به گزارش صراط «یک بانوی کوهنورد و دوچرخهسوار در پی حملات رژیم صهیونیستی به شهادت رسید» این خبری بود که بعد از آن جمعه خونین و آغاز یک جنگ تحمیلی 12 روزه در رسانهها پیچید. اما او که بود؟ در سکوت سحرگاه 23 خرداد در مجتمع سرو اساتید واقع در محله سعادت آباد تهران، قلب پدری زیر خاکستر و بیخبری به تپش افتاد، جستوجوی فرزندش را در میان خرابهها و شعلههای آتش آغاز کرد و سرانجام دردآورترین حقیقت عمرش را در دستان سرد صبح یافت. آوار آن شب، تنها بر جسم نجمه و خانوادهاش فرو نریخت؛ بلکه سنگینی آن بر قلبهای یک ملت سایه انداخت.
بهانهای ندارید؛ نه نظامی بود نه دانشمند، فقط عاشق وطن و زندگی بود
زهرا (نجمه) شمسبخش دختری سرشار از عشق به طبیعت، تحصیلکرده و چهرهای الهامبخش برای نسل جوان، اینبار نماد مظلومیت و بیدفاعی خانوادههای شد که خانهشان، هدف انتقام دشمن قرار گرفت. روایت نجمه، حکایت فروپاشی تمام بند و تبصرههای حقوق بشری است؛ مصداقی عینی از آنچه چگونه آتش تروریسم، فارغ از مرز و نشان، حتی عاشقان زندگی را بیرحمانه نشانه میرود.
روایتهای مختلفی از مجتمع سرو اساتید پس از حمله رژیم صهیونیستی در بامداد روز جمعه 23 خرداد تا امروز منتشر شده است. ساختمانی که شهید محمدمهدی طهرانچی آنجا مورد اصابت موشکهای اسرائیلی قرار گرفت و به همراه او همسر، چهار محافظ وی و تعدادی از همسایگانش به شهادت رسیدند. اما ما امروز، «نجمه» را روایت میکنیم، دختری که دوچرخهسواری، کوهنوردی و طبیعتگردی، همراه با روحیهای سرشار از وطندوستی، از او شخصیتی محبوب و الهامبخش برای نسل جوان ساخته بود. دختری که با خانوادهاش ساکن مجتمع سرو بود.
زهرا (نجمه) شمس بخش متولد 1369 در شهر اهواز بود. وی با تحصیلات مهندسی کامپیوتر و فعالیت در معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری، از چهرههای فعال و شناخته شده ورزشهای محیطزیستی در ایران محسوب میشد. او بسیاری از قلههای ایران را فتح کرده بود و به گفته اطرافیانش سرشار از شور و شوق زندگی بود.
پس از انتشار خبر شهادت وی در پلتفرم ایکس و سایر شبکههای اجتماعی، کاربران با انتشار پیامهایی احساسی، به این جنایت واکنش نشان دادند. یکی از کاربران نوشت: «نجمه فقط یک ورزشکار نبود، او دختر طبیعت ایران بود، که با دوچرخهاش جادهها را عاشقانه میپیمود.» کاربر دیگری نوشت: «بهانهای ندارید؛ نه نظامی بود، نه دانشمند؛ فقط عاشق وطن بود.» و دیگری نوشت: «برای رژیم اسرائیل فرقی نمیکند؛ اگر نتواند دانشمند را بزند، عاشق طبیعت را میزند. این است منطق سگ هار منطقه.» مجموعه این واکنشها، بازتاب خشمی است که به خاطر هدفگیری مستقیم غیرنظامیان در میان مردم ایران و وجدانهای بیدار شکل گرفت و تا به امروز نیز ادامه دارد.
ساعت 3:20 دقیقه بامداد روز جمعه 23 خرداد بود که همهچیز با یک انفجار مهیب آغاز شد؛ انفجاری که نهتنها آرامش یک خانواده را گرفت بلکه جامعه علمی کشور را در بُهت و اندوه فرو برد. چندین تن از دانشمندان هستهای کشور در منازل خود مورد اصابت موشکهای اسرائیلی قرار گرفتند و اکثر آنها به همراه همسران و فرزاندان خود به شهادت رسیدند. علاوه بر آنها، به علت شدت موج انفجارها؛ خانههای اطراف منازل این دانشمندان شهید نیز تخریب و تعدادی از ساکنین آنها اعم از زن و مرد و کودکان خردسال به شهادت رسیدند.
