سه‌شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ - ساعت :
۱۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۰
یک جامعه شناس:

مشکلات اقتصادی و معیشت، دلیل اصلی سرقت و جرم؛ مجازات بازدارنده نیست

مشکلات اقتصادی و معیشت، دلیل اصلی سرقت و جرم؛ مجازات بازدارنده نیست
یک جامعه‌شناس و روان‌شناس اجتماعی گفت: اگر سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان، عوامل اصلی رکود اقتصادی را برطرف کنند؛ خیلی سریع می‌توانیم بخش بزرگی از سرقت‌ها و خفت‌گیری‌ها را کنترل کنیم.
کد خبر : ۷۰۰۳۰۵

علیرضا شریفی یزدی اظهار داشت: تمام مطالعات نشان می‌دهند که انگیزه اصلی اکثر سارقان به خصوص سارق اولی‌ها، تامین معیشت، نداشتن شغل و درآمد کافی است.

به گزارش صراط نیوز، وی در پاسخ به این سوال که برخی حقوقدانان بر این باورند قبح زورگیری در جامعه ریخته است، آیا شما هم بر این نظرید؟ گفت: بله، قبح زورگیری ریخته است و آمار‌ها و مطالعات میدانی هم از افزایش این جرم در جامعه خبر می‌دهد. در سال گذشته اعلام شد که بیش از ۵۰ درصد از سارقانی که دستگیر شده‌اند، سارق اولی هستند و خیلی از این سرقت‌ها از طریق خفت‌گیری انجام می‌شوند. احساس شرم و نگرانی وعدم امنیتی که سارق قبلا داشت و سعی می‌کرد در جا‌های خلوت و به شکل خاصی به این عمل دست بزند، دیگر اینگونه نیست و الان در برخی از موارد در ملأعام صورت می‌گیرد و اکثر مردم فارغ از درست یا غلط بودن آن، به جای کمک کردن، فیلم می‌گیرند یا فقط ناظرند و رد می‌شوند.

وی در مورد عوامل اصلی موثر بر زورگیری افزود: هم در دنیا و هم در ایران در مورد این عوامل کار شده است. یه سری عوامل و پایه‌های روانشناسانه دارد؛ مثل کسانی که اختلال شخصیت ضد اجتماعی، سایکوپتیک، مرزی و یا بایپولارمنیک دارند، که در این افراد احتمال دست زدن به خفت‌گیری، زورگیری و دزدی‌های خشن و امثال اینها بیشتر است. حتی به لحاظ فیزیولوژی برخی از متخصصان معتقدند این مسائل ممکن است جنبه ژنتیکی داشته باشد، اما در کشور و در شرایط کنونی جامعه ما، به یقین مهمترین عامل، نه اینکه بگوییم تنها عامل بلکه مهمترین عامل برای دست یازیدن به انواع بزهکاری و رفتار‌های مجرمانه، ریشه در مسائل اقتصادی دارد. تمام مطالعات نشان می‌دهند که انگیزه اصلی اکثر سارقین مخصوصاً سارق اولی‌ها، تامین معیشت و نداشتن شغل و درآمد کافی و امثال اینها است.

شریفی یزدی با تاکید بر اهمیت عوامل فرهنگی گفت: این رخداد‌ها بیشتر در کلان شهر‌ها و حاشیه شهر‌های بزرگ اتفاق می‌افتد. دلیل این مسئله‌عدم نظارت اجتماعی است. در شهر‌های کوچک همه یکدیگر را می‌شناسند و فرد نمی‌تواند کسی را خفت و از آن دزدی کند. بعضی قلدرمآبی می‌کنند که بحث خشونت عریان است.

وی با تاکید بر اینکه خشونت مادر و زاینده‌ی خشونت است، گفت: اینها بعد‌های فرهنگی هستند، اما مسئله‌ی اصلی اکنون در کشور ما مسئله معیشت، اقتصاد، تورم رسمی اعلامی ۵۰ درصد، بیکاری و رکود، مسئله نبود امید به آینده در زمینه مسائل اقتصادی، مسئله اضطراب بالای اجتماعی ناشی از نبود ثبات اقتصادی در بین خانواده است و بقیه عوامل در جه دو و سه هستند.

