۰۶ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۷:۲۹
کارگری در روزنامه:

نسبت سينماي ما و فتح خرمشهر

پس گرفتن خرمشهر از ارتش بعث عراق (بخوانيد نماينده ارتش كفر جهاني) نه يك حادثه تاريخي، كه يك نماد تاريخي و انساني است.
کد خبر : ۶۵۴۱۰

به گزارش سرویس وبلاگ صراط؛ آرش فهیم در کارگری در روزنامه نوشت:

چه نسبتي ميان سينماي ايران و حماسه سوم خرداد وجود دارد؟ آيا سينما الزاماً بايد به موضوعاتي چون فتح خرمشهر بپردازد؟ علت عدم توجه به وقايع ملي مهم در سينما چيست؟ اين عبارات، پرسش هايي مهم و حياتي در عرصه فرهنگ امروز جامعه ما محسوب مي شوند. اين نوشتار تلاشي است مختصر و شتاب زده براي يافتن پاسخ آنها.

سينماي ايران و يك نقطه عظيم تاريخي
با مرور تاريخ سينماي ايران مي توان به نتايج شگفت انگيز و گاه تكان دهنده اي رسيد. درحالي كه يكي از رسالت هاي سينما در مغرب زمين - و شايد حتي بتوان گفت مهم ترين دليل وجودي اش- بازتوليد فرهنگ و آرمان هاي تمدن جديد غربي بوده است، در كشور ما اوضاع به گونه اي ديگر رقم خورده است. يكي از جلوه هاي اين واقعيت ناگوار را مي توان بي تفاوتي عرصه هنر هفتم ايران - به ويژه در دو دهه اخير- در قبال بسياري از افتخارات و درخشش هاي تاريخي و ملي ديد.
ايران كشوري مملو از حوادث تلخ و شيرين و فراز و نشيب هاي مختلف است؛ يك رنگين كمان از انواع و اقسام اقبال ها و ادبارها در تاريخ كشورمان قابل شناسايي است. البته اين وضعيت طي 33 سال گذشته تغييراتي يافته است. از 22 بهمن سال 57 به اين سو حركت تاريخ در ايران ديگر گونه مي شود. اگر تا پيش از اين مبدأ، عمدتاً شكست و سقوط و عقب نشيني و از دست رفتن بخش هاي مختلف كشور و تسليم شدن در برابر قدرت هاي بيگانه غالب بود، با پيروزي انقلاب اسلامي جريان تاريخ در ايران مسير متفاوتي را در پيش گرفت. از اين به بعد بود كه پيروزي و فتح و سربلندي و مقاومت و تاراندن مهاجمان و سرسختي براي حفظ حتي يك ميلي متر از خاك كشور، تبديل به رسم ايرانيان شد.
در اين ميان، فتح خرمشهر يك نقطه طلايي به حساب مي آيد. پس گرفتن خرمشهر از ارتش بعث عراق (بخوانيد نماينده ارتش كفر جهاني) نه يك حادثه تاريخي، كه يك نماد تاريخي و انساني است؛ براي نخستين بار در تاريخ معاصرمان، ايران وارد يك جنگ نابرابر و همه جانبه شد و اجازه نداد ذره اي از خاك سرزمين مان اشغال شود. فتح خرمشهر، پاياني بود بر صدها سال به يغما رفتن خاك اين كشور كه به واسطه حماقت و خيانت شاهان بي لياقت بر تاريخ ما تحميل شد. حتي رژيم استبدادي- استعماري پهلوي نيز، بحرين، پاره تن اين وطن را فروخت. هرچند وطن فروشان مي خواستند خرمشهر را نيز حراج كنند؛ اما اين بار ملتي كه با دم مسيحايي امام خميني(ره) زنده شده بود، با تكيه بر توانمندي ها و ايمان خود، تاريخ را تغيير داد و به اين ترتيب، سوم خرداد، روزي شد به وسعت همه تاريخ و خرمشهر، شهري شد به بزرگي يك ملت.
با اين حال، سينماگران ما - اعم از مسئولان و هنرمندان- نسبت به اين نقطه از تاريخ كشورمان كه مبدأ پيروزي ما و شكست استكبار محسوب مي شود، بي تفاوت عبور كرده اند. اگرچه در اين باره كتاب ها و مقالات و سخنراني هاي فراواني منتشر شده است؛ اما واقعيت اين است كه ارتباط جامعه امروز ما با رسانه هايي چون سينما و تلويزيون و مولتي مديا و اينترنت و مواردي از اين دست بيشتر است. كافي است بر كارنامه سينماي كشورمان در اين زمينه مروري داشته باشيم.

