به گزارش صراط به نقل از اعتدال، حفظ کرامت و جایگاه خبرنگاران موضوعی بوده که همواره و در همه دورهها بدنه رسانهها و کارشناسان و اساتید بر آن تاکید داشته، اما خیلی وقتها گفته شده است که این مهم، گاهی ولو ناآگاهانه، ازسوی متولیان امر بهخوبی رعایت نشده است. نمونه آنرا در همین دورههای اخیر هم شاهد بودهایم که بسیاری از رسانهها و اصحاب آنها یا در این زمینه قلم زده بودند یا بهعنوان درددلهای خود مطرح میکردند. حال وقتی متولی امری منصب معاونت مطبوعاتی را تحویل میگیرد که چه در عمل و چه در کلام بر این حق بنیادین و ضرورت ایجاد و محافظت از کرامت خبرنگاران چه به صورت شخصی و چه بهشکل حرفهیی تاکید میکند، چه برداشت و برخوردی باید داشت. طرفه آنکه محمدجعفر محمدزاده - معاون امور مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی - چند روز پیش در نشست سرای روزنامهنگاران که در جریان نمایشگاه کتاب برگزار شد، در یک سخنرانی، بر ضرورت و اهمیت این امر سخن گفت و مصادیقی هم برشمرد، اما این سخن که باید کرامت و وجاهت خبرنگاران حفظ شود، بهشکل عجیب و تاملبرانگیزی ازسوی معدودی رسانه دیجیتال مورد اعتراض قرار گرفت. ایسنا در راستای بررسی و اعتبارسنجی موضوع به مداقه در متن کامل سخنرانی پرداخته که اتفاقا صوت آن در برخی از همین معدود رسانه هم وجود دارد و در ذیل این مطلب هم واو به واو آن درج شده است. محمدزاده در این سخنرانی پس از بحثی درباره ضرورت ارتقای کیفی رسانهها برای ایجاد جایگاه مؤثر در مخاطبان، به بیان برخی از لوازم آن پرداخته است. یکی از موارد مورد اشاره او بحث رعایت موازین اخلاقی با استناد به آموزههای دینی و قرآنی است که طبعا یک رسانه معتقد و منطقی نباید از تاکید بر آن ابایی داشته باشد، چه رسد که آشفته هم بشود. معاون مطبوعاتی در این زمینه گفت: «وجهه همت را بر دو نکته گذاشتیم؛ ارتقای کیفی و تهذیب رسانه. برای هر دو مورد هم برنامهریزی کردیم و کارهای مختلف انجام دادیم. البته بخشی از وظایف ما این است که حساب کنیم چه کارهایی انجام دادیم و چه کارهایی نشده است. در تهذیب رسانه بحث ما این است که رسانهها و مطبوعات ما باید یکسری معیارها را رعایت کنند؛ هم یکسری معیارهای حرفهیی و هم یکسری معیارهای اخلاقی و در مجموع هم یکسری معیارهایی که متناسب با شان این مردم است. مردم ما چگونهاند؟ یک ملت شریف، یک مردم مهذب که همیشه تصمیمات جمعی و ملی بسیار خوب داشته و اخلاق در سطوح و در لایههای مختلف آن وجود دارد. اخلاق در بین این ملت محور است. رسانهای که همواره برای این ملت کار میکند، باید به اخلاق توجه کند؛ به اصول حرفهای روزنامهنگاری هم توجه کند...» محمدزاده سپس با اشاره به مبانی اسلامی اصالت منبع اخبار و روایتها، در بحث کیفی رسانهها تصریح کرد: «معتقدیم که ما نیروی متخصص در مطبوعات کم داریم؛ به اسم خبرنگار خیلی زیاد است، اما در زمینه خبرنگار کیفی هنوز خیلی فاصله داریم تا برسیم