آنچه در ادامه میخوانید روایت مستقیم یکی از بازماندگان این حادثه است، پدر زهرا (نجمه) شمس بخش، «مسعود شمس بخش قائم مقام وزیرعلوم» که همسایه دیوار به دیوار شهید طهرانچی بودند، آن شب را اینگونه برای خبرنگار تسنیم توصیف میکند:
***
شرح حادثه به روایت پدر نجمه/ صدای انفجار و آغاز هولناک ماجرا
"به نظرم ساعت حدود 3 و 20 دقیقه شب بود که من با صدای انفجار و ریختن یک مقدار آوار روی خودم بیدار شدم. البته چون صدای انفجار شنیدم متوجه شدم که حمله شده است. خانمم اول فکر میکرد که زلزله آمده. از زیر آوار صدایش زدم، دیدم که یک چیزهایی رویش ریخته اما خداروشکر زنده است. گفتم کمکت کنم، گفت نه، برو دنبال بچهها.
ما در یک آپارتمان سهخوابه در طبقه شش ساختمان سرو اساتید واقع در میدان کتاب زندگی میکردیم. همسایه دیوار به دیوار ما آقای طهرانچی بودند. انفجار باعث شد که خانه ما هم تخریب بشود و آوار روی ما بریزد.
تلاش برای نجات خانواده
من دو دختر دارم؛ مریم و زهرا که او را در خانه نجمه صدا میکردیم. مریم دختر کوچکترم را صدا زدم، کمک خواست. بخشی از کمد و وسایل رویش افتاده بود. ساعت 3:20 دقیقه صبح و هوا کاملاً تاریک بود؛ آوار را کنار زدم و بلندش کردم. بعد متوجه شدم اتاق کلا پنجره ندارد و تخت و تشک تقریباً نیممتری از پنجره بیرون افتاده بود. هوا تاریک بود و واقعا خدا کمکم کرد، اگر بیاحتیاطی میکردم تشک به پایین طبقه میافتاد. خودم را به زور رساندم، وسایل را کنار زدم و بلندش کردم. زخمی شده بود، سوختگی و شکستگی داشت که وقتی به بیمارستان رفت مشخص شد.
جستوجو برای نجمه/هیچ صدایی نبود...
رفتم دنبال دختر دیگرم. هیچ صدایی نمیآمد. بین آوارها اتاقش را با توجه به سقف و ستونها حدس زدم چون دیگرهیچ دیواری نمانده بود. تمام آوارهای اتاق کوچک نجمه را جابهجا کردم و مدام صدایش میکردم. هیچ چیز از اتاق نمانده بود. عکسهای ساختمان را که نگاه کنید، متوجه میشوید دیوار و پنجرهای آنجا نیست.
تصاویر ارسالی خانواده شهیده «زهرا شمس بخش» به تسنیم از محل سکونتشان در مجتمع سرو پس از حمله رژیم صیونیستی
آتش و تلاش بیوقفه در میان دود و آوار
همسر و دختر کوچکترم را به پلههای اضطراری رساندم و مجدد به خانه برای پیدا کردن نجمه بازگشتم. آتش سوزی شدیدی شروع شد؛ مخزن گاز آتش گرفت. نیروهای آتشنشانی شروع به خاموش کردن آتش کرده بودند. دخترم را به بیرون از ساختمان بردند، اما همسرم از روی پله تکان نمیخورد و نگران دختر دیگرمان بود. مدام به ما هشدار میدادند که ساختمان را تخلیه کنیم چون احتمال فروریختن آن را مثل پلاسکو میدادند. اما من نمیتوانستم بدون نجمه از آنجا بروم، فکر میکردم جسد نجمه زیر آوار خانه مانده و میخواستم او را با خود ببرم.
لحظه تلخ شناسایی...
بعد از سه ساعت جستوجو، حدود ساعت شش و نیم صبح اعلام کردند که بدنی پایین ساختمان افتاده است. شدت انفجار انقدر زیاد بود که وسایل اتاق نجمه را کامل به بیرون از طبقه پرت کرده بود. نجمه نیز روی زمین محوطه افتاده بود و چون تشک روی آن افتاده بود، سه ساعت بعد او را پیدا کردند.
به مدیر ساختمان گفتم: لطف کن برو پایین و ببین کسی که پایین افتاده چه کسی است. او رفت، بررسی کرد و وقتی برگشت، گفت: متأسفانه پیکر متعلق به نجمه است و او به شهادت رسیده است.
شهیده نجمه دختری با شوق زندگی
نجمه فارغالتحصیل رشته نرمافزار IT بود و مدتی در موسسه فرهنگی-تحقیقاتی موسی صدر و همچنین در خیریه «دارالکرام» برای کمک به تحصیل کودکان بازمانده از تحصیل همکاری داشت. در موسسه «باشگاه اندیشه» نیز فعالیتهای مذهبی و اداره جلسات را بر عهده داشت.
علاقه به طبیعت و ورزش
همزمان، او عضو گروه کوهنوردی «سلام همنورد» بود و به دوچرخهسواری، کوهنوردی و طبیعتگردی علاقه فراوانی داشت. او فردی بسیار فعال و سرشار از شوق زندگی بود.
