان دادن خویشتنداری و دعوت به ارتباطات کثرتگرایانه است».
بررسی سوابق فورد نشان داده که او سابقه رسمی در سیا ندارد، اما هماهنگی دیپلماتهای بازنشسته با سازمانهای غیردولتی یا اندیشکدههای مرتبط با اطلاعات، غیرمعمول نیست. آن هم در شرایطی که موسسه انگلیسی مزبور، کارهای مشابهی را در کلمبیا، میانمار و سریلانکا انجام داده است.
در همین حال، جیمز جفری زمانی در اشاره به هیئت تحریر الشام گفته بود: «شما باید با واقعیتهای میدانی کنار بیایید». در نتیجه، میتوان چنین پیشبینی کرد که آمریکا جولانی را به عنوان یک «دارایی قابل مهار» یا وزنه تعادل در برابر نفوذ ایران، ارزیابی کرده است.
اما نکته مهم اینجاست که اظهارات فورد و جفری، عملاً لگدی زیر میز روایات دولت اردوغان میزند. چرا که رسانه های نزدیک به اردوغان، همواره تلاش کردهاند چنین روایتی را مطرح و فربه کنند که ترکیه برای حمایت از جولانی و آمادهسازی او به منظور حکمرانی در سوریه، در ادلب، از تمام ظرفیتهای آموزشی و اطلاعاتی سرویس امنیتی میت، استفاده کرده است.
ولی جدا از این روایت تبلیغاتی، قدرتهای غربی برای مذاکره مستقیم با جولانی، آنکارا را دور زدند و فورد را به ادلب فرستادند و چنین چیزی نشان دهنده بیاعتمادی آمریکا به ترکیه است. در نتیجه در شرایط فعلی نیز، مقامات ترکیه، در مورد رویکرد نهایی آمریکا با اقدامات نتانیاهو در سوریه، دچار نگرانی هستند.