به حدی که تعداد خبرنگاران کیفی ما متناسب با تعداد نشریات موجود باشند. برای تربیت نیروی انسانی متخصص کارهایی کردهایم و کار دیگری که میتواند به توسعه کیفی مطبوعات کمک کند، بحث ایجاد امنیت شغلی برای خبرنگار و اصحاب مطبوعات و روزنامهنگاران ماست. خبرنگار نباید از بیکاری آمده باشد و خبرنگار شده باشد. این توهین به شأن والای خبرنگار و روزنامهنگار است. نباید کسی که همه جا گشته، کار گیرش نیامده، بشود خبرنگار، این خیلی بد است. این شخص، چطور میتواند آگاهی مردم را ارتقا بدهد، شخصی که از بیکاری میآید خبرنگار و روزنامهنگار میشود، بعد میآید در مطبوعات با حقوق بسیار پایین، بیمه نداشته، مزایا نداشته و کار پارهوقت که هر لحظه به آن کار بهتری پیشنهاد بشود، رها میکند و میرود. باید تلاش شود این مشکلات حل شود. وقتی میگویند آمار خبرنگاران را بدهید یک دفعه به 15 هزار نفر کشیده میشود برای هدیه رییس جمهوری اما ما واقعا در سطح جامعه 15 هزار خبرنگار نداریم. این هم ظلم است به خبرنگاران حرفهیی که کارشان این است و شب و روز تلاش میکنند...»
متن کامل سخنان معاون مطبوعاتی به شرح زیر است:
"سلام و عصر بخیر دارم خدمت همکاران عزیزم که در نشست امروز سرای روزنامهنگاران حضور دارند. بهانهای شد به مناسبت این رویداد بزرگ، نمایشگاه کتاب که هر ساله در کشورمان برگزار میشود و یکی از افتخارات مهم کشور عزیزمان ایران است، امروز بنده هم خدمتتان برسم. حقیقتا نمایشگاه کتاب از افتخارات بزرگ ایران است. این سیل جمعیت، استقبالکندگان و اشتیاق مردم برای کتاب و کتابخوانی مایه افتخار است. نمونه این اشتیاق را در کمتر کشوری میتوانید ببینید. شاید با بزرگترین نمایشگاه کتاب جهان که هر ساله در فرانکفورت برگزار میشود قابل مقایسه باشد، حداقل در خاورمیانه یا آسیا چنین نمونهای نداریم. من از سال قبل که نمایشگاه مطبوعات را از جشنواره جدا کردیم به این فکر بودم که مطبوعات هم ظرفیت برگزاری یک نمایشگاه اینگونه را دارند و 18 نمایشگاه هم به حمدالله برگزار شد. همه با هم دیدیم و در خبرها شنیدیم که نمایشگاه مطبوعات هم با رونق و با استقبال خوب مردم برگزار شد. میخواهم از این منتقل بشوم به همان بحث اصلی که بحث توسعه کیفی است. همه چیز در مردم خلاصه میشود، اگر کیفیتی وجود دارد مربوط به استقبال و اقبال مردم است و اگر بیکیفیتی هم وجود دارد، مربوط به رویگردانی مردم است؛ ما هر جایی که بتوانیم مردم را به صحنه بکشیم، معلوم است یک کار کیفی انجام دادیم. هرجا که بتوانیم برای مردم یک خدمتی کنیم معلوم است یک کار کیفی انجام دادیم، چه در حوزه کتاب و چه در حوزه مطبوعات. سال گذشته نمایشگاه مطبوعات بالغ بر یک میلیون نفر بازدیدکننده داشت و فصل نو و جدیدی بود برای ارتباط مردم و مطبوعات. یکی، دو روز پیش برنامه تلویزیونی بود، سوال شد از بنده که چرا تیراژ مطبوعات پایین است، من دو تا پاسخ دادم؛ یک پاسخ اینکه اولا امروز دیگر تیراژهای