"صراط" - بهمن شریفزاده که خود را "برادر فکری مشائی" مینامد و اقرار می کند که " جلب" او شده است و سرسختانه از مواضع دینی! اسفندیار رحیم مشایی دفاع می کند روز گذشته در یادداشتی با "عنوان عادت به دستور دادن! " نوشت: "يکسال در تبيين و دفاع از رويکرد فرهنگي دولت گفتيم و نوشتيم و نقدي نشنيديم و اشکالي نديديم. به مناظره دعوت کرديم و جوابي دريافت نکرديم، يا قابل ندانستند يا ...؟ بحمدالله مصاحبه بنده با يك روزنامه صبح (روزنامه اصلاح طلب شرق"، دهان برخي را گشود و زبانشان را به نقد جنباند و عيب و هنرشان را نمايان ساخت که: تا مرد سخن نگفته باشد، عيب و هنرش نهفته باشد البته ما ميدانستيم اما ميخواستيم بر ديگران آشکار شود.
به گزارش سرویس سیاسی صراط، یادداشت فوق در حالی روز گذشته از سوی روزنامه ایران و از زبان شریف زاده بیان می شود که معمولا ایشان افراد موجهی مانند حاج آقا مرتضی تهرانی و یا حجت الاسلام محمدیان, نماینده ولی فقیه در دانشگاه و برخی دیگر از افراد را که برای بحث با ایشان اعلام آمادگی کرده اند را بی اطلاع از مباحث عرفانی دانسته! و به این بهانه که ایشان بی سواد هستند از مناظره با آنها طفره رفته است. به واقع شریف زاده از هر 10 نوشابه ای که برای خود باز می کند یکی را هم به دیگران تعارف نکرده و همانطور هم که خود به آن اشاره می کند احساس می کند دیگران بحمدالله در حد و قواره وی نیستند.

برادر فکری مشایی ادعا کرده است که " اسلام و عرضه اسلام دو مقوله متفاوت است که بين آنها خلطي آشکار صورت گرفته است.
وی می گوید اکنون داوري کنيد که اگر بنده ميگويم چرا در 33 سال انقلاب حتي يک فيلم در تبيين زيباييهاي پوشش و اقناع عقل جوانان ساخته نشده و فقط حکم کرديم و نيروي انتظامي را به کف خيابان آورديم، اين فروکاستن از دين و عرفيسازي است يا دين را بهصورت کامل بيان کردن است؟! " در اینجا منظور همان سوژه معروف خاتون است و استفاده از عواطف و احساسات جوانان برای کور کردن چشمان جامعه و پنهان کردن مواردی که تنها برای حفظ اسلام و آبروی ایران اسلامی زعمای دین از گفتن آنها چشم پوشیده اند و درد زخم را به جان خریدند تا از چرکی شدن خون ملت بیش از ان جلوگیری کنند . راه را بر ناثواب اندیشان ببندند. و درسالی بهتر به زندگی مردم سر و سامان دهند. دردی که تنها علاجش تحمل است تا بهاری دیگر!.
این فرد جلب مشایی شده می گوید: "شما فقط از دين به فقه مصطلح بسنده کردهايد و معارف عقلاني و معنوي و احساسي دين را فراموش کردهايد و اين فروکاستن دين به احکام رفتاري است در حاليکه دين خدا بهترين و زيباترين معارف را براي عقل و دل بشر دارد که شما از آن غفلت کردهايد. شما در روش با کليساي کاتوليک در قرون وسطا چه تفاوتي داريد؟ آنها هم فقط الزام کرده و اهل گفتوگو را تکفير و محاکمه ميکردند. منظور از اسلام فقاهتي اين نيست که شما ميپنداريد. اسلام فقاهتي، اسلامي است که با شيوههاي درست از منابع درست استنباط شود و به ذوق و سليقه و قرائت شخصي فرد، مستند نباشد. منظور از اسلام فقاهتي، اسلامي نيست که فقط واجد فقه مصطلح باشد. مگر شما اسلام را مساوي با اين بخش خاص ميدانيد که اسلام فقاهتي را در برابر آنچه من گفتم قرارداده و مطرح کردهايد؟!
