با آغاز به کار دولت چهاردهم در تابستان ۱۴۰۲، بار دیگر گفتمان مذاکره و دیپلماسی به عنوان محور سیاست خارجی کشور برجسته شد؛ رویکردی که با وعده کاهش تحریمها و رفع تهدیدات نظامی معرفی شد؛ اما یک سال پس از انتخابات و تنها چند ماه پس از شروع مذاکرات غیررسمی، کشور وارد نبردی تمامعیار با رژیم صهیونیستی و آمریکا شد.
این روند تکراری، که به نظر میرسد نسخهای تجدیدشده از سیاستهای دولتهای یازدهم و دوازدهم است، بار دیگر نشان داد که سادهاندیشی در مواجهه با طرفی که سابقهای طولانی در عهدشکنی دارد، جز تحمیل خسارت نتیجهای نخواهد داشت.
بازگشت ترامپ و وعده مذاکره؛ واقعیت یا فریب؟
دونالد ترامپ که در سال ۲۰۲۱ کاخ سفید را ترک کرد، در انتخابات ۲۰۲۴ با شعار مذاکره با ایران، وعده توافقی «بهتر از برجام» داد و مجدداً بر مسند قدرت نشست. این شعار تبلیغاتی، برخی از محافل داخلی را به تغییر رویکرد آمریکا امیدوار کرد.
اما واقعیت مسیر دیپلماسی چیز دیگری بود. کمتر از چند ماه پس از آغاز مذاکرات غیررسمی، حملهای بیسابقه و مستقیم از سوی رژیم صهیونیستی علیه ایران، آنهم با چراغ سبز واشنگتن، سیاست «مذاکره برای صلح» را به بنبست کشاند.
برجام؛ ناتوان در لغو تحریمها و مهار جنگ
تجربه یک دهه سیاست خارجی برجاممحور، نشان داده که این توافق نهتنها در مهار تحریمها موفق نبود، بلکه بستر تحریمهای جدید و تهدیدات امنیتی را نیز فراهم کرد. دولت اوباما پس از امضای برجام تحریمهای تازهای اعمال کرد، دولت ترامپ نیز در سال ۲۰۱۸ از توافق خارج شد و سیاست فشار حداکثری را آغاز کرد.
اروپا نیز که در ظاهر نقش میانجی داشت، در عمل هیچ تعهدی را اجرایی نکرد. سازوکار بیخاصیت اینستکس و انفعال در برابر خروج آمریکا، نشاندهنده همراهی عملی اروپا با سیاستهای واشنگتن بود.
مکانیسم ماشه؛ ابزار جنگ روانی بیاثر
مکانیسم ماشه که حاصل طراحی حقوقی تیم برجام بود، امروز به ابزاری صرفاً روانی برای فشار علیه ایران تبدیل شده است. در حالی که تهدید به فعالسازی آن از سوی تروئیکای اروپا مطرح شده، عملاً تفاوتی در وضعیت تحریمی فعلی ایجاد نمیکند.
تحریمهای ثانویه آمریکا امروز بهمراتب شدیدتر از تحریمهای چندجانبه شورای امنیت است.
اروپا؛ پادوی تحریم و بازیگر بیاراده
سه کشور فرانسه، آلمان و انگلیس که طرف مذاکرات بودند، نهتنها هیچگاه از منافع ایران دفاع نکردند، بلکه در مقاطع حساس، مجری تحریمهای آمریکا شدند. اروپا دیگر نه جایگاه اقتصادی مستقل دارد و نه وزنهای در توازن جهانی. لذا تهدیدات آن بیش از آنکه واقعی باشد، بخشی از عملیات روانی دشمن است.
سیاست دیپلماسیمحور؛ فرصتی برای دشمن
سیاستی که با شعار «تعامل سازنده» آغاز شد، اکنون با تحریمهای فلجکننده و موشکهای متجاوز پایان یافته است. اصرار بر مذاکره با دشمنی که نشانهای از حسن نیت نشان نمیدهد، نهتنها به گشایش منجر نمیشود، بلکه جسارت دشمن را افزایش میدهد.
اکبر رنجبرزاده، نماینده مردم اسدآباد در مجلس شورای اسلامی، در گفتگو با دانا با انتقاد از رویکردهای گذشته طرف مقابل گفت: در جریان مذاکرات گذشته، طرف غربی از گفتگو بهعنوان یک دستاویز برای پیشبرد سیاستهای مخرب خود بهره گرفت؛ بهگونهای که عملاً زیر پوشش مذاکره، فشار، تحریم و حتی تهدیدات نظامی را تشدید کرد.
وی افزود: مذاکرهای که همزمان با پرتاب موشک و بمباران همراه است، دیگر نه صندلی گفتوگو دارد و نه منطقی پشت آن باقی میماند.
کامران غضنفری، عضو کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس نیز در این باره اظهار داشت: مذاکرات متعددی که با آمریکا صورت گرفت، چه در دولتهای گذشته و چه در این دولت، جز ضرر، زیان و خسارت، نتیجهای نداشت.
وی با انتقاد از کسانی که همچنان بر ادامه مذاکرات تأکید دارند، تصریح کرد: دوستانی که معتقدند باید مذاکرات ادامه یابد، بیایند و فقط یک مورد دستاورد از این گفتوگوها را برای ملت ایران نام ببرند. اگر چنین دستاوردی وجود دارد، آن را ارائه کنند؛ چراکه واقعیت این است که طی این سالها حتی یک نتیجه مثبت ملموس از این مذاکرات حاصل نشده است.
غضنفری ادامه داد: اصرار بر ادامه این مسیر غلط، چیزی جز افزودن بر خسارتهای ملت ایران بهدنبال نخواهد داشت. تجربه ثابت کرده که طرف مقابل هیچگاه حسن نیت نداشته و مذاکره با چنین رویکردی، محکوم به شکست است.
بازنگری در راهبرد سیاست خارجی؛ نه تسلیم، که اقتدار
اکنون با روشن شدن ناکارآمدی «دیپلماسی بدون قدرت»، دستگاه سیاست خارجی کشور باید نهتنها از ادامه مسیر اشتباه پرهیز کند، بلکه در برابر هرگونه بازتولید گفتمان «تسلیم زیر نقاب تعامل» ایستادگی کند. دشمن فقط زبان اقتدار را میفهمد. تکرار این خطای راهبردی، نه اتلاف منابع ملی که بازی در زمین دشمن است.
دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بداند که دشمن، زبان ضعف و انفعال را پالس دعوت به حمله میفهمد. امروز باید سیاست خارجی کشور بر پایه اقتدار، صراحت و هوشمندی بازدارنده بنا شود؛ نه امیدهای واهی به مذاکراتی که تنها دستاوردش، گستاختر شدن جبهه استکبار بوده است.
مذاکرهای که از آن، تحریم زاییده شود و موشک فرود آید، دیگر نه ابزار حل مسئله، که خود بخشی از مسئله است. امروز، نه وقت خوشبینی دیپلماتیک، که زمان بازگشت به اصول عزت، حکمت و مصلحت است.
منبع: دانا