به گزارش صراط ضرب المثلی است که می گوید؛ «از ترس عقرب جراره به مار غاشیه پناه میبرد»، این ضرب المثل مصداق این روزهای برخی در داخل کشور است که از ترس مکانیسم ماشه که پیش از این، آن را خطرناک نمیدانستند اما اکنون میگویند باید برای جلوگیری از اجرایی شدن آن مذاکره و امتیاز داد، شده است.
مکانیسم ماشه، روزی از سوی حامیان برجام بهعنوان نقطه قوت توافق معرفی میشد؛ اما اکنون همان مدافعان برجام، مکانیسم ماشه را تهدیدی میدانند که باید با مذاکرات مهار شود!
تهدید سه کشور اروپایی مبنی بر فعالسازی مکانیسم ماشه، این روزها به یکی از موضوعات مورد بحث در فضای سیاسی ایران تبدیل شده است. مکانیسمی که در نگاه اول به عنوان ابزار حل اختلاف در برجام طراحی شده بود، اما اکنون به ابزاری برای فشار به ایران بدل شده است؛ ابزاری که میتواند تحریمهای لغو شده را بدون نیاز به اجماع شورای امنیت بازگرداند.
ساختار و دام حقوقی مکانیسم ماشه
مکانیسم ماشه یا "Snapback Mechanism" سازوکاری در برجام برای بازگرداندن فوری تحریمهای سازمان ملل علیه ایران در صورت نقض تعهدات است. این سازوکار در بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام و بندهای ۱۱، ۱۲ و ۱۳ قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت مصوب سال ۱۳۹۴ است که اجازه میدهد در صورت «نقض اساسی» تعهدات برجام از سوی ایران، یکی از اعضای گروه ۱+۵ (آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه یا چین)، سازوکاری را فعال کند که بدون نیاز به رأیگیری در شورای امنیت سازمان ملل متحد، تمام تحریمهای پیش از برجام سازمان ملل علیه ایران بهطور خودکار بازگردد. البته با خروج یکجانبه آمریکا از برجام، این امکان از این کشور گرفته شده است.
به گزارش فارس، حجتالاسلام نبویان میگوید که مکانیسم ماشه عملاً برای ایران یک دام حقوقی است. به گفته این نماینده مجلس، برجام دارای پنج ضمیمه و ۳۷ بند است که بندهای ۳۶ و ۳۷ به سازوکار حل اختلاف میپردازد. این سازوکار، اگرچه ظاهراً برای رسیدگی به بدعهدی طرف مقابل طراحی شده، اما در عمل حتی در جایگاه شاکی هم به ضرر ایران تمام میشود.
نبویان توضیح میدهد که اگر اختلاف به شورای امنیت ارجاع شود، دیگر موضوع رأیگیری، بازگشت تحریمها نیست، بلکه ادامه تعلیق تحریمها به رأی گذاشته میشود و هر کشوری از جمله فرانسه و انگلیس میتواند با وتوی ادامه تعلیق، عملاً تحریمها را به صورت خودکار بازگرداند. حتی اگر ایران شاکی باشد، باز هم نتیجه همین است!
به گفته نبویان، این وضعیت شبیه خرید یک خودرو با بندی در قرارداد است که حتی اگر خریدار شکایت کند، مالکیت خودرو دوباره به فروشنده برمیگردد. او تأکید میکند: «ما به همه تعهداتمان عمل کردیم و این را گزارشهای ۱۵گانه آژانس هم تأیید کرد. اما طرف مقابل نه تنها به تعهداتش پایبند نماند، بلکه تحریمها را از ۶۰۰ مورد به بیش از ۳۰۰۰ مورد افزایش داد.»
تناقض برجامیها؛ از تمجید مکانیزم ماشه تا ترس از فعال شدن آن
در زمان امضای برجام در سال ۱۳۹۴، یکی از مهمترین محورهای مورد انتقاد از سوی کارشناسان مستقل و برخی چهرههای سیاسی، وجود «مکانیزم ماشه» (snapback) در متن توافق بود. منتقدان تأکید میکردند که این سازوکار، برخلاف ادعای برخی مذاکرهکنندگان، بهجای تضمین حقوق ایران، در واقع ابزاری برای اعمال فشار یکجانبه از سوی طرفهای غربی است و میتواند در شرایط خاص، تمامی تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل را بهسرعت بازگرداند، حتی بدون اجماع و صرفاً با درخواست یک کشور عضو برجام.
در مقابل، حامیان و برخی از اعضای تیم مذاکره کننده برجام، این مکانیسم را نشانهای از «هوشمندی حقوقی» توافق میدانستند و مدعی بودند که ایران با پذیرش این سازوکار، نه تنها چیزی از دست نداده بلکه عملاً جلوی استفاده غیرقانونی و دلبخواهی از تحریمها را گرفته است. به گفته آنان، روند بازگشت تحریمها پیچیده و طولانی است و به راحتی قابل فعالسازی نیست.