کاغذی مثل گذشته ملاک و معیار نیست. امروز فضای آنلاین و فضای روزنامهنگاری سایبر به کمک روزنامهنگاری آمده و تعداد مراجعین و بازدیدکنندگان به سایتها و روزنامههای الکترونیکی و نشریات الکترونیکی را باید به تیراژ اضافه کنیم. هر نشریه هم به موازات کار کاغذی که انجام میدهد یک پایگاه، یک سایت یا وبسایتی دارد که ممکن است بیشتر از آن تعداد چاپ کاغذی که چاپ میکند، مراجعهکننده به سایتش داشته باشد، بنابراین میشود آنها را هم به عنوان تیراژ مطبوعات به حساب آورد. اما یک نکته دیگه اینکه چرا تیراژ مطبوعات پایین است که باید پذیرفت با همه این احوال ما در کشورمان تیراژ قابل قبولی نداریم. در مطبوعات مهمترین علتش را من کیفیت مطبوعات میدانم و باز این نکته را عرض کردم و در برنامه تلویزیونی گفتم که مطبوعه خوب مطبوعهای است که اگر یک روز منتشر نشد، مردم دنبال آن بگردند، یعنی خلاء آن احساس شود و نبودنش محسوس باشد. همکاران مطبوعاتی ما باید از خودشان سوال کنند اگر یک روز یا یک هفته یا یک شماره، منتشر نشوند و روی دکهها نیایند آیا مردم یعنی مخاطبانشان از آنها سراغ خواهند گرفت یا خیر؛ اگر دیدند مردم سراغشان را می گیرند، بدانند کیفیتشان طوری است که مردم را قانع کرده و مردم علاقهمند به آنها شدند اما اگر نشریهای وجودش و یا عدمش با هم مساوی است، معلوم است که این نشریه یا مطبوعه از کیفیت پایین برخوردار است و نباید توقعی هم داشته باشیم که روی تیراژ مطبوعهای که کیفیتش پایین است، تلاش کنیم تا کیفیت این نشریه را بالا ببریم و دلیلی هم ندارد؛ هم آسیب به منافع ملی است، هم ممکن است وقت مردم تلف شود و هدر برود، بنابراین آنچه مدنظر است، ارتقای کیفی مطبوعات است برای اینکه تیراژ مطبوعاتمان بالا برود. بالا رفتن تیراژ مطبوعات به خودی خود یک ارزش نیست. بالا رفتن تیراژ مطبوعات نشانه یک معلول است از اقبال مردم یعنی اینکه مردم به این نشریه علاقهمند هستند. حالا دلایل دیگری هم ممکن است داشته باشد؛ زیرساختها، توزیع، چاپ، کاغذ و خیلی دلایل دیگر که اکنون فرصتش نیست. از سال گذشته وجهه همت را بر دو نکته گذاشتیم؛ در مطبوعات؛ ارتقای کیفی و یکی تهذیب رسانه برای هر دو مورد هم برنامهریزی کردیم و کارهای مختلف انجام دادیم. مختصری هم درباره تهذیب رسانه عرض کنم؛ بعد بپردازم به کارهایی که انجام شده و کارهایی که باید بشود؛ چون بخشی از وظایف و بخشی از وظایف ما انجام دادن برخی کارهاست و بخشی از وظایف ما این است که حساب کنیم چه کارهایی انجام دادیم و چه کارهایی نشده است؛ یعنی به نظر من این هم یک هنر است که ما کارهای انجام ندادهمان را هم بشناسیم. در تهذیب رسانه بحث ما این است که رسانههای ما و مطبوعات ما باید یکسری معیارها را رعایت کنند. هم یکسری معیارهای حرفهیی و هم یکسری معیارهای اخلاقی و در مجموع هم یکسری معیارهایی که متناسب با شان این مردم است. مردم ما چگونهاند؟ یک ملت شریف، یک مردم مهذب و در کل همیشه تصمیمات جمعی خوب، همیشه تصیمات ملی بسیار خوب، یک ملتی که اخلاق در سطوح آن و در لایههای مختلف آن وجود دارد و اخلاق در بین این ملت محور است. رسانهای که همواره برای این ملت کار میکند، باید به اخلاق توجه کند؛ به اصول حرفهای روزنامهنگاری هم توجه کند، اینها از یک طرف؛ از طرف دیگر، آموزههای دینی ما هم همین را میگوید. مقام معظم رهبری ما هم همین فرمایش را دارند که رسانهها به مبانی اخلاقی و چارچوبها و اسلوبهای اخلاقی توجه کنند. در فضای سایبری هم ایشان تذکر فرمودند و در جاهای مختلف؛ به عنوان مثال، بحث منبع خبر؛ بحث منبع خبر یک مسالهای که هم ریشه در اصول حرفهیی روزنامهنگاری دارد و هم ریشه در آموزههای دینی دارد و هیچ قابل مناقشه هم نیست، یعنی نمیشود در آن خدشه وارد کرد. نص صریح قرآن هم است و اصول حرفهیی روزنامهنگاری هم در آن است.
من این یک مثال را فقط در بحث تهذیب رسانه بیان میکنم؛ اول مثال قرآنیاش را میزنم؛ ما اول باید تکلیفمان را مشخص کنیم آیا ما مسلمان هستیم یا نیستیم؟ اگر مسلمان هستیم و آموزههای قرآن برای ما ارزش و اعتبار دارد باید مطابق آموزههای قرآن عمل کنیم. نمیشود که ما مسلمان باشیم ولی به قرآن توجه نکنیم؛ چند تا آیه قرآن را کوتاه اشاره میکنم و ببینید آیا ما به اینها در روزنامهنگاری خودمان توجه میکنیم یا خیر. بسمالله الرحمن الرحیم "اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اسما"؛ "از بسیاری از گمانها پرهیز کنید که خیلی از اینها گناه هستند"؛ گمان که من در آن نامه معروفی که دوستان رسانهیی آن را بازتاب بسیاری دادند؛ به آن اشاره کردم، گفته میشودها، شنیده میشودها، نقل از یک منبع آگاه؛ اینها همه گمان است. شنیده میشود، قرار است چنین اتفاقی بیفتد، گفته میشود، قرار است اینگونه اتفاق بیفتد، احتمالا قرار است اینطور باشد، در راهروهای فلان جا شنیده شده که اینطور... خوب اینها با این نص صریح قرآن که "اجتنبو کثیرا من الظن" منافات دارد. "ولا تجسسوا" (در همین سوره سوره حجرات) "تجسس نکنید" یعنی چی؟ یعنی در احوال شخصی اشخاص تجسس نکنید، وارد حریم اشخاص نشوید، حریم اشخاص محترم است. حریم خصوصی افراد محترم است، به آن احترام بگذارید و "لایقتب بعضکم بعضا"؛ "بعضی از شما از بعضی دیگر غیبت نکنید". مقام معظم رهبری با هوشمندی گوشزد کردند که غیبت و تهمت فقط این نیست که بنشینیم یک گوشه و درباره یک نفر حرف بزنیم، آنجا ما در گوش یک نفر، پشت سر یک نفر حرف میزنیم؛ اگر در رسانه پشت سر کسی حرف زدیم، هم غیبت کردهایم، هم اشاعهاش دادهایم و هم باعث اشاعه آن گناه شدهایم در جامعه؛ اینها آیات قرآن است و مهمتر از همه اینها باز در همینجا آیهای مبنی بر اینکه "اگر یک فاسقی خبری برای شما آورد؛ تبیینش کنید" یعنی عین کلمه خبر در این آیه ذکر شده است و تاکید شده که کنکاش کنید تا نکند که از انتشار آن خبر یا عمل کردن به آن خبر پشیمان شوید. پس در بحث تهذیب رسانه