پس اعتقادات، اخلاقيات و معنويات و معارف باطني دين کجا ميرود؟ آخر شما که در معنا کردن اسلام فقاهتي اينگونه گرفتار خلط و مغالطه ميشويد، چگونه به نقد مطالب ديگران ميپردازيد؟! متوجه شديد کجا به بيراهه رفتيد؟ آنجا که کلمه فقاهت در اسلام فقاهتي را با کلمه فقه مصطلح قياس کرديد و نتيجه گرفتيد که اسلام فقاهتي يعني اسلام فقه، يعني فقه اسلامي، از اينجا هم پيش ميرويد و نتيجه ميگيريد که جامعه را بايد با فقه مصطلح اداره کرد و از آنجا که فقه مصطلح، دانش تکليف و توظيف است پس بايد مضامين دين را بر مردم ديکته کرد و ديگر هيچ، حال آنکه فقه مصطلح، دانش کيفيت عرضه و ارائه دين نيست، کيفيت و روش عرضه، در دانش تربيت ديني بررسي ميشود که جاي آن در حوزههاي علوم ديني ما خاليست. "
هرچند مشخص نیست این مباحث انحرافی چرا در سال پایانی دولت از زبان برادران فکری اسفندیار رحیم مشایی خارج می شود اما نگاهی به آنچه شریف زاده به آن باور پیدا کرده است و مقایسه تطبیقی آن با نقدی که روز یکشنبه در صراط نیوز و با تیتر " آموزش زندگی بهتر با تجربه زنده به گور شدن توسط مرید مشایی" به عمل آمد تنها یک چیز را گواه می دهد و آن باز گشت به سالهای 1950 میلادی و تکرار آن حرفهایی است که روزگاری از سوی جيم جونز کشیش، در ايالت ايندياناي آمريكا زده می شد.
وي نیز از تفسير انجيل و كتب مقدس ديگر، به نوعي فرضيه عدالت اجتماعي (سوسياليسم) دست يافته بود و آن را تبليغ مي كرد. چون پيروان او افزايش يافتند، كليساي خود را مستقل از فرقه هاي مسيحي ديگر اعلام داشت. وي برضد هرگونه فساد، تبعيض و مشكل تراشي براي خلق خدا بود و در سخنراني هايش دردهاي مردم و نارسايي هاي جامعه را مي شكافت و بيان مي داشت.
در سال هاى ۱۹۵۰ در ايندياناپوليس عده زيادى به او توجه كرده و به سراغ او آمدند. امروز نیز گویی در ایران و در قالب تفکرات منتصب به لیدر جریان انحرافی و از زبان شریف زاده شاهد چنین جریانی هستیم. جونز نیز در راه ترويج افكار خود از تمام مضامين و باورهاى مردمى استفاده می کرد.
شریف زاده در ادامه می افزاید "اين بياحترامي به ساحت علما نيست که بنده گفتم مطالب مهندس مشايي در عرضه دين، مطالب ارزندهاي است که در حوزهها كمتر بحث شده است. من نزديک به 30 سال است که مدرس همه کتب حوزوي از ادبيات، منطق، اخلاق، فلسفه، کلام، فقه و اصول در سطوح بالا بودهام اما خبري از دانش چگونگي انتقال با همه ظرايفي که دارد، نشنيدهام در حاليکه هنر انبياي عظام، در نحوه انتقال و عرضه آنها بوده است؛ ولي مع الاسف کاري علمي در اين زمينه در طول تاريخ علوم ديني انجام نگرفته است، چرايش جاي بحث دارد که در اين مقال جاي بازگو کردنش نيست.
عزيزان! شما سخنان کسي را نقد کرديد که سالها در نقد سکولاريزم و پلوراليزم تلاش کرده و البته در مراکز حوزوي، يادآور کاستيهاي حوزه شده است و اينها را از اهل فن آموخته است. نه دين خدا آن نيست که شما معرفي ميکنيد. دين خدا را نشناختيد و کوچکش ساختيد و اين چه شناخت ضعيفي از دين و چه بد معاملهاي با دين عقل و دل و رفتار است. " گویی که وی نیز اصلاح طلب شده و با مهرنامه ای ها عهد اخوت بسته است.
عهدی که امروز منجر به برادری دو روزنامه شرق و ایران شده که یکی حامی اصلاح طلبان است وسنگ اعتراضات خرداد 88 را به سینه می زند و دیگری روزنامه ایران و سخنگوی دولت که روزگاری اصلاح طلبان را خس و خاشاک می نامید و آنان را دروغی بزرگ می پنداشت. به هر روی دنیای سیاست دنیای غریبی است و از این روست که می گویند نه پدر دارد و نه مادر!. فرزندی نا مشروع که روزگاری برادر را دشمن برادر می خواند و روزگاری دیگر دو دشمن خونی را در آغوش یکدگر به آرامش می رساند. امروز روزی است که دیگر نه سبز برای روزنامه شرق و نه قرمز برای روزنامه ایران مفهومی نداشته و تنها رسیدن به قدرت است که هدف نهایی را توجیه می کند. در واقع هم روزنامه شرق و هم روزنامه ایران نشان دادند که مردم در این بین وسیله ای هستند برای به مقصود رسانیدن گردانندگان پشت پرده آنها که نه به خون جوانان اهمیتی می دهند و نه به آینده اسلام و این مرز و بوم. تنها هدف رسیدن به قدرت و چنبره زدن بر رانتی است که از آن حاصل می شود و برای دست یافتن به آن از همه می توان گذشت.
