به گزارش صراط به نقل از خبرآنلاین یکی از پیامدهای ژئوپلیتیکی تحریم های امریکا علیه ایران بعد از خروج از برجام، تلاش این کشور برای انزوای جمهوری اسلامی بود. تحریم ها باعث شد تا از سال۱۴۰۰ کشورهای شرقی مانند چین و روسیه با درک موقعیت ایران در تحریم و نیازمندی های کشورمان در تامین کالاهای اساسی برای نشان دادن کارامدی دولت در شرایط تحریم، بخش زیادی از نیاز ایران به کالاهای اساسی را در فقدان ارتباط ایران با سایر کشورها تامین نمایند. تحریم ها موجب شد تا اگرچه صادرات نفتی ایران به روسیه از دوره های قبل سبقت گیرد اما افزایش واردات در دولت سیزدهم به افزایش ناترازی تجارت خارجی منجر شد.
براساس آمار رسمی منتشرشده از سوی گمرک جمهوری اسلامی ایران تراز تجاری کشور در این سال بیش از ۱۶ میلیارد دلار کاهش داشته و در این سال واردات از صادرات پیشی گرفته است. کارشناسان معتقدند «میزان منفی شدن تراز تجاری کشور در سال ۱۴۰۲ از سال ۱۳۹۰ تا این سال سابقه نداشته است اما در سال ۱۴۰۲ دولت با آمارسازی و آماربازی صادرات نفتی را در سنجش تراز تجاری کشور به حساب آورد»
در تمام سال هایی که ایران در تحریم بود کشورهای همسایه کشورمان به ویژه جمهوری آذربایجان تلاش کردند، با بهره برداری از فرصت تحریم ایران، علاوه بر افزایش حجم تجارت خارجی، مسیرهای ژئوپلیتیکی تجارت را به نحوه تغییر دهند که انزوای ایران را بیش از قبل تقویت کرده و به سهم بیشتری را به رقبای منطقه ای ایران اختصاص دهند.
برای نمونه جمهوری آذربایجان طی دو سال گذشته چندین بزرگراه جدید برای افزایش ترانزیت کالاهای خارجی افتتاح کرده و در نظر دارد حجم ترانزیت را تا سال ۲۰۳۰ به ۷۰ تا ۱۰۰ میلیون تن برساند و بخش اعظم این رشد نیز از طریق ترانزیت زمینی و کامیونها خواهد بود؛ موضوعی که اهمیت کریدور زنگزور و درآمد آن برای ارمنستان یا گزینه آلترناتیو آن در ایران را بیشتر برجسته میکند. علاوه بر این جمهوری آذربایجان با ۲۵ میلیون تن ترانزیت بینالمللی کالاهای خارجی، هماکنون دو برابر ایران حجم ترانزیت دارد. نیمی از کالاهای ترانزیتی از خاک جمهوری آذربایجان از مسیر گرجستان راهی ترکیه میشود و نیمی دیگر مربوط به ترانزیت کالاهای ایرانی به روسیه و بالعکس است.
جمهوری آذربایجان به رغم باز شدن کریدور جدیدی از خاک ایران، کماکان بر گشایش زنگزور تاکید دارد، چرا که قرار گرفتن ایران در لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی در پولشویی (افایتیاف)، نقل و انتقالات مالی و اعتبار بیمه بازرگانان را با مشکل مواجه کرده و انگیزه هم در این افراد که عمدتا غیر ایرانی هستند برای دور زدن تحریم های ایران وجود ندارد. در چنین شرایط خود به خود مزیت تجارت از مسیرهای جاده ای ایران از بین می رود.
این در حالی است که جمهوری آذربایجان همچنین میخواهد تا سال ۲۰۳۰ ترانزیت کالاهای خارجی را سه تا چهار برابر کند و عملا به غیر از خاک ایران، به کریدور زنگزور و حتی افزایش ظرفیت ترانزیت از گرجستان نیز نیاز خواهد داشت. همچنین بخشی از کالاهای ترانزیتی مربوط به کشورهای اروپایی است که اصولا به خاطر قرار گرفتن ایران در لیست سیاه افایتیاف نمیتوانند و نمیخواهند کالاهایشان از طریق خاک ایران ترانزیت شود. از این رو زنگزور در شرایط تحریم های امریکا مورد حمایت ائتلاف اروپا نیز قرار گرفته است.
ایران به خاطر تحریمها و عدم توسعه زیرساختهای خود که نیاز به منابع ارزی دارد، از اکثر طرحهای ترانزیتی منطقه خاورمیانه فاصله گرفته است. سیاست دولت سیزدهم در افزایش صادرات به روسیه درصد قابل توجهی از صادرات نفتی را در بر گرفت تا بتواند مزیت سیاست همسایگی را اثبات کند اما آنچه دولت سیزدهم از آن غفلت کرد، فقدان دیدگاهی همه جانبه در بازیگری دوستان رقیبِ ایران بود. این موضوع باعث شد تا بدون در نظر گرفتن اینکه صادرات نفت در شرایط تحریم نه فقط وابستگی ایران به روسیه و چین را افزایش می دهد، بلکه انزوای ایران در صادرات نفت، به اهرم فشاری در اختیار روسیه برای «تهاتر امتیازات ژئوپلیتیکی» تبدیل می شود.
اهمیت تحریم های ایران آنچنان است که عراق طرح ۱۷ میلیارد دلاری کریدور بندر فاو-ترکیه را آغاز کرده که جایگزین طرح کریدور شمال-جنوب از خاک ایران خواهد شد. هند و عربستان سعودی نیز به همراه امارات متحده عربی پروژه عظیم ترانزیتی از هند تا خاورمیانه و اروپا را پیریزی کردهاند که همراه با کریدور چین-آسیای میانه-قفقاز-ترکیه، عملا ایران را از مسیر ترانزیت شرق-غرب منزوی خواهند کرد.
تحلیلگران معتقدند در شرایط اتخاذ سیاست خارجی غیرمتوازن و فراگیر، حتی کشورهای دوست ایران به فراخور منافع ملی خودشان با ایران معامله خواهند کرد و سیاست های راهبردی ای کشورها بر اساس نقاط ضعف ایران در تحریم و نیازمندهای ضروری کشورمان طراحی خواهد شد. موضوعی که نمونه عینی آن در پروژه زنگزور قابل مشاهده بود.