چه نهاد‌هایی متولی تولید امنیت هستند؟

شریفی یزدی در خصوص چرایی تداوم زورگیری با وجود برخورد‌های انتظامی افزود: ما به اشتباه فکر می‌کنیم که نیروی انتظامی، نیرو‌های امنیتی و قوه محترم قضاییه تولیدکننده‌ی امنیت‌اند، در حالی که اینها فقط نگهدارنده و حافظان امنیت‌اند و تولیدکننده امنیت نیستند. تولیدکننده امنیت وزارت آموزش و پرورش، وزارت ارشاد، حوزه علمیه، وزارت اقتصاد و به خصوص منظورم نهاد‌های اقتصادی و فرهنگی هستند. نیروی انتظامی، نیرو‌های امنیتی و قوه محترم قضاییه نگهدارنده امنیتی هستند که قبلا تولید شده است و ما این را از پلیس می‌خواهیم.

وی افزود: اینکه پلیس در دوره‌هایی تندتر یا کندتر با جرم زورگیری برخورد می‌کند، این جزو وظایف ذاتی پلیس است که در جایی که زورگیری رخ می‌دهد پلیس باید مداخله کند. گاهی پلیس طرح‌هایی کوتاه مدت دارند که بیشتر به چشم می‌آید و بر روی آن تبلیغات می‌شود، اما در برخی مواقع روی مداخلات پلیس با این جرائم کمتر تبلیغات می‌شود و گاهی اوقات اصلا تبلیغات نمی‌شود.

به گفته وی ما تا زمانی که منبع تولیدعدم امنیت را اصلاح نکردیم یعنی نهاد اقتصادی کارش را درست انجام نداده که نرخ تورم و بیکاری را تک رقمی کند و ثبات اقتصادی ایجاد شود و تا زمانی که نهاد‌های فرهنگی هم در این مسیر کمک نکنند، پلیس هر چقدر مبارزه کند، مبارزه با معلول است نه علت و به همین دلیل است که به رغم تلاش‌های پلیس ما شاهد کاهش این گونه جرائم نیستیم اشکال کار اینجاست که منبع تولید جرم، روز به روز افزایش پیدا می‌کند و پلیس هر چقدر با معلول مبارزه کند، دوباره جرائم سبز می‌شود.

مجازات و حتی اعدام جنبه بازدارندگی زیر ۵ درصد دارند

این جامعه‌شناس بیان کرد: واقعیت امر این است که در کوتاه مدت برخورد‌های نیروی انتظامی می‌تواند کمک حال باشد. اساساً بخش اعظم مطالعات روانشناسی اجتماعی، روانشناسی جرم و جامعه‌شناسی جرم نشان می‌دهد، تنبیه یا جریمه قائل شدن یا شلاق و حتی اعدام جنبه بازدارندگی زیر ۵ درصد دارند. ما اگر بخواهیم غیر از بعد اقتصادی کار نتیجه‌بخشی انجام دهیم، باید به جای فعالیت‌های به ظاهر بازدارنده‌ی قهری به سراغ کار‌های فرهنگی برویم. فرد با سطح پایین‌تری از کار مجرمانه مثل خفت گیری وارد زندان می‌شود و تحت تعلیم افراد باسابقه‌تر قرار می‌گیرد. به عبارت ساده‌تر مار خورده افعی می‌شود. همه‌ی مطالعات نشان می‌دهند که این افراد بعد از آزادی مرتکب جرمی سنگین‌تر و خشن‌تر می‌شوند.

شریفی یزدی در آخر برای کنترل بزهکاری‌هایی مانند زورگیری پیشنهاد کرد: اگر سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان عوامل اصلی رکود اقتصادی را برطرف کنند، خیلی سریع می‌توانیم بخش بزرگی از این عوامل را مدیریت و کنترل بکنیم، ولی اگر در بر همین منوال پیش برویم و بیشتر اسیر شعار و اتلاف وقت و اولویت دادن به مسائل درجه چندم باشیم، هیچ چیز تغییر نمی‌کند.

منبع: ایلنا