به گزارش سرویس سیاسی صراط، یادداشت فوق در حالی روز گذشته از سوی روزنامه ایران و از زبان شریف زاده بیان می شود که معمولا ایشان افراد موجهی مانند حاج آقا مرتضی تهرانی و یا حجت الاسلام محمدیان, نماینده ولی فقیه در دانشگاه و برخی دیگر از افراد را که برای بحث با ایشان اعلام آمادگی کرده اند را بی اطلاع از مباحث عرفانی دانسته! و به این بهانه که ایشان بی سواد هستند از مناظره با آنها طفره رفته است. به واقع شریف زاده از هر 10 نوشابه ای که برای خود باز می کند یکی را هم به دیگران تعارف نکرده و همانطور هم که خود به آن اشاره می کند احساس می کند دیگران بحمدالله در حد و قواره وی نیستند.

وی می گوید اکنون داوري کنيد که اگر بنده ميگويم چرا در 33 سال انقلاب حتي يک فيلم در تبيين زيباييهاي پوشش و اقناع عقل جوانان ساخته نشده و فقط حکم کرديم و نيروي انتظامي را به کف خيابان آورديم، اين فروکاستن از دين و عرفيسازي است يا دين را بهصورت کامل بيان کردن است؟! " در اینجا منظور همان سوژه معروف خاتون است و استفاده از عواطف و احساسات جوانان برای کور کردن چشمان جامعه و پنهان کردن مواردی که تنها برای حفظ اسلام و آبروی ایران اسلامی زعمای دین از گفتن آنها چشم پوشیده اند و درد زخم را به جان خریدند تا از چرکی شدن خون ملت بیش از ان جلوگیری کنند . راه را بر ناثواب اندیشان ببندند. و درسالی بهتر به زندگی مردم سر و سامان دهند. دردی که تنها علاجش تحمل است تا بهاری دیگر!.
این فرد جلب مشایی شده می گوید: "شما فقط از دين به فقه مصطلح بسنده کردهايد و معارف عقلاني و معنوي و احساسي دين را فراموش کردهايد و اين فروکاستن دين به احکام رفتاري است در حاليکه دين خدا بهترين و زيباترين معارف را براي عقل و دل بشر دارد که شما از آن غفلت کردهايد. شما در روش با کليساي کاتوليک در قرون وسطا چه تفاوتي داريد؟ آنها هم فقط الزام کرده و اهل گفتوگو را تکفير و محاکمه ميکردند. منظور از اسلام فقاهتي اين نيست که شما ميپنداريد. اسلام فقاهتي، اسلامي است که با شيوههاي درست از منابع درست استنباط شود و به ذوق و سليقه و قرائت شخصي فرد، مستند نباشد. منظور از اسلام فقاهتي، اسلامي نيست که فقط واجد فقه مصطلح باشد. مگر شما اسلام را مساوي با اين بخش خاص ميدانيد که اسلام فقاهتي را در برابر آنچه من گفتم قرارداده و مطرح کردهايد؟!
پس اعتقادات، اخلاقيات و معنويات و معارف باطني دين کجا ميرود؟ آخر شما که در معنا کردن اسلام فقاهتي اينگونه گرفتار خلط و مغالطه ميشويد، چگونه به نقد مطالب ديگران ميپردازيد؟! متوجه شديد کجا به بيراهه رفتيد؟ آنجا که کلمه فقاهت در اسلام فقاهتي را با کلمه فقه مصطلح قياس کرديد و نتيجه گرفتيد که اسلام فقاهتي يعني اسلام فقه، يعني فقه اسلامي، از اينجا هم پيش ميرويد و نتيجه ميگيريد که جامعه را بايد با فقه مصطلح اداره کرد و از آنجا که فقه مصطلح، دانش تکليف و توظيف است پس بايد مضامين دين را بر مردم ديکته کرد و ديگر هيچ، حال آنکه فقه مصطلح، دانش کيفيت عرضه و ارائه دين نيست، کيفيت و روش عرضه، در دانش تربيت ديني بررسي ميشود که جاي آن در حوزههاي علوم ديني ما خاليست. "
هرچند مشخص نیست این مباحث انحرافی چرا در سال پایانی دولت از زبان برادران فکری اسفندیار رحیم مشایی خارج می شود اما نگاهی به آنچه شریف زاده به آن باور پیدا کرده است و مقایسه تطبیقی آن با نقدی که روز یکشنبه در صراط نیوز و با تیتر " آموزش زندگی بهتر با تجربه زنده به گور شدن توسط مرید مشایی" به عمل آمد تنها یک چیز را گواه می دهد و آن باز گشت به سالهای 1950 میلادی و تکرار آن حرفهایی است که روزگاری از سوی جيم جونز کشیش، در ايالت ايندياناي آمريكا زده می شد.
وي نیز از تفسير انجيل و كتب مقدس ديگر، به نوعي فرضيه عدالت اجتماعي (سوسياليسم) دست يافته بود و آن را تبليغ مي كرد. چون پيروان او افزايش يافتند، كليساي خود را مستقل از فرقه هاي مسيحي ديگر اعلام داشت. وي برضد هرگونه فساد، تبعيض و مشكل تراشي براي خلق خدا بود و در سخنراني هايش دردهاي مردم و نارسايي هاي جامعه را مي شكافت و بيان مي داشت.
