دوشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۳ - ساعت :
۳۱ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۰
شرور تهران در چنگال قانون

گنده لات تهران برای چهاردهمین بار به زندان افتاد | من مشتری ثابت زندان هستم

جوان شروری که بارها به اتهام شرارت و درگیری، دستگیری و زندانی شده است، در تازه ترین درگیری مردی را تا یک قدمی مرگ پیش برد.
کد خبر : ۶۷۲۹۶۴

به گزارش صراط به نقل از همشهری آنلاین این چهاردهمین باری است که از سوی پلیس دستگیر شده و پرسابقه‌ترین شروری است که در بین متهمان حضور دارد. وقتی از سوی پلیس دستگیر شد این پیامک در گوشی‌اش کشف شد: «خیلی ضربه زدم، وقتی می‌زدم خون نشست روی قمه. رفیقم می‌گفت دهنش را سرویس کردی.» او یکی از افرادی بود که در جریان درگیری هولناک محله نیروی هوایی، فردی را با ضربات قمه مجروح کرد و این پیامک را ساعتی بعد از درگیری برای یکی از دوستانش فرستاده بود.


گنده لات تهران برای چهاردهمین بار به زندان افتاد | من مشتری ثابت زندان هستم
این چهاردهمین باری است که از سوی پلیس دستگیر شده و پرسابقه‌ترین شروری است که در بین متهمان حضور دارد. وقتی از سوی پلیس دستگیر شد این پیامک در گوشی‌اش کشف شد: «خیلی ضربه زدم، وقتی می‌زدم خون نشست روی قمه. رفیقم می‌گفت دهنش را سرویس کردی.» او یکی از افرادی بود که در جریان درگیری هولناک محله نیروی هوایی، فردی را با ضربات قمه مجروح کرد و این پیامک را ساعتی بعد از درگیری برای یکی از دوستانش فرستاده بود.
خودت را معرفی کن؟
شهرام هستم، یک گنده‌لات!
شهرام، پرونده‌ات نشان می‌دهد که سوابق زیادی داری؟
درسته. 13مرتبه دستگیر شده‌ام. همه‌اش به‌خاطر شرارت و درگیری است.
چه کسی را با قمه زدی که چنین پیامی به دوستت دادی؟
یکی از همان تیمی که دوستان مرا لو داد و توسط پلیس دستگیر شدند. خدا چقدر رحم کرد که تاندون دستش قطع نشد. هرچند خودم هم سعی کردم طوری بزنم که طرف آسیب جدی نبیند و مرگ‌آور نباشد، اما خب یک دفعه از دست آدم درمی‌رود.
همیشه قمه با خودت می‌بری؟
نه. شب حادثه چون برای دعوا می‌رفتیم با خودم قمه برده بودم؛یعنی هر وقت که می‌خواستم بروم دعوا با خودم قمه می‌بردم.
روی بدنت پر است از جای زخم؟
فکر کنم 100تایی باشد. جای چاقو، ‌قمه، قداره و چاقوست. خیلی از زخم‌هایم سطحی و بعضی‌ها هم عمیق است.
شبی که رفتی دعوا، صورت‌هایتان را نپوشانده بودید، می‌دانستید که دستگیر می‌شوید؟
اشتباه کردم. از طریق فضای مجازی به من اطلاع دادند که بیا دعوا و من هم قمه‌ام را برداشتم و رفتم. راستش خودم هم خسته شده‌ام از زندان. نصف جوانی‌ام در زندان گذشت. تازه نامزد کرده و دور شرارت را خط کشیده بودم اما باز رفتم دعوا و گیر افتادم.