۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۰۸:۵۹
سوخت 20 درصدی تولید خود را به ما بدهید و دوباره از ما بخرید!

آن جوان در کنج اوین شما را فریب داد

این مذاکرات امید برای تفاهم را احیا کرد اما یک ماه بعد، مشخص نیست که آیا غرب می خواهد به تعهدات خود در استامبول عمل کند یا نه؟ پیش از این کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته بود دیپلمات های غربی تلاش می کنند اندیشه ایران را درک کنند.
کد خبر : ۶۴۲۹۷

به گزارش صراط به نقل از روزنامه کیهان، یک روزنامه انگلیسی به غرب هشدار داد خطاهای محاسباتی گذشته را در مذاکرات بغداد تکرار نکنند و فرصت فراهم شده را از دست ندهند.

تحلیل گاردین در حالی منتشر شده که برخی قرائن از حرکت غرب در بن بست گذشته حکایت می کند. گاردین با اشاره به فضای مثبت مذاکرات استامبول 2 نوشت: این مذاکرات امید برای تفاهم را احیا کرد اما یک ماه بعد، مشخص نیست که آیا غرب می خواهد به تعهدات خود در اسلامبول عمل کند یا نه؟ پیش از این کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته بود دیپلمات های غربی تلاش می کنند اندیشه ایران را درک کنند. گزارش سرویس های اطلاعاتی آمریکا، ادعای ایران را که دنبال تولید سلاح هسته ای نیست تأیید می کند.

این روزنامه یادآور شد: در مذاکرات اخیر بر عمل متقابل و تدریجی توافق شد اما اکنون به نظر می رسد شرایط معامله تغییر کرده باشد. یکی از کارشناسان امور ایران در مؤسسه بروکینز در گفت وگو با روزنامه کریستین ساینس مانیتور خاطرنشان کرده که «مقامات آمریکایی می گویند تعدیل تحریم ها تا زمانی که ایران امتیازهای قابل قبولی ارائه نداده باشد، روی میز قرار ندارد.» اما این رویکرد برخلاف چارچوب عمل متقابل است. از سوی دیگر گزارش ها نشان می دهد که غربی ها نمی خواهند تحریم ها را تعدیل یا حذف کنند. این در حالی است که برای ایالات متحده، حذف تحریم ها همواره یک مسأله دشوار بوده است. مسئولیت حذف تحریم ها برعهده کنگره و نه دولت است و این در شرایطی است که اندیشه های ضد ایرانی در کنگره بسیار قوی است. به همین دلیل دستیابی به توافق کنگره برای حذف تحریم ها، روندی دشوار و طولانی است اما به هر ترتیب دولت این اختیار را دارد که پیشنهاد لغو تحریم ها را به کنگره بدهد. البته روند لغو تحریم ها در شورای وزیران اتحادیه اروپا آسانتر است.

گاردین در پایان نوشت: اشتباه های محاسباتی، تداوم توهمات بیهوده غرب را آشکار می سازد. در صورتی که غرب به دنبال توافق از راه مذاکره با ایران است باید درست و سنجیده عمل کند. غرب متعهد به عمل متقابل شده و عمل نکردن به این تعهد، یک فرصت دیگر را از دست می دهد.

برخی گزارش های منتشره که عمدتاً منشأ آمریکایی، انگلیسی و صهیونیستی دارند- رویتر، آسوشیتدپرس، لس آنجلس تایمز، هاآرتص، نیویورک تایمز و واشنگتن پست- حاکی از آن است که طرف غربی با محوریت آمریکا مایل است مجدداً بحث تعطیلی تأسیسات فردو، توقف غنی سازی 20 درصد و خارج کردن تمام اورانیوم 20 درصد غنی سازی شده از ایران را پیش بکشد و موضوع تأمین سوخت راکتور تهران را که مربوط به 2 سال پیش بود و ایران به خاطر کارشکنی آمریکا، این سوخت را تولید کرد، به عنوان معامله!! پیشنهاد کند. بنابر این گزارش ها آمریکا و انگلیس حاضر به لغو تحریم های نفتی تصویب شده نیستند و صرفاً می خواهند در مقابل توقعاتی که مطرح می کنند، کاهش تحریم ها در زمینه قطعات هواپیما را پیشنهاد کنند!