در سال هاى ۱۹۵۰ در ايندياناپوليس عده زيادى به او توجه كرده و به سراغ او آمدند. امروز نیز گویی در ایران و در قالب تفکرات منتصب به لیدر جریان انحرافی و از زبان شریف زاده شاهد چنین جریانی هستیم. جونز نیز در راه ترويج افكار خود از تمام مضامين و باورهاى مردمى استفاده می کرد.
شریف زاده در ادامه می افزاید "اين بياحترامي به ساحت علما نيست که بنده گفتم مطالب مهندس مشايي در عرضه دين، مطالب ارزندهاي است که در حوزهها كمتر بحث شده است. من نزديک به 30 سال است که مدرس همه کتب حوزوي از ادبيات، منطق، اخلاق، فلسفه، کلام، فقه و اصول در سطوح بالا بودهام اما خبري از دانش چگونگي انتقال با همه ظرايفي که دارد، نشنيدهام در حاليکه هنر انبياي عظام، در نحوه انتقال و عرضه آنها بوده است؛ ولي مع الاسف کاري علمي در اين زمينه در طول تاريخ علوم ديني انجام نگرفته است، چرايش جاي بحث دارد که در اين مقال جاي بازگو کردنش نيست.
عزيزان! شما سخنان کسي را نقد کرديد که سالها در نقد سکولاريزم و پلوراليزم تلاش کرده و البته در مراکز حوزوي، يادآور کاستيهاي حوزه شده است و اينها را از اهل فن آموخته است. نه دين خدا آن نيست که شما معرفي ميکنيد. دين خدا را نشناختيد و کوچکش ساختيد و اين چه شناخت ضعيفي از دين و چه بد معاملهاي با دين عقل و دل و رفتار است. " گویی که وی نیز اصلاح طلب شده و با مهرنامه ای ها عهد اخوت بسته است.
عهدی که امروز منجر به برادری دو روزنامه شرق و ایران شده که یکی حامی اصلاح طلبان است وسنگ اعتراضات خرداد 88 را به سینه می زند و دیگری روزنامه ایران و سخنگوی دولت که روزگاری اصلاح طلبان را خس و خاشاک می نامید و آنان را دروغی بزرگ می پنداشت. به هر روی دنیای سیاست دنیای غریبی است و از این روست که می گویند نه پدر دارد و نه مادر!. فرزندی نا مشروع که روزگاری برادر را دشمن برادر می خواند و روزگاری دیگر دو دشمن خونی را در آغوش یکدگر به آرامش می رساند. امروز روزی است که دیگر نه سبز برای روزنامه شرق و نه قرمز برای روزنامه ایران مفهومی نداشته و تنها رسیدن به قدرت است که هدف نهایی را توجیه می کند. در واقع هم روزنامه شرق و هم روزنامه ایران نشان دادند که مردم در این بین وسیله ای هستند برای به مقصود رسانیدن گردانندگان پشت پرده آنها که نه به خون جوانان اهمیتی می دهند و نه به آینده اسلام و این مرز و بوم. تنها هدف رسیدن به قدرت و چنبره زدن بر رانتی است که از آن حاصل می شود و برای دست یافتن به آن از همه می توان گذشت.
بعنوان مثال در موضوع ظهور حضرت آقا فرمودن : البته کار عالمانه و مستند درباره موضوع مهدویت و انتظار نیز بر عهده اهل فن و متخصصانی است که علم حدیث و رجال را به خوبی میدانند و با مسائل و تفکرات فلسفی آشنایی کامل دارند.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: در موضوع انس با آن حضرت و توسل به ایشان نیز آنچه صحیح و مورد نظر است، توجه و توسل از دور است که حضرت مهدی (عج) انشاءالله آن را میپذیرند اما برخی ادعاها و مطالب عامیانه درخصوص انس با حضرت، از طریق دیدار حضوری، غالباً دروغ و یا تخیلات ذهنی است.
ایشان با اشاره به مدعیان دروغینی که در طول تاریخ برخی علائم ظهور را بر خود یا دیگران تطبیق میدادند، افزودند: همه این موارد غلط و انحرافی است زیرا برخی مطالب درباره علائم ظهور، غیرقابل استناد و ضعیف است و مطالب معتبر را هم نمیتوان براحتی تطبیق داد.
حالا شما نگاه کنین به نظریه پردازی های ....... و ........ در رابطه موضوع ظهور و تطبیق بدین سخنان حضرت آقارو در خصوص لزوم ورود افراد متخصص به مساله مهدویت با عملکرد این آقایان در این حوزه !!