یک طرف آموزههای دینی و دستورات است که ما باید به آن توجه کنیم، مگر اینکه بگوییم ما مسلمان نیستیم و این حرفهایی که ما میزنیم مصلحتی است و ما کاری به اصول اسلام و آموزههای اسلام نداریم. اگر مسلمانیم نمیشود که به بعضی از آیات ایمان داشته باشیم و به بعضی دیگر ایمان نداشته باشیم. قرآن وقتی خطاب قرار میدهد میگوید اینها یومن ببعض هستند یعنی به بعضی از اصول اسلام ایمان دارند و به بعضی ایمان ندارند. در بحث اصول حرفهیی روزنامهنگاری هم ما موظفیم اگر میخواهیم پا به پای حرفه روزنامهنگاری در دین پیشرفت کنیم و پیش برویم، با استانداردها مطابقت کنیم. باید بحث منبع خبر، اصالت خبر و این اصولی که در دانشکدهها، کتابها و همه جا میخوانیم و افتخار میکنیم به اینکه دانشآموخته رشته روزنامهنگاری و ارتباطات هستیم، توجه کنیم. نمیشود که ما روزنامهنگار حرفهیی باشیم ولی به این بحث اولیه اصالت منبع خبر بیتوجهی کنیم و تازه بعضی جاها بگوییم مردم حق دارند که بدانند یا دانستن حق مردم است. بله دانستن حق مردم است، منبع خبر هم اتفاقا یکی از چیزهایی است که مردم باید بدانند. نمیشود که بگوییم مردم حق دارند یک خبری را بدانند ولی چارچوبها و اصول خبری را ندانند. مردم، هم باید خبر را بدانند و هم باید منبع خبر را بدانند. باید قدرت تحلیل به مردم داده شود؛ شما یک خبر منتشر میکنید، مثل یک خبر عادی درباره ارزاق عمومی مردم که ممکن است حساسیت سیاسی هم نداشته باشد یا مثلا درباره قیمت شیر؛ وقتی شما در این خبر بزنید شنیده میشود که قیمت شیر از آنقدر به آنقدر ارتقاء پیدا میکند، اعتبار دارد و خدمت به مردم است یا اینکه بگوییم مثلا فلان مسوول گفت قیمت شیر آنقدر ارتقاء پیدا میکند؟! معلوم است وقتی منبع خبر را ذکر کنید، اصالت خبر بیش از آن خبری است که بدون منبع باشد. ما هم در راستای این وظیفهای که داشتیم؛ سال 88 مجلس تکلیفی برعهده دولت قرار داده که آن را موظف کرده بود اول یک ماده واحده تبصره 4 به ماده یک قانون مطبوعات اضافه کرده بود که از این پس با خبرگزاریها و رسانههای الکترونیکی مثل قانون مطبوعات برخورد میشود یا تابع قانون مطبوعات ذیل؛ این مصوبه هم آوردند که دولت موظف است آییننامهای برای آن تنظیم کند و خوشبختانه دوستان تلاش کردند در اداره کل مطبوعات داخلی که این فصل پنجم به آییننامه مطبوعات اضافه شود و یک فصل به آییننامه اجرایی قانون مطبوعات اضافه شد. دیدید در فضای رسانهیی که خیلی هم خوب شد، نظرات موافق وجود داشت؛ نظرات مخالف بود زیرا ممکن بود ما به خیلی از ابعادش هم نرسیده باشیم؛ مخالفین و موافقین در فضای مطبوعاتی صحبت کردند و خیلی هم خوب است و اتفاقا یعنی من شخصا خوشحال شدم از اینکه فضای مطبوعاتی کشور به این موضوع حساسیت نشان داد و باید بنشینیم حرف بزنیم؛ آییننامه هم وحی منزل نیست. پیشنویس آیین نامه را تعدادی کارشناس تنظیم میکنند و به کمیسیون مربوطه میبرند و بعد از کمیسیون در هیات