این سناریوسازی ها و تحرکات تبلیغاتی در حالی است که نشست اخیر گروه 8 با اختلافات شدید همراه بود و طبیعتاً در تشدید اختلافات گروه 1+5 نیز مؤثر خواهد بود. در اجلاس گروه 8 ضمن اینکه پوتین رئیس جمهور روسیه غایب بود و شیطنت های آمریکا در قبال انتخابات این کشور را جبران کرد، سارکوزی متحد وفادار آمریکا نیز به اعتبار شکست از فرانسوا اولاند حضور نداشت و اولاند اعلام کرد طبق وعده خود، 3500 نظامی فرانسه را تا پایان سال جاری میلادی از افغانستان خارج می کند. بحران های شدید اقتصادی، چالش دیگر نشست گروه 8 بود و برخی کشورهای اروپایی اکنون یقین دارند که آمریکا با دمیدن در التهاب برخی بحران های مصنوعی به دنبال ایراد لطمه جدی به قدرت مالی اروپا (منطقه پولی یورو) است. برخی کشورهای اروپایی زیان کنندگان عمده مسئله تحریم خرید نفت ایران محسوب می شوند.

همزمان، مقامات رژیم صهیونیستی به همراه برخی طیف های تندرو در آمریکا به سیاق سالهای گذشته می کوشند با پرچانگی و افزایش وراجی و تهدید - به زعم خود- کفه خالی آمریکا را در مذاکرات سنگین کرده و اصطلاحاً به معتبرسازی تهدیدها بپردازند!

بی پدر و مادرتر از ما کیست؟ چرا بند بازی نکنیم؟!

ارگان گروهک شورای هماهنگی سبز ضمن چرخش 180 درجه ای، خواستار گذشت و مصالحه با حاکمیت شد.

سایت کلمه دو روز قبل از این، اصلاح طلبان را به باد انتقاد گرفته و ضمن متهم کردن آنها به داشتن آلزایمر و خیانت به خون جان باختگان جنبش، تصریح کرده بود، اصلاح طلبان از طولانی شدن راه خسته شده و در آستانه دروازه تنگ سیاست ورزی رسمی، در انتظار فرصتی برای ورود و حضور به هر قیمتی هستند.

این سایت وابسته به اردشیر امیرارجمند که پروژه تحریم انتخابات مجلس را کلید زده بود، دیروز در چرخشی جالب توجه، ماجرای برمه و سوگند آنگ سوچی (معارض برمه ای) به قانون اساسی این کشور را بهانه قرار داده و نوشت: آیا جنبش سبز ظرفیت مصالحه و گذشت را در خود پرورانده است. آنگ سوچی 15 سال در حصر خانگی بود. چه کسی می تواند به پاسداری از قانون اساسی سوگند یاد کند که تلاشش بر تغییر بنیادین آن بوده است؟ این حرکت آنگ سوچی مصداق فریب و دروغ نیست؟ یا شاید هم تسلیم شدن؟ آیا این مصداق همان است که «سیاست پدر و مادر ندارد؟» کلمه سپس ضمن بازی با کلمات برای عقب نشینی از موضع به بن بست رسیده ساختارشکنی و رادیکالیسم کور می نویسد: به نظر می رسد واقعیت جاری اعمال اجتماعی جامع تر و فراتر از کنش های روزمره اخلاقی در سطح روابط فردی باشد. این متن کوته نوشت- و مهم تر از آن، نگارنده اش! -توان توضیح جامع ماهیت امر اجتماعی-سیاسی را ندارد. اما سپردن گوش جان به ترنم نغمه های صلح جویانه و انسان دوستانه بانو آنگ سان سوچی، به خوبی به دریافت آن لایه های موازی و مغفول مفاهیم اجتماعی کمک می کند، آن جا که در بیان علت سوگند خوردن شان می گوید: «برای نشان دادن احترام...». بدین ترتیب، نشان می دهد که اعمال اجتماعی-سیاسی دارای مفاهیم تک لایه نیستند و بنابراین نباید هم که منحصرا در آن معنای تک لایه تحلیل شوند. می توان «سوگند» خورد، و صراحتا هم تاکید کرد که معنای این سوگند، نشان دادن «احترام» است، و نیز این که «زیرا ما نمی خواهیم به یک مشکل سیاسی در برمه بدل شویم.»