آیا جوابی محکمتر از جواب حضرت آقا در خصوص مساله مهدویت به این آقایان مدعی می شه داد ؟
در ضمن درسته که همه حرفارو ائمه ما فرمودند سوال دارم پس چرا اینهمه کتاب تفسیر ما داریم هر کدومم از دیگری کاملتر؟
بصیرت-بصیرت-بصیرت
یک انحرافینشون دادن اصول فکری امام خمینی : هدف دشمن اینه که با انحرافی نشون دادن فلسفه و عرفان ، اصول فکری و اعتقادی امام رو به عنوان یک فیلسوف و عارف انحرافی نشون بده لذا وقتی اصول اعتقادی امام به عنوان بزرگترین نظریهپرداز ولایت فقیه و بنیانگذار جمهوری اسلامی، منحرف از اسلام تبلیغ شد قطعا نظام برپا شده توسط امام هم انحرافی میشه و یا کم کمش درش شک و تردید بوجود میاد ! پس چه طرحی بهتر از آنکه عدهای در لباس روحانیت و یا .... زحمت این پروژه رو برای دشمن بکشن ؟
دو منزوی کردن نظریهپردازان و مدافعان انقلاب اسلامی : هدف دوم اینه که که تفکری که اصل انقلاب و مدافعان و نظریهپردازاش که همون حضرت امام و شاگرداش در ذیل اون تفکر تربیت شدن در داخل حوزه نابود یا ضعیف بشه یعنی تفکری که جلوی هجوم افکار انحرافی مقاومت کرده و با دلیل و برهان این تفکرات منحرف رو رد کرده اسلام واقعی رو معرفی و تبلیغ می کنه در هم کوبیده بشه از اونجایی که دشمن از تفکر فلسفی و عرفانی مانند تفکرعرفانی مثل امام ضربه خورده در حال تلاشه تا با از بین بردن تفکر فلسفی و عرفانی واقعی ، با از بین بردن نقطه قوت انقلاب و حوزههای شیعه ، به فرموده حضرت امام خامنه ای ، جامعه مارو مقابل حملات فکری و اعتقادی بیدفاع بکنه
سه راهاندازی جنگ اعتقادی و ضعیف کردن روحانیت به دست خود روحانیت : دشمن میخواد با دست کردن یه جنگ و نزاع و اغتشاش فکری و اعتقادی دائمی در حوزهها و بین علما و طلاب ، نه فقط یه اختلاف نظرعلمی ، بلکه وقوع یه جنگ اعتقادی بین علما رو تبلیغ بکنه و قطعا نتیجه اجرایی شدن چنین پروژه ای غافل شدن علمای حوزه از کارای اساسی و سرگرم شدن به دعواهای داخل حوزه و غافل شدن از دشمن و برنامههای فکری و فرهنگی دشمن برای حوزه و جامعه و بطور خلاصه ضربه زدن به روحانیت به دست خود روحانیت هست و اگه از این راه نتونن نظام رو ضعیف کنن کم کمش اختلاف و آتیشی رو داخل حوزه ها علم کردن که به این راحتی ها خاموش نمیشه
این هم لینکش :
http://www.bafghnews.ir/news/398
http://www.tabotaab.ir/main/index.php?option=com_content&view=article&id=10657:1391-03-19-08-57-17&catid=1:latest-news&Itemid=75
حق یار
شما جواب مطالب مطرح شده رو بده
بعد این یکی دوسال تجربه خوندن کامنت های تو ، بالاخره میتونیم دست نوشته های خودت رو از بقیه سرقت های ادبی ت تشخیص بدیم ! - اخوی بدون شک این مطالبی رو که کپی پیست می کنی ، حتی نمی خونی فقط دستور داری که اجراء کنی و دست نوشته های خودت همین اراجیف کو توله ایه که در آخرین کامنتت موج می زنه ! بنابر این همون دزدی اصطلاح بهتری برای رفتار شماست تا اینکه بنویسی حاصل مطالعات !!!!!!!!! - حاضرم شرط ببندم که اصلاً نمیدونی که حاصل مطالعات یعنی چی ؟ !!! - ادبیات تو ، همون چیزی میزیه که خیلی هم بهت میاد ! حتی اگه با دو تا اسم ناشناس هم از خودت حمایت کنی !!!!! - جالب اینه که سبک نوشتاریشون هم عیناً همونیه که در کامنت بالائیت نوشتی !!!! جوجممغلام خان !!!!!!
حق یار
جواب شبهه من سارق رو بده آقای مهران آزادپی یا آقای جو ........... !
ضمن اینکه جواب منو میدی بهت بگم آخرای کار رفیقاته !
قبلا هم زیاد دیده بودینم نمونه این به اصطلاح پیوندهارو از زبان شما مثل بهایی و وهابی و صهیونیست و فتنه گر و منافق و سلطنت طلب و ملی و مذهبی و خواننده لس آنجلسی و غیره !
به قول پدر معنویتون که همون جرج بوش پسر است و شما به خوبی آموزه هایش را عملی کردید یا با مایی یا با دشمن ما و حالت سومی وجود نداره !