دولت تصویب میشود؛ بعد دوباره اصلاح میشود. اصلا اگر آییننامهها از اول درست بود که نیاز به بازبینی وجود نداشت و قانون مطبوعات سال 64 کفایت میکرد. از سال 64 تاکنون سه یا چهار بار این قانون مطبوعات تغییر کرده است. در هر حال بنا شد که بحث کارشناسی شود و اتفاقا این فرصتی شد که ما همه بحثهای کارشناسی را جمع کنیم و بشنویم تا حداقل در آرشیو معاونت امور مطبوعاتی میماند و به عنوان مباحث کارشناسی در اختیار مسوولان آینده قرار میگیرد. در بحث تهذیب رسانه گفتیم که دو جنبه دارد؛ یکی بحث حرفهییاش و یکی بحث دینی و مذهبی و آموزههایی که ما داریم و موظفیم به آن عمل کنیم؛ در بحث کیفی هم عرض کردم که توسعه کیفی از نظر من اگر از من بپرسید، دوباره میگویم؛ یعنی نشریهای که مردم به آن اقبال نشان بدهند، نشریهای که مال مردم باشد؛ مردم آن را بخرند و از نبودن و منتشر نشدنش ناراحت بشوند؛ این یکی از معیارهای کیفی است. اگر بگویند شما این نمایشگاه را چطور میتوانید کیفی ارزیابی کنید، مهمترین معیار و شاخصهای ما برای ارزیابی نمایشگاه استقبال مردم است. اگر بپرسند کیفیت این نمایشگاه چطور است؟ میگوییم خوب است، چون امسال سه تا چهار میلیون نفر از آن استقبال کردند، یا میگوییم بد است چون مردم استقبال نکردهاند و یا میگوییم متوسط است چون مردم کمتر از سال قبل یا بیشتر از سال قبل استقبال کردند. این یک معیار خیلی مهم است اما معیارهای دیگری هم وجود دارد؛ مثلا در بحث کیفیت، ما امروز مشکل چاپخانهها را داریم که باید تلاش کنیم این مشکل را حل کنیم؛ اصلا چاپخانههای ما ظرفیت چاپ این تعداد بیشتر را ندارند؛ ظرفیت بهترین چاپخانههای ما تکمیل است و شعار تیراژ 10 میلیونی یک حرف بیخود است که بعضی از دوستان گفتند و من آن را در اسناد دیدهام. اینکه عدهای گفتهاند باید به روزنامههای 10 میلیونی برسیم، بله ما باید برسیم اما با کدام چاپخانه؟ با کدام کاغذ؟ کدام سیستم توزیع و زیرساخت توزیع؟ باید تلاش کنیم اینها را درست کنیم؛ چاپخانه باید کیفی شود، کاغذ باید کیفی شود. تولید کاغذمان باید بالا برود، چراکه ما الان عمده کاغذمان را از خارج وارد میکنیم و باید تلاش کنیم وابستگیمان را در بحث کاغذ را به خارج کشور قطع کنیم؛ نظام توزیع ما مشکل دارد و این جزو کیفیت است. یعنی یکی از آسیبهای کیفیت مطبوعات این است که نظام توزیع ما مشکل دارد. برای هرکدام از اینها ما یا برنامهریزی کردیم یا احصاء کردیم و بر روی کاغذ آوردیم یا در کتاب هم منتشر کردیم، یعنی با جرات میگوییم نظام توزیع ما مشکل دارد. میگویند چاره شما چیست؟ و ما میگوییم چاره ما این است که شرکتهای توزیع خوب داشته باشیم؛ نظام توزیع درست شود و فرهنگ اشتراک را گسترش بدهیم؛ فرهنگ اشتراک مطبوعات در همه دنیا بخش عمدهای از نظام توزیع مطبوعات از طریق فرهنگ اشتراک را دربرمیگیرد؛ در کشور ما فرهنگ اشتراک ضعیف است و باید تلاش کنیم که فرهنگ اشتراک جا بیافتد که باز دوستان ما در اداره مطبوعات داخلی تلاش میکنند و سامانه اشتراک نشریات تخصصی را راهاندازی کردند؛ سال گذشته هم در مطبوعات اقدامی برای توزیع بنهای اشتراک انجام شد و کارهای دیگری هم در دست اقدام است که انشاءالله امسال بتوانیم به بخشی از ایدههایمان برسیم.