چكيده اي از تصوير خرمشهر در سينماي ايران
عرصه مستند در مقايسه با سينماي داستاني، زودتر به اين موضوع روي آورد. البته به دليل اين كه آرشيو فيلم هاي مستند جنگ، دقيق و كامل نيست، اطلاع زيادي درباره كم و كيف تمام مستندهايي كه درباره خرمشهر ساخته شده اند در دست نيست؛ اما چند نمونه را مي توان شرح داد. در اين ميان مجموعه «روايت فتح» همچنان كه سهمي عمده در توليد مستند درباره دفاع مقدس دارد، در زمينه پرداختن به خرمشهر نيز پيشرو بوده است. اين گروه كه آن زمان شهيد سيدمرتضي آويني سرپرستي اش را برعهده داشت، اولين آثار تصويري درباره اشغال و سقوط خرمشهر را توليد كردند، «فتح خون»، عنوان مستندي سه قسمتي بود كه در سال 1359 خلق شد. آن زمان، خرمشهر هنوز در حال مقاومت بود و به طور كامل به اشغال دشمن درنيامده بود. (به قول شهيد آويني، خرمشهر هنوز خونين شهر نشده بود) فيلم بعدي را هم همين گروه و همان هنرمندان با عنوان «حقيقت» در 11 قسمت ساختند كه به بررسي سقوط خرمشهر مي پردازد. از ديگر فيلم هاي مستندي كه درباره خرمشهر ساخته شده است، مي توان به «پل آزادي» به كارگرداني «مهدي مدني» اشاره كرد كه در سال 1362 ساخته شد و در رديف اولين فيلم ها با اين موضوع قرار گرفت.«كربلاي 5» هم عنوان مستندي با اين موضوع است كه توسط «سيدعليرضا سجادپور» ساخته شده است. «جواد شمقدري» هم «پل پيروزي» را در مورد عمليات بيت المقدس ساخته و از معدود آثاري محسوب مي شود كه در حوزه مستند، به برخي از ابعاد آزادسازي خرمشهر پرداخته است.
سينماي داستاني، ديرتر به اين موضوع روي آورد. اولين مورد، «بلمي به سوي ساحل» به كارگرداني مرحوم «رسول ملاقلي پور» است. اين فيلم در سال 1364 ساخته شد و روايت مقابله يكي از گردان هاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با عراقي ها در خرمشهر را به تصوير كشيده است. «حريم مهرورزي» نيز به كارگرداني «ناصر غلامرضايي» به جنگ زدگان خرمشهر و زندگي آنها در تهران مي پردازد؛ فيلمي كه در سال 1365 ساخته شد و از اولين آثار با موضوع مورد بحث محسوب مي شود. ساير فيلم ها، پس از جنگ و در دهه هاي 70 و 80 ساخته شدند. «كيميا»، «سرزمين خورشيد» و «دوئل» سه فيلمي هستند كه «احمدرضا درويش» با اين موضوع به نام خودش ثبت كرده است. هر سه نيز به اشغال خرمشهر و مقاومت مردم آن شهر مربوط مي شوند.
در سال هاي اخير، نيز چند فيلم در اين زمينه ساخته شده است؛ يكي «روز سوم» به كارگرداني «محمدحسين لطيفي» است كه داستاني پر تعليق و مهيج را از مقاومت مردم خرمشهر و اشغال آن شهر روايت مي كند. فيلم «كودك و فرشته» به كارگرداني «مسعود نقاش زاده» نيز از ديگر فيلم هاي ساخته شده درباره خرمشهر است كه در اين مورد نيز، موضوع اصلي، سقوط و اشغال اين شهر و مقاومت هايي است كه مردم آن در مقابل دشمن انجام دادند. «مجتبي راعي» هم در فيلم اخير خود يعني «عصر روز دهم» گوشه چشمي به موضوع خرمشهر داشته است. اين فيلم البته به عراق اشغال شده و عزاداري تاسوعا و عاشورا در كربلا مي پردازد؛ اما شروع قصه فيلم از خرمشهر است. فيلم «سفر سرخ» به كارگرداني «حميد فرخ نژاد» هم ازجمله فيلم هايي است كه درباره سقوط خرمشهر ساخته شده است. هرچند كه اين فيلم، هم در ساختار و هم در مضمون، يك فيلم ضعيف محسوب مي شود. فيلم «شب واقعه» به كارگرداني «شهريار اسدي» كه به روايت ازجان گذشتگي شهيد «دريا قلي سوراني» مي پردازد نيز نيم نگاهي به ماجراي اشغال خرمشهر و يورش سربازان صدام به آبادان دارد.