با گذشت زمان اما، تناقض در مواضع آشکار شده است. اکنون همان جریانها و افرادی که در گذشته از مکانیزم ماشه دفاع میکردند و آن را نقطه قوت برجام مینامیدند، در موضعی متفاوت قرار گرفتهاند و با هشدار نسبت به فعال شدن قریبالوقوع این سازوکار، خواستار آغاز مجدد مذاکرات و اعطای امتیازات جدید به غرب شدهاند.
این چرخش موضع، پرسشهای جدی درباره منطق حقوقی و دیپلماتیک آنها و میزان اعتمادپذیری چنین تحلیلهایی در جامعه و در ساختار تصمیمسازی کشور ایجاد کرده است.
وضعیت فعلی با بازگشت آن قطعنامهها خیلی فرق میکند؟
از منظر نبویان نماینده مردم تهران در مجلس، تهدید اروپا به فعالسازی مکانیسم ماشه، بیش از آنکه ناشی از نگرانی واقعی درباره فعالیتهای هستهای ایران باشد، ابزاری برای امتیازگیری و اعمال فشار است.
وی همچنین میگوید: «متأسفانه برخی در داخل کشور هم همین فضاسازی را انجام میدهند.
با کوبیدن بر طبل مکانیسم ماشه، فضای داخلی را به سمت ترس و عقبنشینی میبرند تا زمینه را برای امتیازدهی فراهم کنند.» نبویان این سیاست را یک اشتباه استراتژیک میداند و معتقد است که حتی بازگشت قطعنامههای شورای امنیت، به معنای وارد شدن ضربه جبرانناپذیر به ایران نیست. او صراحتاً میگوید؛ «ما همین الان هم در جنگ اقتصادی هستیم؛ بدتر از این نمیشود. مگر وضعیت فعلی با بازگشت آن قطعنامهها خیلی فرق میکند؟ الان هم تحریمیم.»
اثر روانی و نه اقتصادی تحریمهای شورای امنیت
تحلیلگران معتقدند که تمرکز بیش از حد بر تهدید مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامههای شورای امنیت، ممکن است ایران را به سمت عقبنشینی بکشاند، در حالی که غرب دقیقاً همین را میخواهد. واقعیت این است که تحریمهای فعلی، عمدتاً ناشی از اقدامات آمریکا و تحریمهای ثانویه است و نه قطعنامههای شورای امنیت.
بنابراین، بازگشت قطعنامهها بیشتر بر فضای روانی و سیاسی تأثیر دارد تا اقتصاد واقعی کشور.
یکی از نکات کلیدی در تحلیل نبویان وجود دارد همین موضوع تفکیک اثر روانی و اقتصادی تحریمهای شورای امنیت است. وی تاکید میکند که راهحل این نیست که از ترس تحریم، به آنها امتیاز بدهیم. بلکه باید با اقتدار و آگاهی در برابر این تهدیدها ایستادگی کنیم.
گزینههای ایران در صورت فعالشدن مکانیسم ماشه
ابراهیم رضایی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز در این زمینه معتقد است که «مکانیسم ماشه» باید در چارچوب یک راهبرد مقاومت فعال تحلیل شود. به گفته وی، غرب به دنبال آن است که ایران را وادار به امتیازدهی کند، در حالی که پاسخ ایران باید تقویت دیپلماسی مقاومت باشد.
رضایی تصریح میکند؛همانطور که در حوزه نظامی با سیاست بازدارندگی پیش میرویم، در حوزه دیپلماسی هم باید از موضع قدرت وارد شویم. مذاکرهای که از موضع ضعف انجام شود، نتیجهای جز تکرار عقبنشینیهای گذشته ندارد. وی تأکید میکند که جمهوری اسلامی ایران باید در مواجهه با تهدیدهای غرب، به جای تمرکز بر واهمه از تحریم، بر توانمندی داخلی و تقویت اقتصاد مقاومتی متمرکز شود تا ابزار فشار از دست دشمنان خارج شود.
فعالسازی مکانیسم ماشه؛ بخشی از یک بازی سیاسی و روانی
بررسی تحلیلهای موجود نشان میدهد که تهدید به فعالسازی مکانیسم ماشه، هرچند در ظاهر اقدامی حقوقی است، اما در واقع بخشی از یک بازی سیاسی و روانی بزرگتر است. غرب به دنبال آن است که با فشار حداکثری، ایران را وادار به امتیازدهی کند.
واقعیت این است که ایران هماکنون نیز تحت شدیدترین تحریمهای اقتصادی قرار دارد و بازگشت قطعنامههای شورای امنیت، بیشتر بار روانی و تبلیغاتی دارد تا اثرگذاری واقعی اقتصادی. در این شرایط، تقویت وحدت داخلی، ایستادگی هوشمندانه و تمرکز بر اقتصاد مقاومتی، راهبردی است که میتواند کشور را از این گردنه عبور دهد.