به گزارش صراط کتاب «داستانهایی از علما» به قلم علیرضا خاتمی شامل ماجراها و نکتههای آموزنده از زندگی علما و دانشمندان دینی است که در شمارههای گوناگون تقدیم شما فرهیختگان میشود.
تجسم مهربانی
حضرت آیة اللّه حاج میرزا جواد آقا تهرانی (رض) با همه مهربان و خوش رفتار بودند؛ هیچ کس را نیازرد، حتّی آزار موری را تاب نمی آورد.
این جریان که از خانواده ایشان نقل شده معروف است :
آخر شبی از مسافرت برمی گردند. دیر وقت است و موقع خواب و استراحت.
به ملاحظه اینکه خانواده ناراحت و بدخواب نشوند از کوبیدن در خودداری می کند. پشت در تکیه می زند و منتظر می ماند.
پس از لحظاتی همسر ایشان که مشغول خواب و استراحت بوده اند در عالم رؤیا می بینند که کسی به او می گوید:
برخیز! برخیز و درب منزل را بگشای !
همسر محترمه میرزا جواد آقا از خواب بلند می شود و در را باز می کند و می بیند میرزا پشت در است.
سؤال می کند: آقا! حال که از سفر آمده اید پس چرا در نزدید؟
آقا می فرماید: دیدم نیمه شب است و دیروقت، نخواستم اسباب زحمت شما را فراهم کنم !
هرگز از کسی به بدی یاد نکرد و به احدی رخصت غیبت نمی داد.
اگر کسی به قصد غیبت لب می تکاند می فرمود:
یا باید در گوش خود پنبه ای بگذارم که اظهارات شما را نشنوم و یا از خدمتتان مرخص شوم !
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای // فرشته ات به دو دست دعا نگهدارد
فصلنامه مشکاة : شماره ۳۶، ص ۵۹.