در انتها امیدوارم خدا شفاتون بده و قدرت و بصیرت تفکیک مسائل و دیدگاههای مختلف را به شما بدهد یا اگر به عمد اصرار به حرکت در راه کج دارید به حول قوه الهی به زور صاف بشید !
مثل اینکه نویسنده این مطلب به نظرات داخل مطلب: آموزش زندگی بهتر با تجربه زنده به گور شدن توسط مرید مشایی توجه نکرده که چه مقدار از نظرات مخالف با خط مشی کسی استکه داره صراط رو هدایت میکنه
یه سوال دارم توکه به راحتی به افراد به بهانه اینکه در خط مشی مسئول صراط نیستند تهمت میزنی ببینم تو از دین اسلام چی فهمیدی؟همین رو فهمیدی که باید نماز خوندو تسبیح به دست گرفت و صلوات فرستاد حتما رو پیشونیت جای مهرم مونده توچه میفهمی اسلام چیه اصلا سوادت رو بگو تا بخندیم استاد 30ساله داره فلسفه ایی که امام خونده بود رو داره یاد میده تاسف باره
چرا اینجوری دارم صحبت میکنم دلیلش اینه که شما تو کامنت قبلی بدون دلیل عقلی شروع به توهین کردید و هم تو این یکی مثل اینکه شما با ساحت عقل کاری ندارید باید باشما اینطور صحبت کرد
الان شما چی هستی؟
داری یواش یواش اسقاطی میشی برادر.
لطف کن تا موقعی که رهبرت روشنگری نکرده شما روشنگری نکن.
البته داداش ببخشید یکمی تند صحبت کردمت.
یعنی واقعیت سوختن این چن تارو رو که نمیتونم انکار کنم !! اما خب موافق بز بودن بعضی ها نیستم چون واقعا دیگه بز نیستن که !!
و اما در خصوص فرمایشات برادر ، شریف زاده ، حقیقتی موجز و صد البته شگرف در خود دارد و آن هم اینکه بسیاری از خشک مغزان متحجر در کسوت های مختلف در همه اعصار و قرون بعد از اسلام خواسته اند که تنها و تنها خود را موجه و منشاء ادراکات صحیحه از بطن اسلام نشان دهند و ماجرا شده عین لباسی که دو برادر خیاط برای پادشاه ناکجا آباد دوختند که فقط حلال زاده ها توانائی درک و دیدن آن را داشتند و القصه ......!!!!!!!!!! و این دقیقاً در حالی است که خداوند منان بارها در قرآن کریم تذکر فرموده اند که من آیات بینه و روشن فرستاده ام !
حال اینکه دور از جان بعضی از حضرات عظام ، برخی از حضرات دیگر در درک و فهم آین آیات شریفه گوی سبقت را از دیگران ربوده اند دلیل متقن بر این نیست که لزوماً از صالحین هم هستند و مصداق آنرا در رفتار طلحه و زبیر و یا امثالهم در دوران معاصر می توانیم بوضوح مشاهده کنیم ! کما اینکه اساساً خداوند هر کس را در حد توانش تکلیف نموده است !
لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلا مَا آتَاهَا
ویا
لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا که پنج مرتبه در قرآن کریم با مخاطب های متفاوت تکرار شده است .
با تشکر از همه بچه های صراط
حق یار
جنابعالی هم حرف های اینجانب را به خود نگیرید .
حق یار
- اخوی حالا که لازم شد پرده از ماهیت شما برداشته شود ، خودتان با پای خود به معرکه وارد شده اید وگرنه خداوند متعال ستار العیوب است !
- اینها را که گفتم ، مختارید که به خود بگیرید .
حق یار
فقط کمی در ارائه نظرات خدا را در نظر داشته باشیم.
به نظر می رسه شما برای حذف رقیب به هر روشی متمسک می شوید. استدلالی بحث کنید بهتر است.
از این تیترهایی که یک نفر رو با برچسب وصل به زنان شوهر دار و دختران جوان بژرهیزید
اگر مدعای شما صادق باشد باید شاهد آورده و از او در مجامه قضایی شکایت شود.
مشکل این است که ما هنوز نتوانسته ایم عقلانی و به صورت شفاف بحث کنیم.
کم کم داره باورم میشه که آزادی بیان نداریم.
آقای شریف زاده اگر جرفی برای گفتن داشت باید می گفت: من می گویم ؛ نه اینکه بگوید مشایی گفت.
در این صورت شریف زاده نشان میداد که از علمی حرف می زند که به قول خودش در طی 30 سال کسب کرده است. اما می بینیم که شریف زاده دایم می گوید من تحت تاثیر مشایی قرار گرفته ام. آیا اینکه یک روحانی تحصیل کرده در حوزه و کسی که ادعایش می شود، بعد 30 سال طلبگی مرید کسی شود که چند سالی است به واسطه ورود در دولت اسمی به پا کرده! می تواند دلیلی باشد برای جذب شریف زاده! یا اینکه باید دید چه اشکالی در این بین هست که .....