اقدامی وحشتناک و غیرقابل دفاع/ شهادت همسایگان و مظلومیت قربانیان
مورد هدف قرار دادن محل سکونت افراد، اقدامی وحشتناک و غیرقابل دفاع است و هیچ کجای دنیا نمیتواند از این حرکت دفاع کند؛ حتی اگر فرد دانشمند باشد، نباید در خانهاش هدف قرار گیرد. گناه این دانشمندان نظیر شهید طهرانچی، فقهی، ذوالفقاری، عباسی و ... چه بود؟ آنها درس خوانده بودند، استاد دانشگاه بودند و تدریس میکردند.
در حادثه مجتمع سرو 16 نفر از جمله آقای طهرانچی و همسرشان به شهادت رسیدند. گناه آنها چه بود؟ کدام مرجع در دنیا میتواند از این جنایت دفاع کند؟
ماهیت رژیم اسرائیل و نقض انسانیت
ماهیت این رژیم بر همین جنایات بنا شده است. این اقدامات مشابه حملات دو سال اخیر در غزه، لبنان و سوریه است. با وجود شعارهای حقوق بشری سازمانهای بینالمللی، هیچ اقدامی برای جلوگیری از این جنایات صورت نمیگیرد. آمار قربانیان در غزه به حدود 60 هزار نفر رسیده که عمدتاً زن و کودک بودهاند. این حملات با تمام اصول جنگی مغایرت دارد.
سازمانها و دولتها کمکی نمیکنند؛ باید با مخاطب قرار دادن افکار عمومی دنیا از طریق رسانهها، ظلمها را به گوش مردم رساند. انتشار هرچه بیشتر تصاویر و فیلمها از این حوادث میتواند در آگاهیبخشی جهانی مؤثر باشد. عدهای حتی این جنایات را محکوم هم نمیکنند و انگار دنیا کر و کور است.
وضعیت مجتمع سرو اساتید؟/ساختمان غیرقابل سکونتاست
ساختمان مجتمع سرو اساتید دیگر قابل سکونت نیست. طبقات ششم، پنجم و بخشی از طبقه هفتم تخریب شدهاند. سیستمهای تأسیسات، گرمایش، گاز و برق از بین رفتهاند. 48 خانواده در این مجتمع ساکن بودهاند. در حال حاضر نیز در حال بررسی مجمتع برای بازسازی و مقاوم سازی یا تخریب و ساخت دوباره آن هستند.
14 سال همسایگی با شهید طهرانچی/ جز خوبی چیزی ندیدیم
14 سال همسایه آقای طهرانچی بودیم. ایشان، همسر و فرزندانشان بسیار موجه، مؤمن و قابل احترام بودند. جز خوبی چیزی از آنها ندیدیم. فقدان ایشان ضایعهای بزرگ است. امیدوارم این اتفاقات برای هیچ جایی رخ ندهد و شاهد چنین حملاتی نباشیم. وظیفه رسانههاست که با انتشار هرچه بیشتر تصاویر و اطلاعات، این ظلمها را به گوش جهانیان برسانند چراکه از سازمانها و دولتهای دنیا کاری برنمیآید."
و در آخر...
حادثه تلخ و هولناک حمله به مجتمع سرو اساتید و دیگر منازل مسکونی تهران، نه فقط خانوادههای قربانی و جامعه علمی کشور را داغدار کرد، بلکه با هدفگیری مستقیم غیرنظامیان، هشداری دوباره نسبت به ماهیت بیرحمانه و بیقاعده رژیم صهیونیستی به جهانیان داد. روایت دلخراش زندگی و شهادت نجمه شمسبخش، دختری پویا و وطندوست که نمادی از حلقه ارتباط میان جوانان، طبیعت و ارزشهای انسانی بود؛ بُعد انسانی و مظلومیت این قربانیان را برای وجدانهای بیدار برجسته میکند.
در این حادثه دانشمندان و سرداران، خانوادهها و حتی کودکان بیدفاع هدف قرار گرفتند؛ گناهشان تنها این بود که عاشق علم، وطن و مشروعیت زندگی در مرز و بوم خود بودند. فاجعهای که نه قانون، نه اخلاق، و نه هیچ معیاری از انسانیت آن را توجیه نمیکند. تخریب خانهها و شهادت جمعی از مردم عادی و غیرنظامی، بازتاب روشنی از سیاست آشوب، ارعاب و بیاعتنایی به حقوق بشر رژیم صهیونیستی است، که شاهد بارز آن را سالهاست در فلسطین، سوریه و لبنان نیز میبینیم.
فقدان همه شهدایی که در جنگ 12 روزه از دست دادیم، ضایعهای جبرانناپذیر برای کشور است، اما خاطره نجمه و سایر شهدا، سرمشقی برای نسل جوان خواهد بود تا در مسیر عشق به وطن، علم و تعالی گام بردارند و اجازه ندهند این جنایات در هیاهوی رسانهای جهان گم شود.