«ما میتوانیم» تنها یک شعار نیست؛ این پیام رهبر انقلاب است که در شرایط دشوار امروز، نماد عزت، خودباوری و مقاومت ملی ایران به شمار میرود. در برابر فشارهای اقتصادی و سیاسی غرب، این جمله نقطه اتکای استقلال واقعی و پایهگذار راهبرد ماندگاری جمهوری اسلامی در معادلات جهانی است.
به گزارش صراط نیوز، در جهان پرچالش و پیچیده امروز، مفهوم «استقلال ملی» بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است. ملتها دیگر تنها با اتکا به قدرت نظامی یا شاخصهای اقتصادی نمیتوانند جایگاه واقعی خود را در معادلات جهانی حفظ کنند، بلکه آنچه سرنوشت آنها را رقم میزند، درک عمیق و پایدار از هویت و خودباوری ملی است.
در این میان، جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر استقلال عزتمندانه، مسیر ویژهای را در سیاست خارجی و داخلی خود برگزیده است؛ مسیری که نه تنها حفظ حق حاکمیت، بلکه ارتقای توان علمی، فناوری و اقتصادی را در بر میگیرد.
بیانات روز گذشته (چهارشنبه) رهبر انقلاب در حرم امام خمینی (ره)، بازتعریفی جامع و قاطع از این استقلال است که در قالب مانفیستی برای مقاومت ملی در برابر فشارهای خارجی و نفوذ غرب ارائه شده است.
بیانات رهبری در حرم امام؛ مانیفست استقلال عزتمندانه
در عصر بازتعریف مفاهیم راهبردی، آنچه در فضای دیپلماسی و معادلات جهانی سرنوشت ملتها را رقم میزند، صرفاً دادههای خام قدرت یا شاخصهای توسعه نیست، بلکه «خوانش ملتها از هویت خود» و نوع مواجهه آنها با نظم مسلط جهانی است. در این میان، مفهوم «استقلال ملی» نهفقط یک شعار یا میراث انقلابی، بلکه ستون فقرات سیاستورزی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با پروندههایی، چون فناوری هستهای، حق غنیسازی و رفع تحریمهاست.
بیانات صریح و شفاف مقام معظم رهبری در مراسم سیوششمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره)، در حقیقت بازتعریف دوبارهای از این استقلال ملی، در بستر مذاکرات جاری و سناریوهای پیشنهادی غرب بود. این تحلیل تلاش دارد بهطور روشمند، عمق این بیانات را به مثابه «مانفیست حفظ اقتدار ملی» واکاوی و تبیین کند.
«استقلال ملی»؛ روایت جمهوری اسلامی از حق حاکمیت واقعی
در ادبیات متعارف روابط بینالملل، استقلال ملی اغلب در مرزهای جغرافیایی، حاکمیت رسمی و مشروعیت حقوقی تعریف میشود؛ اما ایرانِ پس از انقلاب اسلامی، تعریفی کاملاً متفاوت و بسیار عمیقتر از این واژه ارائه کرده است: استقلال ملی یعنی توان تصمیمگیری بدون وابستگی، توان علمی بدون اجازهگیری، و توان ایستادگی بدون تسلیم در برابر نظم مسلط. بهعبارت دیگر، این استقلال در همتنیدگی سه سطح معنا مییابد: تصمیم مستقل، اراده مستقل و ظرفیت مستقل.
در چنین منظومهای، فناوری هستهای –و بهطور خاص غنیسازی بومی– تنها یک برنامه فناورانه نیست، بلکه میدان تقابل دو نوع فهم از «هویت ملتها» است: یکی مبتنی بر خودباوری و دیگری بر وابستگی.
پرونده هستهای؛ زمینِ آزمون استقلال یا ابزارِ انقیاد؟
مقام معظم رهبری صراحتاً از طرح جدید آمریکاییها در مذاکرات غیرمستقیم اخیر (با وساطت عمان) پرده برداشتند و آن را «صددرصد ضدِ ما میتوانیم» توصیف کردند. این یک کلیدواژه صرف نیست، بلکه ریشه در عمق یک نظریه حکمرانی دارد که بر مبنای آن، هر سازوکار دیپلماتیکی که به تضعیف اعتمادبهنفس ملی منتهی شود، هرچند در ظاهر با هدف رفع تحریم یا گشایش اقتصادی باشد، در واقع به انهدام تدریجی استقلال ملی خواهد انجامید.