حق یار
مهران یه چیزی بهت می گم که البته سانسور می شه و صد افسوس که اینجا نمیتونم بطور کامل بهت بگم و اون اینه که مهران ما خودمون ختم .................... هستیم ! لطف کن برای ما کلاس انحرافی دایر نکن اگه حرف ....... و ......... و ............ با حرف امام خمینی و خامنه ای همسو بود که اینهمه حرف و بحث نبود !!
اصلا جریانی که مبنا ، متن و اساس ش براساس ........... هست و در این زمینه ها کلی سابقه و گفتار و نظریه پردازی سوء ! در پرونده شون دارن رو مدعی هستی رو در روی اسراییل هستن حتما !!!
آقایان مدعی ظهور : اسلام بدون ولایت فقیه عین ظلالت و گمراهیه حتی اگه پیشونیتون بخاطر سجده طولانی پینه بسته باشه !! و دعای فرج از زبونتون قطع نشه !
اعوذ بالله من الشیطان رجیم !
1- ما که آخرش نفهمیدیم که این موضوع هدایت و رهبری امام زمان ( عج ) و عدم نیاز به ولایت رو چه کسی مطرح کرده و چه کسی دامن زده ، چرا که آنچه تا بحال از زبان و رفتار جناب آقای دکتر .......... و جناب آقای ......... شنیده و دیده ایم تبعیت محض از ولایت بوده و قاطعانه عرض می کنم که تنها حامیان سرسخت مقام معظم رهبری و ولایت فقیه در این کشور دولت و حلقه دولت و رئیس دولت و حامیان دولت اند و بس ! و چنانچه هر کسی اعم از منصب دار و بی منصب ادعائی در این خصوص دارد ارائه کند تا ما هم اثبات کنیم ! فقط در جواب نوشته های حقیر ، این گروه تا بحال یک جواب داشته اند که تفکر جریان انحرافی اینچنینه !!!! که یک جواب بیشتر نداره و اون هم اینکه یحتمل از راه تفتیش عقاید که شیوه دیرین متحجرین است به این نتیجه رسیده اند .
2- علی رغم آنچه گفته شد ، به نظر می رسد که خوب آبی برای امثال ممل خان گرم شده که هر بار با خلط مبحث ادعا های پوچ و بی سند و مدرکی را عرضه می کنند که در بسیاری از مواردش حتی ارزش پاسخگوئی را هم ندارد ! ادعاهائی مانند سحر و ساحری - اختلاس - انحراف - القاء حاکمیت دوگانه و.....
3- کسانی که عمدتاً به مذهب تشیع ضربه وارد می کنند ، اساساً همان خشک مغزان و متحجرینی هستند که در زمان ظهور حضرت قائم ( عج ) و زمانی که ایشان تعبیر اصلی از اسلام را ارائه می نمایند ، آنقدر با دانسته های ایشان مغایرت دارد که بر اساس روایات محکم حکم بر ( نعوذ بالله ) ارتداد ایشان می دهند و آنگاه است که حضرت بر ایشان تیغ می کشند ! بنا بر این اسلام و شیعه در همیشه تاریخ پر فتوح خود از ناحیه این متحجرین و واپس گرایان ضربه خورده است ! کسانی که هیچ قوه و قدرت تحلیلی ندارند و حتی علمشان هم به روز نیست و دردی از اسلام دوا نمی کنند و تنها به خشن نشان دادن چهره اسلام می پردازند ( بخوانید شعبه 2 طالبان )
3- تاریخ و خط سیر دولت در هفت سال گذشته ، بی اعتنائی به این همه تهمت و افترا بوده و هست ! اما افترا زنندگان نیمه محترم ، آیا تا کنون حتی یک سند مستند در مورد ادعا های خود و افترا هائی که به دولت و حلقه دولت بسته اند ارائه نموده اند ؟؟؟؟ مهدویت هم به همین ترتیب !
4- جناب ممل خان به نظر حقیر ..... و ......... خاص رفتار جنابعالی و اربابان شماست که فکر می کنید مکتب ایران در مقابل مکتب اسلام قرار گرفته ، یا ایران در مقابل اسلامه ، یا کورش در مقابل پیامبر بزرگ اسلام ( ص ) قرارداره و عید نوروز چنین و چنانه ! شما یا واقعاً عرب تبار ید و اساساً ایرانی نیستید که اینگونه به کرات در مقابل کورش و عید نوروز و کلمه ایران واکنش نشان می دهید و یا اساساً دشمنی دارید ، هم با اسلام و هم با ایران ! - سی دی ظهور هم که دست آخر از اردوگاه شما متحجرین سر در آورد ......! یا نمی فهمی ! .... و یا خودت رو به نفهمی زدی که عذر بد تر از گناهه!