باز در بحث کیفیت معتقدیم که ما نیروی متخصص در مطبوعات کم داریم؛ به اسم خبرنگار خیلی زیاد است، به اسم دبیر سرویس زیاد داریم اما در زمینه خبرنگار کیفی هنوز خیلی فاصله داریم تا برسیم به حدی که تعداد خبرنگاران کیفی ما متناسب با تعداد نشریات موجود باشند. از سال گذشته شروع کردیم؛ سال 90 سه دوره تربیت مدرس روزنامهنگاری برگزار کردیم و امسال هم پیشبینی کردیم که سه یا چهار دوره برگزار کنیم؛ سرای روزنامهنگاران هم تاسیس شده که شما یک نمونه از کارهای آن را میبینید؛ هر هفته این سرا، دو یا سه شست تخصصی دارد در حوزههای مختلف و کارهای مختلفی برای تربیت نیروی انسانی و متخصص در حوزه مطبوعات انجام میدهد. کار دیگری که میتواند به توسعه کیفی مطبوعات کمک کند، بحث ایجاد امنیت شغلی برای خبرنگار و اصحاب مطبوعات و روزنامهنگاران ماست. خبرنگار نباید از بیکاری آمده باشد و خبرنگار شده باشد. این توهین به شأن والای خبرنگار و روزنامهنگار است، نباید کسی همه جا گشته، کار گیرش نیامده آمده شده خبرنگار، این خیلی بد است. چطور میتواند این شخص، آگاهی مردم را ارتقا بدهد، شخصی که از بیکاری میآید خبرنگار و روزنامهنگار میشود، بعد میآید در مطبوعات با حقوق بسیار پایین، بیمه نداشته، مزایا نداشته و کار پاره وقت که هر لحظه به آن کار بهتری پیشنهاد بشود، رها میکند و میرود.
باید تلاش شود این مشکلات حل شود و یکی از مشکلات آییننامه کار حرفهای روزنامهنگاران بود که بهحمدالله کارش انجام شده و در مراحل پایانی است و به زودی ابلاغ میشود و امیدواریم با تصویب آییننامه کار حرفهای خبرنگاران و تعریف درست از مشاغل روزنامهنگاری بتوانیم یک قدم در این زمینه برداریم؛ در صورت تدوین این آییننامه، خواهیم فهمید که خبرنگار به چه کسی میگویند؟ سردبیر یعنی چه؟ دبیر سرویس یعنی کدام و مدیرمسوول یعنی چه؟ ما فقط الان تنها چیزی که میدانیم این است که وقتی میگویند آمار خبرنگاران را بدهید یک دفعه به 15 هزار نفر کشیده میشود برای هدیه رییس جمهوری اما ما واقعا در سطح جامعه 15 هزار خبرنگار نداریم. این هم ظلم است به خبرنگاران حرفهای که کارشان این است و شب و روز تلاش میکنند و از سوی دیگر آمار هم درست نیست؛ بارها هم گفتم دو اشکال در این زمینه وجود دارد؛ یک اینکه آمار درست نداریم و دوم اینکه تعریف دقیقی نداریم که ما برای هر دو اینها چارهاندیشی کردیم، حال ممکن است چارهاندیشی ما منتج به نتیجه بشود و ممکن است بخشی از آن به دوره ما و دوره مسوولیت بنده و آقای پاکآیین و دوستان قد ندهد؛ هر کسی در آینده بیاید، اینها روی کاغذ موجود است و روی برنامههای ما وجود دارد. چارهاندیشی ما برای