نویسنده - با اسم مستعار- این متن توجه ندارد که ادعای وفاداری به قانون اساسی هنگامی می تواند حمل بر صحت شود که همین ادعا از سوی مدعی نقض نشده باشد. به عبارت دیگر ادعای وفاداری به قانون اساسی از سوی موسوی و طیف هایی از اصلاح طلبان پس از فتنه و آشوب سال 88، از این طیف به سادگی مسموع نیست.

اما صرف نظر از این واقعیت، تحلیل کلمه حاکی از ریزش های بیشتر در سازمان داخلی فتنه است، چرا که در غیر این صورت بحث مصلحت اندیشی و دلسوزی برای کشور اگر حقیقت داشت باید در طول 3 سال گذشته و آخرین ایستگاه آن، انتخابات مجلس که مورد تحریم قرار گرفت، خود را نشان می داد.

کلمه در ادامه تحلیل قابل تأمل خود می نویسد: این سوال در ذهن پیش می آید که آیا فرهنگ سیاسی ما آمادگی تولید مفاهیم و اعمال اجتماعی از این دست را- که در تصمیم بانوی برمه می بینیم- به حد کافی و با غلظت کافی دارد؟ مسلم است که شرایط امروز ایران نسبتی با آنچه امروز در برمه اتفاق افتاده ندارد. نظامیان حاکم بر برمه در پی صبوری و پایداری اپوزیسیون و استمرار محدودیت های شدید بین المللی، در نهایت به این نتیجه رسیده اند که حقیقتا مقدمات باز شدن فضای سیاسی برمه را فراهم کنند و در این راستا، با عمل خود دارند مرحله به مرحله تضمین های لازم را، هم برای اپوزیسیون و هم برای جامعه بین المللی فراهم می کنند.

طبعا فعالان اپوزیسیون برمه آن قدر ساده لوح نیستند که پس از یک بار تخلف به آن بزرگی در انتخابات برمه و عدم تحویل قدرت توسط نظامیان و بعد از تحمل 15 سال حصر خانگی رهبر اپوزیسیون، به سادگی در یک بازی خوردن ابتدایی گرفتار شوند. اما در هر حال، بعد از بررسی ها و تضمین های مهم و جدی در عرصه سیاسی از هر دو منظر داخلی و بین المللی، و پس از اپوزیسیون برمه نهایتا همان مسیر اساسی یعنی «مصالحه» برای پیشبرد پروژه اصلاح و تغییر را پی گرفته است. و حتی از باب احترام و پدیدآوردن شرایط مصالحه، به «پاسداری» از قانون اساسی فعلی برمه هم «سوگند» خورده است. حساسیت شرایط بین المللی در مناقشات با ایران بیش از آن است که رسیدن به چنین بزنگاه سیاسی- تاریخی ای برای ایران بخواهد خیلی دور باشد. نگرانی از آن است که به گاه پیش آمدن آن شرایط در زمانی نه چندان دور، فرهنگ سیاسی جامعه هنوز به اندازه کافی توانمندی تئوریک و پراگماتیک لازم برای طی این مرحله را نیافته باشد. «مصالحه» یا «سازش» (قطعا با کاربرد دقیق ملزومات راهبردی) هنوز به اندازه کافی بار مثبت مورد نیاز در فرهنگ سیاسی ما نیافته است و سایه کش آمده در تاریخ «سازشکار» به عنوان بیراه و ناسزا در گفتار سیاسی، هنوز بر گرده مفهوم ارزشمند «مصالحه» سنگینی می کند.