حلقه مفقوده
اين چكيده نشان مي دهد كه پرونده موضوع خرمشهر در سينماي ايران چندان هم خالي نيست؛ حداقل از نظر كمي اين گونه به نظر مي رسد؛ اما آنچه به عنوان يك حلقه مفقوده در كل سينماي ايران و به طور خاص در حوزه سينماي دفاع مقدس و به شكل اخص در زمينه خرمشهر قابل نقد است، فقدان به تصوير كشيدن آزادسازي اين شهر است. يعني با وجود بزرگي و درخشش اين حماسه، حتي يك فيلم سينمايي هم درباره اين موضوع ديده نمي شود.
البته بخشي از مشكل هم از آنجا ناشي مي شود كه آزادسازي خرمشهر صرفاً به عنوان يك واقعه تاريخي پنداشته مي شود، درحالي كه اين موضوع يك منبع الهام بخش و نوعي تجلي حقيقت درباره بزرگي يك ملت و فرهنگش است. با نگاهي عميق تر مي توان ايستادگي كشورمان در مقابل تندبادهاي بعدي را هم متكي به همين فتح شناخت. اگر هم بخواهيم در آينده از ساير موانع پيش رو بگذريم، چاره اي نداريم جز اينكه به طور دائم به آن دوران مراجعه كنيم؛ هم امروز را به آن گذشته درخشان متصل كنيم و هم درخشش آن دوران را براي شرايط كنوني باز تعريف كنيم. اتفاقاً بهترين وسيله براي بازتوليد موقعيت هاي گذشته و آينده در زمان حال، سينما است. به خصوص اينكه امروز نيز جبهه هاي مبارزه جديدي در مقابل جامعه ما ايجاد شده و اكنون نيز درحال دفاع هستيم.

فعاليت طرف مقابل
اين درحالي است كه ساير كشورهاي صاحب صنعت سينما در دنيا، به شدت در زمينه فتوحات نظامي خود فعاليت مي كنند. حتي پيروزي هاي به ناحق شان را نيز نوعي حماسه جلوه مي دهند. در واقع، سينماگران غربي از اين موضوعات به عنوان يك منبع براي تحقق اهدافي فراسينمايي بهره مي برند. اين درحالي است كه سينماي كشور ما با وجود گنج عظيمي چون هشت سال دفاع مقدس، هنوز هم حق مطلب را بيان نكرده و بسياري از مسائل گفتني و ديدني از آن جنگ را مكتوم واگذاشته است. اين جريان در سينماي آمريكا (هاليوود) به شكل پررنگ تري ديده مي شود. فيلم هايي مانند «شيرها و بره ها»، «گنجه درد»، «يونيت»، «تپه ها چشم دارند2» و ... تصويري رهايي بخش و قهرمانانه از حضور نظاميان آمريكايي در كشورهاي عراق و افغانستان نمايش مي دهند. يعني درست برخلاف آنچه واقعيت داشته است.

نتايج كم كاري درباره فتوحات
خلأ موضوعات مهم تاريخي در اين رسانه هاي مدرن و پرمخاطب خسارت هاي فرهنگي فراوان و متعاقب آن خسران هاي اجتماعي و سياسي و اقتصادي بسياري را در پي دارد. اگر ما به وسيله ابزارهاي فرهنگي خود به معرفي حماسه ها و قهرمانان خود اقدام نكنيم، ديگران خواهند بود كه اين جاي خالي را پر مي كنند.
ضمن اينكه موضوعي چون فتح خرمشهر قابليت هاي بسياري دارد و مي تواند منبع تغذيه مناسبي براي تقويت سينماي ما شود. فتح خرمشهر، شايد تنها موضوعي باشد كه عشق، حماسه، شجاعت، كشمكش، تضاد و تخاصم، ماوراءالطبيعه، تعليق، قهرمان، درام، تراژدي و در نهايت شادي و شكوه را با هم دارد و البته اين دفاع مقدس و فتح خرمشهر نيست كه به ما نياز دارد، ما به اين فرهنگ و اين تاريخ، حفظ آن و بزرگداشتش نيازمنديم. اين سينماست كه امروز بيش از هر زمان ديگري، براي يافتن دوباره هويت و راه حقيقي خودش و ترسيم افقي روشن و اميدواركننده، انسان ساز و بيداركننده نياز به توجه به چنين موضوعات و حقايقي دارد.

برچسب ها: سینما خرمشهر صراط
نظرات بینندگان
مجتبی
|
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
|
۱۸:۰۹ - ۰۶ خرداد ۱۳۹۱
۰
۰
یعنی اگه یک کارگردان پیدا بشه که بتونه این حماسه ی عظیم رو تدوین و به شکل فیلم در بیاره و هنرپیشه ای پیدا بشه که بتونه از پس نقش شیر دلی چون جهان آرا بر بیاد من یکی که اسممو عوض میکنم .. شوخی که نیست بخواهید مثلا با اخراجی ها مقایسش کنید .. یک حماسه ی بی نظیر بود که برای به تصویر کشیدنش حداقل چهارتا کارگردان درست حسابی باید دست به دست هم بدن و بررسیش کنند