5- و اما به زعم ممل ، ( مدعیان ظهور ) و به زعم ما منتظران ظهور ! به کوری چشم همه دشمنان اسلام و ایران و همه سابقه شان در تاریخ که هویت ما است ، تا ظهور حضرتش ( انشاءالله )گوش به فرمان ولی امر خود ، آزاده زمان ، رهبر معظم انقلاب داریم و ذره ای از این امر خطیر فروگزار نخواهیم بود ، هر چند که نه جای مهری بر پیشانی داشته باشیم و نه ریش و تسبیح و انگشتر نمیدانم چه !!!!!!!
حق یار
موضوع این است که حرف و حدیث ها برای همسو نبودن حرف ها نیست بلکه آنهائی که می خواهند نشان دهند حرف ها همسو نیست کسانی هستند که سالهاست برای القاء حاکمیت دوگانه در کشور تلاش می کنند و ایضاً تنها قصدشان از همه این حرف و حدیث ها عبور از ولایت و رهبری است و صد البته قطع به یقین کور خوانده اند و مردم شریف ایران بصیر تر آن هستند که بهائی به این حرف ها بدهند ! و یقین می دانم که تو این مسائل را نخواهی فهمید و ظاهر امر نشان می دهد که بر چشم و دلت مهر زده شده و تنها و تنها مثل عروسک هائی که کوک می شوند ، آن چیزی را بر زبان می آوری که اربابانت برای آن کوکت کرده اند!
در مورد ادعا ها ی بی پایه و اساسی هم که ذکر کردی واگذارت به خدا و امیدوارم در پیشگاه خداوند متعال هم در اعتقاداتت همینطور راسخ و لجوج باشی ! به هر حال ....
حق یار
در کنار طیف مذهبی و طیف اصلاح طلب بنظرم طیف دوستان شما میخوان خودشونو مطرح بکنن ، منتها مسائل مطرح شده از دوستان شما وارداتی هست و منبع و منشاء این تفکر بیشتر به مجری تفکر تفرقه بنداز حکومت کن شبیه هست
ازادپی واقعا عقل نداری
و صد البته با عنایت به نحوه گفتمانت و علی الخصوص ته لهجه غلیظ عرب بادیه نشینت در حد و حدودی نیستی که برای کسی حد لیاقت تعیین کنی ! مخصوصاً که از خودت هیچ حرفی برای گفتن نداری !!!!!!!
اینکه گفتم جوجممل عرب ، امیدوارم توهینی به عرب زبانهای محترم نباشه ! - این بابا یه کم فرق می کنه و جنسش از جنس همون عرب های بادیه نشینه که اساساً عجم یا فارس ها رو مجوس می دونستند !!! حالا دو تا زبون بسته هم با نام ناشناس میان ازش حمایت می کنن که معلومه که از هم تبار های خودشن - سایر کاربران محترم به سیاق نگارش این متحجرین واپس گرا عنایت بفرمایند که تفکرات دولت و حامیان دولت رو وارداتی میدونن و این در حالی است که به همه ماهیت و هویت تاریخی خود پشت کرده اند و حتی نام کورش و عید نوروز ، آتش به جانشان می اندازد و جزع فزع میکنند.
حق یار
شما نمی خوای از حیثیت !! بعضیا دفاع بکنی ؟
هر چند شما خودتونو زدید به خواب و کسی نمی تونه بیدارتون کنه اما برادرانه توصیه می کنم لااقل برای 30 ثانیه هم که شده در عمرت از مغزت کمک بگیر شاید تونستی جواب شبهات ممل رو بدی آقای مهران آزادپی !
مثل اینکه فعلا روی این بنده خدا زوم کردین
چرا یک نفر رو تکفیر می کنید؟
اگه می شه نظرات رو به صورت کارشناسی و منطقی تحلیل کنید در غیر اینصورت خوانندگان فکر میکنند که دارین به شعورشون توهین می کنید
اتفاقا ایشون مسائل جالب و قابل تاملی رو مطرح کردن، حداقل بهش فکر کنیم !!!!
جواب اندیشه را باید با اندیشه داد نه با توهین و تکفیر
اما حقیقت این است که شما تعدادی ژورنالیست هوچی هستید که قادر به فهم مطالب عمیق اعتقادی نیستید!
بهتر است کار را به اهلش واگزار کنید!
حرفهای این آقا را تقطیع کرده و با این حال هیچ پاسخی برای سخنان او ندارید و فقط با رفتار ضد قرآنی خود ، با برچسب زدن و نام ناپسند گذاشتن پیش می روید!
امید دارم که هدایت شوید
والسلام علی من اتبع الهدی
خروجی آن کارها امروز در جامعه می بینیم.
باز جوید روزگار وصل خویش
ازآن سیاستی که درمتن نام بردید،فرزندنامشروعی چون این مقاله به وجودمی آید.متنی سراسر کذب وافتراوجهالت.
ای کاش می دانستم منبع خبرسراسر کذب" آموزش زندگی بهتر با تجربه زنده به گور شدن توسط مرید مشایی" چه کسی است،یااساسامنبعی جزخیالات واوهام نویسنده آن دارد!؟وانگیزه نویسنده آن جیفه دنیاست یاجهالت؟