نویسنده می افزاید: صریح بگویم. آیا آمادگی پذیرش آن را داریم که سران جنبش از حصر درآیند و در شرایط قطعا حساب شده و مناسب، «مصالحه» را به عنوان تاکتیک غیرقابل تفکیک از راهبرد به کار گیرند؟ زمانی به خاطر یک «تک کلمه»- کاربرد دو فاکتوری عبارت «رئیس جمهور» از طرف مهدوی کروبی- بر سرش آوار شدیم؛ زمانی دیگر یک «تک رأی» شخصی خاتمی در روستایی به دور از چشم ها را گاه تا حد خیانت نامیدیم (نقد این عمل از بابت هایی دیگر جای خود)؛ آیا با کسی که در شرایط مقتضی، «مصالحه» را پیشه خود سازد همراهی خواهیم کرد؟ چه تعداد از ما چنین عملی را دوگانگی، تضاد، عمل غیراخلاقی یا حتی خیانت یا بدتر از آن(!) توصیف خواهیم کرد؟ آیا آن زمان می خواهیم آن عمل را پشت کردن به هزینه هایی که کنشگران جنبش داده اند یا پایمال کردن خون جانباختگان و آسیب دیدگان جنبش بنامیم؟

کلمه در پایان ضمن بازی با دو کمله فعالانه و منفعل نوشت: چارچوب مفهومی گذشت در معنای فعال آن و نه در معنای منفعلانه اش از عناصر بسیار برجسته جنبش های مدنی بی خشونت است اما توضیح نمی دهد که اولا کجای آشوبگری و اوباشیگری فتنه گران در 8 ماهه مشرف به حادثه رسوای روز عاشورا، به جنبش مدعی بدون خشونت شبیه بود و ثانیا این درک و شعور چرا با 3 سال تاخیر سراغ حضرات آمده است و ثالثا از کجا باید باور کرد همدستان سازمان های تروریستی و سلطنت طلب و تجزیه طلب که از زمان حمله به مساجد و مردم و بانک ها تا هتک حرمت مقدسات اسلامی و سپس تحریم انتخابات به خاطر نیاز دشمن- در مذاکرات هسته ای- خباثت خود! را نشان دادند، عوض شده باشند. و البته راه جبران و توبه برای نادمان حقیقی باز است مشروط بر اینکه دست کم به خیانت های خود اعتراف کنند.

تحلیل اخیر سایت وابسته به گروهک شورای هماهنگی، آخرین سند از ورشکستگی و استیصال سازمان فتنه سال 88 ارزیابی می شود.

آن جوان در کنج اوین شما را فریب داد

«بنده و جنابعالی در خارج کشور برخلاف توهم، هیچ نیستیم».

این مطلب را داریوش سجادی (همکار نشریات زنجیره ای و مقیم خارج) خطاب به تقی رحمانی عضو گروهک ملی-مذهبی نوشت که چند وقتی است به بهانه سازماندهی اپوزیسیون به پاریس گریخته است. سجادی در وبلاگ خود نوشت: اینکه آقای رحمانی مقیم اروپا شده، چیز غریب و عجیبی نیست و سالهاست که کسری از اپوزیسیون و شبه اپوزیسیون به سنتی مسبوق به سابقه و بنا به هر دلیل منطقی یا من درآوردی کشور را ترک و ضمن اقامت در خارج فعالیت سیاسی خود را دنبال می کنند. هر چند شخصا ماهیت اپوزیسیون خارج از کشور را از حیث اصالت و محتوا قابل مناقشه می دانم اما فعلا وارد این بحث نشده و روی سخن را تنها معطوف به چیستی مهاجرت نامفهوم جناب آقای تقی رحمانی می دارم. آقای رحمانی بنده شما را نمی فهمم و اقدام شما را جو زدگی و هیجان زدگی می دانم.