آمار، سامانه سمان است؛ ما یک کاری را شروع کردیم، ممکن است این کار نواقصی و اشکالاتی هم داشته باشد. ما مدعی نیستیم که حتما کار درست و بدون عیبی است؛ در حال دریافت آمار درست از طریق سامانه هستیم و تعریفمان را هم از طریق آییننامه کار حرفهیی روزنامهنگاران درست میکنیم. اگر این دو مورد به هم پیوند بخورند میتوانیم امیدوار باشیم که امنیت شغلی برای خبرنگاران و برای قشر روزنامهنگار ایجاد کردیم. اینها همه موضوعاتی است که دست به دست هم میدهد و توسعه کیفی مطبوعات را رقم میزند. توسعه کیفی مطبوعات فقط پرداخت یارانه نیست. یارانه یک دهم یا یک صدم از موضوعات مطبوعات در کشور است؛ نگاه ما متولیان مطبوعات هم در توسعه کیفی مطبوعات موثر است. حال ما چه نگاهی داریم؟ آیا ما گمان میکنیم جمعی اهالی مطبوعات، آدمهای قلم به مزدی هستند؟ آیا نگاه میکنیم همه این مطبوعات آدمهایی هستند که تمام چارچوبها را رعایت میکنند؟ نه اینجوری نیست. ما سیاه و سفید که نگاه نمیکنیم؛ باید یک نگاه متعادل داشته باشیم؛ آیا تنها به حدود مطبوعات قائلیم و میگوییم مطبوعات باید این کار را بکنند یا آن کار را نکنند؟ این که درست نیست و این برخورد انسداد ایجاد میکند. باید حقوق مطبوعات را هم در نظر گرفت؛ در یک طرف حدود مطبوعات بایدها و نبایدهاست که بایدها و نبایدها در قانون هم معلوم است، حالا ممکن است من مجری، یک مقداری تنگ نظرانه به قانون مطبوعات نگاه کنم. از یک طرف دیگر موضوع دیگر حقوق مطبوعات است که این دو نکته در یک نقطه تعادلی به هم میرسند؛ برای مطبوعات هم یک حقوقی قانونی و هم حدودی تعیین شده است. بین حقوق و حدود یک خطی وجود دارد که خط اعتدال و خط تعادل بین مطبوعات است. اینها اگر جمع بشوند، میتوانیم امیدوار باشیم که یک قدم در جهت توسعه کیفی برداشتیم و من نوید برگزاری چهارمین سمینار بررسی چالشهای مطبوعات کشور را در این جلسه خدمت شما میدهم که دو تا سه خردادماه با یاری خداوند این سمینار با حضور همه اساتید روزنامهنگاری برگزار میشود. هیچ کسی نیست که در این سمینار نقشی نداشته باشد؛ با همه دیدگاهها، با همه تفکرات و همه گرایشهای سیاسی از همه اساتید دانشگاه و از همه روزنامهنگارها استفاده کردهایم و امروز هم جلسهای با اصحاب مطبوعات داشتم و چندین جلسه پیاپی با روزنامهنگاران داشتیم و اساتید دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه تهران، دانشگاه امام صادق (ع)، دانشگاه آزاد، همه نخبگان و زبدگان علوم ارتباطات را پای کار کشاندیم و زحمت کشیدند آمدند با اشتیاق، تا این چهارمین سمینار را انشاءالله برگزار کنیم. اولی سمینار در سال 69 برگزار شد، دومی در سال 75 و سومی سال 83 و چهارمین هم انشاءالله دوم یا سوم خردادماه سال جاری یعنی کمتر از 15 روز دیگر برگزار میشود و در آنجا میشود درباره مباحث گفته شده بحث و گفتگو کرد و به موضوعاتی رسید که نهایتا به توسعه کیفی مطبوعات با یاری خداوند منجر میشود".