طرح آمریکایی، نه تلاشی برای توافق متوازن، بلکه بخشی از پروژه مهار ادراکی جمهوری اسلامی است؛ پروژهای که هدف آن «تغییر مدل ذهنی ملت ایران» از «ما میتوانیم» به «ما مجبوریم» است. اگر غنیسازی بومی یک نماد مقاومت فناورانه است، تلاش برای توقف آن از طریق مذاکره، نماد دیپلماتیکِ همان فشار قدیمی است که از طریق تحریم آغاز شد و حالا در قالب توافق تحمیلی ادامه مییابد.
«ما میتوانیم»؛ ستون فقرات امنیت ملی و هدف حمله نرم
وقتی رهبر انقلاب از این عبارت سخن میگویند که «طرح آمریکایی صددرصد ضد ما میتوانیم است»، در حقیقت از خط مقدم جنگ شناختی دشمن پردهبرداری میکنند. مسئله فقط سانتریفیوژ نیست، مسئله ذهن ایرانی و ضریب باور ملی به توانمندی بومی است.
این همان سنگر نرم استقلال ملی است؛ سنگری که اگر فروبپاشد، باقی ساختارها به سادگی فرومیریزند. دشمن این را خوب فهمیده است که نبرد امروز، نبرد روایتهاست. از اینرو، همزمان با تحریم اقتصادی، «تحقیر فناورانه» نیز طراحی میشود: القای اینکه ایران اگر هم بتواند پیشرفت کند، بدون اجازه غرب دوام نمیآورد.
رفع تحریم بهمثابه ابزار فریب؛ آیا گشودن گره، به قیمت بریدن ریشه؟
نکته بسیار مهمی که در تحلیل بیانات روز گذشته رهبر انقلاب باید برجسته شود، هشدار نسبت به پروژههای رفع تحریم بدون حفظ عزت ملی است. به بیان روشنتر، اگر رفع تحریمها در چارچوبی طراحی شود که به قیمت تعطیلی زیرساختهای دانشبنیان، واگذاری اهرمهای راهبردی و حذف مؤلفههای اقتدار ملی باشد، در حقیقت نه یک دستاورد، بلکه یک عقبنشینی نرم و پرهزینه خواهد بود.
این دقیقاً همان نقطهای است که دیپلماسی باید بر مدار مقاومت هوشمندانه بازتعریف شود: رفع تحریم، مطلوب است، اما نه به قیمت تضعیف اراده ملی. غرب میخواهد مذاکره را به ابزاری برای تربیت مجدد ملت ایران در قالب نظم تحمیلی بدل کند. راه خنثیسازی این ترفند، نه انزوا، بلکه اصرار بر الگوی ایرانی قدرت، مبتنی بر استقلال فناورانه و اتکای به درون است.
بیانات روز گذشته رهبر انقلاب، در حقیقت مانیفست مقاومت عزتمندانه در برابر تهاجم ترکیبی غرب است: تهاجمی که هم اقتصادی است، هم رسانهای، و هم ادراکی. در این منظومه، «استقلال ملی» بهمثابه روح سیاست خارجی جمهوری اسلامی، باید در قلب هر توافق، هر گفتوگو و هر گشایش اقتصادی حضور داشته باشد.
مذاکرات اگر بتوانند رفع تحریم کنند، اما روح «ما میتوانیم» را خنثی کنند، در واقع سازوکار خلعسلاح ملت ایران را فعال کردهاند. در برابر این پروژه، تنها راه، ایستادن بر گفتمان استقلال، اعتماد به نفس ملی، و بازتولید مکرر این پیام در سطح افکار عمومی است: ما میتوانیم، اگر خود را وابسته ندانیم.
منبع: فارس