این عضو تیم مدیریت شبکه ماهواره ای هما اضافه کرد: شما در مرقومه خود درباره چرایی تن دادن به هجرت بنقل از یک جوان هم سلول با خود در اوین فرموده اید که ایشان به شما گوشزد کرده «نباید به زندان می آمدی. باید به خارج می رفتی. زندان برای تو تکرار است. تو برای ما حرف ها و عمل نو داشتی. نسل من از تو چیزهای نو و جدید دیده است و در خارج مفیدتر هستی». اما صادقانه اجازه فرمائید برخلاف آن جوان اینجانب نیز به سهم خود و برادرانه و به تلخی نکته ای را خدمت تان گوشزد کنم. بنده و جنابعالی و ایضا دیگر افراد مقیم خارج از کشور که هر یک به سهم و توان و بضاعت و استعداد خود گوشه ای از سیاست را گرفته اند و گرفته ایم برخلاف توهم آن جوان کنج اوین، «هیچ» نیستیم. تنها ضریب هیچ بودن مان است که ما را از یکدیگر متفاوت می کند و قطعا بیش ترین سهم از آن هیچ ها متعلق به اینجانب است.

سجادی نوشت: ان شاءالله خداوند به جنابعالی طول عمر با عزت و سلامت عطا بفرمایند اما باور بفرمائید اگر مشیت خداوند بر این قرار بگیرد که همین لحظه جنابعالی و بنده جان را به جان آفرین تسلیم کنیم! به قطع و یقین مطمئن باشید هیچ خسرانی در نظام خلقت واقع نخواهد شد و چرخ هستی از حرکت نایستاده و جهان خود را مواجه با هیچ خلائی نخواهد دید! قصد طعنه و تحقیر نیست اما چاره ای جز تن دادن به واقعیت نیست و جنابعالی و قطعا بنده و دیگر خارج نشینان محلی از اعراب و جدی گرفته شدن را نداریم لااقل گوشزد هوشمندانه و مقرون به صحت همرزمتان جناب آقای دکتر ملکی را پیش خود بازخوانی فرمائید که به صراحت فرمودند؛ «اپوزیسیون خارج از کشور قصه است... اگر کسی می خواهد واقعا مبارزه کند باید در ایران مبارزه کند و هزینه اش را هم بپردازد».

ما را اغفال کردند وگرنه توپ جمع کن حاکمیت نمی شدیم

یک شبکه وابسته به ضد انقلاب معتقد است اپوزیسیون جمهوری اسلامی عملا به توپ جمع کن حاکمیت تبدیل شده است.

شبکه صهیونیستی بالاترین نوشت: چرا اپوزیسیون همواره دنبال توپ جمع کنی و جمع کردن توپ بازیکنان جمهوری اسلامی است و تاکنون نتوانسته برای خودش یک تیم کارا و قدرتمند که بتواند در مقابل حاکمیت قد علم کند، بسازد؟

بالاترین اضافه کرد: ما فقط توپ جمع کن حاکمیت شده ایم و مرتبا مشغول فریاد زدن و برجسته کردن ایرادات و خطاهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حاکمیت و گرفتن «فول» هستیم. آیا باید همچنان دنبال مچ گیری از مسئولان نظام باشیم؟ آیا ما توان تقابل با حاکمیت را نداریم؟ آیا فکر می کنید با برجسته کردن ایرادات و نواقص می توان به هدف رسید؟ ما ضمن اینکه خودمان را باور نداریم، اکثر اوقات اغفال می شویم و به خودمان در اپوزیسیون گل می زنیم.

 

نظرات بینندگان
ریز بین
|
Germany
|
۱۰:۱۵ - ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۱
۱
۱
چه کسی می تواند به پاسداری از قانون اساسی سوگند یاد کند که تلاشش بر تغییر بنیادین آن بوده است؟ خاتمی . خاتمی هم سوگند می خورد و هم برای براندازی نظام تلاش می کند .